سلام به کامبیز محترم
در ارتباط با اینکه چه کاری برای همسرم انجام داده ام
اول در ارتباط با ماشین بودم که کمک مالی کرده ام تا بتونه بخره و باهاش کار کنه
دوم اینکه من خودم شاغل هستم همیشه به منایپسبتهای مختلف بهش هدیه دادم و یا مهمونش کردم مثلا لباس و کفش تا احساس نکنه چون نداره نمیتونه چیز خوب تنش کنه یا بخوره
توی دوست و آشنا هم کسی نیست که بتونم باهاش حرف بزنم و بهم کمک کنه
ووووووو سلام به الف -ح محترم
در ارتباط با سوالات شما اینکه وسواس مثلا از در خونه وارد میشیم همه جا رو بازرسی میکنه تا ببینه دزد نیامده باشه نمی دونم مثلا شیشه نشکسته باشه یا وقتی از در خونه میاد خونه باید جورابشو در بیاره پاهاشو بشوره تا بو نده
از این جور کارها
مشکل مالی نداریم چون همسرم خونه داره توی مرکز شهری که زندگی میکنیم و من شاغل هستمو پدر همسرم از نظر مثلا خرید خونه .... بهمون کمک میکنه
همسرم هم با ماشین کار میکنه شاید درآمدش کمه ولی پول تو جیبی و بعضی از از خریدهای خونه رو تامین میکنه
[undefined=undefined]علت کتک زدنش این بود که داشتیم از بیرون می امدیم یکی از آشناها ما رو دید بعد از سلام و احوال پرسی گفت چرا بچه نمی آری همسرت بیکاره توی خونه بزرگش میکنه وقتی این جمله رو بهم گفت خیلی ناراحت شدم اونجا به همسرم چیزی نگفتم
تا اینکه شب رفته به پدرش سر بزنه دیر امد گفتم من سفره پهن کردم چرا دیر کردی گفت رفتم به پدرم سر بزنم گفتم پدرت که الان خوابه به چیی رفتی سر بزنی گفت رفتم بخاری های اتاق ها رو چک کردم ببینم مشکلی نداشته باشه من هم عصبی شدم و حرفی که اون آشنا زده بود رو بهونه کردم گفتم توی زندگیت به اینجور موارد فکر کردی و اهمیت دادی که از کار و درست عقب موندی مرگ مادرت بهونه بوده و بعد از جر و بحث شدید کتک زد[/undefined].
بیشتر مشکلم نگرانی هاست که وجود داره :
اول : نکنه همینطوری وسواسش ادامه داشته باشه
دوم : نکنه چند سال دیگه که سنش بره بالاتر کار مناسبی پیدا نکنه
سوم: زود عصبی و تند میشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)