به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 122
  1. #41
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    نه اصلا منظورم این نبود که تاپیک شما رو ببینه ؟ گفتم خودش بیاد تاپیک بزنه تو یه زمان دیگه که تاپیک شما رو نبینه ... بعد بقیه راهنماییش کنن...

  2. #42
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    zendegiye movafagh

    در هرصورت فکر میکنم تایپیک من رو میبینن. من با اسم خودم تایپیک زدم و بالاخره متوجه میشن.

  3. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منظور من از خشن خدای نکرده کتک کاری و فحشو اینا نیست میدونم اینا رابطه رو خراب میکنه. منظور من دقیقا چیزیه که جوانه عزیز بالا گفته.
    درسته شما پول مفت از پدرت نمیگیری و براش کار میکنی ولی این حس استقلال رو به شما نداده و میخوای خونه و کارتو از پدرت جدا کنی تا مستقل باشی. همسرت هم نیاز داره استقلال بیشتری از شما ببینه تا بیشتر روتون حساب بکنه.
    سعی کنین قاطع باشین لازم نیست بهش زور بگین یا سرش داد بکشین یا از این کارایی که بیشتر مال مردای ضعیفه فقط وقتی حق با شماست کوتاه نیاین. اجازه ندین هر وقت دلش خواست صداشو ببره بالا. منم قبلا وقتی با همسرم دعوام میشد صدامو میبردم بالا با عرض پوزش حتی فحش هم میدادم اون بیچاره هم هاج و ولج منو نگاه میکرد چون اون برخورد قاطع نداشت من عادت گرفته بودم حتی سر چیزای جزیی باز همین کارو میکردم تا اینکه یه بار بعد از این برخورد من همسرم گفت تا ازش معذرت نخوام و قول ندم دیگه تکرار نمیشه باهام حرف نمیزنه و واقعا این کارو کرد. بهش نشون بدین که اینکه صداشو ببره بالا مشکلو بدتر میکنه نه اینکه هر بار صداشو برد بالا شما کوتاه بیاین چون این یه تشویقه که دوباره این کارو بکنه.
    همین که یه مدت تحریمش کردین خوبه تا بفهمه شما اونقدر که فکر میکنه ضعیف نیستین. اینم بدونین قوانین رابطه شما یک روزه شکل نگرفته که بخواین یه روزه تغییرش بدین سعی کنین همسرتون رو ببرین مشاوره این که احساس کنین پیشرفت داشتین خیلی خوبه.
    در ضمن با محبت کردن شاید بتونین اونو بکشونین طرف خودتون تا با شما احساس صمیمیت بیشتری نسبت به مادرش داشته باشه.

  4. #44
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    نه پژمان جان واقعا گفتم. اصلا واسه دلخوشی نبود.
    اگه خانمت اون دو مورد تایید و ارامشو بهت میداد بازم احساس خستگی می کردی؟ می دونم خیلی زود بوده ازدواجت. ولی اخرش همینه واسه همه. واسه شما زودتر شد و زودتر زندگیت سامان پیدا کرد.
    اگه مشاوره تنهایی هم بری احتمالا مفیده برات. احتمالا می تونه هم بهت بگه چطوری خانمتو بیاری مشاوره.
    ببین رفتارایی که در خانمت هست و دوست نداری ربطی به اینکه زود ازدواج کردی نداره. احتمالا ربطی هم به اینکه عاشق نبودی نداره چون می گی خانمت دوست داشته. به تربیت و شخصیت خود ایشونه. اینم ممکن بود با هر کس دیگه ای ازدواج کنی پیش بیاد. بعدشم دنبال راه حل می بودی. مثله همین الان. پس واسه اینم ناراحت نکن خودتو.
    ببین نمی دونم شاید بچه کوچیکه خونه ای. منم بچه کوچیکم. در عمل همه به ادم زور می گن اونم تا هر سنی!
    الان فقط می تونی بری مشاوره. می گی خانمت نمیاد. مشاور درست حسابی پیدا کن و برو خودت. بعدا که درست تموم شه و کار خوب و مرتبط پیدا کنی می تونی به اینکه خونه ای داشته باشی واسه خودت فکر کنی.
    راستش اونوقتم شاید حس دیگه ای کنی. مثلا تنهایی. الان پیش خونواده ای در عمل تنها نمی مونی زیاد ولی حس کلافگی می کنی بسکه توی کارت دخالت می کنن. وقتی هم جدا زندگی کنین از خونواده ها یه مقدار تنهایی شاید حس کنین. خونواده ها تونم که فامیلین و یکی هستن. با دو تا خونواده طرف نیستی. یکیه. دردسر دو تا خونواده نداری.
    در مجموع می فهمم وقتی می گی زود بوده واست. ولی باور کن لزوما خیلی هم قرار نبوده زندگی مجردی آش دهن سوزی بشه. فکر این چیزارو نکن. با وضع موجودت سعی کن بهترینا رو داشته باشی. چیزایی که می شه رو اصلاح کن. موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 04 خرداد 92 در ساعت 16:12

