به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من واقعا نمی دونم چیکار کنم. شاید "خانم" درست بگه من بخودم بد کردم من بهترین سالهای زندگیمو تباه کردم من بیشتر از تصور همسرم بهش پایبند بودم ولی در شرایط فعلی که هستم نمی تونم به طلاق فکر کنم.
    از دوستان بخاطر راهنمایی هاشون ممنونم. راستش منو همسرم خیلی باهم در مورد مشکلاتمون صحبت نمی کنیم چون هیچ وقت به نتیجه نمی رسیم!!! وقتی من صحبت می کنم همسرم سریع جبهه گیری می کنه و سریع از کوره در میره. راستی کسی میدونه آقای دهنوی کجا مشاره میدن؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید تنهاا تشکرکرده است .

    میشل (یکشنبه 27 اسفند 91)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام و صبح بخیر دوستم.

    امیدوارم امروز روز قشنگ تری برات باشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط تنهاا نمایش پست ها
    وقتی من صحبت می کنم همسرم سریع جبهه گیری می کنه و سریع از کوره در میره.
    در این مورد تاپیک زیر رو حتما بخون. خیلی کارا و آموزندست. من دارم تمرینش می کنم، بیا با هم تمرین کنیم.

    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html



    - دوست نازنینم، *خانوم* عزیزم، من احساست رو درک می کنم. احساس همدردیت با *تنها* قابل درک و شایسته تقدیر هست. و این *همدرد* شدن خیلی وقتا در ما احساس خشم ایجاد می کنه. چون خودمون رو در موقعیت تنها میگذاریم و همون احساسات رو تجربه می کنیم. اما شاید بهتر باشه اون احساسات رو به تنها منتقل نکنیم. چرا؟ چون این دختر خودش اون رنج رو کشیده، اگه از ما کمک خواسته، برای اینه که ما بتونیم از اون احساسات بکشیمش بیرون. و برای اینکار لازمه که ما خودمون در اون احساسات غرق نشیم. متوجه منظورم هستی؟ اگه قرار باشه دردهای تنها همه وجود ما رو هم بگیره (که البته همونطور که گفتم این هم دردی و هم حسی جای تقدیر داره، چون نشونه انسانیته و نشونه اینکه ما *قلب* داریم)، اونوقت ما هم در موقعیت تنها قرار می گیریم و بنابراین مثل خود تنها نمی تونیم بهش کمک کنیم. چون همینطور که میبینی تنها نتونسته به خودش کمک کنه، برای همین از ما کمک میخواد.

    پس نظرت چیه فقط وقتی در این تاپیک بنویسیم که کاملا به احساساتمون مسلط باشیم؟ اگه میخوایم کسی رو که در دریاچه ای از غصه و درد دست و پا میزنه نجات بدیم، خودمون باید کنار دریاچه بایستیم. مادامیکه خودمون در حال غرق شدن هستیم، نمی تونیم بهش کمک ارزنده ای بکنیم.

    عزیزم منو ببخش که در مورد حرفات نظر دادم. میدونم اینجا هرکس حق نوشتن نظرش رو داره و قطعا حق من بیشتر از حق شما نیست. ولی چون احساساتت رو خودم هم تجربه کردم، برات نوشتم. امیدوارم حرفام ناراحتت نکرده باشه، اگه اینطور شده معذرت میخوام.

  4. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    تنهاا (یکشنبه 27 اسفند 91)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام عزيزم
    اول از همه بخاطر صبوريت مهربونيت و بخشندگيت بهت تبريك ميگم .خيلي عزيزي. براي شوهرت متاسفم كه قدرتو نميدونه.
    و اما در جوا ب سوالت: به نظر من تو به خودت احترام نمي زاري و قدر خودتو نميدوني. و يه اشتباه بزرگ ديگه ات اينه كه شوهرت ميدونه ازخونه پدر نا اميدي .اين خيييييلي بده.هيچ مردي نبايدبدونه و الا دم در ميارن.
    اگه تا قبل خيانت خيلي به شوهرت توجه ميكردي كمش كن.اگه خيلي به حزرفش گوش ميدادي كمترش كن.
    تو رفتارت تغيير ايجادكن. اولش جبهه ميگيره ولي بعدش رام ميشه
    مواظب خودت باش زندگي خيلي با ارزش تر از اين چيزاس.به فكر روح و روان و زيباييت باش.
    فدات

  6. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    تنهاا (یکشنبه 27 اسفند 91)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پریای عزیز بنظرت اگه بهش کمتر محبت کنم دوباره به سمت کس دیگه ای کشیده نمی شه؟ :(

    - - - Updated - - -

    پریای عزیز بنظرت اگه بهش کمتر محبت کنم دوباره به سمت کس دیگه ای کشیده نمی شه؟ :(

    - - - Updated - - -

    در ضمن پریا جان شوهر من به راحتی رام نمیشه یا حداقل من بلد نیستم چطور رامش کنم.

    - - - Updated - - -

    میشل جان ممنونم.

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطفا کارشناسای سایت نظر بدن و منو بیشتر راهنمایی کنن:(

  9. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    احساس می کنم آرامش و امنیت ندارم. دارم اذیت میشم. شاید اگه جدا بشم حداقل مزیتش این باشه که با خیال راحت می خوابم... نگران این نیستم که همسرم بخواد دوباره بهم خیانت بکنه... می ترسم زندگی که بهش دل خوش کردم یه سراب باشه.

