به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 خرداد 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    82
    سطح
    1
    Points: 82, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست من
    اگر ایشون متوجه علاقه شما شدن اما میگن هیچ قصد و غرضی پشت این حرفای محبت آمیز نیست , شک نکنید که درست میگن

    یک مرد مثل یک بانو , حرفاشو دوپهلو نمیزنه (در ابراز علاقه) .... من هم شرایطی مثل شما رو داشتم , اما حد خودم رو نگه داشتم و مشخص شد ایشون واقعا برای من یک دوست
    بسیار بسیار معمولی بودن و منو به عنوان یک دوست خوب میشناختن ... الان هم خوشحالم که جفتمون زندگیِ خودمون رو داریم


    یکم که از ایشون فاصله بگیرید متوجه فاصله گرفتن ایشون هم میشین ... و حرفهای من براتون روشن تر خواهد شد دوست من

  2. 2 کاربر از پست مفید فرحناز تشکرکرده اند .

    آبان دخت (سه شنبه 31 اردیبهشت 92), صاعد (سه شنبه 31 اردیبهشت 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 بهمن 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1391-1-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    716
    سطح
    14
    Points: 716, Level: 14
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آبان دخت عزیز،
    ممنونم که شرایط من رو اینقدر خوب درک میکنید. و من ممنونم از راهنمایی خوبتون.
    حتما سعی میکنم به راهنماییتون عمل کنم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرحناز نمایش پست ها
    سلام دوست من
    اگر ایشون متوجه علاقه شما شدن اما میگن هیچ قصد و غرضی پشت این حرفای محبت آمیز نیست , شک نکنید که درست میگن

    یک مرد مثل یک بانو , حرفاشو دوپهلو نمیزنه (در ابراز علاقه) .... من هم شرایطی مثل شما رو داشتم , اما حد خودم رو نگه داشتم و مشخص شد ایشون واقعا برای من یک دوست
    بسیار بسیار معمولی بودن و منو به عنوان یک دوست خوب میشناختن ... الان هم خوشحالم که جفتمون زندگیِ خودمون رو داریم


    یکم که از ایشون فاصله بگیرید متوجه فاصله گرفتن ایشون هم میشین ... و حرفهای من براتون روشن تر خواهد شد دوست من
    ممنونم از راهنماییتون. خوش به حالتون که از همچین وضعیتی سر بلند بیرون اومدید.
    سعی میکنم به گفته شما و دوستان عمل کنم تا آرامشم رو دوباره به دست بیارم.

  4. کاربر روبرو از پست مفید آرا تشکرکرده است .

    آبان دخت (چهارشنبه 01 خرداد 92)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 شهریور 92 [ 07:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    301
    سطح
    6
    Points: 301, Level: 6
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    125

    تشکرشده 84 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما هم از چنین شرایطی سربلند بیرون میای.:) خداوند سرشار از صفات عالیه.هر لحظه از ته ته ته دلت و عاجزانه ازش بخواه که فقط و فقط یک سر سوزن از بصیرتی که توی وجودش هست رو در وجود شما هم قرار بده و تنها حامی و محافظ شما در این شرایط باشه....
    موفق باشی و دکتر هم بشی .....

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 بهمن 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1391-1-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    716
    سطح
    14
    Points: 716, Level: 14
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان. من طبق راهنمایی ها ارتباطم رو با ایشون تقریبا قطع کردم. ت. این مدت غیر از یکی دو بار که سوال داشتم اونم از طریق ایمیل دیگه تماسی نداشتم. با فاصله گرفتن من و رفتار سر سنگینم ایشون هم از من فاصله گرفتن و یادی از من نمیکنن.
    مشکل اینجاست که من هنوز نتونستم فراموشش کنم. هر کاری که میکنم یاد توصیه های ایشون و راهنمایی هاشون می افتم. و احساس تنهایی خیلی شدیدی هم میکنم چون فقط ایشون بودن که با شنیدن مشکلاتم راه حل ها رو نشونم میدادن. دلم خیلی خیلی خیلی تنگ شده. با اینکه فکرم رو در گیر چیزای دیگه میکنم اما بازم ناخودآگاه بهشون فکر میکنم.
    وقتی یاد عواقبش می افتم خودم رو کنترل میکنم که برنگردم سمتش. اما دیگه دارم کم میارم. کمکم کنید.
    چه زمانی طول میکشه که برام این مسئله عادی بشه، و این احساسم کم بشه ؟
    چرا تو این مدت هیچ تغییری توی احساسم ایجاد نشده؟ نکنه من واقعا عاشق شدم!!!!!

