نوشته اصلی توسط
titi321
اما بعد از خروجم از کار شروع به تماسهای اس ام اسی نه چندان طولانی چند شب در میان کردیم. من قبل از برگشتن به شهرم حدود دو ماه تو شهر کارم موندم اما برخلاف انتظارم این آقا از من درخواستی برای ملاقات نکرد. تنها در آخرین روز بازگشتم به اصرار من همدیگه رو دیدیم تا امانتی که از ایشون دستم بود بهش برگردونم
ضمنا ایشون گفته از سفری که اخیرا داشته سوغاتی برام خریده که اگر شرایط ملاقات پیش اومد بهم میده. اما ایشون حرفی از ملاقات نمیزنه یعنی طبق گفته هاش منتظره کاری پیش بیاد که بخاطرش من برم به اون شهر و همو ببینیم.
مسئله اینجاست که من از این آقا خوشم اومده. البته ایشون حدود دو سال و نیم از من کوچکتره اما رفتارش پخته تر از سنش هست و شخصیت آروم و خونواده با فرهنگی داره. با توجه به مشخصاتش بنظرم گزینه خوبی برای تصمیمی مثل ازدواج هست با توجه به انواع تجربه هایی که داشتم و آدمهای متفاوتی که دیدم.
اینکه چرا بجز مواقعی که کاری پیش بیاد مثلا سوال فنی ای یا ... تلفن نمیزنه؟ (کلا فقط دو بار پیش اومده) چرا برخلاف همه پسرا اصرار نمیکنه همو ببینیم؟ چرا تو ابراز محبت فقط به عزیزم و مواظب خودت باش اکتفا کرده و فاز رو اصلا دوس دختر- پسری نمی کنه؟ چرا اصلا به این رابطه اس ام اسی ادامه میده؟ چجوری بفهمم نوع رابطه ای که میخواد چیه؟ و مهمتر از همه اینکه چیکار کنم که بتونم گزینه ای برای ازدواجش باشم یا درواقع برای ازدواج باهاش چه کار می تونم بکنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)