ولی من نمی تونم بهش فکر نکنم,خیلی بهش علاقه دارم...
راستش اگه اون من رو نخواد اعتماد به نفسم و از دست میدم!!!!! حس بدی دارم, برای خودم تنبیه در نظر گرفتم!!!! یا شاید بهتر بگم شکنجه!!!
تشکرشده 26 در 19 پست
ولی من نمی تونم بهش فکر نکنم,خیلی بهش علاقه دارم...
راستش اگه اون من رو نخواد اعتماد به نفسم و از دست میدم!!!!! حس بدی دارم, برای خودم تنبیه در نظر گرفتم!!!! یا شاید بهتر بگم شکنجه!!!
تشکرشده 2 در 2 پست
این بچگی نیست. درکش میکنم. اصلا این حرفت درست نیست شب شکن... کسی که میخواد برا بقیه مشاوره ارائه بده نباید با تحقیر باشه عزیز. ببین من خودم هم کسی رو خیلی دوس دارم ولی نهایت سعی خودم رو میکنم که بهش فکر نکنم. وقتی در فواصل زمانی کوتاه ملاقاتش میکنم این کار سختتر میشه. ن_سلطانی سعی کن احساساتت رو کنترل کنی. ببین اگه میتونی یکم ازش فاصله بگیر. میدونی که از دل برود هر آنکه از دیده برفت. مواظب اشتباهی که من انجام دادم رو انجام ندی. ن_سلطانی خودت تو تاپیکم خوندی و میدونی چی میگم، که هیچکسی هم باهام همدردی یا مشاوره یا... نکرد. ببین چقدر تو رو دوس دارن که نظر میدن
تشکرشده 25 در 10 پست
عزیزم حست رو بهتر از خودت درک میکنم چون خودمم گرفتارش بودم عجله نکن و اجازه سواستفاده بهش نده.چقدر صبرت کنمه خانومی.من تقریبا 5 سال این حس یکطرفه رو داشتم
تشکرشده 5,967 در 1,568 پست
عزیزم من پاسخ دوستان رو نخوندم و فقط پستهای خودت رو خوندم. پس اگر پستم تکراریه ببخشید.
اول اینکه برای یک دختر 22 ساله که پر از احساسه شاید مسائل تعبیری غیر از اونچه برای یک مرد 38 ساله دارند داشته باشند.
عشقی که با یک نگاه بیاد احتمال اینکه با یک نگاه هم بره زیاده.
اینکه شما به ایشون هدیه دادی و ایشون از اون به بعد دست شما رو نوازش کردند و یا لبخند عمیق زدند و تا حالا هم خواستگاری نکردند اصلا نشونه خوبی نیست. لازم نیست حتما به شما پیشنهاد سوء استفاده بده. شما منظورت از هدیه این بوده که من هستم اگر بخواهی منو به عنوان زنت داشته باشی. اما این اقا تعبیرش از هدیه شما این بوده که من هستم هر وقت خواستی لذتی ببری. این آقای دکتر همین الانشم داره سوء استفادشو با امکانات موجود می کنه (دست زدن و نوازش کردنو ..). دیگه می خواستی چطوری ازت سوء استفاده بشه. ببخشید تند نوشتم. اما گفتم که متوجهت کنم کجای کار هستی.
من اگر جای شما بودم دکترم رو هر چه سریعتر عوض می کردم.
deljoo_deltang (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 24 در 11 پست
عزیزم به نظرم باید به خودت فرضت بدی و عجله نکنی چون ممکنه این حس عوض بشه.
به نظر من این اقا کاملا داره سواستفاده میکنه.چه معنی میده دست شما رو بگیره و نوازش کنه.
اجازه این کار رو بهش نده.و یک چیز دیگه به نظرت این فاصله سنی معقوله؟
دختر دریا (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 35,998 در 7,404 پست
وقتی ایشون بدون هیچ شناختی با یک هدیه رفتارش با شما تغییر می کنه یعنی خواستن برای ازدواج در کار نیست ، برای ایشون بهتر همینه که شما گام به گام بیشتر نزدیک بشی و رفته رفته بخواهی دوست بشی و .... ایشون چیزی نمیگه چون کاملاً متوجه شده شما چقدر خام و ناپخته و احساسی هستی و میدونه صبر کنه خودت جلوتر هم میری و التماسشم می کنی و به دست و پاش میافتی و او هم سوء استفاده های جدیش شروع میشه .
