من جرفی واسه گفتن ندارم
اما ای کاش ای کاش من مشکلات تو رو داشتم اما مشکلات خودم رو نداشتم
عزیزم برو به این موضوع ها سر بزن ببین چه مشکلاتی وجود داره اون وقت روزی هزار بار خدا رو شکر می کنی
فقط همین رو می تونم بهت بگم
موفق باشی
تشکرشده 527 در 189 پست
من جرفی واسه گفتن ندارم
اما ای کاش ای کاش من مشکلات تو رو داشتم اما مشکلات خودم رو نداشتم
عزیزم برو به این موضوع ها سر بزن ببین چه مشکلاتی وجود داره اون وقت روزی هزار بار خدا رو شکر می کنی
فقط همین رو می تونم بهت بگم
موفق باشی
ema1989 (چهارشنبه 09 مرداد 92), sare jo0on (یکشنبه 21 آبان 91)
تشکرشده 109 در 37 پست
ترانه جان ممنونم.حرفت هم کاملا درسته.توصیه تو عملی می کنم عزیزم
آقا یا خانم jazire ممنون .ولی برای همون دکتری و هیات علمی دانشگاه شدن هم آقایون تو اولویتند
noterdom عزیز آخه کار مجانی تو شرایطی که یه پسر با مدرک یه دانشگاه داغون داره حقوق می گیره واقعا حرص آدمو درمیاره.پیشرفتی داشتی؟بهت همون 180 تومن رو میدن یا حقوقتون بیشتر شد؟
من هم حدود سه ماه برای یه شرکت کار کردم البته حقوقی در حد 2-3 میلیون تومن بهم میدادن و بعد از سه ماه یه پسر از یه دانشگاه درجه ده رو به من ترجیح دادن و بیرونم کردن
ema1989 (یکشنبه 21 آبان 91)
تشکرشده 527 در 189 پست
eme جان اینطوری نگو
یه نگاه بنداز همه به حالت قبطه خوردن
عزیزم همه چی کار نیست
سنی نداری من یه 3 سالی ازت بزرگترم
اول از همه بگم تو رو خدا فکر ازدواج نباش اون هم به خاطر حرف این و اون
هنوز سنی نداری
تا 6 سال دیگه هم جا داری موقعیتت عالیه
قول می دم کار هم پیدا می کنی . توکلت بر خدا باشه . اینجا امسال من زیادن که شوهرشون کاری نداره و باید خرج یک زندگی رو هم بده . اگه موقعیت کار واسه مرد ها بیشتر واسه همینه
زندگی هایی وجود داره که داره سر بیکاری مرد از بین میره . شما هنوز اول راهی
دوم . خودت روانقدر قیاس نکن . چون تو در دل هیچ آدمی نیستی هرکی مشکلات خودش رو داره . خودت باش با خدا باش . به خدا هیچکس و هیچ چیز موقع تنهایی های آدم نم یتونه جای خدا رو واسه آدم پر کنه .
حرف زدن باهاش آرومت می کنه
ای کاش زندگی دکمه برگشت داشت تا من هم می شدم هم سن و سال شما .
آرزوی موفقیت می کنم برات گلم . مطمئن باش بخواهی میشه خودت رو دست کم نگیر
ema1989 (چهارشنبه 09 مرداد 92), sare jo0on (یکشنبه 21 آبان 91)
تشکرشده 47 در 16 پست
سلام عزیزم
ادامه ماجرا اینکه وقتی که تو اون شرکت بودم جاهای دیگه هم دنبال کار بودم.
بعد از همون 3 ماه هم ،شرکت دیگه ای رفتم . میدونی نکته جالب قضیه کجاست؟؟؟ بعد از اون 3 ماه که جای دیگه کار پیدا کردم و به مافوقم گفتم که دارم میرم اجازه نمیداد از شرکت برم ،میگفت ما روی شما سرمایه گذاری کردیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و همون موقع حاضر شدند باهام یه قرارداد درست و حسابی ببندن ولی از اون جایی که میدونستم شرکت خوبی نیست و جای پیشرفت نداره اومدم بیرون. عزیزم بعد از حدود 2 سال از اون موقع من یه کار دولتی با حقوق خیلی بیشتر بدست آوردم. و شرایط خیلی بهتر و با جای پیشرفت عالی (خدارو شکر)
در هر حال اگر فرض کنیم که 90 درصد شرکت ها و اداره ها ظرفیتشون با پارتی و .... پر بشه 10 درصد باقی مانده رو مجبورند که دنبال آدم باتجربه و فول باشند تا شرکت سر پا بمونه.پس شما هم سعی کن جز همون 10 درصد باشی و به خدا هم تکیه کن و امید داشته باش .
