به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    در سال 1817 زمانيكه » اتوفون بيسمارك«۱ در مجلس پروس (آلمان قديم) نماينده شد، سي ودو سال سن داشت و هيچ دوست و پشتيباني نداشت. اوبراي كسب حمايت از بين گروه هاي مجلس هيچكدام از گرو ه هاي مجلس را انتخاب نكرد، بلكه در كمال تعجب پادشاه فردريك ويليام چهارم را برگزيد. انتخاب عجيبي بود، زيرا قدرت پادشاه از تمام گروه ها در مجلس كمتر بود.

    پادشاه مردي ضعيف و بي ثبات و در حقيقت بي اراده بود و بيسمارك در همه موارد متضاد او بود. با اين وجود شب و روز در دربار به سر مي بردو در اين انديشه بود كه از اين موقعيت به نفع خود استفاده كند ..

    زمانيكه ساير نمايندگان، به خاطر سياستهاي غلط شاه به او اعتراض كردند، تنها بيسمارك از او طرفداري كرد. پس از گذشت سالها در سال 1851 بيسمارك به عنوان يك وزير در كابينه پادشاه انتخاب شد.

    اوكه براي خدمت به دربار رفته بود، پادشاه را متقاعد كرد تا به او اختيار سازماندهي يك ارتش را بدهد، تا در برابر آزاديخواهان بايستد و شاه دقيقاً همانكاري كه بيسمارك مي خواست انجام داد.

    او از پادشاه فردريك خواست تا قاطع باشد و با غرور حكومت كند. بيسمارك به آرامي قدرت پادشاه را دوباره زنده كرد، تا جائيكه حكومت او قدرتمندترين نيرو در پروس شد.

    در سال 1861 زمانيكه پادشاه فردريك مرد، برادرش ويليام سلطنت را به عهده گرفت. ويليام به شدت از بيسمارك متنفر بود و تصميم نداشت كه او را نگاه دارد. اما او نيز در همان موقعيت برادرش گرفتار بود، دشمنان زيادي كه مي خواستند قدرت را از او بگيرند.

    ويليام تصميم گرفت از سلطنت كناره گيري كند زيرا احساس مي كرد كه قدرت مقابله با اين موقعيت مخاطره انگيز را ندارد. اما بيسمارك به كمك او آمد و جاي خود را پيش شاه باز كرد.

    در كنار پادشاه جديد ايستاد، به او قدرت داد و به او اصرار كرد تا قاطعانه عمل كند.

    پادشاه به تدابير جنگي قوي بيسمارك وابسته شد. براي سركوب كردن دشمنان و با وجود تنفري كه از او داشت، بيسمارك را نخست وزير كرد. آن دو اغلب بر سر مسائل سياسي كشمكش داشتند. بيسمارك مصمم بود. اما شاه متوجه وابستگي اش بود. هر زمان كه نخست وزير تهديد به استعفا مي كرد، ويليام تسليم او مي شد و در واقع بيسمارك بود كه سياستش را اجرا مي كرد.

    سالها بعد، كارهاي بيسمارك به عنوان نخست وزير پروس موجب شد كه ايالتهاي متعدد آلمان به يك كشور واحد تبديل شود. حالا بيسمارك در مقابل پادشاه به خودش اجازه داده بود كه تاج و تخت امپراطوري آلمان را به دست گيرد. در واقع او بود كه به اوج قدرت رسيده بود. به عنوان مرد دست راست امپراطور، صدراعظم امپراطوري و شواليه پادشاه، همه گونه وسايل اعمال فشار را به كار مي گرفت.
    -------------------------------
    تفسير

    بيشتر سياستمداران جوان و جاه طلب به چشم انداز سياسي 1840 آلمان كه سهمي در ساختن برترين قدرت داشته، نگاه مي كنند. بيسمارك ديده بوكع در جهان قدرتمنداني وجود دارند كه مي توانند احمق باشند. آنها شما را نابود خواهند كرد، درست همانطوريكه حاكم ونيز كنت كارماگنولا را نابود كرد.

    اگر رؤساي شما قوي باشند، به شما وابسته نخواهند شد. اگر جاه طلب هستيد، بهتر است كه در يك سازمان درجستجوي مديران ضعيفي باشيد كه بتوانيد آنها را وابسته خود كنيد. شما قدرت، هوش و اراده آنها خواهيد شد.

