به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    چرا فقط کاربران عادی و تازه وارد نظر میدن و چرا مدیران سایت و با تجربه ها راهنمایی نمی کنند؟

  2. #12
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب بهتره همون اول بحثاتون مشخص کنید که کاربرای نارنجی و سبز فقط نظر بدن تا ما بحث شما رو شلوغ نکنیم بی خودی

  3. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    rozaneh (سه شنبه 22 اسفند 91)

  4. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ahuman نمایش پست ها
    خوب بهتره همون اول بحثاتون مشخص کنید که کاربرای نارنجی و سبز فقط نظر بدن تا ما بحث شما رو شلوغ نکنیم بی خودی
    من از راهنمایی شما ممنونم اما مشکل من فراتر از روشهایی که شما گفتید در هر صورت متشکرم

  5. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    حالا که از رفتنشون چند روز گذشته و خونم سوت و کور شده به شدت ناراحتم هیچ کاری هم نمی تونم بکنم چون دیگه کلا رفتن و فاصله شون دوره حتی پرونده خواهر خانوممو همون روز مادرش گرفت و رفتن. همسرم باهام حرف نمی زنه کاش اون روز اون قدر عصبانی نمی شدم گاهی وقتا نمی دونم دنبال چیم فقط می دونم توی زندگیم یه چیزی به شدت کم دارم شادی ! شاد نیستم و هیچی شادم نمی کنه هر روز افسرده تر میشم حس میکنم هیچ وقت نتونستم درست و منطقی فکر کنم و کارامو انجام بدم . کاش آدمیزاد هیچ وقت عصبانی نمی شد ...

  6. کاربر روبرو از پست مفید rozaneh تشکرکرده است .

    میشل (پنجشنبه 24 اسفند 91)

  7. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    حتی حوصله خودمم ندارم

  8. #16
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آقای روزانه،
    قدم نورسیده مبارک. انشالله که بتونید پدر خوبی برای فرزندتون باشید.

    پاسخ من بخشی از مشکل شما را در نظر گرفته و پاسخ کاملی نیست.

    مساله کنترل خشم شما، چیزی است که خود به آن واقفید و باید روی آن کار کنید.
    اما،
    مساله دیگری که من در این تاپیک دیدم، دلسوزی یا دخالت بیش از حد شماست و دقیقا همان وسواسی را که پدرتان در زمان کودکی روی شما داشتند، روی خواهزهمسرتان دارید.

    کمک و راهنمایی چیز بدی نیست. اما این که شما خواهرهمسرتان را از مادرش جدا کردید و به منزل خود آوردید تا آنطور که مایلید تربیت کنید، چیز عجیبی است!!
    معمولا دلسوزی ها و دخالتهای بیش از حد به این دلخوریها و کدورت ها ختم می شود. بهتر است حد خود را بدانید و فراتر از آن نروید تا دردسر نشود.

    خدا را شکر که اتفاق بدی نیفتاده. اما اگر کوچکترین اتفاقی برای آن دختر می افتاد، مادر همسرتان که هیچ، پدرش هم مدعی می شد و شما بدهکار. اگر این دختر تصادف می کرد، بیماری خاصی در منزل شما می گرفت، در اثر شیطنت هاش و روابطش با پسرها دچار مشکلی می شد، ... همه و همه شما مسئول بودید ( هم اخلاقی و هم قانونی ) و باید جواب می دادید.

    در مورد فرزند خودتان، از همین حالا با مطالعه و مشاوره سعی کنید راههای درست تربیت کردن را بدانید و در موردش اجرا کنید. وسواسها و سخت گیریهای پدرتان را به شکل دیگری روی فرزندتان پیاده نکنید. پدر شما مهندس و تحصیلکرده بود، اما در تربیت شما اشتباهاتی کرد که شما امروز ناراضی و سرخورده هستید، این اشتباه را برای فرزندتان تکرار نکنید.

    در مورد این که فرزند شما زود به دنیا آمده و دائم بیمارستان بودید و دو ماه هم مهمان ثابت داشتید، کاملا درکتان می کنم و خستگیتان را می فهمم. با توجه به شرایط مالی ( که گفتید از خانواده کمک می گیرید) بهتر بود خانواده همسرتان هم با این همه مشکلات و هزینه بیمارستان و ... کمی منصفانه تر عمل می کردند تا شما این همه خسته و آزرده نشوید که تحملتان تمام شود و همه را برنجانید.

    به بهانه بچه و کمک کردن به خانمتون و ... می تونید با همسرتون آشتی کنید. خیلی سخت نیست. اما در مورد خانواده اش ؟؟
    در ضمن همسرتون هم الان خیلی خسته است. خیلی بیشتر از شما، کم خوابی و شب بیداری و ضعف جسمانی و ..... درکش کنید.

