سلام،دوستان عزیز شما که از اینده خبر ندارید،شما که نمیدونید تو دل کسی چی میگذره،شاید یکی به ظاهر خوشبخت باشه اما حسرت همین زندگی شما رو بخورن،شما مطمئن باشید خدا یادتونه ،پس دوستی باهاشو ادامه بدید و نذارید نا امید شید
تشکرشده 833 در 318 پست
سلام،دوستان عزیز شما که از اینده خبر ندارید،شما که نمیدونید تو دل کسی چی میگذره،شاید یکی به ظاهر خوشبخت باشه اما حسرت همین زندگی شما رو بخورن،شما مطمئن باشید خدا یادتونه ،پس دوستی باهاشو ادامه بدید و نذارید نا امید شید
mahsa63 (پنجشنبه 02 خرداد 92)
تشکرشده 9 در 5 پست
میدونید دوستان منم می دونم خلیلی شرایط من و دارن و شاید بدتر از من. من از این ناراحتم که چرا خدا فرق می ذاره دیدم دورو برم کسای که لیاقت ازدواج ندارن از این بابت که هنوز مسئولیت پذیر نیست خدا یه ازدواج خوب نصیبش کرده. حالا ازدواج هیچ برا هر کاری تلاش کردم نتیجه نگرفتم. وقتی فکر می کنم به آینده دلم می گیره آخه یه نور کوچو لو هم نیست که امید وار شم الان بعده دانشگاهم زندگی ثابته هیچ تنوع و پستی بلندی نداره زندگیم شده شب که می خوابم دیگه کاره فردام مشخصه دیگه هیچی لذت نداره من دختری بودم که خیلی به تیپ و تمیز لباس پوشیدن اهمیت می دادم ولی زندگی باهام کاری کرد که دیگه هیچی برام معنی نداره اگه بهم می گفتن سوین تو سرنوشتت تو 31 سالگی اینه باورم نمی شد
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
من نظر خودمو می دم. ممکنه غلط باشه. فقط نظر و جواب منه به سوالام.
به نظرم چیزی به اسم ناظر سوم وجود نداره. همین که فکر کردیم وجود داره و یه کاری واسمون می کنه بزرگترین کلاهی بوده که سرمون رفته!
به هر حال اون دخترایی که می گین جوونی کردن و هی دوست شدن میشه گفت خودشون برای اینده اشون از لحاظ ازدواج و رابطه با یه نفر تلاش کردن. قطعا هم اسیب هایی دیدن و زیاد دلشون شکسته. الانم اگه خوشبختن نتیجه ی زحمت شخصیه خودشونه نه اون ناظر سوم. من و شما هی نشستیم گفتیم خدا می بینه و کمک می کنه و بهتر از ما می دونه و از این چیزا. در واقع خودمون تلاشی نکردیم. قاعدتا خونواده ات هم تلاشی واست نکردن وگرنه خواستگار برات انقدر می اوردن تا یکی رو قبول کنی. اون ناظر سومم به نظر من وجود نداشت و سر کار بودیم. الان هم نمی گم دیره ولی واقعیتش اینه که اقایونی که سن و سالشون به ما بخوره خوب دیگه خیلی با تجربه ان و مثله اون وقتایی که سنمون کم بود نمی تونیم یکی رو که به دلمون بشینه و صداقت داشته باشه پیدا کنیم. یعنی به اون راحتی قدیم نیست. خیلی ها ازدواج کردن یا یه دوست درست حسابی دارن اونایی هم که می مونن تعدادشون کمه و بین همین کما هم خیلی هاشون کلی زبل خانن! چند تا می مونه؟! اون چند تا هم اگه به بی دست و پایی و بی اعصابی من باشن که کلا به همدیگه برخورد هم نمی کنیم!!
من به خودم اینو می گم که هر چی کاشتی همونو درو می کنی. من هیچی نکاشتم. واسه همین الان همسن توام تقریبا و دستام از دستای تو خیلی خالی تره. اون دخترایی که می گی هم سعیشونو کردن تلاش کردن اگه هم خوشبختن برداشت تلاششون بوده.
