به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 8 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 122
  1. #71
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    273
    Array
    آقا پژمان قرار نیست تنهایی همه مسائل رو حل کنی

    قراره این امادگی رو در خودت بوجود بیاری که که وسط حل مشکلات ناامید نشی و کم نیاری

    برای حل مشکلات اولین قدم شناخت مساله هست

    این تاپیک ها و این تالار کمکتون می کنه که مساله رو خوب بشناسی و ابزارهای حل مساله رو هم بهت معرفی میکنه
    بوقتش بهت میگه چطور با خانمت رفتار کنی که اون هم تو این تغییرات باهات همراه بشه

    فقط خواهش می کنم این فکر معرفی این تالار به همسرت رو از سرت بیرون کن

  2. 3 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    آبان دخت (دوشنبه 06 خرداد 92), بهار.زندگی (دوشنبه 06 خرداد 92), باران بهاری11 (دوشنبه 06 خرداد 92)

  3. #72
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    صبا_2009
    بسیار خوب.

  4. #73
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array
    نوشته ای از مدیر همدردی:


    آفت های احتمالی در کار مشاوره
    دوم:
    كساني كه خيلي تجربه مشاوره ندارند،‌ (مردم غير متخصص ، مشاوران تازه كار و دانشجويان رشته هاي روانشناسي و مشاوره) ممكن است توجه به سختي و زمانبر بودن تغييرات نداشته باشند. و با ساده انگاري تصور كنند، يك متد مشاوره اي ، يك فن، يا يك درمان مي تواند مراجع را سريعا از اين رو به آن رو كند.
    لذا وقتي مشاوره يا راهنمايي مي كنند، منتظر تائيد مراجع و اينكه او اذعان كند كه مشكلش حل شده و تشكر كند، مي مانند.
    در حاليكه اكثر اوقات عكس اين صادق هست.
    اكثرا اگر پس از مشاوره و راهنمايي ديديد كه مراجع به لاك دفاعي رفت و سريعا حرف شما را رد كرد و شروع به دليل تراشي در رد حرف شما كرد، احتمال قوي شما دقيقا به هدف زده ايد. و گرنه با واكنش شديد او روبرو نمي شديد.
    و اگر مراجعي سريعا گفت مشكلش حل شد، و رفت احتمال اينكه تشخيص شما اشتباه يا روش و درمان شما مناسب نبوده بيشتر هست.


    گاهي هم ممكن است مراجع بگويد مشكلش حل شد،‌ يا شما را تائيد كند. اما بعد از آن اگر و اما بياورد و وارد مجادله شود. اينجا هم احتمال اينكه درست عمل كرده ايد بيشتر مي شود.



    خلاصه:
    مقاومت مراجع ، مجادله، و درگير شدن او احتمال اينكه شما درست ارزيابي كرده باشيد را بيشتر نشان مي دهد.
    در جلسات حضوري اين مسئله بيشتر مشخص مي شود، چون غالبا اينگونه افراد با اينكه گارد مي گيرند و حالت دفاعي پيش مي گيرند، بيشتر راغب هستند جلسات آينده هم به مشاوره بيايند. و طي جلسات بهره بيشتري مي برند.

    البته رابطه حسنه مشاور با مراجع منجر مي شود ( در برابر دفاعهاي سخت مراجع)، مشاور خويشتندار و صبور باشد و با پذيرش برخورد كند ، تا كم كم مراجع اعتمادش بيشتر شده و زمينه تغييرات در او فراهم شود.



    ========
    نكته مهم:
    در مسائل روانشناختي 100 درصد نداريم. هميشه با احتمالات مختلف در رد يا قبول فرضيه ها بحث مي شود
    لذا براي آنها ضريب خطا در نظر گرفته مي شود.




    ادامه دارد.....
    این حالت شما کاملاً قابل درکه.اکثر ماها تو اولین برخورد با ایرادای کارمون دچار ناراحتی و خشم شدیم.کم نبودن وقتایی که مثلاً دلمون خواسته تاپیکمون قفل میشد.اما از اونجایی که شما تو اون شرایط تونستی خودتو بالا بکشی،درس بخونی،کار کنی و یه خونواده رو اداره کنی مطمئناً بلاخره با خصلتی که سعی داره به هر طریقی خودشو ازتون قایم کنه و بیشتر تو وجودتون بمونه روبرو میشید و حلش میکنید.

