به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 102
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    ساراجان اینکه خودشو و همسرشو بدبخت می کنه یا خوشبخت می کنه دیگه برای تو نباید مهم باشه. به فکر خودت باش. اگه این رابطه دیگه تموم شده است و مطمنی که تموم شده دیگه خودتو جمع و جور کنو سعی کن زودتر به حال طبیعی و همیشگیت برگردی. یه مقدار بی تابی بعد جدایی طبیعیه. ولی سعیتو بکن تحمل کنی و زیادم طول ندی بی تابی کردناتو که زود تر حالت معمولی و خوب شه. موفق باشی.

  2. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 26 فروردین 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط یکی مثل شما نمایش پست ها
    سارا انقد به عالم و ادم فحش نده و مامانه هم مقصر ندون.
    ولی باور کن که مادرش مقصره. وقتی که اون سر زندگی خودش بود و کاری به کار یه دونه پسرش نداشت، ما داشتیم همه چیزو بین خودمون حل میکردیم. الان هم مامانشه که پاشو کرده تو یه کفش که الا و بلا باید زن بگیری. اخلافی که استاد من داشت 180 درجه با ازدواج مغایر بود. خودش میگه اگه مامانم نبود من الان داشتم توی یه کشور خارجی با حقوق خیلی خیلی بالا کار میکردم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    ساراجان اینکه خودشو و همسرشو بدبخت می کنه یا خوشبخت می کنه دیگه برای تو نباید مهم باشه. به فکر خودت باش. اگه این رابطه دیگه تموم شده است و مطمنی که تموم شده دیگه خودتو جمع و جور کنو سعی کن زودتر به حال طبیعی و همیشگیت برگردی. یه مقدار بی تابی بعد جدایی طبیعیه. ولی سعیتو بکن تحمل کنی و زیادم طول ندی بی تابی کردناتو که زود تر حالت معمولی و خوب شه. موفق باشی.
    متاسفانه من هنوز نمیتونم به خودم اجازه بدم که بدبختیشو ببینم

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    65
    Array
    خانم سارای عزیز! مطلب زیر راهنمایی شما به یکی از دوستان این تالار است !!
    "بهتره که خودتونو بیخیال نشون بدید. سعی کنید زندگیتونو طوری بسازید که در نبود ایشون به شما ضربه ای وارد نشه. رابطتون رو باهاش خیلی خیلی کم کنید و مثل خودش وانمود کنید که مدام در حال کار و پیشرفت هستید. (حتی اگر میشه چند بار شما بهونه بیارید که کارتون زیاده و نمیتونید ببینیدش.) سعی کنید با دوستانتون خوش بگذرونید.
    مردها اصولا اگر کسی رو برای زندگی بخوان؛ وقتی میبینن رابطشون با اون شخص در حال کمرنگ شدن هست، بیشتر به خودشون میان و برای زندگی تصمیم میگیرن... وقتی شخصیت قوی و محکم شما رو ببینه، و بفهمه که احتمال داره شمارو برای همیشه از دست بده، (اگه شمارو دوست داشته باشه و برای زندگی بخواد) قدم پیش میذاره...
    وگرنه که هیچ... همون بهتر که این رابطه بی هدف رو تموم کنید"



  5. 4 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 92), roze sepid (دوشنبه 26 فروردین 92), یکی مثل شما (دوشنبه 26 فروردین 92), مصباح الهدی (دوشنبه 26 فروردین 92)

  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 13 بهمن 03 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    437
    امتیاز
    13,189
    سطح
    74
    Points: 13,189, Level: 74
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,017