  5. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 اردیبهشت 95 [ 21:42]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    181
    امتیاز
    3,890
    سطح
    39
    Points: 3,890, Level: 39
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,697

    تشکرشده 825 در 209 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام
    جناب پژمان شما اول حتما دقیق تایپیک چگونه منفعل نباشیم؟ رو مطالعه کنید..حتما و بدون اندکی تعویق

    یه جوابی ک ما از شما نشنیدیم اینه: الان شما خانمتون رو چقدر دوست دارین؟واقعا و بی تعارف!؟

    میدونید یکی از چیزهایی ک باعث ناراحتی شما شده چیه..شما کودک درونتون رو انداختین تو قفس و محدودش کردین..برحسب شرایطتون نذاشتین کودک درونتون رها باشه...زمانی ک با دوستاتون میرید تفریح ، کودک درونتون حس آزادی پیدا میکنه..طبق شرایطتون شدین والد..اما شما تو زندگی و رفتار و تفریح با خانم و همسرتون هم میتونید خودتون باشید یکم فکرکنید ببینید کجاها واقعا شادی عمیق دارین..
    یکیش زمانی ک با پسرنازتون هستید و بازی میکنید خود واقعیتونه کودک درونتون بیداره از خودتون بیخود میشید غمهاتون یادتون میره..


    راجبه متقاعد کردن خانمتون هم چندتا کتاب روانشناسی بخرین حتی بهشون دستور ندین ک بخونه فقط بگین دلش خواست میتونه بخونه..شما کتابها را خیلی راغب مطالعه کنید تا ایشون وسوسه شه..و اینکه رفتارهاتون بهتر از قبل شه تا ایشون راغب تر شن..
    همچنین راجبه این سایت..


    اگ یه مدت رابطه با دوستان مجردتون رو کم کنید بهتره..

    ورزش رو حتما به یاد داشته باشین با پسر ماهتون برید استخروشنا..

    شما مرد خونتونید میتونید شادی رو به خونتون و مهمتر به خونه ی دلتون برگردونید..پس آروم باشید..

    درضمن زندگی میدون جنگ نیست حالموگرفت حالشو بگیرم تو زندگی یعنی بالا رفتن از نردبان جدایی عاطفی..

    با آرزوی شادی وموفقیت وسلامتی برای شماوخانوادتون

  6. کاربر روبرو از پست مفید باران بهاری11 تشکرکرده است .

    meinoush (شنبه 04 خرداد 92)