    این دست و پا زدنها خاصیت نیمه تاریک وجوده.


    موفق باشی
    ویرایش توسط بهار.زندگی : دوشنبه 06 خرداد 92 در ساعت 00:24

  5. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 06 خرداد 92)

  6. #74
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    بهار.زندگی
    توضیحاتتون به جا بود. اما کدوم خصلت رو میگید منفعل بودن؟

  7. #75
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array
    یکیش بله...منفعل بودنه..البته معناش با اونچه که عوام فکر میکنن فرق داره.
    درواقع معنیش این نیست که آدم هیچ کار نمیکنه.
    رفتار جرات مندانه بهمون یاد میده چطوری در عین حال که حقوق دیگران رو رعایت میکنیم حقوق خودمونم رعایت کنیم.

    و به نظر من لازمه شما حتماً روی زخمای روحی که بابت آزار پدر و برادرتونه کار کنید.برای اولین قدم بهتره با مشاور تو همین زمینه کار کنید و آزردگیهایی که از سالها قبل هنوز تو وجودتون مونده و آزارتون داده رو حل کنید.

    تو مرحله بعد به اصلاح رابطه بین شما و همسرتون بپردازید.

    موفق باشید

  8. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 06 خرداد 92)

  9. #76
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    من معتقدم خانومتون این تاپیکو نبینن و تو یه زمان دیگه این تالار رو بهشون معرفی کنید

  10. #77
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    بهار.زندگی
    یعنی من بایستی اول روی خودم کار کنم و خودم رو درمان کنم سپس سراغ رابطه ام با خانمم برم.اینجوری که خیلی سخت شد.شاید خیلی طول بکشه.تازه اون آزردگیها و اثرات روحی اون رفتارهاهیچوقت پاک نمیشه.
    درباره این مطلب آخر که نقل قول کردید درست بودش فقط یک مورد که نوشته مراجع بگوید زود مشکلش حل شد و رفت .اتفاقا من تصمیم داشتم دیگه تایپیکم رو ادامه ندم نه اینکه مشکلم حل شده باشه یا دوستان نتونن راهنمایی کنن بلکه فکر کردم واقعا اینجوری وقتی یکطرفه بخوام برا زندگی مشترکم تلاش کنم و خانمم باز رفتارهای سابقشون رو داشته باشن جز تلف کردن وقت خودم و دیگران تو این تالار فایده دیگه ای نداره.خصوصا اینکه دیروز حس کردم با نوشته هام شما و دیگران رو رنجوندم .
    من میخوام یه قدم به جلو بردارم اون برنمیداره.امروز بدون هیج قصدی براش گل گرفتم خدا میدونه راست میگم. حتی فکر اون رابطه رو هم نکردم اونقدر شعور دارم که بدونم اگر بعد یه رابطه سرد سمتش برم اون به لحاظ زن بودنش فکر میکنه من برا نیازم اینکار رو کردم پس من بایست اول از لحاظ احساسی آمادشون کنم بعد همچین چیزی رو بخوام.حالا از اینها بگذریم مسائل رو با هم قاطی میکنه.
    من نمیفهمم اگر سر مادرخانمم با هم حرفمون میشه یا سر اینکه ماشین رو بنزین نزده تو خیابون من رو تلفن کش میکنه آی برس به دادم ماشین بنزین نداره و.... این موارد چه ربطی به این داره که من رو از رابطه جنسی مون محروم کنه.
    میگم خوب حرفمون شد ناراحت شدی منم ناراحت شدم عذرخواهی کردم تمام شد .چرا موضوع رو کش میدی

    zendegiye movafagh
    بسیارخوب ممنونم

  11. کاربر روبرو از پست مفید پژمان تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (دوشنبه 06 خرداد 92)

  12. #78
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    من ازتون خواهش می کنم فعلا رفتارهای اونا رو نادیده بگیرید و رو خودتون کار کنید چون نتایج خیلی خوبی داره بعد از چند ماه می بینید که چه تغییراتی کردند
    صبر داشته یاشید ... یه شبه یا یه هفته ای نه ...زمانبره اما درست می شه

  13. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 06 خرداد 92)

  14. #79
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,052
    امتیاز
    146,692
    سطح
    100
    Points: 146,692, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,653