    تشکرشده 2,386 در 432 پست

    Rep Power
    63
    Array
    سلام
    ساراجان!
    این توجیه و تفسیرها را بذار کنار!
    این اداهای روشنفکری و عشق و عاشقی و... فقط برای بازی دادن تو و من و امثال ماهاست!
    چشم هاتو باز کن!یه کم بیا عقب با فاصله به همه چیز نگاه کن
    نقش خودتو و این مدت که باهاش بودی و...رو با چشم باز و دید منطقی ببین
    من نمیدونم تو چرا دوباره رفتی اول خط؟؟مگه قرار نبود ارنباطتون فقط استادو دانشجویی باشه؟پس چرا رفتی خونه اش؟
    سارا داری چپ و راست به خودت ضربه میزنی.
    الان همش 22 سالته و چند سال دیگه به خودت میای و میبینی با این ژست های روشنفکری دستمال دست یه آدم بی لیاقت شدی و عمرت هدر رفته!
    این تایپیکت پس چی بود؟
    معنی این تایپیک یعنی سارا دیگه استادشو گذاشته کنار!!
    قرار بود زنگ نزنی زدی!خب تو که میدونستی ممکنه دوباره برگردی سمتش اصلا کلا سرکلاس دیگه نمیرفتی واین ترم نمیدیدیش و تابستان هم میگذشت میشد 6 ماه دیگه یادت میرفت اصلا استادت کی بود!نمره ی پایینت هم میشه هزینه و تاوان اشتباهت
    سیم کارتتو عوض کن!نه به خاطر اینکه اون مزاحم نشه به خاطر اینکه فکرت آروم تر میشه دیگه سرکلاسش نرو خودت نوشتی قبول کرده 12 بده و پاس شی خب به همین راضی باش! نمره ی بالا گرفتن می ارزه به داغون کردن آینده ات؟؟؟
    این مرثیه سرایی واسه خودت و عشقتون و اونو تمومش کن
    اصلا اصلا مهم نیست چی باعث شده اینجوری بشه و میخواد با کی ازدواج کنه و....
    تنها کار درستش همین ترک کردن تو بود
    دیگه در موردش حرفی نزن
    با دوستات برو سینما و استخر و تفریح ,نقاشی کن,کمتر تو خونه بمون,گوشی رو اصلا دور وبرت نگه ندار بذارش ته کمدت و هر روز صبح به گوشیت یه سر بزن به خاطر دوستات !حالا اگه یه روز سر زدی دیدی اون مرد اس ام اس داده یا احیانا زنگ زده فوری پاکش کن و برو قاطی جمع خانواده یا برو پارک و تفریح و بیرون یا هر چیز دیگه ای
    اس ام اس ها شو کلا پاک کن
    یادگاری ها و کادو ها و... همین الان ببر بنداز سطل زباله ی سر کوچه تون تا دیگه نبینیشون
    حتما حتما حتما پیش یه مشاور خانم برو.اگر این امکان برات هست با یه مشاور خوب و مطمئن خانم ارتباط داشته باش هفته ای چند بار حرف بزن
    بعد از یه مدت دیگه به این دورانت میخندی!
    میتونی درخواست بدی تایپیک هم قفل کنن یه تایپیک جدید واسه برنامه ریزی برای زندگی جدید و موفق سارا درست کنی و کارشناسان و دوستان هم کمکت کنن
    حرفام دوستانه است .امیدوارم انجام بدی و برات موثر باشه
    ویرایش توسط taraneh89 : دوشنبه 26 فروردین 92 در ساعت 18:34

  7. 3 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 26 فروردین 92), mamosh (سه شنبه 27 فروردین 92), shabe niloofari (سه شنبه 27 فروردین 92)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    خانم سارای عزیز! مطلب زیر راهنمایی شما به یکی از دوستان این تالار است !!
    "بهتره که خودتونو بیخیال نشون بدید. سعی کنید زندگیتونو طوری بسازید که در نبود ایشون به شما ضربه ای وارد نشه. رابطتون رو باهاش خیلی خیلی کم کنید و مثل خودش وانمود کنید که مدام در حال کار و پیشرفت هستید. (حتی اگر میشه چند بار شما بهونه بیارید که کارتون زیاده و نمیتونید ببینیدش.) سعی کنید با دوستانتون خوش بگذرونید.
    مردها اصولا اگر کسی رو برای زندگی بخوان؛ وقتی میبینن رابطشون با اون شخص در حال کمرنگ شدن هست، بیشتر به خودشون میان و برای زندگی تصمیم میگیرن... وقتی شخصیت قوی و محکم شما رو ببینه، و بفهمه که احتمال داره شمارو برای همیشه از دست بده، (اگه شمارو دوست داشته باشه و برای زندگی بخواد) قدم پیش میذاره...
    وگرنه که هیچ... همون بهتر که این رابطه بی هدف رو تموم کنید"