  9. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    barani (سه شنبه 20 فروردین 92), میشل (پنجشنبه 24 اسفند 91)

  10. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام
    با همسرتون صحبت كنيد وازش بخواين كمكتون كنه كه عصبانيتتون رو درمان كنيد

    براي معذرت خواهي از همسرتون اقدام خاصي كردين؟ كسي هست الان به خانمتون كمك كنه؟

    مادر و خواهر همسرتون رو كه ديگه نميتونيد برگردونيد والبته اونها هم تو اين ماجرا بي تقصير نبودن، اما همسرتون كه گناهي نداره، شما يه بار محبتتون فوران كرده و خواستين در حق خانوادش لطف كنيد ، يه بار هم از اون ور بوم افتاديد. اين وسط نقش همسرتون چقدر بوده؟؟؟

    زيادي خودتون رو درگير مسائل خانواده ايشون نكردين؟

    احتمال اينكه همسرتون دچار افسردگي بعد از زايمان بشه زياد هست، باهاش همدلي و صحبت كنيد، حتما هر دوتون به مشاوره مراجعه كنيد. اگه واستون دارو تجويز شد، از دكتر بخواين كه دوز داروهاتون رو كم كنه كه واسه فعاليت هاي روزمره دچار مشكل نشين. لطفا داروهاتون رو بنا بر ميل و تجويز خودتون مصرف نكنيد.

    تاكيد مي كنم كه همسرتون رو دريابيد و گرنه پشيموني تون بيش از اين خواهد بود.

  11. 3 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    barani (سه شنبه 20 فروردین 92), rozaneh (چهارشنبه 23 اسفند 91), میشل (پنجشنبه 24 اسفند 91)

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 شهریور 92 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 22 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    salam.az darohaii k dr moshaver gofte asln estefade nakonid.babone. golgavzabon. bokhorid armesh kamel hm ghoran

  13. کاربر روبرو از پست مفید ساینا م تشکرکرده است .

    rozaneh (چهارشنبه 23 اسفند 91)

  14. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    آقای روزانه،
    قدم نورسیده مبارک. انشالله که بتونید پدر خوبی برای فرزندتون باشید.

    پاسخ من بخشی از مشکل شما را در نظر گرفته و پاسخ کاملی نیست.

    مساله کنترل خشم شما، چیزی است که خود به آن واقفید و باید روی آن کار کنید.
    اما،
    مساله دیگری که من در این تاپیک دیدم، دلسوزی یا دخالت بیش از حد شماست و دقیقا همان وسواسی را که پدرتان در زمان کودکی روی شما داشتند، روی خواهزهمسرتان دارید.

    کمک و راهنمایی چیز بدی نیست. اما این که شما خواهرهمسرتان را از مادرش جدا کردید و به منزل خود آوردید تا آنطور که مایلید تربیت کنید، چیز عجیبی است!!
    معمولا دلسوزی ها و دخالتهای بیش از حد به این دلخوریها و کدورت ها ختم می شود. بهتر است حد خود را بدانید و فراتر از آن نروید تا دردسر نشود.

    خدا را شکر که اتفاق بدی نیفتاده. اما اگر کوچکترین اتفاقی برای آن دختر می افتاد، مادر همسرتان که هیچ، پدرش هم مدعی می شد و شما بدهکار. اگر این دختر تصادف می کرد، بیماری خاصی در منزل شما می گرفت، در اثر شیطنت هاش و روابطش با پسرها دچار مشکلی می شد، ... همه و همه شما مسئول بودید ( هم اخلاقی و هم قانونی ) و باید جواب می دادید.

    در مورد فرزند خودتان، از همین حالا با مطالعه و مشاوره سعی کنید راههای درست تربیت کردن را بدانید و در موردش اجرا کنید. وسواسها و سخت گیریهای پدرتان را به شکل دیگری روی فرزندتان پیاده نکنید. پدر شما مهندس و تحصیلکرده بود، اما در تربیت شما اشتباهاتی کرد که شما امروز ناراضی و سرخورده هستید، این اشتباه را برای فرزندتان تکرار نکنید.

    در مورد این که فرزند شما زود به دنیا آمده و دائم بیمارستان بودید و دو ماه هم مهمان ثابت داشتید، کاملا درکتان می کنم و خستگیتان را می فهمم. با توجه به شرایط مالی ( که گفتید از خانواده کمک می گیرید) بهتر بود خانواده همسرتان هم با این همه مشکلات و هزینه بیمارستان و ... کمی منصفانه تر عمل می کردند تا شما این همه خسته و آزرده نشوید که تحملتان تمام شود و همه را برنجانید.

