pani66 عزیز
به تالار همدردی خوش آمدید
دوستان راهنماییهای خوبی دادند بخصوص استفاده از تکنیک توقف فکر و ایجاد اشتغال برای خود طوری که مدتی وقتت بسیار پر باشه و شبا خسته خسته بخوابی و همچنین قطع هرگونه ارتباط و مواجهه ای با ایشان و خانواده اش و نیز زدودن هرگونه بستر یاد ایشون یعنی پیامک ، یادگاری و .... را از بین ببر .
اما دو نکته مهمتر که میخواستم بگم :
اول >>> تحسین شما برای اینکه به اشتباه خود پی برده و خود را بیرون کشیدی و حتی کمک کردی که زندگی آنها سامان بگیرد . این بسیار ارزشمند است و از این بابت احساس سربلندی داشته باش و با همین حس و غرور ناشی از آن به راحتی می توانی احساساتت نسبت به اون آقا را کنترل و خاموش کنی .
دوم >>>اینکه طبع ماجراجو و بی باک شما ممکن است در زندگی در زمینه های دیگر نیز برای شما مسئله ساز شود . فرض می گیریم که شما ازدواج کرده ای و تماسی با شما حاصل می شود و ادعا می کند که از همسر شما اطلاعاتی دارد که بسیار مهم است و می خواهد شما بدانی .... مطمئنم با این روحیه ماجراجویی و بی باکی حرفهای آن فرد را دنبال کرده و حتی قرار ملاقات برای گرفتن اطالعات را می پذیری بی آنکه درصدی احتمال حتی خطر جانی بدهی ( بی باکی ) . بنا براین ممکنه شما در این زمینه که تجربه کسب کردی دیگه این موضوع را تکرار نکنی اما در موارد و مسائل دیگر این بی باکی و ماجرا جویی کار دستت میده لذا بهتره به کمک یک مشاور روی این موضوع کار کنی و بر خودت مسلط شوی و کنجکاوی های ماجرا جویانه را بی اهمیت شوی و کمی ترس را در وجود خودت پرورش دهی ( که بی باکی را مهار کنی )
موفق باشی
.
علاقه مندی ها (Bookmarks)