    لطف کن دیگه اینجا کامنتی نذار... به افاضات شما احتیاجی ندارم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط taraneh89 نمایش پست ها
    سلام
    ساراجان!
    این توجیه و تفسیرها را بذار کنار!
    این اداهای روشنفکری و عشق و عاشقی و... فقط برای بازی دادن تو و من و امثال ماهاست!
    چشم هاتو باز کن!یه کم بیا عقب با فاصله به همه چیز نگاه کن
    نقش خودتو و این مدت که باهاش بودی و...رو با چشم باز و دید منطقی ببین
    من نمیدونم تو چرا دوباره رفتی اول خط؟؟مگه قرار نبود ارنباطتون فقط استادو دانشجویی باشه؟پس چرا رفتی خونه اش؟
    سارا داری چپ و راست به خودت ضربه میزنی.
    الان همش 22 سالته و چند سال دیگه به خودت میای و میبینی با این ژست های روشنفکری دستمال دست یه آدم بی لیاقت شدی و عمرت هدر رفته!
    این تایپیکت پس چی بود؟
    معنی این تایپیک یعنی سارا دیگه استادشو گذاشته کنار!!
    قرار بود زنگ نزنی زدی!خب تو که میدونستی ممکنه دوباره برگردی سمتش اصلا کلا سرکلاس دیگه نمیرفتی واین ترم نمیدیدیش و تابستان هم میگذشت میشد 6 ماه دیگه یادت میرفت اصلا استادت کی بود!نمره ی پایینت هم میشه هزینه و تاوان اشتباهت
    سیم کارتتو عوض کن!نه به خاطر اینکه اون مزاحم نشه به خاطر اینکه فکرت آروم تر میشه دیگه سرکلاسش نرو خودت نوشتی قبول کرده 12 بده و پاس شی خب به همین راضی باش! نمره ی بالا گرفتن می ارزه به داغون کردن آینده ات؟؟؟
    این مرثیه سرایی واسه خودت و عشقتون و اونو تمومش کن
    اصلا اصلا مهم نیست چی باعث شده اینجوری بشه و میخواد با کی ازدواج کنه و....
    تنها کار درستش همین ترک کردن تو بود
    دیگه در موردش حرفی نزن
    با دوستات برو سینما و استخر و تفریح ,نقاشی کن,کمتر تو خونه بمون,گوشی رو اصلا دور وبرت نگه ندار بذارش ته کمدت و هر روز صبح به گوشیت یه سر بزن به خاطر دوستات !حالا اگه یه روز سر زدی دیدی اون مرد اس ام اس داده یا احیانا زنگ زده فوری پاکش کن و برو قاطی جمع خانواده یا برو پارک و تفریح و بیرون یا هر چیز دیگه ای
    اس ام اس ها شو کلا پاک کن
    یادگاری ها و کادو ها و... همین الان ببر بنداز سطل زباله ی سر کوچه تون تا دیگه نبینیشون
    حتما حتما حتما پیش یه مشاور خانم برو.اگر این امکان برات هست با یه مشاور خوب و مطمئن خانم ارتباط داشته باش هفته ای چند بار حرف بزن
    بعد از یه مدت دیگه به این دورانت میخندی!
    میتونی درخواست بدی تایپیک هم قفل کنن یه تایپیک جدید واسه برنامه ریزی برای زندگی جدید و موفق سارا درست کنی و کارشناسان و دوستان هم کمکت کنن
    حرفام دوستانه است .امیدوارم انجام بدی و برات موثر باشه
    نه من نمیخوام دیگه فراموشش کنم... به هیچ کس و هیچ چیز هم احتیاجی ندارم. نه به مشاورهای خاله زنک نه به آدمهای به ظاهر دلسوز... روشی که آدمها توی زندگی پیش گرفتند کاملا مبتذله... حامی بره صدتا زن دیگه هم بگیره هنوز عشق منه. عاشقانه و خالصانه دوستش دارم و همیشه هم عشقم میمونه. تا آخر عمرم منتظر میمونم تا باز هم باهاش باشم. حتی اگه فقط یه روز به آخر عمرم مونده باشه. من نمیتونم خودمو درگیر شوهر و بچه و خورشت درست کردن ببینم. من یه آدم آزادم با عقاید آزاد. یه روز همه تون به حرف من میرسید که خانواده مزخرف ترین نهاد بشریه. این ازدواجها هم همه بند و اسارت. فقط چند تا تاپیک خیانت و فضولی و حرفای خاله زنکی خاله و عمه تو این تالار هست؟ کی با ازدواج به آرامش رسیده؟ همه اینا کشکه...من به عقایدتون احترام میذارم. ولی این عقاید به درد همون زن و دخترای کارمند و خونه دار میخوره...