این وسط واسه ازدواج اگه خونواده ها به فکر بودن همون خواستگاری سنتی از همش بهتر بود واسه ماها.
دیگه هم بیشتر از این غصه نخور. هر کاری که برای بهتر کردن زندگیت می تونی بکنی بکن. بقیه اشم بپذیر. واقعیت اینه که هیچی اونقدرام مهم نیست که ادم بخواد واسش اینهمه ناراحتی رو به دوش بکشه. من که دیگه از گریه کردن از ناراحت بودن از سرزنش کردن خودم خسته ام. حالشو داری تلاش کن واسه کار ازدواج و هر چی که می خوای. حالشم نداری واسه خودت الکی خوشحال باش.
ویرایش توسط meinoush : پنجشنبه 02 خرداد 92 در ساعت 14:41
tati (پنجشنبه 02 خرداد 92), unknown girl (چهارشنبه 29 خرداد 92), بابک 1369 (پنجشنبه 02 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)
تشکرشده 188 در 57 پست
اگر یکم دقت کنید دلیل اصلی رو می فهمید. دلیل اصلی شرایط اسفبار اقتصادی کشوره. شغل نیست و خود شما هم قربانی نبودن شغل کافی در کشور. برای پسرها هم کار نیست و وقتی کار نباشه درآمد نیست و به همین دلیل تعداد خواستگارای شما کمتر و کمتر. چون پسر بدون پشتوانه ی حداقلی مالی نمیاد خواستگاری. خیلی ها هم که کلاً گذاشتند از کشور رفتند. رقمش هم کم نیست. انقدر هست که به بهش گفت قابل توجه. معتقدم اگر شرایط نرمال اقتصادی اجتماعی در کشور بود نصف بیشتر این مشکلاتی که نوشتید و همه تابع مشکل اقتصادی هستند وجود نمی داشت.
تشکرشده 27 در 21 پست
نمیخوام بحث و سیاسی کنم ولی چیکار کنیم بچه ها اگه حتی یه کلمه حرف بزنیم میگن اختشاش گریم .اخه ما جوونا دردمونو بکی بگیم اصلا ولش کن اسلام میگه :تو جامعه ای که همه گرگن نباید بره باشی و نباید دلت به حاله کسی بسوزه
ویرایش توسط saeedmusic : پنجشنبه 02 خرداد 92 در ساعت 17:01
کامران (پنجشنبه 02 خرداد 92)
تشکرشده 9 در 5 پست
آفرین دوست خوبم این و راست گفتی وقتی کم سن بودم فکر می کردم محل نذاشتن پسرا خیلی خوبه فکر می کردم این یعنی نجابت نمی دونستم دارم آینده ام و تباه می کنم اینم بگم ما دهه 60 تا نسل سوخته ایم الان جونا خیلی باهوش تر و زرنگترن و کاره خوبی ام می کنن الان سن ازدواج اومده پایین تر و من موافقم با این کار بمونن می شن سرنوشت من و امسال من. یه همکار دارم یه شوهر خوب و پول دار داره سمت بالایی هم داره چون پارته خوبی داشت از نظر مادیات مشکلی نداره ولی باز بیشترین حقوق و می گیره منم که نه پشتوانه مال دارم نه چیزی نصف ایشون حقوق می گرم جوریکه این خانم فقط به خاطر اینکه حوصله شون تو خونه سر نره میاد سر کار کو عدالت خدا!!!!!! یکی به من نشون بده.
تشکرشده 2,440 در 754 پست
وضع اقتصادی داغونه و خیلی پسرا هم اونور نشستن و افسوس زن و ازدواج میخورن و میگن کاشکی دوست دختر میگرفتیم و ی عمر بی هیچی سر نمیکردیم!
بعدم شماها مگه صد تا ازدواج ناموفق را نمیبینید! اون دوستاتتون که میگید از کجا معلوم چند صبای دیگه با چشم گریون بر نگردن خونشون! باید به قسمت خوشبین بود ولی این تناقضی با تلاش نداره!
دوستانی که پشیمونن از کاری نکردن این مثالو با دقت بخونن!
