به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    252
    امتیاز
    1,377
    سطح
    20
    Points: 1,377, Level: 20
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,356

    تشکرشده 1,286 در 287 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali.amamverdi
    چرا شما سعی نمیکنید این زندگی نپاشه همه میخوان بپاشونن این زندگی را شاید دوستش د اره که میاد پشت خوابگاه ببین اگه میتونی ببینش وبا اون صحبت کن
    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟
    دوست عزیز ، بهتره تاپیک قبلی ایشون رو بخونی

  2. 3 کاربر از پست مفید Royaye Sedaghat تشکرکرده اند .

    Royaye Sedaghat (جمعه 08 دی 91)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    252
    امتیاز
    1,377
    سطح
    20
    Points: 1,377, Level: 20
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,356

    تشکرشده 1,286 در 287 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    چه شدي پس مينا خانوم؟
    خوبي؟

  4. 2 کاربر از پست مفید Royaye Sedaghat تشکرکرده اند .

    Royaye Sedaghat (شنبه 09 دی 91)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 01:01]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    317
    سطح
    6
    Points: 317, Level: 6
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    سلام داغونم...داغون ترازاونکه فکرشوهم بکنید...امروزخودزنی کردم..دستمو سوزوندم....حالم بده..دست ودلم به درس نمدونم جکار کنم

  6. #14
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 93 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    365
    امتیاز
    2,710
    سطح
    31
    Points: 2,710, Level: 31
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,715

    تشکرشده 2,343 در 504 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina_bushehr
    سلام داغونم...داغون ترازاونکه فکرشوهم بکنید...امروزخودزنی کردم..دستمو سوزوندم....حالم بده..دست ودلم به درس نمدونم جکار کنم
    خدا بهت صبر بده تا بتونی تحمل کنی این دوره رو
    می دونم خیلیییییییی سخته اما تو می تونی مثل خیلی از بچه های این سایت
    مطمئن هستم از این امتحان سر بلند میای بیرون
    فقط صبر داشته باش
    اگه گریه آرومت می کنه گریه کن حسابی گریه کن تا آروم شی اما بر نگرد به رابطه قبلی
    موفق و سربلند باشی

  7. 2 کاربر از پست مفید صاعد تشکرکرده اند .

    صاعد (دوشنبه 11 دی 91)

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    252
    امتیاز
    1,377
    سطح
    20
    Points: 1,377, Level: 20
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,356

    تشکرشده 1,286 در 287 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    سلام مینا جان
    میدونم داغونی و طبیعیه
    اما خودزنی ممنوع! باید به خودت کمک کنی
    بگو ببینم این روزها چه میکنی؟
    برنامه ت چیه؟
    نکنه مدام یه جا میشینی و بهش فکر میکنی که نتیجه اش شده خودزنی؟
    پست قبلیم که صحبت های آقای sci رو نوشته بودم خوندی؟
    هنوز بهت زنگ میزنه؟
    کمی توضیح بده تا دوستان راهنماییت کنن
    به قول دوستی تو کاری رو انجام دادی که هر کسی جرئتشو نداره
    پس تا تهش ادامه بده و بدون که موفق میشی
    این چند روز که نبودی خیلی تو فکرت بودم

  9. کاربر روبرو از پست مفید Royaye Sedaghat تشکرکرده است .

    Royaye Sedaghat (دوشنبه 11 دی 91)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    باور کن که فراموش کردن یک عشق بی سرانجام می تونه خیلی راحت باشه.
    جریان زیر یک مثال واقعی برای جمله بالا است:
    "یکی از دوستان صمیمی من 6 سال عاشق پسری بود. از اون 6 سال فقط یک سالش رو کمابیش با هم بودند و پسره یهو غیبش زد و دوستم 5 سال برای آدمی که اصلا معلوم نبود کجاست هر شب اشک می ریخت. تو اون 5 سال تمام خواستگارا و پیشنهادهای دوستی رو رد می کرد.
    انقدر اون پسر رو دوست داشت که رشته مورد علاقه اون پسر رو (که خودش نتوانسته بود قبول شه) تو بهترین دانشگاه کشور قبول شد. چون اون پسر به گیتار زدن علاقه داشت رفت و به طور حرفه ای گیتار زدن و یاد گرفت و خلاصه همه زندگیش رو خواسته های پسری بنا شده بود که اصلا معلوم نبود کجاست.
    بعد از 5 سال این دختر یک خواستگار پیدا کرد که همکلاسی اش بود و انقدر عاشق دوستم شده بود که همه عالم و آدم فهمیده بودند. دوست من هم چون می خواست این پسر رو از سر باز کنه بهش جریان عشق گمشده اش و گفت.
    پسره به خاطر عشقی که به دوستم داشت تصمیم می گیره تا عشق دوستم و پیدا کنه و به قول معروف دستشون و تو دست هم بگذاره
    و این کار و هم می کنه( از طریق آشنایی که تو مخابرات داشته)
    خلاصه پسره که جریان و می فهمه و همینطور شرایط دوستم و می بینه که حالا دانشجوی بهترین دانشگاه تو یکی از بهترین رشته ها (که آرزوی پسره بوده) است و شرایط دیگه اش هم خیلی خوب است با دوستم قرار می گذاره.
    اونا یکی دوبار با هم قرار می گذارند. اون موقع دوستم رو ابرها بود از خوشحالی
    بعد یکی دوتا قرار پسره به دوستم پیشنهاد سکس می ده
    دوستم آدم مذهبی نبود. اما این پیشنهاد پسر انقدر برایش گرون تموم شد که تصمیم گرفت رابطه اش و قطع کنه
    می دونی کسی که 6 سال شب و روزش رو با عشق به یک نفر گذرونده بود، چطوری عشقش رو فراموش کرد؟
    یک روز با خودش تصمیم گرفت که همه چیز رو یکباره تموم کنه:
    همه خاطرات و یادگاری ها رو برد بیرون و یه جای پرت ریخت دور
    موبایلش و خاموش کرد
    بعد چند تا فیلم ویدیویی گرفت و با کلی هله هوله رفت خونه
    چند روز پشت سر هم فقط فیلم دید و هله هوله خورد و نگذاشت فکرش سمت عشق و عاشقی بره
    یک هفته بعد با دوستایش(ما) به اردوی دانشجویی رفتند و بعد هم امتحانات شروع شد و تحویل پروژه ها و ...
    بعد از 2 ماه دوستم با پسر دیگه ای آشنا شد. اون پسر الان شوهرشه و با هم خیلی خوشبختند
    ببخشید اگه طولانی شد. ولی این جریان واقعی رو برایت تعریف کردم تا بدونی همه چیز به یک تصمیم قاطع بستگی داره

