موضوع: از همه درخواست کمک دارم مخصوصا آقایان.حرمت های زناشویی شکسته شد!

سلام دوستان این روز ها همه چی داره بدتر می شه .
می ترسم کارمون به جدایی بکشه. راهنماییم کنید چه کنم؟
داره روز به روز سردتر و بی تفاوت تر میشه. مثل هر قهر و دعوایی نیست .اگه با من مثل سنگ بودن رو عادت کنه , تغییر شرایط سخت تر میشه.
اگه حرف جدایی بزنه, با این شرایط . دیگه علتی باقی نمی مونه ,جدا نشیم .

دیروز به اصرار من اومد بریم بیرون.میخواستم براش کادوی روز مرد بخرم(اگه می فهید برای روز مرد می خوام کادو بخرم که نمی اومد به بهانه ی دیگه گفتم بریم.)

رفتیم و انقدر غر زد, که حد نداره .آخرش هم گفت: برای چی منو اوردی بیرون؟!
گفتم , می خواستم برات کادو بخرم. عصبانی شد.
گفت : مگه من برای روز زن چیزی برات خریدم .لازم نکرده رفع تکلیف کنی و ...
منو سوار ماشین کرد اورد خونه.

داشتم از شدت بغز خفه میشدم. روز زن روحتی تبریک هم نگفت. من می خواستم براش کادو بخرم. امروز رفتم خرید کردم.
که فردا براش منوی عاشقانه درست کنم.
ولی هر چی محبت میکنم , به روی خودم نمیارم , بدتر می شه. حرفم بزنم دعوا می کنه.
کاشکی ازدواج نمی کردم . نمی دونم چی کار کنم....:(

لیلای عزیز اولا این چه عنوانیه؟ "حرمتهای زناشویی شکسته شد! "
هنوز که اتفاقی نیفتاده چرا اینقدر بدبینی؟ عزیزم شوهر شما خوب یکمی شیطنت داره ولی خدای نکرده خیانت که نمیکنه! شاید بهتر باشه از حساسیت زیاد روی شوهرت دست برداری. من متوجه نمیشم چرا همسرت ماجراهای بیرون رفتن با دوستهاشو برات تعریف میکنه؟ شاید میخواد حسادتو تحریک کنه یا بهت بفهمونه که خیلی جذابه! یادت باشه اگه مدام بهش بفهمونی که بهش مشکوکی قبح قضیه ریخته میشه و ممکنه دست به این کار بزنه.
یه مدت دست از وسواس داشتن روی رفتار شوهرت بردار ببین چی میشه؟ راستی من نمیفهم شما چرا برای تفریح مثل نوجوونها میرین پاساژ گردی؟ دختر خوب برای تفریح برنامه های بهتری به همسرت پیشنهاد بده!

- - - Updated - - -

لیلا جان بی توجهی معنیش این نیست که همسرت رو نادیده بگیری.کافیه به بیرون رفتن با دوستهاش گیر ندی یا اگه تو خیابون دخترهارو بهت نشون میده حالت تهاجمی نگیری.میدونم سخته ولی این آقا اگه عاشق تو نبود که باهات ازدواج نمیکرد! کلا رفتارت جوری باشه انگار که بهش اطمینان کامل داری. توی خونه هم باهاش مهربون باش ولی بازی اینکه من خیلی میخوامت حالا تو چقدر منو دوست داری رو شروع نکن!:rolleyes: با لجبازی اوضاع بدتر میشه.

نوشته اصلی توسط قاصدکی در باد

لیلای عزیز اولا این چه عنوانیه؟ "حرمتهای زناشویی شکسته شد! "
هنوز که اتفاقی نیفتاده چرا اینقدر بدبینی؟ عزیزم شوهر شما خوب یکمی شیطنت داره ولی خدای نکرده خیانت که نمیکنه! شاید بهتر باشه از حساسیت زیاد روی شوهرت دست برداری. من متوجه نمیشم چرا همسرت ماجراهای بیرون رفتن با دوستهاشو برات تعریف میکنه؟ شاید میخواد حسادتو تحریک کنه یا بهت بفهمونه که خیلی جذابه! یادت باشه اگه مدام بهش بفهمونی که بهش مشکوکی قبح قضیه ریخته میشه و ممکنه دست به این کار بزنه.
یه مدت دست از وسواس داشتن روی رفتار شوهرت بردار ببین چی میشه؟ راستی من نمیفهم شما چرا برای تفریح مثل نوجوونها میرین پاساژ گردی؟ دختر خوب برای تفریح برنامه های بهتری به همسرت پیشنهاد بده!

- - - Updated - - -

لیلا جان بی توجهی معنیش این نیست که همسرت رو نادیده بگیری.کافیه به بیرون رفتن با دوستهاش گیر ندی یا اگه تو خیابون دخترهارو بهت نشون میده حالت تهاجمی نگیری.میدونم سخته ولی این آقا اگه عاشق تو نبود که باهات ازدواج نمیکرد! کلا رفتارت جوری باشه انگار که بهش اطمینان کامل داری. توی خونه هم باهاش مهربون باش ولی بازی اینکه من خیلی میخوامت حالا تو چقدر منو دوست داری رو شروع نکن!:rolleyes: با لجبازی اوضاع بدتر میشه.

سلام عزیزم. این تاپیک و زدم چون حالت خطر داشت لحن حرفاش و یک هفته بعد ایشون من و تهدید به جدایی کرد. بدون بزرگنمایی کردن اینو گفتم. خیلی وقت ها حرف ها یی که آدم می خونه ,ساده و معمولیست, ولی لحن آدم ها یه جورایی گوشی رو میده دستت که نه این بار فرق می کنه. که کرد...تو قسمت متارکه بری و راهنماییم کنی یک دنیا ممنون میشم.
و الان می خواهم به ساختن فکر کنم مثل حرف شما. باید تاپیکی باز کنم که بتونم خودم و و خیلی چیز ها رو پیدا کنم تا زندگیم برام به موفقیت ختم بشه. حالا به هر قیمتی...

مطمئن هستم تو تاپیک جدیدم می تونید کمکم کنید دوستای خوبم.