  7. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام پژمان جان.
    من مشاور نیستم و خیلی چیزای دیگه. اما آدمی ام که هرجورخواستم رفتار کردم. وقتی جوان تر بودم ازدواج رو مانع می دیدم و اعتقاد عجیبی داشتم. تا الانم تنهایی زیاد کشیدم و یه سری مشکلات دیگه. اما چون انتخاب خودم بوده خیلی ناراحتم نمی کنه. فقط این رو می دونم که تجرد هم مشکلات خودش رو داره در این قضیه شما شک نفرمایییییییییید.
    شما کم سن بودید درست؛ ولی الان دیگه نیستین. تا الان منفعل بودین دلیلی نداره دیگه باشیییییین. اگه من مشکلات شما رو داشتم تا یه مدت زمان معینی 200 درصد تلاش می کردم. مثلا پنج سال تمام وقت صرف می کردم تا زندگیم بهتر شه. از همه متدها : کتاب، مشاوره با مشاور درست و درمون، .... هر چی تو این دنیا هست استفاده می کردم بعد اگه می دیدم که به نتیجه نرسیدم تمام می کردم. عزیز من تنها کسی که واقعا می دونه از زندگیش چی می خاد خود آدم. چیزی که شما رو خوشحال می کنه ممکنه دیگران رو نه. برا رسیدن به این خاسته شبانه روز تلاش کن تا هیچوقت نگی که کم گذاشتی. در ضمن اگه هر چه زودتر مستقل شی زودتر به آرامش می رسی. برات آرزوی بهترینها رو دارم

  8. #47
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array
    بهتره بعضی کاربرا دقت کنن،توصیه به مقابله به مثل و... غللللطه.

    آقا پژمان قصد شما از زدن این تاپیک چیه؟فقط درددل کنید؟به هر حال این شرایطیه که توش هستید و مثل هر آدم دیگه ای تو زندگی مورد امتحان قرار گرفتی.هرکس به شیوه خودش امتحان میشه.شما هم به این شکل.
    قطعاً 3راه بیشتر نداری.

    1-به همین شیوه زندگیتو کجدار و مریض ادامه بدی.اینجا یه کم درددل کنی و بری.

    2-طلاق بگیری.

    3-تلاش کنی زندگیت بهتر بشه.

    اگه انتخابت مورد اوله راهی که در پیش گرفتی خوبه.مورد دومم که به اینجا ارتباط نداره.میمونه گزینه سوم.

    تا الان که به نظر میاد دلت میخواد فقط درددل کنی.اما اگه تصمیم گرفتی یه تغییراتی بدی برای قدم اول اون تاپیک چگونه منفعل نباشیم که معرفی کردم و مطمئنم نخوندی و تاپیکای زیر روبخون.

    http://www.hamdardi.net/thread-18343.html

    http://www.hamdardi.net/thread-10532.html

    http://www.hamdardi.net/thread23419-2.html

    یکی از قوانین تالار اینه که تاپیکهایی با بیشتر از 50پست قفل میشن و مدیریت تاپیک به عهده خود آغاز کننده است.

    پیش خودم گفتم من رو عذاب میدادی الان حالت رو میگیرم.
    همسرم دوست ندارن مشاوره بیان. من هم جای ایشون بودم نمی اومدم چون ایشون همه جوره محکومند.
    زندگی که میدون دعوا نیست فقط حال همو بگیرید و محکوم کنید.
    مطمئناً اگه شیوه درست مکالمه رو بلد باشی همسرت قانع میشه بیاد مشاوره.

    نقل قولهایی کوتاه از بعضی از لینکایی که گذاشتم.

    اوائل ازدواج

    اکثر زوجها (بله دقیقا اکثر ونه عده ای) ضعف ارتباطی دارند. اختلالاتی در برقراری ارتباط وجود دارد که شاید یکی از دلایلش عدم وجود زبان مشترک باشد.
    3 چیز این ارتباط رو - درهنگام گفتگو- تهدید می کنه:
    1- انتقاد بیش از حد ، چرا که انتقاد جراحی شخصیت است. اگه می تونید چند تا نکته مثبت بگوئید بعد یه انتقاد !
    2- مقایسه کردن اینکه مادر من اینطور ومادر شما اونطور و.... ارتباط رو خراب میکنه
    .
    اینا باعث جبهه گیری میشه ، بعدها که تو یه جبهه بودین میشه آروم آروم راجع به بقیه فامیل اظهار نظر (غیبت )کرد.
    3- دید منفی بیکدیگر ، مثلا تو نمی تونی ، بی عرضه و....
    .............................
    سالهای اول ازدواج :

