به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 74
  1. #21
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    احساس می کنم اصلا نمی خواد منو . موندم چیکار کردم اینطوری شد مثل غریبه ها آدم با قاتل باباش اینطور رفتار نمی کنه. منم گاهی بی تفاوت می شدم ولی اینقد دووم نمی آوردم اون کلا منو انداخت دور
    شاید بگین اولین بارت بوده با دختر دوست شدی و ... ولی همیشه دور و برم دختر بوده قبلا کمتر ولی الان بیشتر ولی اصلا هیچ حسی بهشون ندارم علاقه ای هم به آشنایی و دوستی ندارم فقط امیدم به این عشق بود ک نفس های آخرشه علاقه به یه دختر پاک و صادق و زیبا . خیلی درد می کنه جای دوست داشتنش . همه دخترها اینطورین آیا ؟
    جواب ک نمیده برا دل خودم بنویسم قشنگن دوستان

    خدا
    تو را
    برای عاشقانه زیستن
    به من نداد.
    برای شاعرانه زیستناز من گرفت..

    **
    اما من و تو
    دور از هم می‌پوسیم
    غمم از وحشت پوسیدن نیست
    غمم از زیستن بی تو دراین لحظه پر دلهره است
    دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست

    **
    دنيا كوچكتر از آن است
    كه گم شده اي را در آن يافته باشي
    هيچ كس اينجا گم نمي شود
    آدمها به همان خونسردي كه آمده اند
    چمدانشان را مي بندند
    و ناپديد مي شوند
    يكي در مه
    يكي در غبار
    يكي در باران
    يكي در باد
    و بي رحم ترينشان در برف
    آنچه به جا مي ماند
    رد پايي است
    و خاطره اي كه هر از گاه
    پس مي زند مثل نسيم سحر
    پرده هاي اتاقت را
    ….

  2. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    barani (شنبه 11 خرداد 92)

  3. #22
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یک تاپیکی هست با این متن:

    دختری هستم بیست و ... ساله که دو سال تلفنی و چتی با پسری دوست بودم.
    شرایط کاری مناسب نداشت و پس انداز چندانی نداشت، اما کارش رو به پیشرفت بود.
    من منتظر بودم که شرایطش بهتر بشه و صحبت از ازدواج کنه.
    اما اون بعد از مدتی به من گفت که با دختر دیگه ای دوست هست و نمی خواد رابطه را ادامه بده.

    خیلی برای من سخت بود و شبهای زیادی گریه کردم تا بتونم باور کنم که رفته.
    بعد از اون تصمیم گرفتم دیگه گول هیچ پسری را نخورم.

    تازگی کمی آروم شده بودم که
    حالا به من اس ام اس زده که چیکار می کنی؟ دوستان کمکم کنید. چی جواب بدم؟
    امروز بارها تماس گرفته. آیا جواب بدم؟

    جواب شما به این کاربر چی هست؟




    تازه این سناریو با فرض این هست که نامزد نکرده باشه.
    اگه اون جمله را هم بهش اضافه کنیم که عنکبوتهای سایت (همون اسپایدرهایی که بی دل دنبال کشف هویتشون بود) هم صداشون درمی آد که
    به هیچ وجه جواب نده
    گوشیت را خاموش کن
    و خطتت را عوض کن ............
    ویرایش توسط شیدا. : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 19:15

  4. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ahuman (پنجشنبه 09 خرداد 92), barani (شنبه 11 خرداد 92), maryam240 (یکشنبه 10 اسفند 93)

  5. #23
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حق با شماست . نگفتم با دختری دوستم بدترشو گفتم . به خدا قصدم اذیت کردن نبود خواستم مثلا وابسته نشه .قبول دارم اشتباه کردم غلط کردم الانم باید عذاب شو بکشم ک می کشم فرصت جبرانی هم نیست . هر می بینه می فهمه چمه انقد داغون شدم این مدت ولی فک کنم اون روزای خوشم بود اصل کار از این به بعده . جنگی چیزی هم نیست برم یه گوله حرومم کنن ک باشه می کشم چ کنم

