به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: من سر چند راهی گیر افتادم...خواهش میکنم کمکم کنید

    اگه می توانی تو هم در کارهای آموزشگاه کمکش کن/ مثلا مشاوره ها رو تو بر عهده بگیر. اینطوری هم خیالت از بابت اس ام اس بازی های شوهرت راحت می شود و هم سر خودت گرم می شوی. به خاطر شرایط کاری تان هم شاید نزدیکی بیشتری بینتان به وجود بیاید

  2. 2 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (یکشنبه 12 آذر 91)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1391-9-07
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من سر چند راهی گیر افتادم...خواهش میکنم کمکم کنید

    دوستهای عزیز خواهش میکنم راهنماییم کنید من مشکلات زیادی دارم.و واقعا نمیدونم بایدچیکار کنم...البته یه مشکل اساسیم که مربوط به عصبانیت بیش از حد شوهرم بوده تو این دو سه ماهه با مطالبی که از همدردی یاد گرفتم خیلی کمتر شده.البته همسرم همون آدم عصبی قدیم هست اما من سعی کردم تو خونه همیشه جو آروم باشه تا الکی تلافی مسائل بیرونو سرم خالی نکنه...مشکل بعدیم که خیلی ناراحتم میکنه جریان اس ام اس های مداوم همسره که قبلا هم راجع بهش گفتم.چند روز پیش اول صبح بهش اس اس دادم و گفتم که تمام دیشب ناراحت بودم که اس ام اس میدادی میدونم اون ور خط دخترهایی هستن که میان آموزشگاهت(اینم بگم که بجای صحبت مستقیم اس دادم چون میترسیدم دعوا شه با اینکه همسرم اون وقت صبح سر کلاس بود و داشت تدریس میکرد جواب تمام اس ام اسام داد)میدونم کارم درست و بجا نبود.اما دلم طاقت نیاورد.همسرم در جوابم گفت باور کن تمام این اس ام اسها به مسائل درسی و سوالهای بچه ها مربوط میشه متقاعدم کرد که مجبوره جوابشونو بده و از فعالیت اموزشگاه راضی نگهشون داره(ما تو شهر کوچکی زندگی میکنیم که رقابت موسسات اموزشی توش خیلی خیلی زیاده)همون موقع قانع شدم بهش اس دادم .گفتم ببخشید انقد دوست دارم دیوونه بازی در میارم اما بعد از یکروز به خودم گفتم نکنه داره گولم میزنه...از کجا معلوم راس میگه؟چرا اس ام اساشو نشونم نمیده و همه رو پاک میکنه...قبلا که یبار سر این موضوع دعوامون شد گفت هیچ وقت نشونت نمیدم هر چه حساس تر بشی بدتر میکنم.مثل یه بچه
    مشکل اساسی من الان با خودمه .من نسبت به همسرم احساسات چندگانه ای دارم.یه لحظه دوسش دارم .یروز بعد از دست کارهاش ازش بدم میاد....و یبار میگم باید صبور باشم چون شرایط کاری فوق العاده سختی داره و تمام بار زندگیمو رو دوششه.و گاهی هم میگم هر چی باشه نباید با من این کارهارو بکنه.این هم بگم ما عاشقانه ازدواج کردیم.و همسرم تو مدت کوتاهی با تمام سختیها امکانات یه زندگی خوب رو فراهم کرد و چون من از نظر مالی تو خونه بابام کاملا در رفاه بودم(خونواده همسرم از لحاظ مالی متوسط به پایینن)همسرم تمام تلاششو کرد که کم نیاره در ازاش خونواده منم باهاش راه اومدن . گفتن با مهریه پایین و بدون جشن عروسی برین سر خونه زندگیتون.الان بخاطر کار زیاد شوهرم حوصله منو نداره من تازگی چند تا کلاس ثبت نام کردم و خدا بخواد میخوام برا ادامه تحصیل تو دکترا بخونم...اما چون اوضاع روحیم خوب نیس هنوز شروع به درس خوندن نکردم.اینم بگم که اس ام اس دادن همسرم از 1سال پیش شروع شد و دوره ای بود یعنی یکماه اس ام اس میداد و یه مدت بیخیال بود...و دوباره....
    الان همش میترسم چون رابطه جنسیمونم خیلی خیلی کمه نکنه......اما بعد بخودم میگم شوهرم اصلا اهل این حرفها نیست.....این هم بگم که قبل من با هیچ دختری نبوده.یه پسر مثبت که همش سرش تو درس و کتاب و دانشگاهش بود.گاهی بهش میگم چون تو الان دارای موقعیت اجتماعی خوبی شدی تازه داری شروع به شیطنت میکنی...اما اون همش انکار میکنه چون مرد معتقد و مذهبی هم هست
    ببخشید پر حرفی کردم واقعا نیاز داشتم خودمو خالی کنم.منتظر نظرات ارزشمندتونم.ممنون