    قبلا گفتیم اکثر زوجها (بله دقیقا اکثر ونه عده ای) ضعف ارتباطی دارند. سه عامل تخریب کننده و سه عامل سازنده این ارتباط رو مطرح کردم ، حالا چند تا پیشنهاد:

    1- زندگی درحال حرکته ، شما هم با اون حرکت کنید ، ضمن حرکت به آینده نگاه کنید و گذشته رو رها کنید. ( بخصوص در مشاجرات ، به عقب برنگردید ، یاد آوری موضوعات منفی و انتقادات قبلی ویران کننده گفتگوست)[/size]

    [2- با هم صحبت کنید ، گفتگوی مستقیم با سه ویژگی :
    2-1 همدیگر رو متهم نکنید ، انگ و برچسب نچسبونید.
    2-2 شفاف صحبت کنید
    2-3 قول و قرار برای بعد بگذارید


    3- جاذبه هاتون رو برا همدیگه تقویت کنید
    3-1 قیافه ظاهری رو برا همدیگه (شاداب و باطراوت و زیبا)
    3-2 لحن کلام زیبا ( همراه با مهربانی و ادب ) چند دقیقه قبل از خواب به صحبتهای همدیگه گوش بدید
    3-3 جاذبه های رفتاری- جنسی رو بهبود بدید (نوازش و بوسیدن همدیگه
    )

    زندگی مشترک سالم و آرامی رو برا همگی آرزومندم.
    نتايج رفتار منفعلانه:
    فرد منفعل به خاطر از خود گذشتگي هايش مورد تعريف و تمجيد قرار مي گيرد و در صورت شكست چون تصميم گيرنده نبوده خود را مقصر نخواهد دانست .


    عوارض رفتار منفعلانه:

    بهاي خوب بودن : افراد منفعل در نهايت بهاي گزافي براي خوب بودن مي پردازند.
    داشتن يك زندگي مرده
    روابط بين فردي ناخوشايند و نا رضايت بخش
    ايجاد احساس گناه و رنجش در ديگران*
    ناتواني در مهار هيجان هاي خود ، سركوب هيجان هاي منفي كه در نهايت باعث پژمردگي روابط مي شود.
    عدم اعتماد به نفس ، خود كم بيني ، تن دادن به روابط نارضايت بخش، اضطراب ، افسردگي ، بازداري شديد
    بيماري هاي روان تني (سردرد هاي ميگرني ، فشار خون بالا، بيماري هاي قلبي و..)

    پاورقی : دقت کنید که رفتار منفعلانه فقط به خود شخص آسیب نمی زند بلکه در شرایطی باعث رنجش دیگران هم می شود.
    بازم خود دانی


    موفق باشی
    ویرایش توسط بهار.زندگی : شنبه 04 خرداد 92 در ساعت 19:43

  9. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92)

  10. #48
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    در ضمن پژمان جان اول راهی شما. هنووووززززز مشکلات قشنگ تر مونده ;);):p اینجا روببین دوست من;);)

  11. 2 کاربر از پست مفید چنار تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 04 خرداد 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92)

  12. #49
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    tati
    پس یعنی وقتی همسرم یه رفتار ناشایست انجام دادن من سعی کنم طوری رفتار کنم که ایشون معذرتخواهی کنن یا به اشتباهشون پی ببرند؟
    من این موقع ها بیرون میرم یا کلا بی تفاوت میشم چون حوصله دعوا و جر و بحث رو ندارم.

    meinoush
    شما درست میفرمایید. من هم چون بچه کوچیک بودم زور میگفتن اما خوب سعی کردم دیگه مثل اول نباشم هرچی سنم بالاتر میره کمتر اجازه میدم با من مثل بچه ها رفتار کنن. همین که درسم رو میخونم یعنی سعی میکنم خودم رو به مرور مستقل کنم.

