نوشته اصلی توسط
saba22
سلام
بعداز راهنماييهاي دوستان، خيلي با خودم كلنجار رفتم باهام تلفني سه ساعت صحبت كرديم اولش ميخواست طفره بره سكوت كرد من ازش توضيح خواستم خيلي محكم وايستادم
گفت خوب حقايقي هست كه بايد بشنوم بعد تصميم بگيرم متاسفانه چيزهاي جالبي نيست گفت اجازه بده كه برات بنويسم گفتم نه فقط رو در رو بهم بگو ميخواهم جوابت را رو در رو بهت بدم قرار شده كه تا يكي دو هفته ديگه بياد
خب نمي دونم ازش چي بپرسم و فقط بايد بهم توضيح بده اما خب كاريه كه پيش اومده
اما اصل قضيه اينه كه ايشون يه زن هم داره ولي من كه از چيزي خبر نداشتم كه اگه ميدونستم هرگز هرگز خودم را وارد نمي كردم من حتي با پسرهاي مجرد هم رابطه نداشتم چه برسه كه وارد همچين زندگيي بشم و خودم را در چنين دردسري بندازم
خيلي وقتها هم به سايت سر زدم و موارد مشابه را خوانده ام
خيلي دوست دارم دوستاني مثل فرشته مهربان ، آني و الميرا (البته به دوستان ديگر جسارت نمي كنم ) من را را راهنمايي خودشون بي نصيب نذارند
در واقع بايد بگم كه من ناخواسته زن دوم شده ام در وضعيتي قرار گرفته ام كه راه برگشت ندارم چون آبرو و اعتبار و ... را از دست داده ام
ا
علاقه مندی ها (Bookmarks)