  11. 5 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (پنجشنبه 14 دی 91)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 01:01]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    317
    سطح
    6
    Points: 317, Level: 6
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    سلام روزا همش تو خابگاهم به درودیوار نگاه میکنم هیچکی تو اتاق نیست همه رفتن خونه ولی من نمیتونم برم چون دق میکنم....هنوزبهم زنگ میزنه...یکی دوبار جواب دادم گفتم که بهم زنگ نزن....گفت بخاطر تو شباخونم نمیرم و همش خونه خودمونم و با لباسام شباشو صبح میکنه...سرکارهم نمیره..همه چی واسش پوچ شده.....خانمش هم بهم زنگ زده و کلی حرف بارم کرد که باعث شدی شوهرم دیگه خونه نیاد .....

  13. 2 کاربر از پست مفید mina_bushehr تشکرکرده اند .

    afrudit (دوشنبه 11 دی 91)

  14. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    252
    امتیاز
    1,377
    سطح
    20
    Points: 1,377, Level: 20
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,356

    تشکرشده 1,286 در 287 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    سلام عزیزم
    لطفا یا گوشیتو خاموش کن یا به هیچ عنوان جواب نده
    ببین مینا جان "به هیچ عنوان"
    اصلا هم انقدر خودتو توی خوابگاه حبس نکن
    زندگی روزمره تو ترک نکن
    حتما برو و قدم هم بزن
    آروم میشی
    این روزا باید حسابی مراقب خودت باشی
    به آینده روشنی که اگه مقاومت کنی در انتظارته فکر کن
    باز هم ادامه بده
    باور کن این درد همیشگی نیست و به مرور زمان کمتر میشه و خوب خوب میشی
    لطفا لطفا لطفا اون رابطه رو با تمام وجود تموم شده بدون
    اصلا دلت براش نسوزه
    اون هم یه مدت سختشه و بعد خوب میشه
    باور کن کاری که کردی به نفع اون هست
    سرتو با خوندن درسهات و مقالات مفید این سایت گرم کن
    خودتو مشغول کن که زمان زودتر بگذره و بهش فکر نکنی
    برات دعا میکنم

  15. 2 کاربر از پست مفید Royaye Sedaghat تشکرکرده اند .

    Royaye Sedaghat (دوشنبه 11 دی 91)

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 01:01]
    تاریخ عضویت
    1391-9-30
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    317
    سطح
    6
    Points: 317, Level: 6
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    دلم واسش تنگ شده.خیلی دلتنگشم.........تنهاهمدمم شده این سایت وقلم وکاغذ..احساس پوچی میکنم....احساس ناامیدی.مرگ.نمدونم چ کنم از فکرش بیام بیرون.هرکارمیکنم نمیشه...همش تو ذهنمه همش حرفاشتو گوشمه....دلم اغوششومیخواد.دلتنگشم

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 شهریور 92 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1391-9-04
    نوشته ها
    252
    امتیاز
    1,377
    سطح
    20
    Points: 1,377, Level: 20
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,356

    تشکرشده 1,286 در 287 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازش جدا شدم.....حالم بده

    ميدونم مينا جان
    طبيعيه
    دركت ميكنم
    منم دلتنگي ميكنم اما احساس پوچي نبايد داشته باشي
    زندگي هميشه جريان داره
    داري به سمت يه زندگي بهتر ميري
    مقاومت كن
    ميگذره

  18. 2 کاربر از پست مفید Royaye Sedaghat تشکرکرده اند .

    Royaye Sedaghat (سه شنبه 12 دی 91)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.