  4. 2 کاربر از پست مفید کیمیتا تشکرکرده اند .

    کیمیتا (شنبه 25 آذر 91)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 10:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-09
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    430
    سطح
    8
    Points: 430, Level: 8
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    62

    تشکرشده 63 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من سر چند راهی گیر افتادم...خواهش میکنم کمکم کنید

    دوست عزیز کیمیتا!
    1- هیچ مردی به خاطر مشغله کاری روابط زناشویی اش رو کنار نمیگذاره، جای دیگه ای باید دنبال دلیل بگردین
    2- وقتی اس ام اسها رو بهت نشون میده از دو حالت خارج نیست:
    (1) ریگی به کفشش هست
    (2) رابطه اش با شما براش مهم نیست، براش مهم نیست که این موضوع ساده که مثلا ریگی هم به کفشش نیست شما رو ناراحت کنه و بابتش گریه کنید و.... که اگر مهم بود خیلی راحت همراه با شما اس ام اس میداد و اصلا خودش براتون میخوند
    -------------------
    من فکر میکنم مشکل اصلی شما رابطه زناشویی هست. یعنی دلیل اونرو باید پیدا کنید مشکل تون خودبخود حل میشه. اصلا هم به مشغله کاری فکر نکنید، این ساده لوحانه ترین بهانه است که معمولا خانمها انتخاب میکنند برای اینکه از این سوال سخت و آزاردهنده براحتی بگذرند.

  6. 3 کاربر از پست مفید bivojdan تشکرکرده اند .

    bivojdan (دوشنبه 18 دی 91)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    1,973
    سطح
    26
    Points: 1,973, Level: 26
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    743

    تشکرشده 765 در 189 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: من سر چند راهی گیر افتادم...خواهش میکنم کمکم کنید

    کیمیتای عزیزم!!

    راستش من نمیخوام نگرانت کنم ولی اینکهآدم مرتب خودش رو به تجاهل بزنه هم اصلا کار خوبی نیست. همینطور که دوستان بهت گفتند اگه مردی ریگی به کفشش نباشه چرا نباید اس ام اس هاشو به زنش نشون بده و اونا رو مرتب پاک کنه!؟ بعدشم اگه اس ام اس کاری هست چرا یک مدت اینکارو میکنه و یک مدت میگذاره کنار!! من که فکر میکنم جریان بوداره و باید بفهمی!!

    نیکیتای عزیزم منم فکر میکردم شوهرم اهل اینکارا نیست و مذهبی و نماز خون هم بود ولی روزگار بهم ثابت کرد که هر کاری از هر کسی برمیاد! اگه شرایطش فراهم بشه!! شیطونه دیگه یک موقعهایی وسوسه میکنه و ما آدمها هم برای هر شرایظی یک توجیهی میاریم که سر وجدان خودمون رو شیره بمالیم!!

    من در پایین توصیه های فرشته مهربون رو در مورد اس ام اس میارم امیدوارم به دردت بخوره! ولی زودتر ته و توی قضیه رو در بیار تا اینقدر اذیت نشی!!