گفتی خیلی با حیا هست و از متانت رفتارش که شما را علاقمند کرده گفتی اما این نوازش کردنها و حریم شکستن ها با اون شناخت شما منافات پیدا کرده این یعنی شما کاملاً احساسی و تحت تدثیر غزائز و هورمونها احساس پیدا کرده ای و درست نیست و ادامه بدهی مورد سوء استفاده قرار خواهی گرفت و از شما مطمئن تر به خود هم در این دامهاافتاده و باورشون نمیشده روزی چنین شوند بنا براین به خودت مطمئن نباش .
شما باید مراجعاتت بااین پزشک را قطع کنی و از این وادی بیرون آیی چون این ره که میروی به ترکستان ختم است .
خودت را برای ایشون استثناء نبین ایشون هرکس دیگر به جای شما هم چنین چراغ سبزی بهش نشون میداد همین روی خوش را نشان میداد .
همچنن این را بدان که کوچکترین چراغ سبزی از سوی یک دختر به هر مردی در ذهن اون مرد تمایلات جنسی اون دختر را برجسته می کند یعنی مرد تصور می کند این دختر نسبت بهش کشش جنسی دارد چون خود چنینند پس چنین برداشت می کنند ، نوازش های ایشون از اینکه به شخصیت شما علاقمنده نیست بلکه برعکس کاملاً از روی کشش جنسی هست یعنی شما تنها یک وسیله هستی مثل هر زن دیگری که می تواند ازش لذت ببرد .
آیا ارزش شما در این حد است ؟
اگر خود را با ارزش می دانی احساساتت را کنترل کن .
.
فرشته مهربان (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 3 در 2 پست
سلام خانم سلطاني
نميدونم چرا مطلب شما رو كه خوندم ناخدا گاه به ياد يكي از دوستانم افتادم
من عضو اين سايت نبودم و فقط به خاطر شما عضو شدم
يكي از دوستان من دقيقا مشكلي مثل شما داشت عاشق دكترش شده بود و از دكترش هم توقع داشت كه عاشقش باشه و بهش ابراز علاقه كنه .
من بارها بهش گوشزد كردم كه از فكر و خيال بيا بيرون اون فقط دكتر شما هست
ولي او همچنان علاقه منده.
ببخشيد خيلي رك ميگم اين كار شما احمقانه هست
رويايي هست
دور از واقعيته .
از فكر و خيال بياين بيرون
زندگي اون جوري كه ما در فكر و تصور و رويامونه نيست
زندگي بايد عاقلانه باشه
نه اينكه رويا بافي و فكر و خيال
دكتر شما اگر شما رو ميخواست بدون گفتن شما خودش بهتون ابراز علاقه ميكرد
اقايون بايد التماس كنند كه خانوما بهشون جواب مثبت يا منفي بدن.
به نظرم خيلي منتظرش نباشين
خودتون هم تنبيه نكنيد
به فكر پيشرفت و موفقيت باشيد
همه چيز در گرو ازدواج نيست
زندگي فكر كردن به اينده ي عاقلانه هست
اگر بيست و دوسالتونه هنوز خيلي جا دارين واسه ازدواج
اين رو از طرف يه خواهر بزرگتر داشته باش
احساسي خواهر من نباش
فكر و منطق داشته باش
ببين عقلت چي ميگه
نه نشانه هاي ديگه
اميدوارم كه ناراحتتون نكرده باشم
فقط ميخواستم بگم اگر اين علاقتون منجر به ازدواج شد كه پيشاپيش تبريك ولي اگر جواب نگرفتي ولش كن برو پي زندگيتو هدفهات.
به دوستم هم همين رو گفتم او هم منتظر جواب اقاي دكتر هست ولي تاكنون جواب نگرفته.
سهيلا (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 98 در 58 پست
سلام دوست عزیزم من کسی هستم که رابطم با شوهرمو خودم شروع کردم البته کشته مردش نبودم و اول از روی یه شوخی شروع شد ولی بعدها دوستش داشتم وبهش وابسته شدم تا قبل ازدواج خیلی ازم سواستفاده کرد منظورم رابطه جنسی نیست بلکه هرروز میرفت خواستگاری یکی و یا با کس دیگه دوست میشد و منم تو دستش نگه داشته بود بیش از یک سال این رفتار ها رو باهام تکرار کرد و بعد که اومد خواستگاریم با اینکه زیاد علاقه ای ازم نمونده بود ولی حرفها و وعده هاش خامم کرد بعد عقد و ازدواج رو هم میتونی تو تاپیکام بخونی.الان هم در شرف طلاقیم البته من بیشتر دوست دارم همه چی تموم بشه و..........
etemade shekaste (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 3 در 2 پست
دوست دارم كه همين الان يه پارچ اب سرد بريزم روي سرتون كه از خواب بيدار شين يه كم واقعيتها رو ببينين.
