به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 37
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو313 نمایش پست ها
    به توصیه شما دوستان تو یه فضای آروم موضوع رو مطرح کردم در حالی که بچه خواب بود شام خورده بودیم و کلا مانعی واسه صحبت وجود نداشت از این شروع کردم که چرا ما زیاد توزندگی شاد نیستیم و رسوندمش به مسئله رابطه و نتیجه ش یه خنده ی تمسخر آمیز بود که تا مغز استخونم رو سوزوند!!بهم خندید !!! من رو سطحی و احساسی میدونه!؟

    سلام گیسو جان.
    من نظر کارشناسانه ای ندارم اما یکم برام طرز برخوردت عجیبه.
    من اگه جای شما بودم اصلا اینجوری قضیه رو پیش نمیکشیدم.شرایط خوبی محیا کردی اما نباید با فرستادن پالس منفی شروع میکردی.گفتی تو زندگی شاد نیستیم
    میتونستی با محبت کردن و ابراز عشق جسمی و زبانی شروع کنی و بگی چقدر از همسرت لذت میبری و دوست داری که تو غم هاش شریکش باشی و آرامش بخشش.
    بعد حتی بخوای که از دغدغه هاش برات بگه و واقعا سعی کنی درکش کنی.شاید بعد چند دفعه که تونستی این شرایط امن رو براش فراهم کنی کم کم بگی که چقدر از رابطه باهاش لذت میبری و خدارو شکر میکنی که چنین همسری داری... و رابطه چقدر تورو از سختی های زندگی دور میکنه و بهت آرامش میده...

    همسرت بیش از اینکه از شما علاقه برای رابطه ببینه،عصبانیت و کج خلقی از نبود رابطه دیده و این روش شما اصلا تاثیر مثبتی روی هیچکس نداره.

    شاید به خاطر این جریان خسته ای و نمیتونی صبورانه با محبت قضیه رو حل کنی.برای اینکه ذهنت آروم بشه اول سعی کن که اینقدر خودتو درگیر این موضوع نکنی و سرتو با تفریحات و کارهای خودت شلوغ کن تا کمتر بهت فشار بیاد و بتونی با رفتار مناسبتری حرفاتو بگی.

    موفق باشی خانمی

  2. 6 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 05 خرداد 92), del (دوشنبه 06 خرداد 92), nosh nosh (چهارشنبه 29 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (جمعه 10 خرداد 92), مسافر تنها (چهارشنبه 27 شهریور 92)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مهر 92 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    414
    سطح
    8
    Points: 414, Level: 8
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Wtfgay

    دوستان خوبم از همدردی و راهنمایی هاتون خییییلییی ممنون. ایشالا مشکل من که حل شد خودم بیام یه تنه به همتون مشاوره بدم
    چند روزی چیزی ننوشتم چون سعی کردم تمرکزم رو از رو این موضوع بردارم راستش به این نتیجه رسیدم که همسرم رو باید با همین شرایط بپذیرم . در واقع از عصبانیتم که کاسته شد دقت کردم و دیدم علت تموم این سردی ها علاقه ی خییییلللی زیادش به دخترمونه به طوری که حتی موافق نیست جای خوابش رو از تخت خودمون جدا کنیم چون حدس می زنه ممکنه ناگهان بیدار شه و احساس ترس یا تنهایی کنه!
    بدون بزرگنمایی بگم بیش از 89% وقت آزادش رو برای سرگرم کردن دخترمون میگذاره و 10 % رو به کارهای شخصیش مثل نظافت و نمازو تماس های کاری و درس و...وکمتر از 1%رو به من که شامل بغل کردن دم در خونه موقع ورود و بدرقه وقت خروج و شبها در صورتی که من طبق معمول کابوس ببینم و جیغ بکشم (و نه در غیر اون صورت) و یا جملات کوتاه در مورد کار و درس و بچه.
    درگیری های کاری بحران ناجور مالی سنگینی درسهای دانشگاه و.. همه و همه فقط و فقط روی روابط ما اثر منفی داره و خوشبختانه یا متاسفانه کمترین آسیبی به احساساتش به دخترمون نمی زنه . در واقع رابطه ی عاطفی و زناشویی ما با تولد دخترمون تا مدت ها تعطیل شد و بعد هم هرگز به حالت عادی در نیومد و این طور که معلومه برهمین منوال هم خواهد بود بنا براین منو راهنمایی کنید که چه طور تمرکزم رو از سکس بردارم و مثل همسرم با محبت به دخترمون یا هرچیز دیگه ای جایگزینش کنم تا حد اقل از این سردردهای مدام که حدس میزنم علتش همین باشه خلاص شم؟؟ضمنا نگید برو کلاس ورزشی، باشگاه، خرید، مهمونی، و... چون اینا پول می خواد که با وجود شهریه همسرم و بقیه خورده خرج های دانشگاهش مخارج روزانه رو هم کم میاریم
    ویرایش توسط گیسو313 : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 19:26