    در خصوص چک موبایل جایگزینش را عرض می کنم روش درست چی میتوانست باشد تا تجربه ای شود .

    و اما الگوی رفتاری صحیح در چنین مواقعی که چنان آفتی پیش میآید :

    زن ناراحت و نگران و مشکوک از اس ام اس بازی های همسرش ......

    اولین گام سئوال همراه با شوخ طبعی :

    زن >>> اس ام اس بازی می کنی ، خبریه ؟ ما هم هستیم .

    همسر >>> دوستمه

    زن >>> کدومشون ؟ ...... چی پیش اومده که رو به اس ام اسهای زیاد آوردید نکنه میخواید ما خانمهاتون سورپرایزی کنید که دارید نقشه اش را می کشید .... راستشو بگو .و .....

    در ادامه واکنش همسر هرچه باشه :

    زن >>> از شوخی گذشته مدتیه رفتارت تغییر کرده ، اهل اس ام اس نبودی ..... من همیشه توی دلم حسودیم بهت میشد که وابسته گوشی و اس ام اس و ... نیستی ......

    مرد >>> ........

    زن ( هر توجیهی شنید می پذیرد ) >>> خوب بگذریم اینم مدتیه دیگه باشه ما هم صبوریم تا وقتی دیگه تموم میشه .

    این حرف پیامش این است که این رفتار عادی نیست و باید خاتمه یابد ...

    مرحله دوم :

    بعد از چند روز و یا هفته ای اگر باز هم پیامک بازی ادامه یافت،زن با زبان بدن و چهره ناراحتی خود و اینکه این کار شک بر انگیزه را نشان می دهد .

    اگر همسر از چهره و رفتار سرسنگین ظاهری سئوال کرد :

    مرد >>> چی شده ؟ گرفته ای ؟ سرسنگین شدی ؟

    زن >>> امیدوار بودم دلیلش را بدانی ..... ناراحتم ...... نگرانم .......

    مرد >>> چرا ؟ چی شده ؟

    زن >>> این اس ام اس بازی ها ، بعضی تغییر رفتارهات ( اشاره به رفتارهای جدید و تغییر یافته ) نگرانم میکنه ، شک برانگیزه ..... دوست ندارم ذره ای از اعتمادی که بهت تا حالا داشته ام کم بشه ...... نمیدونم چی پیش بیاد اگه خدای ناکرده چیزی باشه و از من مخفی کنی و اعتمادم به هم بریزه ....... مایلم اگر چیزی هست به من بگی ...... که با هم حلش کنیم ...... اگر خلائی توی زندگیمون هست که به سویی می کشاندت با هم در باره اش حرف بزنیم ......

    در هر حال من از این وضعیت ناراحتم و نگران و منتظرم خودت حرف بزنی و واقعیت را شفاف نشون بدهی ( دعوت به شفاف سازی )

    اگر مرد مقاومت کرد و حرف نزد و شفاف سازی نکرد و توجیه کرد با این محتوا که چیزی نیست و بیخودی شک کردی :

    زن >>> من که از خدامه چیزی نباشه و ..... ببینم که این رفتارها ادامه پیدا نمیکنه و هرچه هست خودت حلش می کنی . چون در غیر اینصورت مجبورم خودم بررسی کنم ببینم موضوع چیه چون حق دارم برای زندگیم نگران باشم ، حق دارم انتظار تعهد داشته باشم و به سهم خودم در استحکامش بکوشم و ....

    و بعد سکوت و ادامه ندادن و منتظر رفتارها ماندن .

    این روند برای همسری چون همسر شما کافیه تا ترک رفتار کند و برای پیشگیری از پی گیری شما خود چنین ارتباطی را قطع کند یا حد اقل با شما درمیان بگذارد و شفاف سازی کرده و یاری بطلبد .


    .