شما در خواب و رويا هستين
دوباره ميگم اگر اون شما رو ميخواست خودش پيشقدم ميشد
واقعا دلم ميسوزه
چون مورد مشابه شما رو ديدم
دلم براي دوستم هم خيلي ميسوزه و نگرانشم
خيلي عادي و معمولي باشيد و لياقت خودتون رو بيشتر از اون ببينيد
خودتون رو تنبيه نكنيد
سهيلا (جمعه 22 دی 91)
تشکرشده 26 در 19 پست
همه فقط به نوازش دست توجه کردن??!!! من نمیخوام بگم شما استباه میگید و من درست میگم! اما چرا ماها اینطوری شدیم!!! داریم به کجا میریم ما ادما چشمامون سیاه می بینه یا قلبامون سیاه شده ?! یا انقدر بدی و سیاهی دیدیم که اینطور شدیم?! تو تاپیک رو که میخونی ناامید میشی! از بین این همه نوشته حتی یکی, فقط یکی هم مثبت نبوده! حتی یک نفر نخواسته مثبت حرف بزنه! اگه همه اینطور باشن که شما میگید, پس. جهنم جا کم میاره! من همه چیزو. پنجاه ,پنجاه میبینم نه مثبت نه منفی ! تا قبل عید که خودش گفت برم,میرم و چیزی نمیگم! اگر اون چیزی نگفت و یا اون چیزایی که سمذ گفتیدرو گفت نه بخاطر عشق اون,بخاطر ساده دلی و اشتباهم لایق تنبیه شدنم,و چون همه ادما انقدرکه سما گفتین زشتن ,تا اخر عمر ممثل یه راهب زندگی میکنم تا شریک یه ادم کثیف نشم!!!!!!!!!!!!
ه
همه فقط به نوازش دست توجه کردن??!!! من نمیخوام بگم شما استباه میگید و من درست میگم! اما چرا ماها اینطوری شدیم!!! داریم به کجا میریم ما ادما چشمامون سیاه می بینه یا قلبامون سیاه شده ?! یا انقدر بدی و سیاهی دیدیم که اینطور شدیم?! تو تاپیک رو که میخونی ناامید میشی! از بین این همه نوشته حتی یکی, فقط یکی هم مثبت نبوده! حتی یک نفر نخواسته مثبت حرف بزنه! اگه همه اینطور باشن که شما میگید, پس. جهنم جا کم میاره! من همه چیزو. پنجاه ,پنجاه میبینم نه مثبت نه منفی ! تا قبل عید که خودش گفت برم,میرم و چیزی نمیگم! اگر اون چیزی نگفت و یا اون چیزایی که سمذ گفتیدرو گفت نه بخاطر عشق اون,بخاطر ساده دلی و اشتباهم لایق تنبیه شدنم,و چون همه ادما انقدرکه سما گفتین زشتن ,تا اخر عمر ممثل یه راهب زندگی میکنم تا شریک یه ادم کثیف نشم!!!!!!!!!!!!
ه
همه فقط به نوازش دست توجه کردن??!!! من نمیخوام بگم شما استباه میگید و من درست میگم! اما چرا ماها اینطوری شدیم!!! داریم به کجا میریم ما ادما چشمامون سیاه می بینه یا قلبامون سیاه شده ?! یا انقدر بدی و سیاهی دیدیم که اینطور شدیم?! تو تاپیک رو که میخونی ناامید میشی! از بین این همه نوشته حتی یکی, فقط یکی هم مثبت نبوده! حتی یک نفر نخواسته مثبت حرف بزنه! اگه همه اینطور باشن که شما میگید, پس. جهنم جا کم میاره! من همه چیزو. پنجاه ,پنجاه میبینم نه مثبت نه منفی ! تا قبل عید که خودش گفت برم,میرم و چیزی نمیگم! اگر اون چیزی نگفت و یا اون چیزایی که سمذ گفتیدرو گفت نه بخاطر عشق اون,بخاطر ساده دلی و اشتباهم لایق تنبیه شدنم,و چون همه ادما انقدرکه سما گفتین زشتن ,تا اخر عمر ممثل یه راهب زندگی میکنم تا شریک یه ادم کثیف نشم!!!!!!!!!!!!
ه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)