من اگه تشنم باشه ولی هی بشینم دعا کنم و پانشم برم سر یخچال آب بخورم! با دعا تشنگیم رفع میشه! اصلا! باید تلاش کنی و از اون ناظر سوم برکت بطلبی! اینکه الان بگید ناظر سوم کو؟ یا عدالتش کجاست؟ و .... اشتباه اعتقادی شماهاست مثل شخصی که هنوز تشنست و میگه چرا خدا منو سیراب نکرد؟ خوب هرکی از راه برسه میگه خدا از راه اسباب و علل کارها را پیش میبره شما نشستی میگی خدا لنگش کن!!!
*به جادوی چشم تو شیدا شدم*
*ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
*من آن قطره بودم که با موج عشق*
*در آغوش مهر تو دریا شدم*
mahsa63 (پنجشنبه 02 خرداد 92), بهار.زندگی (جمعه 03 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)
تشکرشده 833 در 318 پست
خدا عدالت داره،خوبشم داره وگرنه ماها ضعیفیم،این ماهایم که تا به محض اینکه یه چیزی باب میلموم نیست سریع عقیدمون عوض میشه و هر چی که میخاهیم میگیم،هر وقت ما در همه شرایط خدا رو قبول کردیم اون وقت بهتون میگم خدا چقدر عدالت داره،هر وقت ما در تمام شرایط فقط تو دلمون دعا کردیم و بقیشو سپردیم دست خدا اونوقت عدالت خدا پیدا میشه،خانم شما که تا الان با کسی دوست نبودی این چیزه کمی نیست،به خودت افتخار کن،اخه رابطه ای که توش هدفی تعیین نشده به چه دردی میخوره،دوست دارید ازتون خدایی ناکرده سو استفاده بشه؟؟؟مگه دوستیهای الان چند درصدشون به ازدواج ختم میشه؟شما حاضری با 0 نفر دوست شی که هر کدومشون بخوان به نفع خودشون یه جور سو استفاده ازتون کنند و دست اخر شاید با یکیشون ازدواج کنید که اصلا معلوم نیست این زندگی اخرش چی میشه......فکر میکنید این همه طلاق و خیانت برا چیه،برا اینه که این دوستیای بی هدف رواج پیدا کرده و افراد بر اساس احساس عمل میکنند و اخرش به طلاق و... ختم میشه،پس هیچ وقت ناشکر کارای درستی که کردید نباشید،شما در هر محیطی که هستید نه باید اونقدر بسته باشید که کسی جرات نکنه سمتتون بیاد و نه اونقدر راحت باشید که فکر سو استفاده به سر کسی بزنه در عین حالی که کار میکنید سعی کنید تو اجتماع دیده شید،شاید مهمترین چیزی که تا حالا باعث این شده که ازدواج نکنید اینه که کسی شما رو به اون صورت ندیده،پس اینو به حساب عدالت خدا نذارید
کامران (جمعه 03 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)
تشکرشده 1,508 در 444 پست
- کار خوب میخوای براش تلاش کن، منتهی طوریکه حس خوبت رو نسبت به خودت از دست ندی
- شوهر میخوای ببین باید چطوری باشی که مردها بهت جذب بشوند، سعی کن همونطوری باشی باز هم بدون اینکه حس خوبت رو نسبت به خودت از دست بدی و بهشتت رو خراب کنی.
دختران عزیزم! بعید میدونم خدا اونجوری باشه که شما در موردش فکر میکنید. که به حرفاش گوش بدیم تا اون هم برامون کاری بکنه، شوهری پیدا کنه، شغل خوب پیدا کنه... خدا توی دل خودمونه و ما هر کاری که میکنیم برای رضایت اونه. برای اینکه از خودمون لذت ببریم به خاطر کارهایی که میکنیم و احساس آرامشی که اینکارهامون بهمون میده و بهشتی که این احساس برامون میسازه.