  4. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    ما گفتیم شوهرت رو اصلاح کن. تو که بدتر کردی
    تو داری به جای حل مسئله صورت مسئله رو پاک می کنی . این کار درست نیست .
    نیاز جنسی دست خود فرد نیست که بتونه کمش کنه ، زیادش کنه ، قطعش کنه و ...
    شما که مجرد نیستی که کسی بگه برو ورزش و ... که تمرکزت رو برداری از روش.
    نیاز جنسی اسمش روشه . نیاز . یعنی مثل آب ، مثل غذا ، مثل هوا . بهش نیاز داری.
    راه رو داری اشتباه میری.
    همه بچه دارن و همه بچه هاشون رو دوس دارن . اما این دلیل نمیشه این موضوع رو تعطیل کنن !!!
    نادیده گرفتن این نیازت و سرکوب کردنش باعث میشه تو جای دیگه زندگیت سر باز کنه .
    مثل پرخاشگری ، نارضایتی ، غرغر و .... (تازه این خوباشه )
    ویرایش توسط asemani : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 20:22

  5. 4 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 12 خرداد 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 09 خرداد 92), کامران (جمعه 10 خرداد 92), یلدا68 (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مهر 92 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    414
    سطح
    8
    Points: 414, Level: 8
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    asemani عزیز ،من چاره دیگه ای ندارم یا باید مدام ذهنم با این موضوع درگیر باشه و به دختر معصومم واسه اینکه همه ی توجه همسرمو گرفته حسادتکنم یا ذهنم رو منحرف کنم چون همسرم مشاوره نمی یاد یعنی وقتشو نداره و معتقده مشاورهاکاری ازشون ساخته نیست (که البته یک مرتبه که بابت مشکل دیگه ای به یکی از مشاورانخیلی قابل و مطرح ایران هم مراجعه کردیم و نتیجه عکس گرفتیم این عقیده ایشون محکمتر هم شد) و حرف های منم کارو بدتر می کنه تنها حرفی که میزنه اینه که درسم تمومشه همه چی بهتر میشه اما میدونم بهانه س ما این مشکل رو قبل از درسش هم داشتیم وبعدشم خواهیم داشت. پس به من بگید چه طور ذهنم رو منحرف کنم و چه کار کنم کهکمترین آسیب روحی رو ببینم چون من تقریبا همیشه سردرد دارم و یه خورده هم زود رنجو حساس شدم .
    ویرایش توسط گیسو313 : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 22:53