    چنانكه آنها بخواهند از شر شما خلاص شوند، همه چيزشان خراب خواهد شد.

    دنيا را نياز مي چرخاند. بيشتر اوقات مردم كاري را انجام مي دهند كه مجبور به انجام آن شده باشند.

    اگر شما در ديگران نيازي ايجاد نكنيد در اولين فرصت كنارزده خواهيد شد. ولي اگر قوانين قدرت را درك كنيد و ديگران را براي سعادتشان به خودتان وابسته سازيد و مانند بيسمارك با ضعف آنها مبارزه كنيد، اين شما هستيد كه بر جاي خواهيد ماند.

  2. #12
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    يك فرمانرواي عاقل به روشهاي وابسته سازي مردمش از هر قشري و هر شرايطي مي انديشيد، تا آنها را وابسته به خود سازد. آنگاه مردم هميشه به او وفادار خواهند بود.

    نيكولو ماكياولي.1527-1469

  3. #13
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    كليدهاي قدرت

    قدرت نهايي، قدرتي است كه مردم را وادار به انجام هر كاري كه شما مي خواهيد مي كند. زمانيكه شما بتوانيد چنين كاري را بدون اينكه مردم را مجبور كنيد يا اينكه به آنها صدمه بزنيد، انجام دهيد و زمانيكه آنها مشتاقانه چيزي كه شما داريد را انجام دهند، قدرت شما بي نظير است.

    بهترين روش براي رسيدن به اين موقعيت، ايجاد روابط وابسته است. اربابي كه به خدمتهاي شما نياز دارد، ضعيف است يا اينكه قادر نيست بدون شما كاري كند و دور شدن از شما براي اومشكلات عظيمي بوجود خواهد آورد، يا حداقل اينكه زمان باارزشي را براي جايگزيني شخص ديگري به جاي شما، از دست خواهد داد. با برقراري چنين روابطي شما خود را به عنوان دست راست او خواهيد ساخت و با نفوذتان در واقع هر كاري كه دوست داريد، او انجام مي دهد.

    اين است يك نمونه تاريخي از مردي در پشت دربار سلطنت حرف اول را مي زدوبا آنكه خدمتگذار شاه بود ولي در واقع او را كنترل مي كرد.بيسمارك مجبور نبود، فردريك يا ويليام را مجبور به اطاعت از دستورات خود كند. او به آساني اين مسأله را تفهيم كرده بود كه اگر چيزي را كه مي خواهد انجام نشود، آنجا را ترك كرده و پادشاه را در گردباد حوادث رها مي كند، بنابراين خيلي زود هر دو پادشاه به ساز بيسمارك مي رقصيدند و دستورات او را اطاعت مي كردند.

    ------------------------------





    نباشيد يكي از بي شمار افرادي كه به اشتباه باور دارند نهايت قدرت، استقلال است. قدرت وابسته به روابطتان با مردم است. شما هميشه به ديگران به عنوان سربازانتان يا حتي به عنوان فرمانده ضعيفي كه در پيشاپيش شما انجام وظيفه مي كند، نياز داريد.

    فرد مستقل از ديگران بايد در جنگل زندگي كند تا هر وقت كه بخواهد در رفتن و آمدن آزاد باشد. اما چنين فردي هيچ قدرتي ندارد.بهترين روشي كه مي توانيد به آن اميد داشته باشيد اين است كه ديگران به شما بسيار وابسته شوند، نياز شديد آنها شما را آزاد مي سازد.

  4. #14
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    لوئي يازدهم (1483-1423) پادشاه بزرگ فرانسه، اشتياق بيش از حدي به طالع بيني داشت. او يك طالع بين را در دربار نگاه داشته بود، تا اينكه يك روز آن مرد پيش بيني كرد يكي از زنهاي دربار تا هشت روز ديگر خواهد مرد. زمانيكه پيش گوئي او درست از آب درآمد، لوئي وحشت زده فكر كرد كه يا آن مرد براي اثبات گفته اش، زن را كشته يا در كارش بسيار ماهر است كه در اينصورت قدرت او، قدرت لوئي را تهديد مي كند.