    باران.بهاری11
    من منفعل نیستم. میشه خواهش کنم از این کلمه استفاده نکنید.من همسرم رو دوست دارم اما عاشقش نیستم و الان فکر میکنم با این اوصاف رابطه مون سزد شده.خوب چرا من باید رابطه ام رو با دوستان مجردم کم کنم. دوستان من همه مجردند دوست متاهل ندارم.
    شرمنده میگم کسی مثل من مغز خر نخورده تو این سن زن بگیره. وقتی همسرم به احساس و نیاز من توجه نمیکنن نبایست از من انتظار تحسین و تشویق داشته باشن. من نمیدونم باید چطوری رفتار میکردم. وقتی میدونه من چه اندازه این حس درونم قوی هست و نیاز روزانه من هست با خودش نمیگه من دو هفته رو میخوام چکارکنم. خوب زجر میکشم. شاید برا خانمها خیلی مشکل نباشه اما برا من توی این سن خیلی سخته.

    چنار
    سلام خوبی؟ آقا هستی ؟ چه عجب بالاخره یه مرد هم تو تایپیک من نظر داد. خانمها اکثرا از دید خودشون قضیه رو میبینن
    من منفعل نیستم . چرا فکر میکنید منفعلم.
    منم همه تلاشم این هست کاری که خوشحالم میکنه رو انجام بدم .اما میدونم ممکنه بعضی ها رو ناراحت کنه .خیلی سردرگم هستم خیلی باید فکر کنم.اون لینکی که درباره جوانان بود رو خوندم مفید بود ممنونم

    بهار.زندگی
    قصد من از زدن تایپیک بازگو کردن مشکلم هست تا بتونم به نتیجه برسم. این همه عجله چرا.هنوز 48 ساعت نیست تایپیکم رو زدم شما سریع نسخه تفکرات و زندگی من رو پیچوندید. بالاخره که باید روی حرفهای دوستان فکر کنم.نظر شما محترم اما اشتباست من فقط برا درد دل این تایپیک رو نزدم. درد دل بیشتر کار خانماست اگر هدفم فقط این بود این شش سال همه مسائل رو هم جمع نمیشد و الان برام مثل یه معضل شه. اگر درد دل بلد بودم شاید خیلی زودتر از امروز همه چیز رو یا حل میکردم یا تمام میکردم.
    اگر هم هدفم طلاق بود که نیازی به زحمت دادن شما و دیگر دوستان نبود.من فقط میخوام دنبال یه راهی باشم زندگیم رو تغییر بدم.
    از من انتظار نداشته باشید یک روزه همه زندگیم و باورهام و همسرم و خانوادم رو تغییر بدم. هرچی باشه من تجربیات شماها رو ندارم.
    چه قانون بدی تالار داره. خوب یعنی تایپیک قفل میشه دیگه نمیشه پست گذاشت؟ اگر کسی مشکلش برطرف نشده باشه چطور میشه؟ میتونه یه تایپیک دیگه ایجاد کنه؟
    در مورد نقل قول ها ...خواهش میکنم به من نگید منفعل. چرا اینجوری میگید خوب به من برمیخوره. شخصیت آدم رو خورد میکنید کسی که اینجا مشکلاتش رو بیان میکنه به اندازه کافی درگیری ذهنی داره دیگه دوست نداره اگر ایرادی هم داره تو سرش بکوبن یا با القاب و عناوین خطابش کنن.
    و اینکه من خانمم رو تو گفتگو تهدید نمیکنم بگم مادر من فلان یا مادر تو بهمان . من بچه بودم که مادرم رو از دست دادم اما همسرم چرا مثلا میگن مادرشون اینجورن یا اونجورن .یا من نارضایتیم رو اعلام میکنم ایشون میگن خوب تو که مادر نداری حس مادر من رو درک نمیکنی.
    مثل اینکه چون مادر ندارم دیگه فرق راهنمایی و دلسوزی و دخالت رو حالیم نیست یا نمی فهمم.