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array

    سلامآقا پژمان

    ورودتون به همدردی راخیر مقدم می گویم




    از ترانه عزیز هم بخاطر اطلاع رسانی در مورد این تاپیک تشکر می کنم


    پستهای شما و راهنماییهای بعضی دوستان را خوندم


    آقا پژمان گرامی . بنا به احساس و احوال حاصل از بیاناتتان در پستها . شما از
    احساس عدم رضایت از زندگی رنج می برید ، و همین موضوع نشاط درون شما را تحت

    الشعاع قرار داده و دچار نوعی آزردگی و تألم روحی و تخلیه انرژی شده اید .

    اول باید بگم که
    زندگش شما پتانسیل بسیار بالایی برای رسیدن به رضایت ، شادمانی و موفقیت در جهات مختلف دارد . این را بنا به خصوصیات خود شما

    بخصوص
    پشتکار در شما می گویم که یک نشانه از این پشتکار اومدن به این تالار و مطرح کردن مسئله و در پی رسیدن به یک درک واضح از مسائلتان و راهی برای حل

    آنها . یعنی کاملاً مشخصه در درجه اول بدون اینکه مستقیم گفته باشید در پی آن هستید که درک روشنی از وضعیت خود داشته باشید و صورت مسئله اصلی

    خود را بیابید .


    همانطور که اشاره کردم صورت مسئله اصلی شما که خود نیز به آن اشاره داشته ای عدم رضایت از زندگی هست .

    حال می پردازیم به اینکه فاکتورهای مورد اشاره شما در اینکه رضایت از زندگی ندارید تا چه حد موثر هستند و می توانند در درون یک فرد عدم رضایت از زندگی را رقم بزنند

    و همچنین اینکه آیا فاکتورهایی در زندگی شما برای رسیدن به رضایت و نشاط حاصله وجود دارد یا خیر ؟

    قبل از اینکه به بررسی کارشناسانه بپردازیم توصیه می کنم لیستی از موارد زیر تهیه کنید و در پست بعدی ارسال کنید :

    1 - مواردی که به عنوان امتیازات زندگی کنونی می شناسید ؟

    2 - مواردی که به عنوان نقاط ضعف زندگی کنونی می بینید ؟

    3 - لیستی از نقاط قوت همسرتون .

    4 - لیستس از نقاط قوت و نقاط ضعف خودتون



    توجه :

    در کنار پی گیری تاپیکتون در همدردی توصیه می کنم بدون توجه به خانمتون و همراهی ایشون خود شما شخصاً مشاوره حضوری بروید نزد یک مشاور

    مطمئن .



    مهم :

    تا اطلاع ثانوی از تمرکز بر روی همسر ، پدر و برادرها و عمه بیرون آمده روی تقویت خود و تغییر روحیه و آرامش و محبت یک سویه به همسر و فرزند

    متمرکز بشوید
    .

    نگران همسرتان هم نباشید ایشون آگاهی کافی ندارند که قابل حل هست همچنانکه خود شما هم خلاء یک سری آگاهی ها و مهارتها را دارید که به مرور روشن خواهد

    شد و ما کنارتان هستیم تا به خودتون کمک کنید .


    مطمئنم با پشتکاری که دارید می توانید به احساس رضایت و نشاط و شادابی از زندگی برسید و روزی خودتون از راهنمایات این تالار برای کمک به دیگران

    خواهید بود


    تا بعد .............................






  15. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 26 تیر 92), reihane_b (دوشنبه 06 خرداد 92), taraneh89 (چهارشنبه 08 خرداد 92), فکور (دوشنبه 06 خرداد 92), آبان دخت (دوشنبه 06 خرداد 92), بهار.زندگی (دوشنبه 06 خرداد 92), باران بهاری11 (دوشنبه 06 خرداد 92)

