به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-17
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    123

    تشکرشده 231 در 92 پست

    Rep Power
    29
    Array
    گل آرا راست میگه عزیزم محبت الکی نکن اگه محبت میبینی محبت بکن اگه محبت کردی و قدر ندونستن ولش کن شوهرتو بچسب فقط بمب بارون عشق و محبت بکنش تا و اون برات مهم باشه و سر اونا و بیشعوریشون زندگیت و تلخ نکن مادرشوهرمن فقط توقع داره خیلی زیاد شما زنگ بزنید شما توجه کنید شما بیاید منم هنوز نامزدم من تا چند روز پیشم زنگ میزدم دیدم نه این اصلا براش اهمیت نداره دیگه نمیزنم وقتی قدر نمیدونه حداقل منم محبت نمیکنم که ناراحت نشم تازه 10 روز بهش زنگ نزنی بعد زنگ بزنی میگه شما میشناسه میخواد حرص بده منم چسبیدم به شوهرم من اونو میخواستم که دارمش شما هم نه میتونی مادرشوهر نه خواهرشوهر نه کس دیگرو تغییر بدی اول رو خودت کار بکن بعد هم روشوهرت تا زندگیتون بهتر بشه و شوهرت خواهرشو جمع و جور بکنه

    - - - Updated - - -

    شما هم انقد حرف مادرشوهرت مهم نباشه بگو من کینه از کسی ندارم طاقت توهینم ندارم هرکس برای خودش شخصیت داره شوهرتو بگیر تو دستت تا اون پشتت باشه و ازت دفاع بکنه چون هرچقدر تو ناراحت بشی تازه اون خوشحال شده سعی بکن جلوش با شوهرت عالی رفتار بکنی حتی پشت سرشم اصلا نزار باعث نلراحتتیتون بشه چون اون همینو میخوادش

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 خرداد 92 [ 22:33]
    تاریخ عضویت
    1392-2-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    119
    سطح
    2
    Points: 119, Level: 2
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوبم .
    به نظرمن شما هر زمانی كه ممكن است سعی كنید به صورت مستقیم با خانواده همسرتان صحبت كنید، نه این‌كه شخص سومی از طرف شما مسائل و مطالب را بیان كند. به عنوان مثال هیچ وقت از همسر خود نخواهید با خواهرش در مورد كاری كه شما را ناراحت كرده صحبت كند و به جای این كار خودتان به‌طور مستقیم با خواهر او صحبت كنید. البته در تمام این‌گونه صحبت‌ها باید آرامش و احترام در رفتار و گفتار شما مشاهده شود به این ترتیب همیشه جایگاه و شأن مناسبی خواهید داشت.هر زمانی كه مساله‌ای موجب ناراحتی شما شد، بدون اتلاف وقت و فكر كردن بیش از حد در مورد آن، موضوع را مطرح كنید. گاهی این مسائل مشكلاتی واقعی هستند و گاهی تنها یك سوءتفاهم. پس بهتر است هر چه سریع‌تر این مسائل مطرح شده و سوءتفاهمات حل شوند.

  3. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مریم جان من نمیتونم مستقیم باهاشون صحبت کنم چون بهشون برمیخوره و توهین میکنن

  4. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1390-6-05
    نوشته ها
    95
    امتیاز
    6,589
    سطح
    53
    Points: 6,589, Level: 53
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 161
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    272

    تشکرشده 208 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    تمام گفته های گل آرا رو انجام بده
    با نظراتش موافقم
    راهش فقط سرسنگین بودن و دوری و دوستی
    راستی درباره تاپیک قبلت نیومدی بگی چی شد چیکار کردی .طلاهاتو فروختی ؟؟؟؟

  5. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام تسلیم خدا جان راستش طلاهامو نفروختم چون خونه یهو گرون شد ما هم پولمون نمیرسید که خونه بخریم

  6. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1390-6-05
    نوشته ها
    95
    امتیاز
    6,589
    سطح
    53
    Points: 6,589, Level: 53
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 161
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    272