اگر هم تو شهر بزرگی هستی که به مراتب وضعیتت رو راحتتر و سریعتر میتونی به ایده ال برسونی
در مورد اون چند ماه هم که سر کار رفتی مسلما خیلی تجربه بدست آوردی و باز هم سعی کن .چون اول راهی و چند مورد از این نوع رفتارها رو خواهی دید تا اینکه مثلا سابقه کاریت در حد 1 تا 2 سال بشه اون وقت هست که یه رزومه خوب دستت رو میگیره و یه کار ثابت حتما گیرت میاد.
فقط و فقط اول راه به پول فکر نکن بلکه به این کارا به عنوان یه تجربه نگاه گن.
موفق باشی
راستی یادم رفت بگم اون پسره دانشگاه آزادی هنوزم که هنوزه تو اون شرکته و حقوقش پایینتر از منه
بدون هیچ پیشرفتی و مشغول درجا زدن
گر صبر کنی .....!!!!!!!!
تشکرشده 90 در 31 پست
تایپیک های قبلیتو که میخوندم مطمین بودم که یه روزی یه همچین تایپیکی باز میکنی.تعجب میکردم که داشته های قشنگ زندگیتو نمیبینی البته بعضی مشکلات هم سهم رنج آدمی در زندگیشه.
یه دختر خانم جوون 23 ساله ی با اراده ی در حال تحصیل پاک و بدون روابط پرتنش با جنس مخالف با پدر و مادر و برادری خوب و با سلامتی جسم... اینها چیزهایی بود که من از تایپیک های محدودت پیدا کردم خودت در زندگیت که بگردی هزاران نعمت قشنگ پیدا میکنی .متاسفانه تمام نگاهت را به نداشته هایت دوختی. میترسم انقدر این کار را ادامه دهی که با کفران نعمت داشته هایت را نیز از دست بدهی و در حسرت از دست دادنشان بسوزی.
اگر سری به بیمارستانها بزنی معنی بخشی از حرفهایم را شاید بفهمی! کودکان و دختران و پسران جوانی که سرطان و هزار درد و مرض دیگه تمام جونشونو گرفته و فقط آرزوی بهبودی دارند که بتوانند بدون هیچ دردی نفس بکشند. تویی که خدا بهت فرصت داده که با جسمی سالم به دنبال موفقیتت در دنیا و آخرت بدوی چطور به این سادگی آرزوی مرگ میکنی؟ در این تالار که بگردی صدها نفر رو میبینی که یکی از داشته های تو را آرزو میکنند. اگر هر آدمی در مواجهه با ناکامی های زندگیش سرخورده میشد و آرزوی مرگ میکرد که زندگی امکان پذیر نبود اساس جنگندگی و مبارزه در خون آدم هاست. زندگی آدمهای موفق رو که ببینی نداشته هاشون خیلی از ما بیشتره ولی ناامید نمیشن و با توکل بر خدا تلاش میکنند. به خدا توکل کن و ازش بهترین رو بخواه و حسابی دنبال کار بگرد. مطمین باش خدا از مادرت هم بیشتر دوستت داره و اگر فقط خودت رو به اون بسپاری و امیدت بهش باشه و حسابی تلاش کنی به بهترین وضعیت خواسته ات میرسی. به جای یه جا افتادن و سستی و بی انگیزگی و نق زدن بلند شو و با توکل به خدا و روحیه ای خوب دست به کار شو و برای زندگیت بجنگ.
درمورد ازدواج هم سن خوبی براش داری و تا چندین سال بعد هم برات دیر نمیشه. چند وقت قبل از بعضی از دوستام که خیلی زندگی مشترک خوبی داشتن سوال میکردم که چی شد که انقدر همسر خوبی نصیبتون شد؟ میگفتن در دوران مجردی همه ی توکلمون به خدا بود و همیشه ازش همسر خوبی رو طلب میکردیم خودمان هم سعی میکردیم پاک بمانیم و ویژگی های یک همسر خوب را داشته باشیم چون به وعده ی خدامون اعتماد داشتیم که در قرآنش فرموده والمومنین للمومنات...
آیت الله بهجت گفته بودند اگرکسی میخواهد ازدواج کند آیه ی 74 سوره ی فرقان را زیاد بخواند و در خواندنش مداومت ورزد که حتما ازدواج میکند ولی اگر با خواندن این آیه ازدواج نکرد در یقینش شک کند ( یعنی اگر با یقین بخواید انشاالله حتما همسر صالحی را به دست میاورید)
دوست خوبم رابطه ی خوبی را با خدایت ایجاد کن و به حرفش گوش بده وبهش اعتماد کن. مطمین باش انقدر دوستت داره و توانایی اش رو داره که در دنیا و آخرت خوشبختت کنه.
الیس الله بکاف عبده؟
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟
ema1989 (چهارشنبه 09 مرداد 92), saba mehraboon (دوشنبه 22 آبان 91)
تشکرشده 957 در 224 پست
عزیزم ..