  7. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    اگه این کار تاثیری داشت ، مسلما کارایی به شما گفته می شد که سرتون رو شلوغ کنید . اما عملی نیست . یعنی هر قدر هم که سرت رو شلوغ کنی و حواست رو پرت کنی و .... مسلما تاثیری نخواهد داشت.
    می دونم الان خسته شدی از حل این مشکل. از اینکه بیشتر اوقات تو باید تو این موضوع مظهر ناز باشی و شوهرت مظهر نیاز. از اینکه احساس می کنی غرورت جریحه دار میشه از بیان موضوع . تو حتی اینجا هم مشخصه که نمیخوای اصراری داشته باشی. اما اشتباه نکن. باید مبارزه کنی برای حل مشکلات زندگیت. حالا این مشکل هر چیزی می تونه باشه . حتی این موضوع که شاید خانم های کمتری باهاش مواجهن.
    این راهی که داری میری فقط به ضرر توئه . شوهرت اشتباه کرده و این راه رو رفته ( حالا یه هر علتی : درس ، بیماری ، ... ) ، تو باید اونو از این راه برگردونی . نه اینکه خودتم به دنبالش این راه اشتباه رو بری . ممکنه شوهرت مشکلی داشته باشه . تو که مشکل نداری باید کمکش کنی.
    اگه اون نمیاد مشاور ، اگه اون به مشاور اعتقاد نداره ، تو که داری ! تنهایی برو .
    من میگم مبارزه نکرده کنار نکش. به این سایت مراجعه کردی ؟
    مسائل جنسی و روابط زناشوئی
    گیسوی عزیز خواهش می کنم به این زودی نا امید نشو. تلاشت رو بکن. داری اشتباه می کنیاااااا .

  8. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    کامران (جمعه 10 خرداد 92), یلدا68 (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  9. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    گیسوی عزیز

    به نظر من شما داری ظاهر رو می بینی. اینکه قبلا می گفتی همسرت سرده و الان می گی توجه زیادش به فرزندتون باعث این موضوع شده همه ظاهر مشکل توست. هر مشکلی یک تما داره و یکسری دلایل پنهانی . بهتره تلاش کنی تا اون دلایل پنهانی رو پیدا کنی.

    من فقط یک مثال می زنم ممکنه به مورد شما مربوط نباشه. وقتی می بینی مردی توجه بسیار زیاد به فرزندش و یا مادرش بعد از ازدواج نشون میده این می تونه در ظاهر نشان از وابستگی مرد به مادر و یا فرزندش باشه . ولی باطن قضیه چیز دیگه ایه. مشکل این مرد اینه که با گذروندن زمانش با فرزند یا مادرش به ارامش می رسه. یعنی اون ارامش رو با همسرش نداشته و داره از جای دیگه تغذیه می کنه.

    شما هم سعی کن بیشتر به احساسات مردت توجه کنی. سعی کن بیشتر بشناسیش تا بتونی متوجه دلایل پنهان بشی. اینطوری راه حل های زیادی پیدا می کنی.


    یک مساله که زیاد عنوانش می کنی اینه که داری به دنبال بهانه می گردی که بگی شوهر من همینه که هست، همیشه مشکل داریم و ایشون همیشه اینطور هستند. یک توصیه خواهرانه. .هیچوقت نذار این حرف باور ذهنت بشه چون اگر تبدیل به باور برات بشه دیگه سخت می تونی به دنبال راه حل باشی. سعی کن بپذیری که ممکنه زمانی همه چیز تغییر کنه و همونی بشه که می خواهی. این باور انگیزه بیشتری در زندگیت بهت میده.
    درسته پذیرش خوبه اما نه به این شکل. پذیرش یعنی با توجه و اگاهی و پذیرش انچه دارم سعی در داشتن نداشته هایم کنم
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  10. 5 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 10 خرداد 92), del (یکشنبه 12 خرداد 92), sara 65 (چهارشنبه 29 خرداد 92), کامران (جمعه 10 خرداد 92), یلدا68 (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  11. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 92 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 257 در 108 پست