    در هرصورت از همه ممنونم برا مشکل من وقت گذاشتن. مرسی

  13. 2 کاربر از پست مفید پژمان تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 04 خرداد 92), بهار.زندگی (شنبه 04 خرداد 92)

  14. #50
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 مهر 92 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    140
    امتیاز
    645
    سطح
    12
    Points: 645, Level: 12
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 202 در 91 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط پژمان نمایش پست ها

    چنار
    سلام خوبی؟ آقا هستی ؟ چه عجب بالاخره یه مرد هم تو تایپیک من نظر داد. خانمها اکثرا از دید خودشون قضیه رو میبینن
    من منفعل نیستم . چرا فکر میکنید منفعلم.
    منم همه تلاشم این هست کاری که خوشحالم میکنه رو انجام بدم .اما میدونم ممکنه بعضی ها رو ناراحت کنه .خیلی سردرگم هستم خیلی باید فکر کنم.اون لینکی که درباره جوانان بود رو خوندم مفید بود ممنونم
    بالاخره داداش من یادت باشه شما نمی تونی تو زندکیت همه رو خوشحال کنی. به قول یکی :eek: این نسخه ای که می شه باهاش کاملا بدبخت شد. تو این وسط یادت باشه به دیگران می گی آره به این قیمت نباشه که به خودت بگی نه.
    دوست من من تجربه این مدلی ندارم اما به این نتیجه رسیدم که ناامیدی خودش یه بلای بزرگ.
    به قول یکی ;)اگه میلی متری ناامید بشی کیلومتری به فنا می ری. شاید الان خیلی ناراحت باشی و لی با پی گیری حتما موفق می شی. همین طور که با این مشغله ها ت درس خوندی. پرسه زدن در گذشته متاسفانه مشکلی رو حل نمی کنه اگه می کرد خ خوووب بوووود به خداااا. در ضمن تنهایی در هر دو صورت بد چه مجرد چه متاهل. در مورد اون لینک بیشتر مد نظرم بند آخرش بود.
    یه نکته دیگه سعی کن دوست من خ خودت رو با دوستات مقایسه نکنی. نمی گم چشماتو ببند نه اما می گم که تو این مقایسه ها چیزی جز یاس و ندیدن خوبیها ومزایای خود آدم و مهم تر از اون از بین رفتن زمان ادم نیست. هم زمانت میره هم غمگینت می کنه هم چیزی عایدت نمیشه. من چند سال همزمان درس می خونم و کار می کنم. خ وقتا شده پول تو حسابم با وجوود کار کردن کمتر از بقیه بوده اونم خیلی. خ افسوس خوردم. خ از خدا مدام پرسیدم چرا اینجوری چرا اونجوری... ولی جوابی نگرفتم. واسه همین سعی کن روی راه حل فوکوس کنی. و تمام تلاشت رو بکنی. به هر حال دوست من همهمون مشکل داریم (البته خ ها کمتر خخخخ) به قول یه نفر وقتی طوفان میشه شاید ندونی چجوری وارد طوفان شدی یا اصلا چجوری در اومدی. اما مهم اینکه دیگه تو اون ادم قبلی نیستی. دلشااااااااااد باشی
    ویرایش توسط چنار : شنبه 04 خرداد 92 در ساعت 21:37

  15. 3 کاربر از پست مفید چنار تشکرکرده اند .

    khoshkhabar (یکشنبه 05 خرداد 92), meinoush (شنبه 04 خرداد 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92)


 
صفحه 5 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. من نفرت انگیزم
    توسط shilaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 بهمن 92, 15:14
  3. هدف و انگیزه؟!!؟از کجا بیارم؟!؟
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 92, 21:16
  4. خیلی تنهام انگیزه ای واسه بودن ندارم
    توسط مرمر تنها در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 18:44
  5. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.