موضوع: زندگی مجردی با عشقم

نوشته اصلی توسط ahuman

سلام

این مزایایی ک فرمودن خیلی از مردها دارن ولی خوب ما آدمایی ک می خوایم دوست داشته باشیم خود به خود نقاط قوت شو بزرگ و ضعف هاشو کوچیک می کنیم . یکی از ضعف هاش می تونه عدم تعهد به زندگی زناشویی باشه . اون قبل از ازدواج شما رو می شناخته و اگه می خواست بدست تون بیاره این کارو می کرد ولی یکی دیگه رو برای ازدواج انتخاب کرد و بعدا یا از خستگی یا پشیمون شدن یا تنوع ... یاد شما افتاده و گفته خوب هم زن دارم هم یه دختر مجرد رو ک امکانش هست میارم پیش خودم هم کیف شو می برم هم اون از خداشه ک با من باشه
زندگی مجردی هم جایگزین محترمانه رابطه نا مشروع هست یا همون زنا . یعنی دختری ک می تونست از راه درست و قانونی نیازهای روحی و جسمی شو برطرف کنه و از همه مهم تر شان و احترامش حفظ بشه الان با یه مرد بی تعهد و بی ایمان دل بسته ک برای زن رسمی خودش اهمیتی نمیده چ برسه به شریک جسمی و جنسی اش !
این دوره زمونه با وجود تعهد محضری و رسمی و قانونی اینقدر خیانت و جنایت رخ میده وای به حال رابطه هرجایی و نامشروع ک هم آبرو و هم ایمان آدم بر فنا میره
بدبختی سن شما هم کم نیست بگیم احساساتی شدین یا راه و از چاه تشخیص نمی دین . اما هنوز یه حس درونی براتون مونده ک می گه این راه اشتباهه برای همین اینجا اومدین نا خوداگاه . به عنوان یه برادر می گم بهتون آبجی هر کاری می کنین بکنین فقط فکر خدا هم باشین کمی . وقتی همه رفتن و کسی نبود فقط اون می مونه برای آدم ها ! وقتی همه پشت می کنن به آدم فقط اون رو می کنه بهمون ! کاری کنیم ک بتونیم با روی باز سرمونو رو به آسمون بکنیم .

حرفتون به نظر من کاملا درسته همشون به جز یکیش
اونم اینه که تا مطمئن نشدیم نباید اسم زنا رو بیاریم .

.........
و حالا شما شیرین بانو
دوست من ایشون شمارو به معنای همسر هیچگاه و تحت هیچ شرایطی نمیخوان
به دو دلیل :
1-شما هر دو اول مجرد بودین .
اما به جای اینکه به خواستگاری شما بیاد رفت به خواستگاری یه دختر دگه . و با یه نفر دگه ازدواج کرد.
چون به نظر خیلی از اقایون دوست دختر نمیتونه به عنوان همسرت باشه
2- الان که میگین منو به عنوان زن دوم هم بخواه قبول نمیکنن به هیچ عنوان .

و این اقا واقعا تنوع طلب هستند .
لذتی رو که با همسرش تجربه میکنه کافیش نمیکنه .و میخواد با شما هم تجربه کنه .

خیلی خیلی ببخشید اینو میگم اما وقتی واسه شما خواستگار میومد واسه این ناراحت بودن که دگه کسی کنارش نیست بتونه ازش لذت ببره .

اگه میخوای ثابت کنی واقعا دوست داره و حرف ما اشتباهه .
بگو منو شرعا به عنوان زنت در بیار . وبگو اگه این کارو نکنی رابطه رو کات میکنم .

شانس خواستگار هایی رو که ممکنه برات بیاد با رابطه روحی و جسمی و جنسی با این اقا به خطر ننداز .
این اقا واسه شما ارزش قائل نیست . چون راحت رفت ازدواج کرد .
و در مورد خیانت .
هنوز دارین خودتونو گول میزنین میگین رابطه من خیانت نیست .
خیانت رو شما در چه میدونین . ؟
در زندگی شما کلمه ای به عنوان خیانت وجود دارد .؟



.....
اون واسه تو ارزش قایل نیست . حداقل خودت واسه خودت ارزش قائل باش .
سنت کم نیست .

به خانواده ام واسه خونه گفتم، مامانم میگه برو خارج از کشور زندگی کن ولی تو ایران چطور به در و همسایه بگیم دخترمون تنها زندگی میکنه؟!

شیدا بحث شرعیات رو کنار میذارم چون هم من و هم ایشون با دو روحانی صحبت کردیم. حالا به ایناش کاری ندارم.

من از اون چادری هایی هستم که اگه کسی بخواد به حریمم جسارت کنه حسابش رو کف دستش میذارم. اما به قول دوستام بهتره برم غرب زندگی کنم!

کلا این تاپیک رو واسه همین نوشتم، بر خلاف ظاهرم خیلی باز فکر میکنم.