  7. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    همچین این همه!! مدتی هم نبوده عزیزم .
    تازه ده روزه این اتفاق افتاده . شما یه مقداری بهش وابسته شدی. اما عاشق نشدی. این وابستگی هم به مرور زمان از بین میره . ارتباطت رو کمتر کن. بهش فکر نکن. از تکنیک توقف فکر استفاده کن تا بهش فکر نکنی.
    احتمالا سه چهار ماه دیگه اثری از این فکرات نمی مونه .
    موفق باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (شنبه 11 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 12 خرداد 92), آرا (یکشنبه 12 خرداد 92)

  9. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش من بلد نیستم راهکاری بدم که ازش جدا شو و بهش فکر نکن و قطع کن و ... این پیشنهادائی که مشاورا میدن..البته درستن در بعضی موارد..اما خوب خودمونم بلد بودیم از اول!!اینکه میایم درد و دل میکنیم که آقا من دل بستم و این و اون چطوری رابطمو باهاش قطع کنم به نظر من سوال اصلی نیست...چون اگه کسی واقعا به این مساله اعتقاد داشته باشه راههای ارتباطیو میبنده اینجا هم نمیاد تاپیک بزنه..شرمنده رک حرف میزنم خانوم آرا..اما آدم وقتی میاد اینجا که دودل شده..نمیدونه قصد اون آقا چیه و میخواد یه جورائی سر در بیاره که نیتش چیه و تا مطمئن هم نشه نمیتونه واسه خودش تمام کنه قضیه رو..
    من کاری به حرفای دیگران ندارم که دوستی بده و...چون شما اول شخصیتشو دیدی بعد دل بستی..پس همچینم کورکورانه نرفتی جلو..من جای شما باشم..اگه بار بعدی بهم ابراز محبت کرد میگم شما که میگی پشت این حرفات هیچی نیست پس نگو تا واسه منم سوئ تفاهم ایجاد نشه..چون من غیر از علاقه هیچ دلیلی نمیبینم که یه جنس مخالف بخواد این حرفارو بهم بزنه..اگرم بخوام فکر دیگه ای بکنم اون فکر حتما فکر منفی خواهد بود..
    اگرم میخوای محک بزنی ببینی علاقه داره یا نه..بنظرم یه مدت سر و سنگین باش..زیاد تحویلش نگیر..زیاد در دسترس نباش..باش بگو بخند نکن و خلاصه یه مقدار فاصله بگیر..البته نه اونقدر که دیگه تورو یادش بره..یکم که متوجه تغییرات بشه..میدونم سخته اما تنها راهیه که میتونی بفهمی چند چنده.وقتی ببینه داره از دستت میده یا دیگه ندارتت چکار مینه..اینم بگم..منتظر همه چی باش بعد از این حرکت..ممکنه ببینی واقعا علاقه ای نبوده و شاید کلا مدل حرف زدن این آقا این بوده..البته اگه نخواین جانب منفی قضیه رو نگاه کنیم!!
    یه احتمتل دیگه ام هست..اینکه این آقا محافظه کار باشه..مثلا علاقه مند شده اما میترسه عنوان کنه..یا اینکه از مسئولیت میترسه..یا اینکه جذبت کنه اما خودشو بکشه کنار..اینطوری عطشتو مبیره بالا..که با اون راهکاری که بهت گفتم یه قدم از اون جلوتر میری

  10. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    یه ماهی هست رو سرش یه زایده داره وقتی می خواد شکار کنه تکونش

    می ده وقتی ماهی صید به هوای اون شبه کرم میاد شکارش می کنه.

    این پسر م با شما همین کارو می کنه.جذبت می کنه وقتی بهش نزدیک

    شدی شکار می شی.


  11. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 12 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 12 خرداد 92), آرا (یکشنبه 12 خرداد 92)

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 بهمن 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1391-1-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    716
    سطح
    14
    Points: 716, Level: 14
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dokhtare_asemoon نمایش پست ها
    راستش من بلد نیستم راهکاری بدم که ازش جدا شو و بهش فکر نکن و قطع کن و ... این پیشنهادائی که مشاورا میدن..البته درستن در بعضی موارد..اما خوب خودمونم بلد بودیم از اول!!اینکه میایم درد و دل میکنیم که آقا من دل بستم و این و اون چطوری رابطمو باهاش قطع کنم به نظر من سوال اصلی نیست...چون اگه کسی واقعا به این مساله اعتقاد داشته باشه راههای ارتباطیو میبنده اینجا هم نمیاد تاپیک بزنه........
    ی
    دختر آسمون ممنونم از پاسخت من توی این مدت ارتباطی باهاش بر قرار نکردم و باهاش سر سنگن برخورد کردم. و مشخص هم شد ایشون هم از این وضع ناراضی نیستن و اقدامی برای نزدیک شدن به من نکردن.
    و مطمئنم که هیچ احساس خاصی در مورد من ندارن.
    مشکل من الان اینه که خیلی دارم از این قطع رابطه زجر میکشم و اینکه یکی تنها مشوقم توی کار هام رو کنار گذاشتم و احساس تنهایی میکنم.