ویرایش توسط toojih : پنجشنبه 02 خرداد 92 در ساعت 20:00
تشکرشده 383 در 145 پست
وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلي حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيرٌ اطمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَب عَلي وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةَ ذَلِك هُوَ الخْسرَانُ الْمُبِينُ
سوره حج آیه 11
و از میان مردم کسی است که خدا را با تردید می پرستد اگر خیری به او رسد دلش آرام می گیرد و اگر آزمایشی پیش آید رخ برتابد در دنیا و آخرت زیان بیند و آن زیانی آشکار است
شان نزول آیهنقل كردهاند كه گاهى گروهى از باديهنشينان خدمت پيامبر مىآمدند، اگر حال جسمانى آنها خوب مىشد، اسب آنها بچه خوبى مىآورد، زن آنها پسر مىزائيد و اموال و چهار پايان آنان فزونى مىگرفت خشنود مىشدند و به اسلام و پيامبر (صلي الله عليه و آله) عقيده پيدا مىكردند! اما اگر بيمار مىشدند، همسرشان دختر مىآورد و اموالشان رو به نقصان مىگذاشت، وسوسههاى شيطانى قلبشان را فرا مىگرفت و به آنها مىگفت تمام اين بدبختيها به خاطر اين آئينى است كه پذيرفتهاى و آنها هم روى گردان مىشدند! که اين آيات شرح حال آنان است.
عزیزم من کاملا حس شما رو درک میکنم اما شما که این همه سختی رو تحمل کردی نکنه مصداق آیه بالا بشی میدونی چرا میگن نا امیدی بزرگترین گناهه؟ چون شما رو فلج می کنه دیگه نمیتونی به تلاشت ادامه بدی دیگه نمیتونی فرصت ها و موقعیت ها ی جدید رو ببینی و ازشون به بهترین نحو استفاده کنی
درباره ازدواج باید بگم نسل شما یعنی متولدین 57-62 خیلی ها شون دچار این بحران هستن و هنوز ازدواج نکردن یعنی من که متولد 67 هستم اکثر دوستانم ازدواج کردن و حتی بچه دارن اما افرادی که می بینم در رنج سنی شما هستند اکثرا مجردن نمیخوام ریشه یابی کنم دلیلشو اما من فکر میکنم به همین دلیل هنوز موقعیت های خوب زیادی که سنشون به شما بخوره مجرد هستن و شما اگر انقدر ناامید نباشید حتما اونهارو خواهید دید توصیه میکنم فیلم راز رو حتما ببینین شما با داشتن افکار منفی ناخودآگاه اتفاقات منفی رو به سمت زندگیتون جذب می کنید اما با فکر کردن به اتفاقات خوب و آدمای خوب اونارو به سمت خودتون جذب خواهید کرد
درباره کار شاید به کمی تنوع یا خلاقیت یا تغییر احتیاج داشته باشد اما دشمن ذهن شما مقایسه است زندگی خودتونو با دیگران مقایسه نکنید زندگی هر کس ابعاد زیادی داره که شما نمی بینید تو رو خدا ذهنتون رو با این افکار مسموم فلج نکنید بذارید طفلک به حیاتش ادامه بده
این متن چند روز پیش برام ایمیل شده بود
چند وقتیست که عجیب رشک میبرم به حال تنی چند از دوستان فرنگیم. به دیدگاهشان نسبت به زندگی! اینکه چقدر زیبا و ساده است. اینکه چقدر بی دغدغه برای اکنونشان برنامه میریزند و چقدر شاد زندگی میکنند. در حالیکه من و جوانان هم مسلکم، همیشه در یک ترس نانوشته و مبهم نسبت به آینده بسر میبریم... میدانید چیست؟ راستش به این نتیجه رسیده ام که در سیستم آموزشی ما از همان کودکی به ما آموخته اند که رمز خوشبختی "موفقیت" است نه "شاد" بودن!
امروز به این جمله «جان لنون» برخوردم که شرح حال ماست. شما چه فکر میکنید؟
"......زمانی که به مدرسه رفتم از من پرسیدند: که وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی. من پاسخ دادم "خوشحال."
آنها به من گفتند که مفهوم پرسش را متوجه نشدم و من به آنها گفتم این شما هستید که مفهوم زندگی را متوجه نشدید."
ویرایش توسط saraamini : جمعه 03 خرداد 92 در ساعت 00:06
nikafarid (سه شنبه 14 خرداد 92), کامران (جمعه 03 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)