    Rep Power
    25
    Array
    غذاهایی که درست میکنین چطوره؟!!! اگه همسر شما سرد مزاجه و شما هم غذاهای سرد بهش بدین بدتر میشه اوضاع
    ذاعقتونو عوض کنین
    شما خودتون مزاجتون گرمه باید غذاهایی بخورین که سردهمثلا ترشیجات زیاد بخورین یا خیارو و این چیزا
    ولی به شوهرتون غذاهای گرم بدین بخوره مثلا چای دارچین و زنجفیلی درست کنین براش.ادویه مخصوص برین بگیرین استفاده کنین . خرما و عسل استفاده کنین. خلاصه به نظرم برین پیش یه دکتر سنتی هم خودتون هم همسرتون(ولی به همسرتون بگین خودتون میخاین برین و مایلید با شما بیاد)
    در کشور ما به نظر من 80 درصد بیماریا باعثش غذاهاییه که میخوریم و هیچیو رعایت نمیکنیم
    این لینکارو یه نگاه بندازین
    سرد مزاجید یا گرم مزاج؟ تاثیر مزاج در شخصیت افراد

    bzdiet.persianblog.ir/tag/تغذیه_برحسب_گروه_خونی_و_مزا ی

    تخم مرغ و گوجه خیلی میتونه رو توان جنسی تاثیر بذاره که دوتاش با هم میشه املت اونم با فلفل
    از غذاهای روغنی زیاد استفاده نکنین
    خلاصه سعی کنید نوع غذاهاتونم اصلاح کنید شاید فرجی شد
    من خودم وقتی خدای نکرده دارچین و زنجفیل بخورم دود از کلم بلند میشه اینقدر حرارتو میبره بالا
    ورزش هم میتونه بسیار زیاد موثر باشه و باعث بشه تون جسمانیش افزایش پیدا کنه
    وجود استرس و نگرانی هم میتونه به شدت روی نیروی جنسی مرد تاثیر داشته باشه
    یه جاییم میوندم وقتی بچه به دنیا میاد به خاطر یه سری مسائل روانی تستسترون در مردا کمتر تولید میشه
    همه اینا میتونه در سرد بودن همسر شما تاثیر داشته باشه

    - - - Updated - - -


    bzdiet.persianblog.ir/tag/تغذیه_برحسب_گروه_خونی_و_مزا ی

    تخم مرغ و گوجه خیلی میتونه رو توان جنسی تاثیر بذاره که دوتاش با هم میشه املت اونم با فلفل
    از غذاهای روغنی زیاد استفاده نکنین
    خلاصه سعی کنید نوع غذاهاتونم اصلاح کنید شاید فرجی شد
    من خودم وقتی خدای نکرده دارچین و زنجفیل بخورم دود از کلم بلند میشه اینقدر حرارتو میبره بالا
    ورزش هم میتونه بسیار زیاد موثر باشه و باعث بشه تون جسمانیش افزایش پیدا کنه
    وجود استرس و نگرانی هم میتونه به شدت روی نیروی جنسی مرد تاثیر داشته باشه
    یه جاییم میوندم وقتی بچه به دنیا میاد به خاطر یه سری مسائل روانی تستسترون در مردا کمتر تولید میشه
    همه اینا میتونه در سرد بودن همسر شما تاثیر داشته باشه

  12. 2 کاربر از پست مفید ژپتو تشکرکرده اند .

    کامران (جمعه 10 خرداد 92), مسافر تنها (چهارشنبه 27 شهریور 92)

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    230
    سطح
    4
    Points: 230, Level: 4
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 47 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امیدوارم که همسرتون در دوران بارداریتون فقط به زن دیگه ای پناه نبرده باشه. من فقط احساسمو میگم چون این رفتارا یکم عجیبه. مخصوصا که میگین قبل بارداریتون همسرتون گرم بودن پس مگه یهو نیاز جنسی یه آدم کم میشه؟
    شما اشاره هم کردید که انگار شوهرتون از زندگیش با شما هم راضی نیست و چنان علاقه ای به شما نداره. پس کمی نگران زندگیتون باشید.