الان پست زندگی سبز رو دیدم، واقعا حدسم درسته، فکر کنم حرف خواهرکم درسته

نوشته اصلی توسط شيرين بانو

ايشان براي ازدواج ما اقدامات جدي انجام دادند كه باز هم خانواده ايشان راضي نشدند تا بالاخره نتيجه يكي از آن اقدامات، ازدواج ايشان و همسرشان بود كه البته نهايتا خانواده آقا راضي به ازدواج ما شدند اما خود آقا نظرش برگشت.
ولي اين نكته رو هم اضافه كنم كه آقا وقتي كه ديدند همه چيز جدي شده و تا ساعاتي ديگر متاهل ميشوند، پشيمان شدند و اين پشيماني در حالتي بود كه ديگر خودشان را به دست سرنوشت سپردند و كار را تمام شده فرض كردند.


تاپيك خانم دانه را خواندم و احساساتش را با عمق وجود درك مي كنم، ما هم تابحال سه بار روابطمان را قطع كرديم اما باز هم نشد چون هنوز من مجردم و شعله اميد در درون هر دونفرمان شعله ور است.

این جمله یعنی چی؟ نتیجه یکی از آن اقدامات، ازدواج ایشان و همسرشان بود!!
ایشون برای ازدواج با شما اقدام می کرد، خواستگاری یکی دیگه می رفت؟؟؟؟؟؟؟

نهایتا خانواده آقا راضی شدند اما خود آقا نظرش برگشت.
این جمله را برای من تفسیر کنید. معنیش را می دونم.


1- متاسفانه حرف من را درست متوجه نشدید. من بحث شرعیش را مطرح نمی کنم. گفتم همانطور که توی اون تاپیک شما به کمک اون خانم اومده بودید که شرعا کارتون درسته و دلیلش این بود که خودتون هم این کار را کردید، توی این تاپیک هم تنها کسانی شما را تایید می کنند که خودشون روابط این چنینی دارند.

2- همه جای دنیا اخلاقیات محترمه. برید خارج از ایران بگید من معشوقه پنهانی مرد متاهلی هستم براتون جایزه دختر شایسته سال را در نظر نمی گیرند.
توی ایران هم دخترهای مجرد زیادی هستند که زندگی مستقل دارند. کسی هم ایرادی به کارشون نمی گیره.
ایراد کار شما زندگی پنهانی و رابطه غلطتون هست. نه خانه مستقل داشتن.

3- تاپیک خانم دانه یکی از تاپیکهایی هست که در این تالار خیلی توصیه می شه.
من تاپیک را خوندم.
با ادبیات خوب و زبان چرب و نرمی، داستان کثیفی را تعریف می کنه.
دختری که سالها با مرد متاهلی رابطه داره، خونه اش می ره، باهاش همه جور رابطه ای داره و بعد یک دفعه بعد از سالها که ازش سواستفاده شده و زندگی دو نفر دیگه را هم خراب کرده، تصمیم میگیره ازدواج کنه.
یک پسر چشم و گوش بسته می آد خواستگاری و بی خبر از سالها رابطه پنهانی خانم، نامزد می شن و بعد ایرادگیریهای این خانم سابقا متاهل باتجربه، از پسری ساده و بی تجربه.

سلام به همه
و همچنین شما شیرین بانو .

کجای حرف من انگیزه بخش بوده .

خواهر من اگه ایشون شما رو میخواستند همون اول نمیرفتند خواستگاری یه نفر دگه .
یعنی چی اون اقا همه چی رو سپردند دست سرنوشت .
""عزیزم سرنوشت دست خوده ادمه ""
این حرفا رو بریز دور سپردند دست سرنوشت .
اون خوش خواسته ازدواج کنه .و کاملا هم راضی بوده .

در کل عزیز من . ما تو این جاده. چاه رو نشونت دادیم . اما شما هنوز چشماتو بستی و نمیخوای قبول کنی اخر این جاده تباهی هست .

چرا محبتی که توی وجود خدا هست توی وجود بنده هاش جستجو میکنی؟

واقعا چرا ؟؟

تو رو خدا کارتون به شرع نچسبونین ...
بدتون نیاد اما شرع رو خراب نکنید
کجای اسلام ..
کجای شرع ...
کجای قران ...
گفته رابطه پنهانی خانم مجرد و اقای متاهل هیچ مشکلی ندارد و کاملا شرعی هست .
اگه اون دوتا روحانی این طور گفتن .
به نظر من اعدامشون واجبه .
چون باعث میشن نظام خانواده از هم بپاشه .

اگه چادری هستی پس صد در صد قران رو قبول داری ...درسته ؟
میخوای ایه قران بیارم که گفته دوستان پنهانی با نامحرمان نگیرین . ؟

اگه یکم تند رفتم به بزرگواری خودتون ببخشید
موفق باشین یاعلی