    - - - Updated - - -

    نامزد نمی دونم کرده یا نه صبح با حرف های شما با کلی امید رفتم سرکار ولی بعد چند تا اس ام اس با یه سوال پیچوند اینکه بعد ازدواج نمی تونه بیاد شهر ما و برای همین تمومش کنم . از کجا بفهمم واقعا راسته یا نه ؟ هنوز علاقه ای داره یا نه ؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    barani (شنبه 11 خرداد 92)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    چطور شما دوسال با این دختر فقط چت کردی و حتی یه بار هم نرفتی ببینیش؟ من گفتم ممکنه این حرفشون واقعیت نداشته باشه و احتمال 90% هم این حرفش واقعیت نداره. اما با این حرفش خواسته که رابطه با شما کامل قطع بشه. چرا ازش پرسیدی که بعد از ازدواج میاد شهر شما یا نه؟ اگر واقعا داره ازدواج میکنه دیگه این که کجا میره و چیکار میکنه به شما نباید ربطی داشته باشه. عوض این سوالای بیمورد و بی‌هدف بهش میگفتی که چه احساسی داری و بدون اون نمیتونی زندگی کنی و میخوای اقدام رسمی کنی. و اگر هنوز یک درصد علاقه ای تو قلبشه به شما فرصت بده.
    همین
    بعد هم من با این که آدم دوسال فقط چت کنه و عاشق بشه مخالفم. اما هرچی باشه شناخت شما دوتا خیلی بیشتر از دوتا آدمیه که سنتی و ندیده نشناخته ازدواج میکنند. به هر حال اگر واقعا مطمئنی نظرتو بهش بگو و بعد هم رسمی اقدام کن

    - - - Updated - - -

    یه چیز دیگه هم بگم که بیشتر خوشحال شی!
    من اولین کاری که بعد از قطعی شدن ازدواجم کردم عوض کردن سیم کارتم بود. دختری که داره ازدواج میکنه به هیچ وجه نمیشینه پای تلفن با دوست پسر قبلیش حرف بزنه یا اس‌ام‌اس بده و بگه دارم ازدواج میکنم و برو و این حرفا.... جوابتو نمیده و اگه امکانش باشه سریع خطشو عوض میکنه. واسه همین میگم 90% فقط واسه قطع رابطه این حرفو زده

  8. 3 کاربر از پست مفید sara.s تشکرکرده اند .

    ahuman (پنجشنبه 09 خرداد 92), barani (شنبه 11 خرداد 92), maryam240 (یکشنبه 10 اسفند 93)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام دوست عزیز.

    داغ دلم تازه شد.من سالهاست این سایت رو دنبال می کنم.همه بچه های قدیمیش رو میشناسم.اما امروز فقط به خاطر مسیله شما عضو شدم.

    قصه من دقیقا عین شماست.به خاطر اینکه خانم وابسته نشه دروغ می گفتم که دارم میرم خارج و خواستگاری و از این حرفا.
    ایشون یک روز در کمال سردی و البته ناامیدی از من ، گفت خداحافظ و رفت.به همین سادگی.گفت دارم ازدواج می کنم.

    من موندم و شوک رفتنش.منی که فکر میکردم دارم بهش لطف می کنم.غافل از اینکه دارم عذابش میدم.

    تو این چند ماه فقط حسرت خوردم.افسوس اینکه هیچوقت بهش نگفتم که من تو ایشون دنبال یه دوست دختر نبودم.ولی باید از یه چیزایی مطمین می شدم.علیرغم نا مناسب بودن شرایط اقتصادیم.


    اول از همه پشیمونم که خودمو درگیر احساسات کردم.در مورد شما چند نکته رو می گم که خودم با تمام وجود تجربش کردم.