  14. 2 کاربر از پست مفید ballerian65 تشکرکرده اند .

    toojih (پنجشنبه 30 خرداد 92), کامران (جمعه 10 خرداد 92)

  15. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مهر 92 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    414
    سطح
    8
    Points: 414, Level: 8
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    علارغم راهنمایی شما دوستای خوبم من به تمرکز زدایی روی سکس ادامه دادم درسته مشکل رو حل نکرد اما جلوی گناه بیشتر رو گرفت حد اقل الان تو نماز شرمنده ی خدا نیستم متاسفانه مسئله انقدر واسم بزرگ شده بود که با کمال شرمندگی دست به خود ارضایی هم می زدم و خودم رو توجیه می کردم از خیانت که بهتره!! شما میگید نه اما دلیل اصلی سردی ها و بی توجهی های همسرم به من همون طور که گفتم فرزندمونه و بعد از اون درس و مسائل کاری به طوری که چند ماه پیش یه هفته دخترم رو به خاطر بیماری خودم(آنفولانزا) گذاشتم خونه ی مادرم ،تو این مدت همسرم به طو غیر عادی به من تمایل نشون می داد طوری که مراعات بیماری منم نمی کرد کار وزندگیش رو تو اون یه هفته تعطیل کرد البته نه به خاطر پرستاری از من بلکه واسه پذیرایی از خودش!! میگم پذیرایی از خودش چون با برگشت دخترمون باز شد همون کوه یخ قبلی!! بی توجه به خواست و نیاز من!! متاسفانه من اگه نتونم بی خیال این مسئله بشم به دختر معصومم پرخاشگری می کنم که اصلا هم دست خودم نیست تازگی ها به یه بازی کامپیوتری هم معتاد شدم و توجه به دخترم و خونه زندگیم کمتر از نرمال شده! دارم چاق هم میشم!! تا خل نشدم به دادم برسید راهکارهای آقای ژپتو رو هم به کار بستم چند مرتبه، اما نتیجه ش جنب شدن همسرم توی خواب بود!!با این که در حال حاضر هزینه مشاوره از دخل و خرجمون میزنه بالا چند روز پیش مشاوره هم رفتم بعد از یک ساعت صحبت بهم گفت یا شوهرت رو با همین شرایط بپذیر چون هر کس اولویت هایی داره و اولویت اون بچه ست یا یه فکری واسه خودت بکن مهریه ت چقدره؟ به همین سادگی!!
    ویرایش توسط گیسو313 : چهارشنبه 29 خرداد 92 در ساعت 00:44

  16. #30
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    چیزی که در مورد بچه می گید غیر عادی به نظر می رسه؟؟؟؟؟
    بچه که شبها خوابه، رسیدگی پدر را نمی خواد. بازی و سرگرمی نمی خواد!
    مگه می شه مردی به خاطر مراقبت غیر ضروری از بچه، از نیاز طبیعی و شدید خودش بگذره؟
    و حتی سرد بشه؟

    اگر فکر می کنید عاملش این هست، و امکانش را دارید، هفته ای یک روز بچه را پیش مادر یا خواهرتون بذارید، ببینید در اون یک روز همسرتون چه عکس العملی داره.
    یک چند هفته این کار را بکنید، تا مطمئن بشید دلیلش حضور بچه است!!

  17. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 29 خرداد 92), del (چهارشنبه 29 خرداد 92), یلدا68 (چهارشنبه 29 خرداد 92)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عذاب وجدان بی پایان منو به مرز جنون رسونده
    توسط عشق آفرین در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 12:17
  2. سوژه‌ای به شیرینی چند همسری!
    توسط lord.hamed در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 دی 92, 23:02
  3. سوژه خنده های ایرانی (عکس )
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 12:16
  4. در سوگ حامد 65 !
    توسط meysamm در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 11 تیر 90, 04:14

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.