به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    خیلی خوشحالم که الان دیگه خیلی از مشکلات قبل رو نداری:) ایشالا همه مشکلاتت کم کم حل میشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Elena1994 نمایش پست ها

    گذشته ای که گفتن یکمی برام جالب بوده که اگه دوست داشته باشید بعدا براتون میگم اما الان دارم مشکلاتم رو میگم ، مشکل و چیزی که منو شدید نگران میکنه اینه:

    اما میخوام بدونم از الان باید برا آینده خودم چیکار کنم ، خیلی میترسم از آینده ام
    الان من شدم اون دسته از دخترای نوجوان که پسرا خیلی دوست دارن باهاش دوست باشن و پزشو بدن و برن بیرون، تو دانشگاه و کلاس های زبان که میرفتم هم همین مشکل رو داشتم ، منی که بین 4 ملیون پسر بزرگ شدم وقتی طرف حرف میزنه و دستاش عرق میکنه تن صداش عوض میشه میفهمم


    عزیز من متوجه نشدم!! یعنی چه ویژگی شما باعث میشه پسرا شما رو به عنوان کیس مناسب دوستی ببینن؟!! زیباییت؟ هیکلت؟ تیپت؟ رفتارت؟ چی...؟



    یه مشکل دیگه ای هم که دارم اینه که وقتی تو اجتماع قرار میگیرم دوست دارم صحبت کنم و به اصطلاح اجتماعی باشم که رابطم با دخترا فوق العاده خوبه و دوستام عاشق منن ، اما پسرا این رابطه و گرم بودن رو به چشم دیگه ای میبینن و پیش خودشون فکر میکنن ای یعنی راه برای دوستی های متعدد بازه...

    یعنی رابطه شما با پسرا همونطوره که با دختراست؟همونطور گرم می گیری .صمیمی میشی؟ خب میدونی که این کارت درست نیست.مسلما در برخورد با پسرا باید خیلی سنجیده تر رفتار کرد.

    ولی من اصلا نمیخوام اینطوری زندگی کنم ، خیلی ها رو دیده بودم که وضعیتشون از من خیلی بدتر بوده و بیمار های مختلف رو اما بعدش ازدواج کرده بودن ، اما باز من میترسم و به این فکر میکنم بخوام نخوام حتما باید حقیقت رو به کسی میخواد در آینده بیاد سمت بهش بگم ، چه تاثیری روش میزاره؟ مطمئنا اگر انسان درست و خوبی باشه فاصله میگیره چون اگه بتونه با زندگی دغدغه گذشته من کنار بیاد با بچه دار نشدنم چطوری کنار میاد؟

    شرایطت سخت تر از بقیه است ولی هستن کسایی که بخاطر دوست داشتن از یه چیزایی تو زندگی میگذرن.
    شما باید خیلی چیزا رو در خودت تقویت کنی که این ایرادت(بچه دار نشدن) اگه حل نشد( که ایشالا میشه) رو پوشش بده.


    اینه که من پیش خودم گفتم بهتره توانایی های خودم بیشتر کار کنم ، من علاقه فوق العاده زیادی به نقاشی و دروس ریاضی و خلاقیت و دنیای مجازی و تخیلات دارم و به همین خاطر رشته معماری رو انتخاب کردم. میخوام بدونم کار درستی میکنم؟

    اگه رفتی دنبال علاقت یعنی صددرصد کار درستی کردی:)
    میخوام فرض کنید من خواهر کوچیکترتونم الان که همه چی تموم شده من باید رو چی بیشر تمرکز کنم و از آیندم هم غافل نمونم؟

  2. 3 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    Elena1994 (شنبه 14 اردیبهشت 92), کامران (شنبه 14 اردیبهشت 92), راحیل خانوم (یکشنبه 15 اردیبهشت 92)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    خیلی ممنون

    ریحانه جان خیلی ممنونم

    عزیز من متوجه نشدم!! یعنی چه ویژگی شما باعث میشه پسرا شما رو به عنوان کیس مناسب دوستی ببینن؟!! زیباییت؟ هیکلت؟ تیپت؟ رفتارت؟ چی...؟


