یک سال
دوست عزیز بله اونکه گف اتفاقی نمیفته خودشون بودن و با اصرار من صیغه خونده شد
این حرفها اینقد اهمیتت داره ک من نمتوننم خوب توضیح بدم
- - - Updated - - -
:(
من چه کنم میگین؟؟؟
تشکرشده 2 در 2 پست
یک سال
دوست عزیز بله اونکه گف اتفاقی نمیفته خودشون بودن و با اصرار من صیغه خونده شد
این حرفها اینقد اهمیتت داره ک من نمتوننم خوب توضیح بدم
- - - Updated - - -
:(
من چه کنم میگین؟؟؟
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
بحث داره منحرف می شه به سمت درست بودن صیغه و عقد شما. بهتره تاپیکت را خودت کنترل و مدیریت کنی.
شما یک سال با آقایی دوست بودید و رابطه جنسی هم داشتید.
این آقا از روابط قبلی شما که طبق گفته خودتون کاری بوده و طبق برداشت ایشون بی بندوباری بعد از رابطه با شما مطلع شدند و گفتند که نادیده می گیرند.
مشکل فعلی این است که خانواده آقا برای ازدواج شما راضی نیستند.
برای همین قسمت مشاوره می خواهید؟ نظر خودش راجع به مخالفت خانواده اش چیه؟
تشکرشده 2 در 2 پست
مشکل سر این هست که من بعد ازدواج باایشون به مشکل برنمیخورم؟
رمورد رابطه قبلی خودشون قبلا میدونستن
- - - Updated - - -
اوایل که خونوادشون ازینکه خودشون منو انتخاب کردن ناراحت بودن
بااصرارایشون راضی شدن بیان خاستگاری
باز اومدن گفتن سطح خونوادگیمون نمیخویریم اینا از لحاظ مالی بالاترند
موافقت نمیکنن چطورخونوادشو راضی کنه>
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
دو تا سوال پرسیدی.
1- آیا بعد از ازدواج به مشکل برنمی خوری؟
منظورت چه مشکلی است؟ به چه دلیلی؟ آیا با هم تو این یکسال مشکل یا بحث خاصی داشتید که نگرانت کرده؟
2- خانواده اش راضی به ازدواج شما نیستند.
این آقا نظرش در مورد مخالفت خانواده اش چیه؟
دوست عزیز شما سوالات را درست و کامل جواب نمی دی. دوستان قبلی هم هرچی نوشتند مختصر و گزینشی جواب دادید.
نمایش مشخصات: eshghe man - تالار گفتگوی همدردی:سایت تخصصی مشاوره ازدواج و مشاوره خانواده
این هست دوست من.نگران رابطه قبل از ازدواج نباش این امر از شخصی به شخص دیگر متفاوت هست.این چیزهایی هم که میخونی روی رابطه ت با خواستگات اثر منفی نزاره.سعی کن نگرانیت رو کنترل کنی.
سعی کن به خودش و خانوادش نشون بدی که اشتباه در مورد شما فکر میکنند و قدرت اداره کردن یک زندگی رو با همه ی سختی هاش داری.:)
- - - Updated - - -
یک نکته دیگه
هیچ وقت سعی نکن رابطه ت رو بخوای برای کسی توجیه کنی اگر به کارت ایمان داری و به طرف مقابلت نیاز نیست بقیه رو هم با خودت متقاعد کنی.
تشکرشده 4,954 در 1,249 پست
سلام
دوست عزیز اسم مخ زنی های اون آقا رو منطق نذار اسم پوسته ظاهری ایشون رو هم مذهب نذار
ایشون از اول هم خانوادش رو میشناخته و میدونسته احتمال مخالفتشون هست پس چرا شما رو از نظر جسمی دستخورده کرده ؟
چرا انقدر شان خودتو پایین آوردی که صیغه بشی؟ صیغه یعنی اجازه دسترسی داشتن مرد بدون هیچگون تعهدی
لطفا رابطه جسمی رو با ایشون ادامه نده به طور قطعی ایشون یا باید تکلیف شما رو روشن کنه و یا کلا از زندگیت بره هرچی بیشتر پیش بری گذشته ات سیاه تر و آینده ات تباه تر میشه
اگه با ایشون قرار باشه به خاطر رابطه به مشکل بخوری با یه مرد دیگه هم میخوری؟چون شما از تیپ مذهبی هستید و کسی که بخواد با شما ازدواج کنه حتما با این دید که با دختر آفتاب مهتاب ندیده طرفه پیش میاد حالا بعد لو رفتن قضیه ببین چی پیش میاد!