    من دیگه اینجا نمیام.... ممنون که تا الان برام وقت گذاشتید. دیگه نیازی به مشاوره ندارم. لطفا وقت گرانبهای خودتونو به نصیحت کردن من هدر ندید

    - - - Updated - - -

    نمیدونم چطور میشه از مدیر خواهش کنم تاپیکهای منو قفل کنه...

    لطفا تاپیکمو قفل کنید یا کلا حذفش کنید

  9. کاربر روبرو از پست مفید sara.s تشکرکرده است .

    taraneh89 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  10. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 92 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 257 در 108 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سارا خانوم متاسفانه شما نمیخای به حرف کسی گوش کنی و داری سعی میکنی از یه نفر تایید بگیری برا حرفات
    خودتم یه کاری کردی که بیشترین ضربرو خوردی و طبیعیه که با این حد روابط نذاری راحت ولت کنه
    منم با دوستان موافقم که باید بی خیال این ادم بشین

  11. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 شهریور 92 [ 22:38]
    تاریخ عضویت
    1391-10-01
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    783
    سطح
    14
    Points: 783, Level: 14
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    190

    تشکرشده 264 در 100 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سارا تو آلان مث یه بمب میمونی که درهرکس تو تیر رست باشه تو صورتش منفجر میشی.ببین چقد با پرخاشگری و لحن نامناسب با بچه ها صحبت میکنی.اینجا هیچکس مسئول اتفاقاتی که برای تو افتاده نیست اما همه دارن با همدردی باهات همراه میشن.
    نگران نباش اون استاد زن نمیگیره .تازه اگه بگیره هم تو را ول نمیکنه .کی بهتر از تو که تمام و کمال خودش در اختیارش بذاره بدون هیچ توقعی و ...
    مگر اینکه اون زن انقد ساده و با محبت باشه که این استاد شما بعد از40 سال تازه طعم یه زندگی مشترک خوب را بچشه .
    اما اینکه داری دیوونه میشی ،بعد از اینکه به زمین و زمان و ادمای اطرافت بدو بیراه گفتی به انداره یه دقیقه هم به خودت و رفتارای خودت فکر کن و به خودت بتوپ .اینطوری بهتر ج میگیری.

  12. 3 کاربر از پست مفید یکی مثل شما تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 26 فروردین 92), sara.s (دوشنبه 26 فروردین 92), فرهنگ 27 (جمعه 30 فروردین 92)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    29
    Array
    بچه های تالار اگه با کسی بد حرف زدم معذرت میخوام... اعصابم خورده. نمیتونم تمرکز کنم.
    شما خودتونو بذارید جای من. یک سال و نیم تمام هرچی دارید و ندارید رو به پای مردی بریزید که الان یه زنی رو بولد کرده که زمین تا آسمون با افکار و معیاراش مغایره و بگه میخوام بگیرمش. مادرشم که چترشو وا کرده خونه پسرش عین بولداگ مراقبه که نکنه یکی بیاد بچشو بخوره.
    بعد فکر کنید که تا آخر عمرتونم اگه بگردید دیگه کسی رو حتی سر سوزنی به اون عشقی که داشتید پیدا نکنید. چه حالی میشید؟