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 شهریور 92 [ 07:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    301
    سطح
    6
    Points: 301, Level: 6
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    125

    تشکرشده 84 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آرا جان

    1. خیلی خوشحالم که بهترین تصمیم رو گرفتی و رابطتت رو با ایشون ضابطه مند کردی... یادت باشه دوست عزیزم این آقا حتی اگر هم نیت خیری نسبت به شما داشته باشن باید از طریق خانواده اقدام کنن چون توی صحبت های شما مشخصه که اگه منطقت تصمیم بگیره اهل دوستی و گرفتاری نیستی...

    2. شما به ایشون وابستگی پیدا کردی،در حال حاضر در دانشگاه هستی و به درس خوندن علاقه داری، تنهایی، فشار پایان نامه روی دوشته و در این میان هم یه نفر پیدا شده که کمکت کرده تا پروژه ات رو به نقطه مثبتی برسونی و از بد روزگار و در نتیجه رفتار غیرمقتدرانه خودت، بازی با کلمات این آقا همراه با کمک های درسیشون روی شما تاثیر عاطفی گذاشته تا جاییکه از ایشون به عنوان مشوق نام میبری...ببین دوست گلم ایشون نه تنها مشوقت نیست بلکه الان دیگه داره مانع تمرکزت هم میشه. زمان که بگذره متوجه میشی چه زمان هایی رو بی خود صرف فکر کردن به ایشون کردی که میتونستی به جاش مثلا یه مقاله علمی بخونی که به کارت هم بیاد...تصویری که از ایشون توی ذهنت ساختی یا شاید هم خودشون ساختن(شاید هم با هم ساختین) زیادی مثبته (البته من قصد توهین به این آقا رو ندارم) و در جهت خواسته ها و تمایلات، مخصوصاً تمایلات درسیته و در کنارش حتماً مودب و خوش مشرب و با کلاس هم بوده حتماً. اما مساله ای که الان هست درگیری عاطفی شما است که باید به خودت زمان بدی. باید اراده داشته باشی که هر وقت فکرت به طرف ایشون و کارهاشون رفت سریع فکرت رو متوجه چیز دیگه ای کنی(آسون نیست اما میشه)، فضایی که درش هستی رو ترک کنی و در جمع خانواده قرار بگیری و از فرصت های جدیدت استفاده کنی...

    اگر رابطه شما در همین حدی که گفتی باشه و شما هم منطقی و با اراده باشی زود همه چیز درست میشه...

    بی خیال دوستی و درگیری عاطفی بی هدف شو، بچسب به پایان نامت تموش کن تا درک کنی راحتی یعنی چی... آخ که چه قدر میچسبه خواب شب بعد از دفاع پایان نامه....

    دفاعت کی هست؟

  14. 3 کاربر از پست مفید آبان دخت تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 12 خرداد 92), bahar.shadi (یکشنبه 12 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 12 خرداد 92)

  15. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array
    سلام آرا خانم گل

    چقدر آبان دخت عزیز خوشگل راهنماییت کرده :)

    10 روزه از خودت چه توقعاتی داری...

    به این فکر کن که برای خلا زندگیت یه جایگزین خوب پیدا کنی.

    مثل دوستی با یک دختر خوب...

    انقدر از این سو استفاده ها تو دوه ارشد دیدم که تا یه هم کلاسی پسر میخواد یکم بیشتر حرف بزنه باهام میزنم تو پرش

    دنبال دلیل نباش عزیزم. دل دنبال دلیله برای موجه کردن خودش پیش عقل.

    میدونم نیاز به همدم و محبت و حمایت یک مرد توی زندگیت داری و این طبیعیه.

    اما فکر کن به اینکه وقتی همه چی یه توهم باشه بعدش چقدر اذیت میشی.

    بذار دلت بی قراره کنه ولی بهش بها بده... به دلت دلداری بده...به دلت بگو که میفهمی چقدر تنهاست...

    اما شرافت تنهایی بیشتر از حقارت یک شکست تلخ عاطفیه

    زیاد با دوستات سرگرم باش و تنها نمون.

    درست میشه عزیزم.


    روزی تو خواهی آمــــــــد از کوچه های باران

    تا از دلـــــــم بشويي غمهاي روزگـــــاران...





  16. کاربر روبرو از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده است .

    asemani (یکشنبه 12 خرداد 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 10:36
  2. موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند
    توسط ani در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 آبان 88, 18:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.