    یا شما تصمیم می گیری فراموشش کنی که در این صورت باید هر چه زودتر هر چی ازش داری رو از بین ببری.خیلی تاکید دارم روی این هر چی که می گم.حتی اگه یه پیامک ساده باشه.با این کار و کنترل ذهنتون(در واقع بستر زدایی و توقف فکر)،کم کم خاطراتشم کمرنگ میشه و هر از گاهی فقط یه گازی شما رو می گیره که قابل تحمله.

    اما اگه قرار به موندنه،دیگه تموم کن این دنیای مجازی رو.همه چیز رو بکش به دنیای واقعی.و مشخصا بهترین نوعشم از طریق خونواده ها و کاملا رسمی.

    اما نظر شخصی من.مطمین نیستم.اما فکر کنم شما از اون دسته ادم هایی هستی که حسرت گذشته رو میخوری.منم تقریبا همینطورم متاسفانه.پس واسه اینکه این حسرت در زندگی ایندت(شاید با خانم دیگری)تاثیر سوء نذاره کاری بکن.

    من می گم شانست رو امتحان کن.اگه واقعا میتونی خوشبختش کنی پا پیش بذار.با فرض وجود خواستگار،اگه میتونی دنیای بهتری واسه ایشون بسازی اقدام کن.اگه هم که نه، پس به خاطر ایشون هم که شده کنار بکش.

    یه نکته دیگه،سختی این روزا به مرور کمتر میشه.خیلی نگران این دلتنگی ها نباش.من رو حساب تجربه می گم.حکمت اشنایی شما با این خانم شاید رسیدن شما به هم نبوده.شاید شما هم مثل من نیازمند این سیلی بودی تا بفهمی که مهمترین چیز در انسانها احترام به احساسات و رعایت حقو قشونه.این تجربه بهایی داره که من دادم.اما درس بزرگی گرفتم.

    فهمیدم ما نمیتونیم به جای دیگران تصمیم بگیریم که کی رو دوست داشته باشن.به جز این من دوباره بعد سالها نماز میخونم.اولش به درخواست اون خانم.اما حالا به عشق کسی که بی منت پای حرفام میشینه.الان رسیدم به جایی که صدای جواب دادنش رو میشنوم.


    خیلی هم سخت نگیر.اینو کسی بهت می گه که هنوز داغ دلش سرد نشده.

    فقط خدا

  10. 3 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    ahuman (پنجشنبه 09 خرداد 92), bad bakht (پنجشنبه 09 خرداد 92), sanjab (پنجشنبه 09 خرداد 92)

  11. #26
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هربار نشد برم یعنی نمی دونستم اینجوری می شه اهل دوستی حضوری نبودم می خواستم اگه ازدواجی باشه سنتی باشه ولی امسال نمایشگاه کتاب گفتم میام ولی گفت نه من ساده هم خوشحال شدم ته دلم گفتم اونم می خواد سنتی باشهانقد خاطره داریم تو این دو سال ک ی کتاب می تونم بنویسم.هیچ وقت حرف ازدواج نزدم هیچ وقت از ته دل نگفتم دوست دارم چون خدا می بینه اون دل می بنده یه بار از ته دل گفتن دوست دارم موند براماتفاقا گفته می خواد خط شو عوض کنه ولی نمی دونه همه جا هست .فایل هایی ک گاهی می داد برای اموزش,طرح هایی ک می زد عکسای خواهرزاده نازش)رقیب من( ,ترانه هایی ک می داد همه هست .چرا انقد تجملات زیاده شده چرا برای زندگی دو روزه انقد باید زجر بکشیم .چرا ب این زودی فراموشم کرد

    - - - Updated - - -

    ممنون از شما . حرف های دوستان و شما آرامش میده بهم

    متاسفم می بینم کس دیگه هم این احساسو داشته واقعا بد و سخته . منم مثل شما خواستم از چیزهایی مطمئن شم قبل اینکه به دختر دسته گل مردم قول ازدواج بدم و باهاش بازی کنم واقعا به فکر جور کردن شرایط بودم ولی نگفتم شاید نگفتم چون خودش می گفت تا تو نری من نمی رم منم باور کرده بودم ولی ندونستم چشه