    در عصر يك روز لوئي، طالع بين را به اتاقش كه در بلندترين نقطه كاخ بود، احضار كرد. قبل از اينكه مرد برسد، پادشاه به خدمتكارانش گفته بود زمانيكه او اشاره كرد، طالع بين را بلند كرده و از پنجره به پائين پرتاب كنند.

    طالع بين آمد و لوئي تصميم گرفت قبل از كشتن او آخرين سؤال را بپرسد:» شما ادعا مي كنيد كه طالع بيني مي دانيد و سرنوشت ديگران را پيش گوئي مي كنيد. بنابراين به من بگوئيد سرنوشت شما چه خواهد شد و چه مدت ديگر زنده خواهيد بود؟«

    او پاسخ داد:- من درست سه روز قبل از شما خواهم مرد.- پادشاه هرگز به خدمتكارانش اشاره نكرد و زندگي مرد بخشيده شد. لوئي نه تنها تا زمانيكه زنده بود از او محافظت كرد، بلكه با دست و دلبازي بسيار هديه هايي به او مي داد و بهترين پزشكان دربار از او مراقبت مي كردند. طالع بين چندين سال بيشتر از لوئي عمر كرد، شايد واقعاً قدرت پيشگوئي نداشت، اما مهارتش را در قدرت ثابت كرد.

  5. #15
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    ديگران را طوري به خودتان وابسته سازيد كه خلاص شدن از شر شما، فاجعه ايجاد كند و رئيس شما هرگز جرأت وسوسه شدن در بيرون كردن شما را نداشته باشد. روشهاي زيادي براي رسيدن به اين وضعيت وجود دارد. مهمترين روش اين است كه از استعداد و مهارتي برخوردار باشيد كه شخص ديگري به سادگي نتواند جايگزين شما شود.

    --------------------------------------

    در زمان رنسانس مهمترين مانع در راه موفقيت يك نقاش، نداشتن يك حامي خوب بود. » ميكل آنژ« اين كار را بهتر از هر كس ديگري انجام داد. حامي او پاپ جوليوس دوم بود. ولي او و پاپ بر سر ساختن مقبره مرمرين پاپ كشمكش داشتند، بنابراين ميكل‌آنژ با تنفر روم را ترك كرد. نزديكان پاپ با كمال تعجب ديدند كه ، نه تنها پاپ او را اخراج نكرد، بلكه به جستجوي او رفت و از وي خواست كه بماند.

    ميكل آنژ دانست كه مي تواند حامي ديگري بيابد، اما پاپ هرگز نمي توانست ميكل آنژ ديگري پيدا كند. شايد استعداد ميكل آنژ را نداشته باشيد، اما مي توانيد خود را از ديگران جدا سازيد. شما بايد موقعيتي ايجاد كنيد تا هميشه به فرد ديگري تكيه كنيد اما او نتواند به آساني فرد ديگري را با مشخصات خاص شما بيابد.

    اگر واقعاً براي او حياتي نيستيد بايد روشي پيدا كنيد كه كارتان را مهم نشان دهيد و ظاهري به خود بگيريد گويي دانش خاصي داريد و ديگران را به گونه اي توجيه نماييد كه فكر كنند بدون شما نمي توانند كار كنند.

    وابستگي واقعي به مهارتهاي شما، به هر حال او را نسبت به تدابير شما آسيب پذير مي سازد و او هميشه در محدوده قدرت شما خواهد بود.

    اين است مفهوم به هم پيچاندن سرنوشتها: مثل پيچكي خزنده، شما خودتان را طوري به دور منبع قدرت مي پيچانيد كه براي جدا كردن شما از آن ضايعه زيادي براي او ايجاد كند. لازم نيست خودتان اين كار را بكنيد. شخص ديگري اين كار را برايتان انجام خواهد داد.



    -----------------------------

    روزي -هري كهن- رئيس جمهور كلمبيا، در دفترش با گروهي كه از قوه مجريه اش ناراضي بودند، ملاقات كرد. در سال 1951 در هالي وود آمريكا، عليه كمونيست ها اقداماتي صورت گرفت. اين فعاليتها بوسيله كنگره آمريكا و كميته عمليات آمريكايي هدايت مي شد. يكي از كارمندان قوه مجريه بنام - مان هواردلاوسن-كه نويسنده نيز بود، كمونيست شناخته شده بود و مجبور بودند كه فوراً از شر او خلاص شده و خشم آن كميته را فرو نشانند.

