سلام.قبلاً تالار یه قوانینی داشت که عنوان تاپیک باید گویای اصل مشکل باشه.حالا هیچی؟!
به نظرمن به خواستش احترام بذار.خوب اون الان آمادگی شروع یه رابطه جدید رو نداره.نتونسته با درد گذشتش کنار بیاد و ضمناً با اون تجربه فهمیده نه به ابراز علاقه پسرا اعتماد کنه نه بهشون ابراز علاقه کنه.اما تو میخوای زورکی اونو از این حالت دربیاری و به خودت علاقمندش کنی.کار اشتباهیه.بذار به حال خودش باشه.زمانی که تونست با گذشتش کنار بیاد و آماده ازدواج شد میتونه ازدواج کنه.
دو ماهه تو نت آشنا شدین.بعد یه ماه همو دیدین.3روز بعدش گفته نمیتونه جواب محبتاتو بده.با اینکه از همون روزای اول میگفت که نمیتونه رابطه جدی داشته باشه و فقط دوست نتی بمونیم، ولی گذشت زمان بعد 1 ماه به سمتی رفت که قبول کرد همو ببینیم، ولی وقتی اومد خیلی استرس داشت و اصلا راحت نبود،اصلا حال خوبی نداشت.
و بعد 3 روز از دیدارمون گفت که دیگه نمیتونه ادامه بده، و کم آورده، و نمیتونه جواب محبتهام رو بده وازین حرفا. من هرچی میتونستم که منصرفش کنم گفتم، ولی فاید نداشت!
آخه خودت یه کم فکر کن.کدوم رابطه درست و حسابی هست که از روز اول انقد توش ابراز احساسات باشه؟
تو چند روز چطور وقت کردی بشناسیش و راجبش فکر کنی تا بتونی بهش ابراز علاقه کنی و ازش خواستگاری کنی؟
نه برادر من.شما کاملاً تحت تاثیر احساساتت هستی و بدون فکر داری رفتار میکنی و اصرار داری اونم باهات همراهی کنه.ولی اون تجربه داره و با این کارات تو منگنه قرار میگیره.
حتی اگه بلاخره راضی بشه معلوم نیست عاقبت این رابطه خوشه یا نه؟از بس عجولانه و غیرمنطقی رفتار میکنی.
کارت که اشتباهه تلاش نکن یکی دیگه رو هم متقاعد کنی وارد اشتباهه بشه.
موفق باشی
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
علاقه مندی ها (Bookmarks)