    خاص بودنم ، اتفاقا خوب شد یادم انداختی اینو بگم ، من خیلی دوست دارم خاص باشم ، و این که ماجراجویی و کلا دوست دارم خیلی کارا رو تجربه کنم ، زبانم رو دارم تموم میکنم ، دنبال خیلی کارا و ورزش ها و چیزایی که خوشم میاد رفتم و تجربشون کردم ، کلاس های موسیقی دوبله گری ، همکه کلاس های هنری و .. رو رفتم که الان اصلا یادم نمیاد بگم چیا بودن ، بازی های کامپیوتری و ویدئویی هم انجام میدادم قبلانا که داداشم هم بازی میکرد ، دیگه خیلی چیزا که این باعث میشه یکمی جلب توجه کنه ، ظاهرم که میگی خوشگلم یا نه نمیتونم خودم بگم اما اینو بقیه زیاد میگن
    اما خب همونطور که گفتی اینا مال دوران خاصیه و منم چون نوجوون بودم خیلی هاشو تجربه کردم اما بازم اون شور و هیجان رو دارم نمیدونم این باعث میشه یکمی آسیب پذیر بشم یا نه - اما بعد از کلی دو دو تا چار تا کردن فهمیدم میشه اینا رو تجربه کنم اگه همشونو با دوستان نزدیک و خانوادم و آشنایانم بگذرونم که خوب جواب میده...

    یعنی رابطه شما با پسرا همونطوره که با دختراست؟همونطور گرم می گیری .صمیمی میشی؟ خب میدونی که این کارت درست نیست.مسلما در برخورد با پسرا باید خیلی سنجیده تر رفتار کرد.

    اره دقیقا ، من همیشه فکر میکردم مثل دنیای خارج از کشور ما میشه بین جنسیت فرقی قائل نشد ، اما اصلا حواسم به این نبوده که بیرون جامعه ما طوری دیگه بوده و این باعث میشه خودم اذیت بشم ، حتی اگه این مرز جنسی از بین بره بازم میتونم پیش بینی کنم خیلی طول میکشه این روابط عادی بشه و من به این نتیجه رسیدم که واقا باید سنجیده عمل کرد درست میگید.



    شرایطت سخت تر از بقیه است ولی هستن کسایی که بخاطر دوست داشتن از یه چیزایی تو زندگی میگذرن.

    شما باید خیلی چیزا رو در خودت تقویت کنی که این ایرادت(بچه دار نشدن) اگه حل نشد( که ایشالا میشه) رو پوشش بده.

    درسته ، اما یعنی چی پوشش بدم؟ یعنی دیگر نقاط قوتم رو تقویت کنم؟ اما خب به هر حال مشکل بزرگیه چون خودم خیلی بچه دوست دارم . این درمانی که گفتم تو کسور های دیگ انجام میشه و وقتی من بزرگ تر بشم حتما تو ایران انجام میگیره اما هزینه و دردسراش یکمی عذاب اوره که اونا رو هم به جون میخرم اگه واقا بشه

    اگه رفتی دنبال علاقت یعنی صددرصد کار درستی کردی
    :)


    خیلی ممنون ، اینکارو نه تنها به خاطر خودم بلکه به خاطر مامانم کردم چون اون سر اینکه من درسمم رو هم بخونم خیلی حرص خورد و میخوام باعث افتخارش بشم و تا اخر عمرم پیششم باشه خیلی دوسش دارم مامانیمو




    از همتون ممنونم دوستان واقا لطف دارید

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    به به .یه لحظه بهت غبطه خوردم!!:rolleyes:(غبطه هااااا نه حسودی!!)
    تو از خیلی جهات از خیلی از ماها جلوتری با وجود مشکلاتت و احسنت داری واقعا !!

    یه چیزی بگم؟!! ازهمون پست اولت میتونسم تصور کنم چه جور رفتار وشخصیتی داری!
    بهت دوستانه میگم ناراحت نشو، ولی هنوز یه خرده رفتارهای بچگانه داری!:o راستی نگفتی چندسالته؟

    ببین اینجا ایرانه!!!! شما هم الان یه خانم محترم و بالغ هستی.میدونم هیچی تو دلت نیست ولی رفتارات دیگران رو به اشتباه میندازه( مخصوصا آقایون).تو چون تو جوشون هم بزرگ شدی الان بهتر از ما میدونی که چقدر رو رفتار خانما حساسن.شما بااینکه اینو میدونی ولی بازم رفتارت رو اصلاح نکردی.

    یه چیز دیگه. بعضیا بدون اینکه بهت پیشنهاد دوستی یا... بدن، همینجوری هم از رفتارات سوءاستفادشون رو میکنن!(میدونی که منظورم چیه؟)

    آره باید اونقدر خودتو بالا ببری که اون نقصت نادیده گرفته بشه.که الان خداروشکر خیلی هم پیشرفت کردی. ولی از همه مهمتر اصلاح رفتارت هست.تو پاکی اینو خودت میدونی ولی تو کشورمون شاید خیلی از رفتارا نشون دهنده این ویژگی نباشه.