    -هري كهن-يك جمهوريخواه سخت كوش بود نه يك آزاديخواه طالب خونريزي. سياستمدار مورد علاقه او- بنيتو موسيليني- بود كه يك بار او را ملاقات كرده بود و عكس او را به ديوار اتاقش زده بود.

    اگر كسي از -كهن - متنفر بود او را يك كمونيست بي اعتبار مي ناميد. در كمال تعجب -كهن- ،-لاوسن- را اخراج نكرد زيرا او يك نويسنده خوب به شمار مي رفت. -لاوسن- نويسنده -همفري بوكارت-(هنر پيشه معروف و ستاره استوديو كلمبيا) بود.

    ارزش لاوسن بسيار بيشتر از آن جاروجنجال وحشتناكي بود كه با سرپيچي او از فشار بازرسان بوجود آمده بود.

    - هنري كيسينجر« بسياري از درگيريهاي كاخ سفيد - نيكسون- را آرام كرده بود. به اين خاطر كه بهترين مشاور سياسي بود كه مي توانست پيدا كند. البته مشاوران خوب ديگري نيز وجود داشتند و- كيسينجر- به اين دليل در كارسياسي خود القا شده بود كه خودش را در اين ناحيه از ساختار سياسي به نحوي مستحكم كرده بود كه دور شدن او منجر به آشوب مي شد.
    قدرت - كيسينجر- نيز زياد بود. او در بسياري از بخشهاي دولتي درگير بود و درگيري او، كارت برنده اي در دستش بود. او همچنين حاميان زيادي داشت. اگر شما بتوانيد چنين موقعيتي براي خودتان ترتيب دهيد، خلاص شدن از دست شما خطرناك مي شود. بنابراين قدرت »متمركز« داشتن آزادي بيشتري را نسبت به قدرت - وسيع- داشتن فراهم مي كند، زيرا كسانيكه اين قدرت را دارند به خاطر امنيتشان به هيچ فرد بخصوص يا موقعيت خاصي وابسته نيستند.

    براي اينكه ديگران را به خود وابسته سازيد، بايد از تاكتيك هوش استفاده كنيد. رهبران پليس مخفي، اسرار بسياري مي دانند ولي هرگز خواستار افشاي آن نيستند. آنها با تزريق قدرت يك پادشاه رامي سازند و يا از بين مي برند و يا » جي ادگارهودر« را به عنوان يك رئيس جمهور مي آفرينند.

    اما اين كار پر از ناامني و بدگماني است. قدرت خود خطرآفرين است.

    شما نمي توانيد با خيال راحت استراحت كنيد.

    قدرتي كه هيچ آسايشي براي شما نمي آورد چه لذتي دارد؟

  6. #16
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    هشدار آخر: تصور نكنيد كه وابستگي ما فوق شما باعث مي شود كه عاشقتان شود. در حقيقت ممكن است از شما متنفر شود و بترسد. اما طبق گفته ماكياولي، بهتر است كه از شما بترسند تا اينكه دوستتان داشته باشند. ترس را مي توانيد كنترل كنيد ولي عشق را هرگز. وابسته بودن به يك احساس ظريف و قابل تغييري چون محبت و عشق، تنها وضعيت شما را ناامن مي سازد. ديگران را به خود وابسته سازيد. ترس از عواقب از دست دادن شما، بهتر از عشق به رفاقت با شما است.