    فراموش کردن و نمی دونم بتونم یا نه دیروز خیلی دویونه بودم ولی وقتی اینجا صحبت می کنم کمی آروم می شم اگه باز مثل مهمونی ک بعد رفتن مهمونا خونه کثیف می مونه و صاحب خونه تنها نمی دونم چه احساسی بیاد سراغم . من خیلی چیزا ازش دارم باید تقریاب کل زندگی مو از بین ببرم تا یادش نیافتم . به سایت ام می رم یاد ایشون می افتم به جایزه ای ک از طرف من رفته بود و گرفته بود نگاه می کنم یاد اون می افتم . یر کار می رم یاد اون می افتم . تو شرکت به پی سی ام نگاه می کنم یاد اون و عکساش می افتم به گوشی ام نگا می کنم یاد اس ام اس هاش می افتم . روی هاردم کلی ترانه و کد و طرح و ... ازش دارم . خاطره هایی ک تو ذهنمه یه طرف . برای رسمی کردن هم مشکلی ندارم حتی با عجله ولی وقتی اون احساسش مثل قبل نیست می ترسم . می ترسم ازم متنفر باشه می ترسم دل به کس دیگه داده باشه آخه خیلی عوض شده

    فهمیدم ما نمیتونیم به جای دیگران تصمیم بگیریم که کی رو دوست داشته باشن
    دقیقا اینطوریه متاسفانه خواستیم ثواب کنم کباب شدم . البته منتی روی اون نیست این کارو برا علاقه کردم والا قول و قرار خشک و خالی ازدواج ک این روزا پسرا به دخترا می دن می شد بدم ولی ....
    ممنون

  12. 2 کاربر از پست مفید ahuman تشکرکرده اند .

    barani (شنبه 11 خرداد 92), faghat-KHODA (پنجشنبه 09 خرداد 92)

  13. #27
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما از مرثیه سرایی خوشت می آد؟

    معلوم نیست چی به دخترخانم گفتی ( نگفتم با دختری دوستم، بدترش را گفتم !! )، حالا هم که اون رفته دنبال زندگیش نشستی آه و ناله می کنی؟

    الان اگر پشیمونی تنها راهش اقدام جدی و مستقیم هست.
    اگر هم نمی خوای یا نمی تونی دیگه مزاحمش نشو.
    چقدر خودخواهانه با احساسات دخترها بازی می کنید.

    - - - Updated - - -

    چرا واسه خواستگاری اقدام نمی کنی؟

  14. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ahuman (پنجشنبه 09 خرداد 92), barani (شنبه 11 خرداد 92), maryam240 (یکشنبه 10 اسفند 93)

  15. #28
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش آدم درون گرایی ام و خیلی سخت با کسی حرف می زنم برای همین اینجا خودمو خالی می کنم

    بهوشن گفتم یه دختر دیگه هست می خوام با اون ازدواج کنم دیوونه ام نه ؟ الان ک رفته نشستم می کوبم به زانوم

    الان می خوام عمل کنم بگین چیکار کنم ؟ می خواستم نمایشگاه کتاب از نزدیک ببینمشون شاید اصلا از قیافه من خوش شون نیومد و همونجا تموم شد ولی به خانواده ها بگیم همه درگیر می شن مخصوصا مادر من ک ناراحتی اعصاب دارن و الانشم کلی درگیر بی اشتهایی من هستن . منظورم اینه برای بدیهیات هم اول به خانواده بگم به نظرتون ؟
    الان چیکار کنم ؟ اول با خودشون حرف بزنم یا خانواده ؟ از نزدیک ببینم یا لازم نیست ؟

  16. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    بعضی وقتها که متن شما رو میخونم فکر میکنم خودم اینا رو نوشتم.خیلی جاهاش عین خودمه.