  16. #80
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام. ممنونم از فرشته مهربان بابت پستشون و همین طور ترانه عزیز. تغییر ات پروسه های زمانبری هستن امیدوارم هممون بتونیم از پسش خوب بر بیایم. مخصوصا پژمان عزیز. نه دوست من، من از دست شما ناراحت نیستم چرا باید بااشم؟!!! کلا در گیر اپلای کردن هستم مطالب این انجمن علی رغم تمام خوبیهایی که داره یه خورده حس بی اعتمادی و... در من ایجاد کرده ترجیح می دم متمرکز تر باشم( منهم گرفتاری کم ندارم
    ..). تو همون قسمتی که گفتم بخونین آدرس چندتا مشاوره هست. متاسفانه خیلی از مشاورین محترم تنها یاد گرفتن که عین مطالبی رو که خوندن پس بدن و انقدر که علاقه به دریافت پول دارن مشکلی رو حل نمی کنن. پس اولین قدم پیش یه مشاور خوب رفتن. با حرفهای بهار زندگی خ موافقم و همین طور سابینا ی عزیز. به هر حال کسی که دنبال راه حل مطمینا اون رو پیدا می کنه. در پایان این دوتا شعر تقدیم شما( البته خیلی خوشحال مشم اگه در آینده بر حسب اتفاق تو جایی بشنم که مشکلاتت حل شدن )
    صدا

    صدايي در درون توست

    كه همه روز را در گوشت نجوا مي كند

    "به نظرم اين برايم خوب است.

    مي دانم اين درست نيست"

    هيچ معلمي، واعظي، پدر و مادري، دوستي يا پير خردمندي

    نمي تواند بگويد

    چه چيز برايت درست است

    فقط گوش بده

    به صدايي كه در درون توست....
    و..
    گاهی بعضی ها با ما جور در می آیند، اما همراه نمی شوند، گاهی نیز آدم هایی را می یابیم که با ما همراه می شوند اما جور در نمی آیند. برخی وقت ها ما آدم هایی را دوست داریم که دوستمان نمی دارند، همان گونه که آدم هایی نیز یافت می شوند
    که دوستمان دارند، اما ما دوستشان نداریم. به آنانی که دوست نداریم اتفاقی در خیابان بر می خوریم...و همواره بر می خوریم، اما آنانی را که دوست می داریم همواره گم می کنیم و هرگز اتفاقی در خیابان به آنان بر نمی خوریم
    برخی ما را سر کار می گذارند،‌ برخی بیش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهی اند و روحشان چنان گرفتار حفره های خالی است که تمام روح ما نیز کفاف پر کردن یک حفره خالی درون آنان را ندارد.
    برخی دیگر نیز بیش از اندازه قطعه دارند و هیچ حفره ای،
    هیچ خلائی ندارند تا ما برایشان پُرکنیم. برخی می خواهند ما را ببلعند و برخی دیگر نیز هرگز ما را نمی بینند و نمی یابند و برخی دیگر بیش از اندازه به ما خیره می شوند...گاه ما برای یافتن گمشده خویش، خود را می آراییم، گاه برای یافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چیز می رویم و همه چیز را به کف می آوریم و اما «او» را از کف می دهیم
    گاهی اویی را که دوست می داری احتیاجی به تو ندارد زیرا تو او را کامل نمی کنی
    تو قطعه گمشده او نیستی ،تو قدرت تملک او را نداری.گاه نیز چنین کسی تو را رها می کند و گاهی نیز چنین کسی به تو می آموزد که خود نیز کامل باشی، خود نیز بی نیاز از قطعه های گم شده.
    او شاید به تو بیاموزد که خود به تنهایی سفر را آغاز کنی ، راه بیفتی ، حرکت کنی. او به تو می آموزد و تو را ترک می کند، اما پیش از خداحافظی می گوید: "شاید روزی به هم برسیم ..."، می گوید و می رود، و آغاز راه برایت دشوار است.
    این آغاز، این زایش،‌ برایت سخت دردناک است. بلوغ دردناک است، وداع با
    دوران کودکی دردناک است، ‌کامل شدن دردناک است، اما گریزی نیست.
    و تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی ومی روی، و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسیدن ... نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط چنار : دوشنبه 06 خرداد 92 در ساعت 12:44

  17. کاربر روبرو از پست مفید چنار تشکرکرده است .

    asemani (چهارشنبه 08 خرداد 92)


 
صفحه 8 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. من نفرت انگیزم
    توسط shilaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 بهمن 92, 15:14
  3. هدف و انگیزه؟!!؟از کجا بیارم؟!؟
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 92, 21:16
  4. خیلی تنهام انگیزه ای واسه بودن ندارم
    توسط مرمر تنها در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 18:44
  5. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.