    --------------------------------------------------------------------------------

    تصور كن درخت مو را با شاخه هاي زيادش. در زيرزمين، ريشه اش عميق و وسيع است و در بالا، از لا به لاي بيشه ها رشد مي كند، در همديگر و به درختها و ميله ها و پنجره ها مي پيچد. براي خلاص شدن از شر آنها بايد خون و عرق بريزيد. آسانتر است كه اجازه دهيد تا به رشدشان ادامه دهند.
    -------------------------------------------------------------------------------

    » ديگران را وابسته به خود سازيد. از طريق وابستگي چيزهاي بيشتري نسبت به عملكرد خوب بدست خواهيد آورد. اگر وابستگي از بين رود بزرگواري، شايستگي و احترام نيز از بين خواهد رفت. اولين درسي كه تجربه تاريخ به شما مي آموزد اين است كه هميشه ديگران را به خود اميدوار كنيد ولي هرگز آنها را كاملاً از خود راضي نكنيد، حتي يك سلطان را نيازمند خود سازيد.«

    (بالتازار گراميان . 1658-1601)

  7. #17
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    يكي از معايب وابسته ساختن ديگران به خود اين است كه شما نيز تا اندازه اي به آنها وابسته باشيد.

    سعي كنيد فراتر از آن باشيد كه ديگران نخواهند از شر شما خلاص شوند. به اين معني كه مستقل بوده و به كسي وابستگي نداشته باشيد. اين چنين است حركات انحصارگرايانه -جي پي مورگان- يا -جان وودي راك فلر- كه تمام رقابتها را با كنترل كامل به اتمام رساندند.
    -----------------------------
    جهت تسليم كردن قربانيان از صداقتي مخصوص استفاده كنيد. حركت يك فرد صادق و بي ريا بيشتر از يك فرد دورو تأثير خواهد داشت. حركت صادقانه، حتي يك نگهبان مشكوك را راضي مي كند. زمانيكه صداقت شما حفره اي در حصار ديگران ايجاد كرد، مي توانيد با مهارت، آنها در راه رسيدن به خواسته هايتان گول بزنيد. يك هديه به موقع چون اسب تروا اين هدف را تأمين مي كند.



    عنوان:صداقت خود را در مواقع لزوم نشان دهيد.

  8. #18
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    در سال 1962 مردي بلند قد با آلكاپون، ترسناكترين تبهكار آلفازان، ملاقات كرد. او خود را »كنت ويكتور لاستيج« معرفي نمود و قول داد اگر »كاپون« به او 000/50 دلار بدهد مي تواند آن را در مدت دو ماه دو برابر كند. »كاپون« خيلي بيشتر از اين پول براي سرمايه گذاري داشت بنابراين قبول كرد و خودش پولها را شمرده و به »لاستيج« داد.

    »لاستيج« پولها را در يك گاوصندوق در بانك شيكاگو گذاشت و عازم نيويورك شد، جايي كه چندين طرح اين چنيني براي پيشرفت كارش داشت.

    او براي دو برابر كردن پول هيچ تلاشي نكرد و دو ماه بعد با همان 000/50 دلار نزد كاپون رفت. در حاليكه به چهره خشن محافظ كاپون نگاه مي كرد از روي پشيماني لبخندي زد و گفت: آقاي كاپون لطفاً تأسف شديد مرا به خاطر شكست نقشه ام بپذيريد، … من شكست خوردم.

    كاپون به آرامي بلند شد و به لاستيج چپ چپ نگاه كرد، پيش خود فكر كرد كه او را در كدام قسمت رودخانه بياندازد. اما كنت دستش را به داخل جيب كتش برد و 000/50 دلار را برداشته و روي ميز گذاشت و گفت: »بفرمائيد، اين پول شما است. دوباره عذرخواهي مرا بپذيريد، بسيار شرمنده ام. كارها آنطوري كه من فكر مي كردم پيش نرفتند. من دوست داشتم براي رسيدن به منفعت خودم هم كه شده پول شما را دو برابر كنم، اما نقشه ام تحقق نيافت.«

    كاپون بر روي صندلي اش نشست ، گيج بود و به كنت گفت: مي دانم كه شما مرد قابل اطميناني هستيد. از ابتدا كه شما را ديدم به اين موضوع پي بردم. من انتظار داشتم كه يا يكصد هزار دلار را بياوريد و يا هيچي، اما با كمال تعجب شما پول را برگردانديد….

    لاستيج دوباره عذرخواهي كرد و همانطور كه كلاهش را برمي داشت آنجا را ترك كرد. كاپون فرياد زد، خداي من شما خيلي صادق هستيد. اگر به پول نياز داريد اين پنجاه هزار دلار را بگيريد. كنت مات و مبهوت به نظر مي رسيد. تعظيم كرد، پول را گرفت و آنجا را ترك كرد.