    اینکه تصمیمتون درسته یا نه رو فقط خدا میدونه.اما قطعا رهایی از این بلاتکلیفی کار درستی که دارید انجام میدید.

    از نظر من حتما اول ایشون رو ببینید.دقیقا ممکنه هر یک از طرفین از لحاظ چهره اون یکی رو نپسنده.خب در این صورت نه شنیدن قطعا به سختی عذابی که الان می کشید و بنده کاملا اون رو حس می کنم نخواهد بود.

    اگه مسایل ظاهری مورد تایید بود حتما خونوادگی اقدام کنید.البته اگه ممکن بود براتون حتما می گفتم ایشون رو چند بار در یک مکان عمومی ملاقالت کنید و یک سری مسایل ابتدایی رو خوب بررسی کنید.بعد اقدام رسمی کنید.

    فقط یا برو جلو یا عقب.در جا نمون


    فقط خدا

  17. کاربر روبرو از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده است .

    ahuman (جمعه 10 خرداد 92)

  18. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array
    واقعا که شما آقایون عجب پدیده های شگفت انگیزی هستید.

    در مقابل کسی که دوستتون داره و شما هم دوستش دارید مثل کوه یخ جدی و رسمی و خشک برخورد می کنید که دختر

    بیچاره برای اینکه غرورش بیشتر از این خورد نشه و لقب آویزون نگیره برخلاف میل باطنی و احساسات درونیش که بنابر طبع

    زن بودنش در تمام وجودش رخنه کرده و دوست داره مهر و عشقش رو نثار شما کنه در مقابل شما قرار می گیره و از حرمت

    نفسش دفاع می کنه حال به بهانه ازدواج یا درس یا کار به هزار بدبختی خودش رو از زندگی شما بیرون میکشه و میره و

    دنبال سرنوشتش. بعد کسی مانند ahmun عزیز بعد از روزها کسی مثل دوستمون faghat -khoda بعد از ماهها و دوست

    عزیز دیگرمون مثل آقای kamrava بعد از سالها (تاپیکهای دیگه از آقایون هم با موضع مشابه هست مثل محسن 1986و....)

    یاد این میوفتند که چه غفلتی کردند و عشق اولشون رو از دست دادند و با کلی حسرت و آه میشن همسر یک زن بیچاره دیگه و پدر یک طفل معصوم.
    نه خودشون از زندگی لذت می بردند و نه با این انرژی منفی که منتقل شده دختر قبلی و همسر فعلی لذت مطلوب رو می

    بره در مورد بچشون هم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

    بقول بزرگی نمی دونم چرا پسرای ایرانی دوست دخترای خودشون رو رها می کنند می رند سراغ دوست دختر کسی دیگه...:D

    ولی واقعا دور از شوخی عیب کجای کار دوستانی مانند ahmun عزیز است؟!

    (ببخشیدahmun عزیز این سول رو اینجا پرسیدم چون متاسفانه موضوعی است که خیلی شایع شده و امیدوارم جواب این سوال کمک کنه شما خودت رو بهتر قضاوت کنی. چون به نظر من مشکلات اقتصادی مخصوصا زمانی که زن و مرد سالم و اهل کار و فعالیت هستند و گزینه مناسبی برای هم هستند در مقابل عشق و علاقه سازنده نمی تواند دلیل مناسبی باشد. )
    ویرایش توسط sanjab : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 23:19

  19. 7 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    ahuman (جمعه 10 خرداد 92), barani (شنبه 11 خرداد 92), faghat-KHODA (پنجشنبه 09 خرداد 92), maryam240 (یکشنبه 10 اسفند 93), sara.s (جمعه 10 خرداد 92), مارتا63 (شنبه 11 خرداد 92), شیدا. (جمعه 10 خرداد 92)


 
صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.