    امیدوارم از حرفام نرنجی:)

  5. 4 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    ava48 (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), Elena1994 (شنبه 14 اردیبهشت 92), sara.s (شنبه 14 اردیبهشت 92), کامران (یکشنبه 15 اردیبهشت 92)

  6. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نه ریحانه جونم :o چرا ناراحت بشم اول تاپیکم قد و وزن و سنمو و همه چیمو گفتم من 19 ساله ، این حرفیه که خیلی ها بهم میزنن و واقا خودمم یکمی رفتارم بچگونس نمیدونم چرا ، بعضی موقع ها هم از این که اینطوری به نظر میرسم لذت میبرم و دوس دارم کودک درونم رو زنده نگه دارم ، چقدر خوب به شخصیت من پی بردی اما زیاد خوب نیست و باید سعی کنم تو اجتماع عادی تر به نظر برسم. ولی خیلی دوست دارم تو طول زندگیم با این چیزا سر کار داشته باشم ، من چون زبان رفته بودم یه تابستون رو مدرس زبان بچه های کوچیک بودم که واقا لذت میبردم از قرار گرفتن تو محیط با بچه ها جدی میگم خیلی با مزنننن ، دوست دارم بعدا هم وقت های خالیمو به همین ترتیب پر کنم

    در مورد اون که گفتی پسرا از راه های دیگه وارد میشن دقیقا درسته من دقیقا همین موردی که شما اشاره کردید رو برخورد داشتم ، همینه دیگه اگه بخوام اونطوری که دوست دارم زندگی کنم آسیب پذیر میشم ، اما این که خودمو محدود کنم و از آسیب جلوگیری کنم خیلی بهتره
    این مورد یکمی اذیتم میکنه و وقتی به آینده فکر میکنم و تاپیک های این سایتو خودنم میترسم تو سر کار یا محل کارم در آینده مشکل برام پیش بیاد و یا به چشم بقیه اینطوری به نظر برسه که اصلا خوب نیست.
    نه اخه چرا فکر میکنید ناراحت میشم هه هه خیلی دوست دارم بهم بگن چی خوبه چی بده چون اینجا تجربیات بقیه یکمی بیشتره دوست دارم بهم بگن ایرادت چیه و رک بگن اصلا هم ناراحت نمیشم اینکه بدونم و باهاشون برخورد کنم بهتر از اینه که ازشون فرار کنم...


    یه چیز دیگه. بعضیا بدون اینکه بهت پیشنهاد دوستی یا... بدن، همینجوری هم از رفتارات سوءاستفادشون رو میکنن!(میدونی که منظورم چیه؟)
    متوجه این حرفت نشدم ، چطوری سو استفاده میکنن؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید Elena1994 تشکرکرده است .

    reihane_b (دوشنبه 16 اردیبهشت 92)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reihane_b نمایش پست ها
    یه چیز دیگه. بعضیا بدون اینکه بهت پیشنهاد دوستی یا... بدن، همینجوری هم از رفتارات سوءاستفادشون رو میکنن!(میدونی که منظورم چیه؟)
    یعنی 1000 تا لایک به این جمله

  9. 2 کاربر از پست مفید sara.s تشکرکرده اند .

    reihane_b (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), کامران (یکشنبه 15 اردیبهشت 92)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    خیلی خوبه که خوب و بد رو تشخیص می دی ، الان کم تر دختری هست که مثل شما باشه بتونه خوب و بد رو تشخیص بده
    اینکه هنوز خیلی چیزها برات ارزش حساب می شه بدون خیلی از بقیه هم سن ها جلوتری
    الان دخترهای همسن تو خیلی از زندگی و فهم شوت هستند ( رک)
    این شیطون بودن و ... من عادی می بینم چون درسته دختر بودی ولی محیط پسرانه بزرگ شدی
    من یه دختر مثل شما آشنا بودم باهاشون ( رفتاری نه این اتفاقاتی که براتون افتاده ) ، خیلی سالم زندگی می کرد و دقیقا هم مشکل شما رو داشت اینکه رفتارش رو مبنی بر آمار دادن می دیدن
    مجبور شد خیلی رفتارهاشو عوض کنه و البته راضی هم بود چون مجبور نبود دیگه نگاه ها و منظور های خاص رو تحمل کنه
    از نظر من جدا آفرین داره ، چه شور و هیچان شما و صد البته این که می خواهید سالم باشید
    قدر خودتون رو بدونید