شما بیشتر از اینکه نگران روابط قبلی باشی باید نگران روندی باشی که در پیش گرفتی لطفا این روند رو عوض کن آینده ات رو خراب نکن قاطع باش و نذار بیشتر از این با مخ زنی هاش بازیت بده اصلا هم اسمشو منطق نذار
پرواز کن آنگونه که می خواهی
وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
تشکرشده 2 در 2 پست
نه به مشکلی برنخوردیم بحث داشتیم اما فقط درمورد مشکلاتمون بوده که گفتم منشاشون خودم بودم
بحثم سر همین حرفهایی هست که میگن رابطه قبل ازدواج باعث بدبینیو بی اعتمادی همسر در آینده میشه و این جور حرفا
گرجه تاالان بحثی بینمون پیش اومده ایشون اصا به گذشته من کاری نداشتن فقط یکبار اونم منحرفی زدم متذکرشدن که با پسرهای دیگه نباید بگو بخند کنم که من این رو رعایت نمیکردم
میگه لج کردن موافقت نمیکنن چون من خودم شمارو انتخاب کردم مادرممم دوست داره مث بقیه براپسرش بره خاستگاری و این حرفا ولی میگه منم حق دارم زنمو خودم انتخاب کنم
الانم میگه دودل شدم منو تو میتونیم زندگی کنیم باهم یا نه!خوب وقتی مادرش هی آیه نامدی بخونه داداششو جلوچشش بیاره مسلمااینم بدگمان میشه مخصوصا که اینهمه مدت طول کشیده
اول میگف از من خوششون نیومده بعد راضی شدن گفتن بد نیس باز گیرداده بودن بخاطر سطح مالی خونواده ها که ما بالاتر هستیم
بعد یک دعوایی که کردیم باهم درمورد خونوادش گف دیگه نمیگم چرا مخالفت میکنن تو بعدا ازشون تو دعوا برعلیه من استفاده میکنی که اونم مشکل من بود :( نباید اینکارومیکردم
همین امروزم ازم خواست از هم 10روزجداباشیم که به خودمون فک کنیم به مشکلات هم فک کنیم تا شاید یکم دوری به خودمون بیاره و قدرهمو بدونیمو درک کنیم همدیگرو
ولی من میترسم که فراموشم کنه یا فک کنه خوب نیسم من تازه دیشب فهمیدم چقدراشتباه کردم وخواستم جبران کنم
اونوقت من ضربه میخورم نمتونم تحمل کنم آخه میگه نتونسی اونجور که میخام باشی من فک کردم زن مکمل آدمه ولی نبودی
میگه دخترا بفکر خودشونن ب این مساعل فک نمیکنن اونا فقط ی طوق بردگی بندازن گردن پسری که حمالشون باشه وتامنشون کنه انگار نه انگار اون پسربدبختم روح و روحیه داره انتظاری داره دلگرمی میخاد
این دقیقا متنی بود که برام پیامک کرده بود
- - - Updated - - -
ولی طرف من اهل مخ زنی نیست :(
همچین خصوصیتی نداره
تشکرشده 1,881 در 749 پست
سلام شیدا جان . من از قسمت صحبت های خودم دفاع کنم . چون زیادی کارآگاه بازی در آوردم :d
نه خانمی. بحث درست بودن صیغه و عقد و.... نیست.
بحث سر اینه که تناقض حرفها برطرف بشه .
من از صبح بارها این تاپیک رو خوندم. اما هنوز نتونستم ذهنیتی از عقاید این خانم و این آقا دربیارم و بتونم بر اساس اون صحبتی کنم .
این خانم اول ادعای مذهبی بودن رو کرد. خب مسلما در خانواده های مذهبی روابط قبل از ازدواج نا خوشاینده و بعدا منجر به اختلافات میشه .
بعد صحبت هایی شد که مسئله مذهبی بودن زیر سوال رفت و خب مسلما در خانواده های غیر مذهبی این مسئله کمتر حاده .
بعد صحبت از این شد که ایشون خواهان صیغه بودن و این نشون داد که خانم عقاید قوی تری دارن نسبت به آقا. خب این موضوع دوباره وضعیت رو بهتر کرد.
اما باز صحبت از این شد که آقا اصرار به صیغه داشتن و باز هم وضعیت بر عکس شد.