    بعد از تمام اين ماجراها، اين لاستيج بود كه000/50 دلار بدست آورد.







    تفسير

    »كنت ويكتور لاستيج« مردي بود كه به چندين زبان صحبت مي كرد و به برتري و فرهنگش افتخار مي نمود. او يكي از هنرمندان بزرگ در دوره خودش بود و به خاطر شجاعت و از همه مهمتر علم روانشناسي اش معروف بود. كنت مي توانست در عرض چند دقيقه يك فرد را بخوبي بشناسد و نقاط ضعف را بفهمد.

    لاستيج مي دانست كه بيشتر افراد در مقابل كلاهبرداري حالت تدافعي به خود مي گيرند. كار او به اين شكل بود كه اين حالت تدافعي را از بين مي برد.

    يك روش مطمئن براي انجام اين كار، نشاندن صداقت و خلوص نيت است. اگر كسي هم شك كند، گرفتار ظاهر صادق او مي شود. لاستيج اين صداقت را چندين بار به كار برد، اما در برخورد با كاپون چندين قدم جلوتر رفت. يك فرد معمولي نمي تواند چنين اطميناني بوجود آورد.

    او افراد ساده لوح را انتخاب مي كرد و به خاطر خوي رام شدنيشان آنها را تحت تأثير افسون خود قرار مي داد.

    افرادي مثل كاپون در جامعه ما زيادند كه عمري را با ترس ونگراني و عدم اطمينان به ديگران مي گذرانند و لاستيج اين را مي دانست.

    در اطراف كاپونهاي جامعه ما فرد صادقي وجود ندارد و البته بودن در ميان گرگها خسته كننده و غم انگيز است. مردي مثل كاپون آرزو دارد كه از يك فرد رفتاري بزرگوارانه يا صادقانه ببيند و احساس كند كه كسي سر او كلاه نگذاشته يا از او دزدي نمي كند.

    رفتار صادقانه لاستيج كاپون را تسليم كرد زيرا خيالي غير منتظره بود.

  9. #19
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    (كليدهاي قدرت)

    اساس اغواگري، بر هم ريختن تمركز حواس است.

    با پرت كردن حواس افرادي كه مي خواهيد از آنها استفاده كنيد، وقت و زمان كافي براي انجام كارهايي كه آنها توجه ندارند، خواهيد داشت. عملي از روي محبت، بخشش يا صداقت، اغلب قدرتمندترين فرم سرگرم كردن است زيرا شك ديگران را برطرف مي كند. آنها را تبديل به بچه هايي مي كند كه مشتاقانه هر نوع محبتي را مي پذيرند.
    در چين باستان ضرب المثلي است كه مي گويد:-دست بده داشته باش قبل از اينكه چيزي بگيري.-
    گرفتن چيزي اگر خصمانه باشد براي قدرتمندان هم خطرناك است زيرا معمولا قربانياناين وقايع و مال باختگان براي انتقام، نقشه خواهد چيد. همچنين درخواست مؤدبانه و ساده از ديگران نيز ساده لوحانه است.
    تا زمانيكه شخص مقابل منفعتي را براي خودش نبيند از خواسته شما سرباز مي زند.
    اگر قبل از گرفتن دست بده داشته باشيد، زمينه را براي درخواست شما آماده مي كند.
    اعطا كردن مي تواند به فرمهاي مختلفي باشد، يك هديه واقعي، يك عمل بزرگوارانه، يك لطف و محبت پذيرش صادقانه يا به هر صورت ديگر.
    در اولين برخورد ،انتخاب صداقت بهترين روش است.
    اولين برداشت از افراد مدت زيادي در ذهن ما مي ماند. اگر شخصي در ابتداي رابطه تان باور كرد كه شما فرد صادقي هستيد، مدت زيادي وقت مي برد تا ديگران او را قانع كنند كه اشتباه مي كند و همين امر به شما مجال هر كاري را مي دهد.
    -جي گلد- مثل -كاپون- به كسي اطمينان نداشت. در سي وسه سالگي مولتي ميلياردر بود. با حقه بازي و قلدري در سال 1860، در شركت راه آهن -اري سرمايه گذاري كرد و تعداد زيادي سهام خريد.