  10. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-8-21
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    557
    سطح
    11
    Points: 557, Level: 11
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 34 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم درکت میکنم فکر جدایی نباش
    شما اینقدر قدرت داری که زندگیتو بسازی
    من کارشناس نیستم من یه دوست معمولیم که تجربه مشابه داشتم ولی برداشتی که از صحبتای شما و دوستان داشتم این بود که مینویسم. و فکر میکنم نظر پریای عزیز هم همینه

    1- شما همیشهوبی چون و چرا و بدون چشم داشت و از ته دل و با صداقت با همسرت رفتار کردی تو اون شرایط بد باهاش راه اومدی و کمکش کردی که بهش فشار نیاد

    2- اکثرا کوتاه اومدی و از خواسته های مهم زندگیت گذشتی ... علی الخصوص چند بار گذشت از یک مشکل مشابه

    3- همسرت میدونه هیچ وقت منزل رو ترک نمیکنی و قصد جدایی هم نداری

    یعنی یه جورایی دلش قرصه که این بار هم اتفاقی نخواهد افتاد

    الان نازت خریدار داره اگه یه مقدار سرد تر بشی اگه نشون بدی " ازش خیلی ناراحتی و یه تلنگر به همسرت بزنی طوری که احساس کنه شاید از دستت بده "... بارها دیدم وقتی خانوما از خونشون قهر میکنن و به منزل پدری میرن آقایون به خودشون میان و از ترس تغییراتی در رفتارشون ایجاد میشه

    ما بهت نمیگیم قهر کن ولی با توجه به شرایط زندگیت کاری کن که همسرت به خودش بیاد و یه خورده هم بترسه

    خلاصه اینکه منفعل نباش

    مطمئن باش اونم وقتی به قران و سوره توبه اعتقاد داره و اینقدر براش مهم بودی که طلب بخشش کرده همسر و زندگیشو دوست داره و میتونه از نو زندگی رو بسازه

    موفق باشی

  11. کاربر روبرو از پست مفید *گل یخ* تشکرکرده است .

    تنهاا (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  12. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط *گل یخ* نمایش پست ها
    عزیزم درکت میکنم فکر جدایی نباش
    شما اینقدر قدرت داری که زندگیتو بسازی
    من کارشناس نیستم من یه دوست معمولیم که تجربه مشابه داشتم ولی برداشتی که از صحبتای شما و دوستان داشتم این بود که مینویسم. و فکر میکنم نظر پریای عزیز هم همینه

    1- شما همیشهوبی چون و چرا و بدون چشم داشت و از ته دل و با صداقت با همسرت رفتار کردی تو اون شرایط بد باهاش راه اومدی و کمکش کردی که بهش فشار نیاد

    2- اکثرا کوتاه اومدی و از خواسته های مهم زندگیت گذشتی ... علی الخصوص چند بار گذشت از یک مشکل مشابه

    3- همسرت میدونه هیچ وقت منزل رو ترک نمیکنی و قصد جدایی هم نداری

    یعنی یه جورایی دلش قرصه که این بار هم اتفاقی نخواهد افتاد

    الان نازت خریدار داره اگه یه مقدار سرد تر بشی اگه نشون بدی " ازش خیلی ناراحتی و یه تلنگر به همسرت بزنی طوری که احساس کنه شاید از دستت بده "... بارها دیدم وقتی خانوما از خونشون قهر میکنن و به منزل پدری میرن آقایون به خودشون میان و از ترس تغییراتی در رفتارشون ایجاد میشه

    ما بهت نمیگیم قهر کن ولی با توجه به شرایط زندگیت کاری کن که همسرت به خودش بیاد و یه خورده هم بترسه

    خلاصه اینکه منفعل نباش

    مطمئن باش اونم وقتی به قران و سوره توبه اعتقاد داره و اینقدر براش مهم بودی که طلب بخشش کرده همسر و زندگیشو دوست داره و میتونه از نو زندگی رو بسازه

    موفق باشی
    کاملا حرفتو قبول دارم گل یخ جان. ممنون از راهنماییت

  13. 2 کاربر از پست مفید تنهاا تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (پنجشنبه 15 فروردین 92), barani (یکشنبه 18 فروردین 92)

  14. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 تیر 92 [ 12:01]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در حال حاضر بزرگترین مشکل من اینه که احساس می کنم با اینکه همسرم به من محبت می کنه ولی کشش جنسیش به من کمه و همین منو نگران می کنه. صحبت کردن باهاش هم فایده نداره. اینقدر در این باره باهاش حرف زدم که خودم دارم از رابطه جنسی زده میشم.

  15. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    سلام عزيزم ببخشيد نيودم به تايپيكت سر بزنم
    در جواب سوالت مگه قبلا به سمت كس ديگه رفت كم كاري از تو بود كه الان مي ترسي؟ همين كارا رو تو ميكردي ببين چه بلايي سرت مي اورد برا خودت ارزش قائل باش.
    تو به شوهرت خيلي بها ميدي خيلي
    همش تو فكرشي
    يه كم ذهنتو ازش دور كن و به خودت فكر كن.
    مطمئن باش نتيجه خوبي نصيبت ميشه

  16. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    تنهاا (چهارشنبه 28 فروردین 92)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهر
    توسط sayeh_m در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 آبان 91, 11:47
  2. چه طور دوباره اعتماد کنم؟
    توسط a.a در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آبان 91, 14:43
  3. چگونه به همسرتان اعتماد کنید
    توسط eghlima در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 13:58
  4. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.