    --------------------------------------------------------------------------------

    [/size]

    نمیدونم توضیح بالا بدردت میخوره یا نه ! فکر کنم شما موارد بالا رو انجام دادی!! به هر حال به نظرم این موردو پی گیری کن و در مورد رابطه جنسیتون هم در پی علت باش و باهاش در این مورد صجبت کن .موفق باشی عزیزم

  8. 5 کاربر از پست مفید زیبا کردستانی تشکرکرده اند .

    زیبا کردستانی (دوشنبه 27 آذر 91)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1391-9-07
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من سر چند راهی گیر افتادم...خواهش میکنم کمکم کنید

    ممنونم از راهنماییتون.من تا حالا چند بار کم و بیش همین کار ها رو کردم اما نتیجه نگرفتم.بنظر شما چطور میتونم سر در بیارم راست میگه یا نه.اگه برم سر گوشیش که هیچی دستگیرم نمیشه.چکار کنم دارم دیوونه میشم.هر وقتم بخوام صحبت کنم میگه خسته ام چرا متوجه نمیشی؟بعدشم دعوا میشه.براش نامه هم نوشتم اولش بروی خودش نیاورد بعد اس دادم ارزش یه جواب ساده رو هم نداشتم؟جواب داد "هزار بار گفتم پای کسی وسط نیست.من دوست دارم."
    دارم دیوونه میشم.کاری از دستم بر نمیاد

  10. کاربر روبرو از پست مفید کیمیتا تشکرکرده است .

    کیمیتا (دوشنبه 18 دی 91)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    1,973
    سطح
    26
    Points: 1,973, Level: 26
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    743

    تشکرشده 765 در 189 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: دروغگویی،عصبانیت شدید،رفتارمشکوک،پیامکهای شبونه( بااینهاچه کنم؟)

    کیمیتای عزیز

    باید یک بار وقتی که خسته نیست و حال هر دوتون خوبه خیلی منطقی در این مورد باهاش صحبت کنی. بهش بگی که اینکارش چقدرتو رو اذیت میکنه! بگو که برای اینکه خیالت راحت بشه یک مدت با هم اس ام اس بفرستید یا اس ام اس هایی که براش میاد رو بگذاره تو هم بخونی! اگه ریگی تو کفشش نیست چرا نمیگذاره اینکارو بکنی! در این مورد بسیار جدی باهاش صحبت کن تا بدونه بسیار جدی هستی که این شکت رو برطرف کنی! بگو اگه دوستت داره بگذاره تا این موردو با همدیگه حل کنید حتی به صورت پرسش هم میتونی ازش کمک بخوای و بگی من دچار این حالت سوظن شدم به نظرت چکار کنم؟

    عزیزم هیچ جور دیگه ای نمیشه سر از کار مردا درآورد مگه اینکه خودشون بخوان! باید یک جوری راضیش کنی که با هم پیامک بفرستید تا خیالش راحت بشه!!

    در غیر اینصورت هیچ جور دیگه ای نمیتونی سر از کارش در بیاری!؟ بلاخره یک کم فکر کن شایدراه دیگه ای برای مطمئن شدنت وجود داشته باشه!!

  12. کاربر روبرو از پست مفید زیبا کردستانی تشکرکرده است .

    زیبا کردستانی (سه شنبه 28 آذر 91)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1391-9-07
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دروغگویی،عصبانیت شدید،رفتارمشکوک،پیامکهای شبونه( بااینهاچه کنم؟)