    تشکرشده 208 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چه جالب گرونی برای یه نفر مفید بوده
    باعث شد مشکلتون حلشه
    خدارو شکر الان مشکلت حاد نیست من گاهی یادت می افتادم و برات دعا می کردم
    اینجور آدمارو هرچی کمتر ببینی راحت تری
    خودت تو این سالها دیگه دست اومده .اونا چه طور آدمای هستن

  7. کاربر روبرو از پست مفید تسلیم خدا تشکرکرده است .

    khaleghezey (سه شنبه 26 فروردین 93)

  8. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی عزیزم که به یادم بودی. راستی مشکل تو حل شد؟

  9. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1390-6-05
    نوشته ها
    95
    امتیاز
    6,589
    سطح
    53
    Points: 6,589, Level: 53
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 161
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    272

    تشکرشده 208 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Red face

    من سه ماه میشه جدا شدم
    متاسفانه نامزدم اینجوری بود

    ولی خب حال روحی خوبی ندارم
    به شدت افسرده شدم
    الان این شکلیم

    اما به امید خدا دارم سعی می کنم از نو شروع کنم
    ولی نمی تونم
    برام دعا کن اینجوری شم

  10. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تسلیم خدا امیدوارم هرچه زودتر مشکلت حل شه عزیزم. سعی کن خودتو سرگرم کنی. مثلا باشگاه برو یا کلاس های مختلف و ... زیاد به گذشته فکر نکن

    - - - Updated - - -

    میشه لطفا کار شناسا بیان و راهنماییم کنن؟؟ به نظر شما قطع رابطه با خواهرشوهر درسته؟؟

    - - - Updated - - -

    هرچی به حرفاش و رفتاراش فکر میکنم احساس میکنم که دیگه نمیتونم ریخت خودشو شوهرشو ببینم.

    - - - Updated - - -

    حرفاش خیلی بد و زشت بودن. و واقعا قلبمو آتیش زد با حرفاش. کاش انقدر بهشون محبت نکرده بودم واگذارش کردم به خدا. راستی اینم بگم که دیروز زنگ زدم به مادر شوهرم تولدشو تبریک بگم. یه کم باهام سرسنگین بود. ولی شوهرم کلی ذوق کرد که به مامانش زنگ زدم

    - - - Updated - - -

    فکر کنم خواهر شوهر مامانشو پر کرده بود. مادرشوهرم خیلی تاثیر پذیره. اگه خواهرشوهرام نبودن رابطه مادرشوهرم با من خوب میشد اونا همیشه دخالت میکنن و مادرشونو بر علیه من پر میکنن

  11. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من منتظر راهنمایی کارشناسا هستم. نمیدونم چرا اصلا به تاپیک من سر نمی زنن. تاپیک قبلیم هم سر نزدن اصلا! حتمن باید تاپیک خیانت یا ابنجور چیزا باشه که سر بزنن؟؟

    - - - Updated - - -

    من منتظر راهنمایی کارشناسا هستم. نمیدونم چرا اصلا به تاپیک من سر نمی زنن. تاپیک قبلیم هم سر نزدن اصلا! حتمن باید تاپیک خیانت یا ابنجور چیزا باشه که سر بزنن؟؟


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سردی نسبت به همدیگر و دعواهای گاه و بیگاه (آقای sci منو یادتون میاد؟؟)
    توسط رایحه عشق در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 خرداد 97, 04:15
  2. با کار اشتباهی که کردم چه کنم ؟ (دادن کادوی تولد به همکار خانم و عواقب آن)
    توسط مهدی سبز95 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 تیر 94, 16:03
  3. همه فامیل و خانواده شوهرم ااز ما توقعات بی جا دارند و دخالت میکنند و شوهرم هیچ کار جز دعوا با من نمیکند.
    توسط sidni در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 خرداد 93, 23:48
  4. نامزدم و خواهرش دعواشون شد، اما خواهرش بی دلیل به من توهین کرد،حس بدی دارم ، چه کنم؟
    توسط sara1367 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: جمعه 17 آذر 91, 23:40
  5. دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من
    توسط mehrdad399 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 شهریور 91, 00:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.