قبول دارم اشتباه كردم
ولي خيلي اذيتم كردن
قدرمو نيمدونن. هميشه منت ميزارن از دست منتهاشون خسته شدم.
به آخر خط رسيدم. خيلي استرس دارم. به خاطر جور كردن پول خونه. به خاطر دوري شوهرم. اون از امروز رفته سركار يه جايي كه دوساعت با اينجا فاصله داره . ميترسم ببره خسته بشه برگرده.
ولي وقتي اون بلا رو سر خوردم آوردم نفرتم ازشون هزار برابر شد. هزار برابر.
اونقده خدا دوستم داره كه انتقاممو بگيره ازشون.
- - - Updated - - -
روزنه جون مرسي از اون تايپيكاي كه گذاشتي بازم خدا رو شكر كه شوهرم پشتمه و ننميزاره مادرو خواهراي عقده ايش اذيتم كنن. خدا رو شكر كه اون دوستم داره و دركم ميكنه
اونا از اين خيلي ميسوزن
خيلي
علاقه مندی ها (Bookmarks)