  11. 2 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    Elena1994 (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), reihane_b (یکشنبه 15 اردیبهشت 92)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 اردیبهشت 93 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1392-2-01
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    824
    سطح
    15
    Points: 824, Level: 15
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Elena1994 نمایش پست ها
    خیلی ممنون دوستان خوبم از این که کمکم میکنید ممنونم ، من یه مشاور دارم که پیشش پرونده دارم و مدت طولانیه که من رو تحت نظر داره و میگه که هر چند وقت یک بار بهش سر بزنم ، مشاور خیلی خوبیه مثل مامانم میمونه و رابطم باهاش خیلی خوبه خیلی هم کمکم کرده چون قبلن ها هم منو میشناخته و با خلق و خوی من آشناست...
    من میخواستم نظر شما دوستان و مردم عادی رو بدونم.

    .
    .
    .

    یه مساله دیگه هم هست : به نظرتون من به دوستان دختر نزدیک خودم ، مثلا همدانشکده ایم که خیلی باهم صمیمی هستیم، بهتره در مورد گذشتم بهشون چیزی نگم یا بگم؟


    دوست خوب من شما هیچ دلیلی نمی بینی از زندگیت برا کسی تعریف کنی دخترا خودتم میدونی ذاتن ادم کنجکاوین کوچکترین مسئله ای او به اونا بگی هی می خوان سر در بیارن و این موضوع می تونه به ضررت تموم شه و از این بابت موجب رنج و دردت بشه

    به هر حال خوشحالم که به اهدافت رسیدی و میرسی و برات ارزوی سربلندی و سر افرازی نه تنها من بلکه همه برات ارزومندیم


    بخند تا دنیا به روت بخنده این شعار منه امیدوارم روت تاثیر بذاره:cool:

    یا حق دوست عزیز

  13. 2 کاربر از پست مفید palazgolakh تشکرکرده اند .

    Elena1994 (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), reihane_b (یکشنبه 15 اردیبهشت 92)

  14. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام الناي عزيز
    به همدردي خوش امدي
    خوش حالم كه به اين محيط اعتماد كردي و داستان زندگيت رو با اعضاي اينجا به اشتراك گذاشتي

    الناي عزيز شما بخاطر شرايط خاصي كه داشتي و تحصيل تو محيط پسرونه قطعا از نظر اجتماعي و علمي و حتي خلاقيت خيلي از همسن و سال هاي خودت جلوتر هستي و ديدگاهت به عنوان يك انسان تا هميشه پخته تر خواهد ماند. تجربياتي رو كه بدست آوردي براحتي و حتي به سختي هم قابل بدست آوردن نيست
    اما
    از اونجايي كه كمتر با دختران معاشرت داشتي و كمتر تو مجالس و دنياي خانم ها رفت و آمد داشتي و فقط بر اساس غريزه دخترونه ت رفتار كردي و مي كني، احتمالا يه مقدار رفتار دخترانه ت نپخته هست. يعني اينكه به عنوان يه دختر محجوب توي جامعه ي ايراني هنوز بطور كامل نمي توني از خودت محافظت كني و نكات ظريفي وجود داره كه بايد اونا رو ياد بگيري.
    مثال: ابراز اطلاعات و مطرح بودن در جمع و اعتماد به نفس خيلي بالا داشتن صفات پسنديده اي براي هر دو جنس مذكر و مونث هست اما پسري با اين خصوصيات نياز چنداني به محافظت از خودش نداره اما يك دختر بايد در كنار اين صفات پسنديده حريم تنگ تري رو براي خودش قائل باشه (تركيبي از غرور و حيا) كه هر كسي به خودش اجازه سوء استفاده رو نده.
    سعي كن دوستان دخترت رو افزايش بدي و توي محيط هاي دخترونه بيشتر باشي البته سعي كن دوستانت رو از بين افرادي انتخاب كني كه واسه خودشون يه سري قيود رو تعريف كردن و معتقد به آزادي بيش از حد نيستند.

    مادر خيلي خوبي هم داري كه مي توني يه سري نكات ظريف رو از ايشون بپرسي تا در شرايط مختلف برخوردهاي امن تري داشته باشي.

    در مورد گذشته ت هم به هيچ كس نگو حتي صميمي ترين دوستانت مگر زماني كه مورد مناسبي براي ازدواج سر راهت قرار بگيره و زماني اين مساله رو بازگو كن كه از صدق گفتار طرفت به اطمينان رسيدي و مي خواي بهش فرصت انتخاب بدي.