    من داشتم این مردو فراموش میکردم. همه دوستان قدیمی تالار در جریانند. خودش مدام نمک به زخم من میپاشه... (میگه میرم تو آینه با خودم حرف میزنم میگم آخه من چطور سارارو فراموش کنم؟ آخه من این دخترو دوست دارم، نمیتونم اشکاشو ببینم.)
    میگه: سارا یه ساعت تمام گوشی دستمه اسمتو آوردم دارم نگاه میکنم نمیدونم شمارتو بگیرم یا نه! دیگه خریت کردم گرفتم فقط یه دقیقه صداتو بشنوم...همین چند لحظه پیش اس داد تورو خدا فردا نیا سر کلاس طاقت ندارم تو چشمات نگاه کنم...

    من نمیدونم چرا اینجوری رفتار میکنه باهام؟ انگار نه انگار من دل و قلب دارم. میخواد ازم یه جسد بذاره. میدونم دوستم نداره و داره نقش بازی میکنه. هنوز تکلیفش با خودش معلوم نیست. میدونه من به دردش نمیخورم. داره ذره ذره نابودم میکنه

  14. #19
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    جمعه 29 شهریور 92 [ 20:28]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    83
    امتیاز
    982
    سطح
    16
    Points: 982, Level: 16
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 135 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دروووووود
    سارای عزیز نمی خوام حرفای تکراری بزنم. دوستان راهنمایی های خوبی کردن یخورده با هاشون تند برخورد کردی . اما بگذریم.
    این نظر منه و شاید اصلا درست نباشه : ولی یه روز باهاش قرار بذار تمام حرفاتو بزن . بگو که دوستش داری. جدا شدن برات سخته و.... حرفهاشو بشنو . اگر واقعا می خواد ازت جدا بشه که.... اگر هم نه مشکلی هست به کمک پدر و مادراتون حلش کنید. تنهایی کار به جایی نمی رسه.

    یه مدت به هم فرصت بدین هر دو تاتون فکر کنین این قرار رو با هم بذارین حداکثر چند ماه . ببینید اون وقت وضع و اوضاع چطوره . ایا واقعا عشقه یا وابستگی . اگه عشق باشه یعنی تمام شرایط سنجیده شده باشه تو این مدت که اقدام کننده (اقا) اقدام می کنه. اگر نه فقط وابستگیه که این یه مدت قطع ارتباط به نفع هر دوتون و ایندتونه.

    این نظر شخصی منه درست و غلطشو نمیدونم.
    به اعصابت کاملا تسلط داشته باش.
    توکل به خدای مهربونمون یادت نره همه چیز رو بسپار بهش که بهترین رو برات رقم بزنه.
    بدروووووووووووود

  15. کاربر روبرو از پست مفید masom تشکرکرده است .

    sara.s (دوشنبه 26 فروردین 92)

  16. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    29
    Array
    ما خیلی نشستیم تو این مدت با هم حرف زدیم masom جان. مشکلی حادی هم هیچوقت با هم نداریم و حرف همدیگه رو خیلی هم خوب متوجه میشیم. مشکل ما فقط این اختلاف سنیه. اگه من فقط سی سالم بود حامی الان مال خودم بود. ما تو خیلی چیزا با هم جور هستیم. ساعتها حرف داریم با هم بزنیم. جفتمون توی یه کار و رشته ایم. همه چیزمون خوبه... ولی اون الان خسته ست. افسرده شده بدتر از من. اینقدر کار میکنه تا بیهوش میشه.
    بازم قراره با هم حرف برنیم....حرف بزنیم تا همدیگه رو فراموش کنیم. دیگه بعید میدونم فرصتی باشه...
    الان هم آب پاکی رو ریخت رو دستم.
    ویرایش توسط فرشته مهربان : شنبه 31 فروردین 92 در ساعت 13:18


 
صفحه 2 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس های مبهم و استرس
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 12:37
  2. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  3. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.