    پس از مدتي فهميد كه بازار بورس پر از سهام تقلبي شده و او ضرر زيادي كرده است.

    در اين حين مردي به نام -لردجان گوردن- به او پيشنهاد كمك كرد. -گوردن- با استخدام چند متخصص ردپاي جاعلين را پيدا كرده و به -گلد- ثابت كرد كه مقصر اصلي درواقع چند مدير رده بالاي شركت راه آهن- اري- بودند.

    -گلد- بسيار سپاسگذار او شد. - گوردن- سپس پيشنهاد كرد كه با -گلد- در راه آهن- اري- مشاركت داشته باشد، او نيز موافقت كرد.

    براي مدتي مشاركت آنها در ظاهر موفق بود. دو مرد حالا دوستان خوبي بودند. هر زمان كه -گوردن- از -گلد- تقاضاي پول جهت سرمايه گذاري مي كرد، پول را مي پرداخت.

    در سال 1873،» گوردن« ناگهان تمام سهام را زير قيمت فروخت، پولها را برداشت و از نظرها ناپديد شد.

    طي تحقيقاتي »گلد« فهميد كه نام واقعي او، »جان كرونينگس نيلد« و بچه نامشروع يك بازرگان دريايي و يك خدمتكار لندني بوده است. اولين حركت صادقانه» گوردن« ، »گلد« را كور كرده بود.

    از ديد گاه سياست مداران ، براي اثبات صداقت لازم است كه چندين عمل صادقانه انجام شود هر چند كه ممكن است كاملاً به هم بي ربط باشند.





    زماني در چين قديم، »دوكويو«۲ از منطقه »چنگ۳ « فكر مي كرد كه حالا بهترين وقت است كه بر سلطنت قدرتمند »هيو۴ « غلبه كند. او در مورد نقشه اش به كسي چيزي نگفت.

    دخترش را به عقد شاه هيو درآورد. سپس به وزراي مجلس گفت: من در نظر دارم با ارتش به كشوري حمله كنم به نظر شما به كدام كشور بايد حمله كنيم؟



    همانطور كه انتظار داشت يكي از وزرا پاسخ داد: بايد به هيو حمله كنيم. او در پاسخ گفت: ولي هيو در حال حاضر يك ايالت خواهر است. چرا شما پيشنهاد مي كنيد كه به آن حمله كنيم؟



    سپس آن وزير را به خاطر برخورد نامؤدبانه اش مورد بازخواست قرار داد.



    حاكم هيو از اين جريان مطلع شد و هيچ اقدام احتياطي براي حفاظت در مقابل ايالت چنگ انجام نداد. چند هفته بعد، نيروهاي چنگ به هيو تاختند و آنجا را گرفتند.



    متاسفانه در تاريخ بشريت ،صداقت يكي از مهمترين روشها است كه محتاطانه سبب تسليم شدن طرف مقابل مي شود، اما تنها روش نيست. هر نوع رفتار شايسته كه دوستانه باشد، تأثير خواهد داشت.

    شايد بهترين عمل، بزرگواري و بخشش باشد. كم هستند افرادي كه نتوانند حتي از بدترين دشمنانشان هديه را قبول نكنند. پس دادن هديه روش خوبي براي تسليم كردن فرد مي باشد.

    هدايا اغلب انگيزه هاي دروني و حركات حيله گرانه را مخفي مي كنند.

    پيش از سه هزار سال قبل يونانيان براي تصرف دوباره شهر تروا از دريا گذشتند. آنها شهر را محاصره كردند و اين محاصره ده سال طول كشيد. قهرمانان و جنگجويان بسياري مردند بدون اينكه پيروزي به دست آورند.

    يكي از رهبران يونانيان آنها را جمع كرد و گفت: » ضربه زدن به اين ديوارها را متوقف كنيد. شايد بايد راه حل ديگري بيابيم، راه حلي مفيد. در اينجا بايد فكر را بكار بياندازيم، از نيروي بازو كاري ساخته نيست.«

    سپس دستور داد اسب بزرگي بسازند تا سربازان بتوانند درون آن مخفي شوند و سپس اسب را به مردمان تروا هديه دهند. پسر اوديسيوس با اين حيله مخالف بود، او معتقد بود اين عمل غيرانساني است. اما سربازان در انتخاب بين ده سال محاصره، صداقت و مرگ از يك طرف و پيروزي فوري از طرف ديگر، ساختن اسب را انتخاب كردند و به اين ترتيب پيروز شدند و يك هديه، جنگي ده ساله را خاتمه داد.