    نگران وضعيت باروري ت هم نباش، علم پزشكي خيلي سريع پيشرفت مي كنه. تمركزت رو بگذار روي رشته تحصيليت و در آمدزايي كه در صورتي كه لازم باشه براي عمل پيوند بتوني بري خارج و اون زمان از نظر مالي مشكلي نداشته باشي.

    تو يه انسان فوق العاده هستي يه گنج، پس تلاش كن كه يادبگيري از اين گنج به بهترين شكل محافظت كني (مثل كاري كه تا الان با وجود سن كمت كردي)

    بهترين ها رو برات آرزو مي كنم

  15. 5 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    Elena1994 (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), reihane_b (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), taraneh89 (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), راحیل خانوم (یکشنبه 15 اردیبهشت 92), شمیم الزهرا (سه شنبه 17 اردیبهشت 92)

  16. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 13 آبان 97 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1392-2-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    5,609
    سطح
    48
    Points: 5,609, Level: 48
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 315 در 142 پست

    Rep Power
    36
    Array
    خیلی خیلی ممنونم دوستان از کمکتون ، واقا ممنونم از همتون و تقریبا حرفاتون درسته و خیلی کمکم کرد ، سعی میکنم به بهترین شکل ممکن بتونم جلو برم و قول میدم خیلی های دیگه رو بتونم راهنمایی و کمک کنم...
    .
    .
    .
    ولی یه مشکل کوچولو از گذشته دارم که در موردش نوشته بودم اما به خاطر مسائلی فکر میکنم خوب نیست به صورت عمومی اعلام بشه چون پست اولم ویرایش شد و اون قسمت حذف شد...

    مشکل من اینه که نمیتونم کسی که بهش وابسته شده بودم رو فراموش کنم ، الان خیلی وقته از بحث و دعوایی که داشتیم میگذره که من خیلی ناراحت شدم ، اما بعدش زنگ زد که در مورد گذشته صحبت کنه و بازم بحثمون شد و داشت بغضش میگرفت که من گوشی رو قطع کردم نمیخوام از این بیشتر همه چی بهم بریزه.. به صراحت میتونستم بگم که بهترین پسری بود که من بین این همه ادم دیده بودم اما حتی جرات فکر کردن بهش رو هم نداشتم و فقط تنها واسطه ارتباطمون درس و مدرسه بود که تموم شد...
    اما نمیدونم چرا من با تمام وجود سعی کردم همه چیز رو فراموش کنم و سرم رو گرم درسم کردم ، اما دقت که میکنم اینه که همه جا تو فکرمه و اصلا نمیشه بیرونش کرد ، همش به این فکر میکنم که چطور بقیه از رو حسادت رابطه دوستانه قدیمی خانوادگی من و اون رو بهم زدن ،پدرم میگه پدرش خیلی وقته به دفتر من سر نزده و من مطمئنم این تاثیر گرفته از همون ماجراهاست و من اصلا دوست نداشتم این اتفاق بیفته .. نمیخواستم اینطوری بد تموم بشه اگه بعده ها چشم تو چشم شدم چطوری از کنارش رد بشم...
    خیلی اذیت میشم ، بعضی موقع ها به خودکشی فکر میکردم اما خیلی احمقانس چون انجام دادنش راحته اما من نمیخوام بدون اینکه اثری از خودم بین همه کس و همه چی به جا بزارم راحت بمیرم و فراموش بشم و کسی که ککش نگزه ، اما واقا ذهنم رو درگیر کرده ، بار ها شده وقتی تو کتابخونه نشستم و درس میخونم همش ذهنم در گیر اینه و میدونم به زمان بستگی داره و فراموش میشه اما این داره وقت درس خوندن منو میگیره و نمیخوام دوباره تابستون افسوس بخورم که ای کاش بیشتر درس میخوندم و از حاشیه ها دور میشدم.
    .
    .
    .
    من از خدا خواستم کمکم کنه و برای اون هم آرزوی موفقیت کردم اما میخوام خودم رو نجات بدم و بتونم راحت درسم رو بخونم ، اما دقت که میکنم میبینم تو طول روز همش تو ذهنمه و شاید بگید فراموش نمیکنی چون نمیخوای خب مگه ادم دست خودشه من چطوری باید بخوام؟


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. استادم را که عاشقانه دوستش داشتم داره ازدواج میکنه
    توسط afsaneh20 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 مرداد 93, 18:31
  2. استرس شدید در مواجهه با دوستانم!!!
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 22:24
  3. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 03 بهمن 91, 23:59
  4. باز هم سفرهای تابستانه خانومانه مادر و دوستاش
    توسط meysamm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 مرداد 90, 16:38
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 خرداد 87, 21:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.