    به بهانه بچه و کمک کردن به خانمتون و ... می تونید با همسرتون آشتی کنید. خیلی سخت نیست. اما در مورد خانواده اش ؟؟
    در ضمن همسرتون هم الان خیلی خسته است. خیلی بیشتر از شما، کم خوابی و شب بیداری و ضعف جسمانی و ..... درکش کنید.
    سلام
    انگار شما پست های من رو به دقت نخوندید من خواهرزنم رو از مادرش جدا نکردم مادرش درآمد و توان نگهداری ازش رو نداشت و من به اصرار همسرم و مادرزنم قبول کردم . ضمن اینکه من تو هیچ پستی نگفتم مشکل مالی دارم و خداروشکر اوضاع متوسطی دارم و مشکلم بیشتر روحیه تا مادی. شما هم که تازه یک روزه عضو شدید سعی کنید ابتدا مشکل خودتون رو حل کنید بعد به راهنمایی دیگران بپردازید .

  15. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009 نمایش پست ها
    سلام
    با همسرتون صحبت كنيد وازش بخواين كمكتون كنه كه عصبانيتتون رو درمان كنيد

    براي معذرت خواهي از همسرتون اقدام خاصي كردين؟ كسي هست الان به خانمتون كمك كنه؟

    مادر و خواهر همسرتون رو كه ديگه نميتونيد برگردونيد والبته اونها هم تو اين ماجرا بي تقصير نبودن، اما همسرتون كه گناهي نداره، شما يه بار محبتتون فوران كرده و خواستين در حق خانوادش لطف كنيد ، يه بار هم از اون ور بوم افتاديد. اين وسط نقش همسرتون چقدر بوده؟؟؟

    زيادي خودتون رو درگير مسائل خانواده ايشون نكردين؟

    احتمال اينكه همسرتون دچار افسردگي بعد از زايمان بشه زياد هست، باهاش همدلي و صحبت كنيد، حتما هر دوتون به مشاوره مراجعه كنيد. اگه واستون دارو تجويز شد، از دكتر بخواين كه دوز داروهاتون رو كم كنه كه واسه فعاليت هاي روزمره دچار مشكل نشين. لطفا داروهاتون رو بنا بر ميل و تجويز خودتون مصرف نكنيد.

    تاكيد مي كنم كه همسرتون رو دريابيد و گرنه پشيموني تون بيش از اين خواهد بود.
    با سلام و تشکر
    بله از همسرم عذر خواهی کردم اما منو نبخشیده حتی امروز بردمش و براش خرید عید کردم بازم گفت فکر نکنی بخشیدمت کسی برای کمک به همسرم نیست فقط خودمم که اونم عصرها خسته از سر کار میرم خونه و خوب نای کمک کردن ندارم فعلا تنها امیدم همسرمه . گرچه شاید زمان ببره تا منو ببخشه . امروز هم که بردمش خرید . یه یارویی زد به ماشین ما . البته قبول داشت مقصر بود اما من چون تصمیم گرفته بودم عصبانی نشم و مردم دور و بر هم گفتند چیز مهمی نیست بخشیدم اما همسرم وقتی می آمدیم گفت اشتباه کردی شاید باز از اون ور بوم افتادم . چون ماشینم حداقل 100 تومن خرج داره ولی نمی دونم چرا اون لحظه بیخیالش شدم. داشتیم بچه مونو از چشم پزشکی برمیگردوندیم .

  16. 3 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 23 اسفند 91), میشل (پنجشنبه 24 اسفند 91), صبا_2009 (چهارشنبه 23 اسفند 91)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سردی نسبت به همدیگر و دعواهای گاه و بیگاه (آقای sci منو یادتون میاد؟؟)
    توسط رایحه عشق در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 خرداد 97, 04:15
  2. همه فامیل و خانواده شوهرم ااز ما توقعات بی جا دارند و دخالت میکنند و شوهرم هیچ کار جز دعوا با من نمیکند.
    توسط sidni در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 خرداد 93, 23:48
  3. دعوا با خواهر شوهر به خاطر دخالت و توهین های بیش از حد اون به من
    توسط maria_smile در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 خرداد 92, 20:36
  4. نامزدم و خواهرش دعواشون شد، اما خواهرش بی دلیل به من توهین کرد،حس بدی دارم ، چه کنم؟
    توسط sara1367 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: جمعه 17 آذر 91, 23:40
  5. دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من
    توسط mehrdad399 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 شهریور 91, 00:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.