    سالها بود كه رومي هاي قديم براي تصرف شهر فاليسكانس۱،اين شهر را محاصره كرده بودند ولي همچنان ناموفق بودند. تا اينكه روزي يكي از ژنرالهاي رومي بنام كاميليوس۲ مردي را ديد كه تعدادي بچه را به طرف او مي آورد. آن مرد يك معلم سرخانه بود و بچه ها، كودكان ثروتمندان و اشراف زادگان شهر بودند كه به ظاهر براي پياده روي آمده بودند ولي در حقيقت، او قصد داشت آنها را به عنوان گروگان به رومي ها بدهد.

    كاميليوس، گروگانها را نپذيرفت و دست و پاي مرد را بست و به كودكان اجازه داد تا او را چوب بزنند و همگي را به شهر بازگرداند.

    خودداري كاميليوس از گرفتن بچه ها به عنوان گروگان، مقاومت فاليسكانس را از بين برد و آنها تسليم شدند. ژنرال بدرستي محاسبه كرده بود. او مي دانست كه گروگانگيري پايان جنگ نخواهد بود. با عوض كردن اوضاع، او اطمينان و احترام دشمن را بدست آورد و در جنگ پيروز شد.


    مهرباني خاص حتي سرسخت ترين ها را رام مي كند. هميشه هدفتان قلب مردم باشد. به ياد داشته باشيد با برخورد متناسب و با احترام به احساسات مردم مي توانيد يك »كاپون« را به يك بچه خوش باور تبديل كنيد،

    در اين راه بايد هوشيار باشيد.

    اگر طرف هاي مقابل به اهداف شما پي ببرند، آگاهي آنها تبديل به عدم اطمينان و تنفر مي شود.

  10. #20
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: چگونه قدرتمند شويم؟؟؟

    اگر شما سابقه تقلب و حيله داشته باشيد، هر چقدر هم كه صادق باشيد بخشش يا مهرباني تان مردم را گول نمي زند. در حقيقت، تنها توجه به حيله هاي شما بيشتر مي شود. لذا سعي كنبد كه سابقه بدي در بين مردم نداشته باشيد.



    زمانيكه مردم شما را به عنوان يك متقلب مي شناسند، صادقانه عمل كردن ايجاد شك مي كند. در اين موارد نمي توانيد با صداقت وارد شويد.



    همانطور كه ديپلمات فرانسوي » تايران « پيرتر مي شد، شهرتش به عنوان يك فرد متقلب زياد مي شد. در كنگره وبيتا (1815-1814) او داستانهايي باورنكردني تعريف مي كرد و غيرممكن بود آنهايي كه او را مي شناختند داستانهاي او را باور كنند. روزي در جمعي دوستانه گفت كه در تجارت بايد دو طرف كاملاً روراست باشند.



    زمانيكه درخواست كمك مي كنيد، به سوي علايق افراد برويد نه به طرف حس ترحم يا حق شناسي آنها.



    اگر شما نياز به كمك يك حامي داريد، هرگز سعي نكنيد كه كمكها و كارهاي خوب گذشته تان را به ياد آوريد چون بالاخره او راهي براي عدم توجه به شما مي يابد. درخواستتان را در رابطه تان كه به سود او هم خواهد بود، مخفي كنيد. او با علاقه مندي به شما جواب خواهد داد، زمانيكه ببيند چيزي هم عايد خودش مي شود.


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ويژه شبهاي قدر
    توسط آرمان 26 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 فروردین 03, 21:57
  2. به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
    توسط rama25 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 09:00
  3. اخبار و حوادث چه مي گويند ؟!!!
    توسط آرمان 26 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 خرداد 88, 19:23
  4. لطفاً عناوين مناسب انتخاب كنيد
    توسط دانه در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 03 تیر 87, 14:29

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.