    ممنونم از نظرات ارزشمندتون
    امشب به عنوان مثال نه اس ام اسی براش اومد و نه خودش اس داد.چند شب پیش که شاکی شده بودم بهم گفت من به کسی اس ام اس نمیدم اونها بهم اس میدن سوالی .درخواستی چیزی دارن منم جواب میدم.تقریبا امشب حرفشو ثابت کرد......یبارم بعد این بحثها بهش گفتم پس نشونم بده در جوابم گفت من قرار نیست برا هر کاری به تو توضیح بدم کلا چون خیلی مغروره میدونم که محاله بشه با هم اس بخونیم...نمیخوام الکی به پر و پاش بپیچم.اگه 50 درصد راست بگه چی؟نمیخوام فکر کنه همش زیر ذره بین منه.در عین حال همیشه ازین میترسم که ساده فرض شم و رودست بخورم.میدونم در وهله اول باید رو عزت نفس خودم کار کنم.اما چجوریشو نمیدونم؟من چطور میتونم استقلال روانی داشته باشم؟دوست ندارم برای خوشالی و ناراحتی وابسته به کار شوهرم باشم اما راهو نمیدونم.خواهش میکنم بهم جواب کاربردی بدین؟تمرینی هست که برا عزت نفس و اعتماد بنفس بشه انجام داد؟اگه کارشناسهای گرامی کمکم کنن ممنون میشم

  14. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آذر 95 [ 17:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-16
    نوشته ها
    394
    امتیاز
    4,863
    سطح
    44
    Points: 4,863, Level: 44
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    906

    تشکرشده 891 در 308 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: دروغگویی،عصبانیت شدید،رفتارمشکوک،پیامکهای شبونه( بااینهاچه کنم؟)

    من از یک زاویه دیگه صحبت می کنم. همسرتون رو خود شما یا خونواده شما به این باور رسوندید که چون شما در رفاه بزرگ شدید باید در رفاه زندگی کنید!! واقعا به نظرتون منطقیه ؟!
    ناخوداگاه این برای همسرتون در ذهن اون این احساس رو بوجود آورده که تو این زندگی من دارم خرد می شم و تنها غر میشنوم! تمام واکنشهای دیگر اون مثل عصبی بودن و.. میتونه ناشی از این احساس باشه.

  15. کاربر روبرو از پست مفید mehran21 تشکرکرده است .

    mehran21 (چهارشنبه 29 آذر 91)

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1391-9-07
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دروغگویی،عصبانیت شدید،رفتارمشکوک،پیامکهای شبونه( بااینهاچه کنم؟)

    اصلا اصلا اصلا و ابدا اینطور نیست.من اگه همچین خواسته ای داشتم هیچ وقت بدون جشن عروسی و با 20 سکه مهریه زنش نمیشدم.نه طلای آنچنانی خریدم و نه ماه عسلی رفتیم.همسرم خودش دوس داره همه چیزو زود بدست بیاره.بارها بهش گفتم چه فایده که پول داشته باشیم اما جای چیزهای مهم خالی باشه.همین دو روز پیش بهش اس دادم گفتم من تو رو میخوام نه پولتو.اما اون معتقده تا جوونه باید کار کنه و پول داشته باشه...

  17. کاربر روبرو از پست مفید کیمیتا تشکرکرده است .

    کیمیتا (دوشنبه 18 دی 91)

  18. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1391-9-07
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    260
    سطح
    5
    Points: 260, Level: 5
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 36 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دروغگویی،عصبانیت شدید،رفتارمشکوک،پیامکهای شبونه( بااینهاچه کنم؟)

    ظاهرا اینجا خبری از همدردی نیست.....چرا هیچ کس کمکم نمیکنه؟

  19. کاربر روبرو از پست مفید کیمیتا تشکرکرده است .

    کیمیتا (دوشنبه 18 دی 91)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با شوهر دروغگو وخیانتکار خود چگونه رفتار کنم
    توسط مریم سبز در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 شهریور 94, 19:54
  2. زنی که همه دنیام بود وقیح و دروغگو شده (2)
    توسط milad08 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 آبان 92, 15:24
  3. با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
    توسط شارلوت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: شنبه 07 مرداد 91, 09:17
  4. تربیت كودك : دروغگویی در كودكان
    توسط ساقی در انجمن مقالات آموزشی روانشناسی کودک
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 24 اردیبهشت 88, 21:59
  5. دروغگوهاي 6 ماهه
    توسط دانه در انجمن مقالات آموزشی روانشناسی کودک
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 مهر 87, 00:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.