به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    به همراه خانوم پیش مشاور ازدواج برین و نظر مشاور و برای ما بنویسید.

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منظورتون از خانوم دختر مورد نظرم هست؟
    مادرم بیشتر به مشاور نیاز داره
    ما فعلا میخوایم بریم آشنا بشن خانواده ها
    ولی مادرم فقطو فقط میگه زوده
    چندین ساعتو روز باهاش منطقی صحبت کردم
    ولی هیچ نتیجه ای نداشت

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایهاالناس تو این انجمن کسی پیدا نمیشه یه پاسخ عملی به من بده :rolleyes::confused::o

  4. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام
    امروز صبح اين تاپيك رو باز كردين و خودتون بيشتر از ساير اعضا پست گذاشتين
    اگر در ارتباط با مادرتون هم اينقدر عجولانه برخورد ميكنيد خب مسلمه كه نتيجه اي بهتر از جواب منفي ايشون نمي گيريد
    كمي خويشتن دار و صبور باشيد و سعي كنيد با دليل و منطق و بدور از شتاب با مادرتون صحبت كنيد و دل ايشون رو بدست بياريد، مسلما علت مخالفتشون رو درك خواهيد كرد بعد سعي در رفع مساله ايجاد شده داشته باشيد

  5. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام . امیدوارم دوستان به اصل مسئله بپردازن و به اینکه دیر یا زود این دوست عزیز خانواده رو در جریان گذاشته خیلی پیله نکنن. خب به نظر من که راه رو درست رفتین. آشنا شدین و رابطه عاقلانه پیش رفته و دیدین که به درد هم می خورین و بعد احساس دوست داشتن شکل گرفته و خانواده رو در جریان گذاشتین. من هیچ مشکلی ندیدم آقا سینا. انشالا که مشکلتون حل بشه
    اما در مورد راضی کردن خانواده
    اول این که یه سوال
    اصلیت شما چیه ؟
    البته ببخشید که این سوال رو می پرسم . چون بیشتر خانواده های ترک روی این موضوع که خود پسر انتخاب کنه حساس هستن . به نظر من که با مادرتون صحبت کنید بهتره . ممکنه با خواهراتون صحبت کنید به نتیجه نرسه
    راستش این موضوع در مورد برادر خود منم پیش اومد. اونم دختری رو انتخاب کرد و خانواده به خواستگاریش رفتن . اما چون یه مقدار سطح اقتصادیشون پایین تر از ما بود ، به شدت مخالفت کردن . برادرمم هم شروع کرد و از طریق مادرم وارد شد. با اون صحبت کرد. اطمینان داد دختر خوبیه . اطمینان داد مادرم رو تنها نمی ذاره . با بقیه ای هم که دخالت می کردن برخورد می کرد. خلاصه یه مدت دعوا بود و اونم در نهایت گفت اگه اجازه ندین باهاش ازدواج کنم هم از این خونه میرم و هم هرگز ازدواج نمی کنم. استرس ها رو هم به دختره نتقل نکرد که اون پشیمون نشه . البته من موافق ازدواجشون بودم و منم کمکش کردم . الان هم دارن به خوبی و خوشی با هم زندگی می کنن و خانواده هم دختر رو دوس دارن. یعنی اون قدری مهارت اجتماعیش بالا بود که سریع جایگاهشو پیدا کرد و به اصطلاح تو دل همه جا گرفت .
    به نظر منم قاطع باشید . سن کمی ندارید. از مادرتون شروع کنید. با اون به هیچ وجه تندی نکنید. اما جدی بگید اگه اجازه ندن از خونه میرید. با خواهرا هم همینطور. دل کسی رو نشکنید. اما صبور باشید و مقاوم . قاطعانه برخورد کنید. ممکنه زمان ببره راضی کردنشون . اما همه تلاشتون رو بکنید. زیاد نگران نباشید. این ماجراها زیاد پیش میاد تو ازدواج. امیدوارم موفق بشید.

  6. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (پنجشنبه 17 اسفند 91), sina123 (چهارشنبه 16 اسفند 91)

  7. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شماها چرا اینجوری هستید
    اصلا حرفمو درست نخوندین
    دلیل عجلمو گفتم
    من نمیتونم زیاد بیام نت
    یه امروزو بیکارم وخواستم جوابی بگیرم
    من الان دوماهه در هر فرصت مناسبی بامادرم صحبت کردم
    حاضر نیست به هیچ عنوان دختر مورد نظر منو ببینه
    وخواهرمم که ....
    خودم میدونم باید با صبر صحبت کنم همین کارم بارها کردم
    حالا میخوام بدونم روش دیگه ای هم هست که بشه راضیشون کرد
    که بریم باخانوادش اشنا بشیم