خب تا وقتی که ما نتونیم یه دید کلی نسبت به عقاید و دیدگاه این خانم و آقا پیدا کنیم چطور می تونیم بگیم که در آینده به مشکل خواهند خورد یا نه ؟
ضمن اینکه با توجه به عنوان تاپیک سوال اصلی این خانم اینه :
که آیا این روابط پیش از ازدواج بر آینده ازدواج ایشون اثر داره یا خیر ؟
ویرایش توسط asemani : یکشنبه 29 اردیبهشت 92 در ساعت 17:36
شیدا. (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)
تشکرشده 2 در 2 پست
ببینین مشکل اینه مذهب رو هرکی یجورتعریف میکنه
اینجوری بگم بهتره اعتمقاد ایشون در حد خودشون اینه که صیغه محرمیت باعث اتفاق خاصی نمیفته جز اینکه تعهدبیاره ولی تو زندگی کسایی ک ازدواج کردن طلاق هم دیده شده پس نمیشه گفت قطعیه
من از ترس اینکه نگه شما دختربدی بودی و ... که بامن اومدی قبول نکردم همم میترسیدم گناه بشه ولی خوب متقعادشدم یا هرچیزی که قبول کنم و باهاشون باشم
مشکل برطرف شد؟
اعتقادات من خیلی سختگیری توش نیس
یعنی من اعتقاد آنچنانیو پایبندی ندارم مواظبم باکسی بدحرف نزنم دل کسیونشکنم بادیگران با محبت حرف بزنم حجابمو در حدخودم و اینکه پوششم حفظ بشه رعایت کنم و اعتقادی ب چادر ندارم ولی ایشون داره
اعتقادش اینه
وگرنه حلالو حروم خیلی خیلی سرش میشه
اونم اعتقاد داره چادربپوشم
از زنشم ارامشو مطیع بودن میخاد
اوایل که بحثی نبود و من همینجوری بودم میمرد برام اما کم کم بحثک ردنای من خستش کرده مثل الان که درموردشم اشتباه فک کنه و من بهش حق میدم
شاید منم جای اون بودم همینطور میشدم
- - - Updated - - -
نقاط منفیشم اینه که خیلی خیلی حساس هستش
وقتی ناراحته فقط خودشو میبینه و ناراحتی من براش مهم نیس ولی بعدش عذرخواهی میکنه و من فک میکنم مشکل ازین باشه که موقع ناراحتیش زیاد پاپیچش میشم
فک میکنه من اونو بخاطر چیز دیگه مثل حمالیو غیره میخام
دلش میگیره زود میگه زندگی هیچ مفهوم قشنگی نداره نمدونم بچی میخام برسم
به کار خوب به موقعیت سیساسی اجتمعای تحصیلی؟هیچی
آرامش میخاد تو زندگیش نمدونم چطوربایدبهش بدم
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
آسمانی عزیز،
سلام
شاید اشتباه از من بود. از همون پست اول مشخص بود که موضوع چی هست گرچه این دوستمون سعی در طفره رفتن داشت و مساله را واضح بیان نمی کرد.
شما دوستان اصرار داشتید که مستقیم از زبان خودش بشنوید.
این که کی صیغه کرد و چی شد خیلی مهم نیست ( به نوعی واضح است). یک تصمیم دوطرفه بوده ( مسلما کفه پسر سنگین تر ) برای ارتباط جنسی. الان هم آقا می خواد زن بگیره یادش افتاده که نظر خانواده اش هم مهم است و یک تصمیم خصوصی بین خودش و دختر خانم نیست و مادرش هم دوست داره بره خواستگاری!!
آی تی گرل عزیز،
مادرش آرزو داره بره خواستگاری یعنی چی؟
خوب برای شما هم باید بیاد خواستگاری دیگه.
ببین عزیزم این حرفهایی که داری نقل قول می کنی شدید بوی بی وفایی می ده.
جالب این که هنوز هم ازش دفاع می کنی و می گی طرف من اهل مخ زدن نیست.
بگذریم.
الان جای اثبات این حرفها نیست که کی کی را گول زد.
آیا این مسائل را به روی من خواهد آورد و مشکل ساز خواهد شد؟
همانطور که فکور عزیز گفتند، مشکلات این چنینی شما با این آقا، کمتر از مشکلات این چنینی تون با کس دیگری خواهد بود. چرا که رابطه جنسی شما با خودش بوده. فرد دیگری اگر شما را با این شرایط بپذیره، مشکلات بیشتری در این زمینه خواهیدداشت چون ارتباط با نفر سومی بوده.
کسی که به این راحتی زیر قول و قرارش زده و یکسال رابطه عاطفی و جنسی با یک دختر را فراموش کرده و می گه به درد هم نمی خوریم، اصلا مذهبی نیست. کجای مذهب گفته دیگران را فریب بدید؟ از زنها و احساساتشون سو استفاده کنید؟ زیر قول و قرارتون بزنید؟
بهتره کامل ارتباطت را با ایشون قطع کنی و بگی اگر مایل هست ادامه بدید بیاد خواستگاری. اگر هم نه که دیگه کاری نمی شه کرد. تا همیشه که نمی تونی صیغه پنهونی آقا بمونی.
محکم و قاطع بذارش توی فشار برای تصمیم نهایی.
بذار تصمیمش را اعلام کنه تا تو هم تکلیفت را بدونی.
ده روز دور باشیم و یک هفته حرف نزنیم هم بهانه است. می خواد کم کم ببری ازش.
اینقدر هم نگو این مطالب را خوندم فهمیدم اشتباه از خودم بوده که غر زدم یا بحث کردم یا ...
اشتباه از خودت بوده که اعتماد کردی، که باور کردی، که فریب خوردی.
asemani (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)