  8. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط asemani نمایش پست ها
    سلام . امیدوارم دوستان به اصل مسئله بپردازن و به اینکه دیر یا زود این دوست عزیز خانواده رو در جریان گذاشته خیلی پیله نکنن. خب به نظر من که راه رو درست رفتین. آشنا شدین و رابطه عاقلانه پیش رفته و دیدین که به درد هم می خورین و بعد احساس دوست داشتن شکل گرفته و خانواده رو در جریان گذاشتین. من هیچ مشکلی ندیدم آقا سینا. انشالا که مشکلتون حل بشه
    اما در مورد راضی کردن خانواده
    اول این که یه سوال
    اصلیت شما چیه ؟
    البته ببخشید که این سوال رو می پرسم . چون بیشتر خانواده های ترک روی این موضوع که خود پسر انتخاب کنه حساس هستن . به نظر من که با مادرتون صحبت کنید بهتره . ممکنه با خواهراتون صحبت کنید به نتیجه نرسه
    راستش این موضوع در مورد برادر خود منم پیش اومد. اونم دختری رو انتخاب کرد و خانواده به خواستگاریش رفتن . اما چون یه مقدار سطح اقتصادیشون پایین تر از ما بود ، به شدت مخالفت کردن . برادرمم هم شروع کرد و از طریق مادرم وارد شد. با اون صحبت کرد. اطمینان داد دختر خوبیه . اطمینان داد مادرم رو تنها نمی ذاره . با بقیه ای هم که دخالت می کردن برخورد می کرد. خلاصه یه مدت دعوا بود و اونم در نهایت گفت اگه اجازه ندین باهاش ازدواج کنم هم از این خونه میرم و هم هرگز ازدواج نمی کنم. استرس ها رو هم به دختره نتقل نکرد که اون پشیمون نشه . البته من موافق ازدواجشون بودم و منم کمکش کردم . الان هم دارن به خوبی و خوشی با هم زندگی می کنن و خانواده هم دختر رو دوس دارن. یعنی اون قدری مهارت اجتماعیش بالا بود که سریع جایگاهشو پیدا کرد و به اصطلاح تو دل همه جا گرفت .
    به نظر منم قاطع باشید . سن کمی ندارید. از مادرتون شروع کنید. با اون به هیچ وجه تندی نکنید. اما جدی بگید اگه اجازه ندن از خونه میرید. با خواهرا هم همینطور. دل کسی رو نشکنید. اما صبور باشید و مقاوم . قاطعانه برخورد کنید. ممکنه زمان ببره راضی کردنشون . اما همه تلاشتون رو بکنید. زیاد نگران نباشید. این ماجراها زیاد پیش میاد تو ازدواج. امیدوارم موفق بشید.
    ممنونم دوست عزیز
    مخالف اصلی مادرمه
    یک ماه رفتمو اومدمو صحبت کردم
    حتی چند روز قهر کردم
    همینم گفتم که خواهم رفت
    تااینکه گفتم از خواهرم کمک بگیرم
    ایشونم بااینکه تو تحقیق متوجه خوبی ایشونو خانوادش شدن
    گیر دادن به کلاسو پول .. اما واقعا هم سطحیم !!!
    همه جوره صحبت کردم بازم خواهم کرد
    اگر فقط یک بار دخترو ببین میفهمن اشتباه کردن
    خانومیو متانت ازش میباره
    هر چند من شناختمش ولی از قیافه شم پیداست
    بازمم ممنون بابت نظرت

  9. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط asemani نمایش پست ها
    سلام . امیدوارم دوستان به اصل مسئله بپردازن و به اینکه دیر یا زود این دوست عزیز خانواده رو در جریان گذاشته خیلی پیله نکنن. ...
    خانم عزیز دیگرانو گمراه نکن.مسئله اصلی مراجع همین دیر گفتنه.ایشون تصمیمشو گرفته

    حالا از خانوادش می خواد برن خاستگاری،ینی خانواده فقط نقشش در همین حده؟

    درضمن اشتباهات برادرتو به عنوان راهکار قرار نده.


  10. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دعوا که نداریم دوستان هر کسی نظر خودش رو میگه
    بعدم من که نگفتم بریم خواستگاری رسمی
    من اول فقط گفتم تصمیم گرفتم ازدواج کنم همونجامادرم مخالفت کرد
    دلیلشم میدونم که ترس از تنهاشدنه
    بعد گفتم از دختری خوشم اومده
    بریم وببینیمش
    اما اصلا انگار نه انگار
    اخه هر مادری باشه لااقل یک کلمه میپرسه طرف کی هست؟؟
    مادر من خودشو زده به بی خیالی
    فقط دنبال بهانه هستن تا از سر من بندازن

  11. کاربر روبرو از پست مفید sina123 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 16 اسفند 91)

  12. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    حدستون درسته مادر شما می ترسه که شما رو از دست بده مخصوصا که پدر ندارید و تک پسرید
    تنها کاری که شما می کنید اینهکه به مادرتون اطمینان خاطر بدید
    رو در بایسی هم نکنید با مادرتون موضوع رو بهش بگید
    بگید که می دونید که نگرانیشون از چیه و همه این حرف ها بهونه است
    بگید که می دونی واسش مادیات مهم نیست. قول بدید که هر دو تن همیشه باهاشید مثلا خونتون رو نزدیک خونه اون می گیرید
    اتفاقا به جای قهر به نظر من زبون بریزید
    خواهرتون هم وارد ماجرا نکنید.
    شما 31 سالتونه . به مادرتون بگید الان ازدواج نکید پس کی سر 40 سالگی
    زبون بریزید بگید که دوست دارید ازدواج کنید تا اون از تنهایی در بیاد با نوه هاش و ....
    یکم زبون بریز

  13. 3 کاربر از پست مفید sare jo0on تشکرکرده اند .

    sina123 (چهارشنبه 16 اسفند 91), فرهنگ 27 (چهارشنبه 16 اسفند 91), روژان20 (پنجشنبه 17 اسفند 91)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه طور زندگی را عاشقانه کنم وعاشقانه نگه دارم ؟
    توسط سرگشته دوست در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 26 مهر 93, 14:11
  2. چکار کنم که مومن وعاقل باشم؟
    توسط earth در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 بهمن 92, 00:26
  3. فهرست موضوعات راهنمائیهای تخصصی مدیر همدردی
    توسط فرشته مهربان در انجمن بهترین های تالار همدردی از دیدگاه اعضاء
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 21 خرداد 92, 01:28
  4. خانواده ي شوهرم به وعده هاشون عمل نكردن ،چه كار كنم؟
    توسط عسلي در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 دی 91, 12:11
  5. انجام ندادن وعده ها و اخلاق بد نامزدم
    توسط تسلیم خدا در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 اسفند 90, 03:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.