تا وقتی تلاش نکنی و دست روی دست بذاری همه چیز صد برابر اذیتت میکنه ..
شما کاری داشتی با حقوق 2 3 ملیون تومن که به جرات میتونم بگم پس انداز یه سال منه و این یعنی شما میتونی .. توانائی و استعدادش رو داری .. میدونم خیلی سخته و چقدر به ادم فشار میاد وقتی به نا حق چیزی رو ازش میگیرن .. مث شما که ناراحتی اون پسر با مدرک دانشگاه درجه ده جات رو گرفته .. اما وقتی یه بار تونستی حتما دوباره میتونی یه کار خیلی خیلی بهتر پیدا کنی ..
یه داستان خیلی کوتاهه که دوست دارم بخونیش .. البته من به زبون خودم میگما دقیق یادم نیست ..
یه مرده میره کوهنوردی .. همین طور که بالا میرفته یه دفه پاش سر میخوره و قبل از اینکه بیفته به شاخه ی یه درخت چنگ میزنه تا پرت نشه پایین .. یکم داد و فریاد میکنه ولی اون اطراف کسی نبوده که کمکش کنه .. شب میشه .. تو دلش میگه خدایا خودت کمکم کن .. خدا میگه بنده ی من تو به من ایمان داری ؟! مرده جواب میده معلومه که آره ! خدا بهش میگه پس دستتو از اون شاخه ول کن .. مرده میگه مگه دیوونه م ؟! دستمو ول کنم که میفتم و میمیرم !! خدا میگه بهم اعتماد کن و دستتو ول کن .. مرده حرف خدا رو گوش نمیده ..
فردا صبح اون مرد رو در حالی پیدا میکنن که تو فاصله ی یه متری زمین از سرما خشک شده بود ...
منظورم اینه عزیزم .. که خدا وقتی چیزی رو ازت میگیره یا سختی ای بهت میده حتما دلیلی داره .. پس بهش اعتماد کن ..
تشکرشده 2,383 در 431 پست
وای emaواقعا خوشبحالت با این همه نعمت که برات شمردن
بزرگترین نعمتت از نظر من با توجه به تایپیک های قبلیت قلب پاکته و اینه که تا الان میتونستی ولی وارد هیچ رابطه ای نشدی.این یعنی خدا خیلی دوست داره که انقدر سفت دستاتو گرفته تا بازیچه ی این و اون نشی و گول احساستو نخوری.قدر زندگیتو بدون
یه نگاه به تایپیک های من بنداز ببین چه وضع بدی دارم ولی به اندازه ی تو نا امید نیستم
من ازبعضی از اعضای سایت زیاد خوشم نمیاد چون همش بدبختی هامو به رخم میکشن و با تایپیک هاشونو سعی میکنن خوشبختی هاشونو غیر مستقیم به رخ بکشن ولی در مورد تو اینجوری نیستم همش فکر می کنم کاش میشد با یکی مثله تو دوست بودم.شایددیگه هیچ وقت سمت گناه های کوچک و بزرگ نمی رفتم.خوش به حال دوستات!
خانم مهندس امیدوارم وقتی اومدم تهران یه روز بیام دانشگاه شهید بهشتی و ببینمت وباهم دوست شیم.
تشکرشده 2,440 در 754 پست
پیش از نوشتن کامنتم عذر میخواهم چون اگه تو ی مشاوره حضوری میدمتون از اتاق مینداختمتون بیرون!!
دوستان همه به درستی گفتن که شرایط شما اصلا شرایط بدی نیست و من نمیخوام تکرار مکررات کنم.از این دید به مشکل ش ما نگاه میکنم: غرور قبول شدن در دانشگاه شریف در کارشناسی و افت موقعیت به دلیل قبولی در دانشگاه بهشتی در مقطع ارشد ریشه مشکل شماست.
در ضمن نداشتن شغل آخر بدبختی و فلاکت نیست چون ارزشهای زیاد دیگه ای وجود داره که میتونید بهش بپردازید و تازه کی گفته هیچ وقت شغل پیدا نمیکنید(اینا دلایل شما واسه قهر کردن با خداست؟)احسنت!!
ولی این حس نا امیدی و علاقه به مرگ میتونه نشاندهنده اختلالات روانپریشی و افسردگی باشه که بهتره هرچه سریعتر برای درمان به ی مرکز مشاوره برید چون هیچ تناسبی بین غم های شما و مشکلات شما وجود نداره!!!
کامران (دوشنبه 22 آبان 91)
تشکرشده 83 در 31 پست
والله شما یه جایی کار میکردید که بهتون دو سه میلیون پول میدادن بعد میگین خانومای فنی موقعیت شغلی ندارن؟! ما که رشته مدیریتی خوندیم تو خوابمون هم نمیبینیم یه همچین کاری پیدا کنیم حتی اگه موقت باشه! چقدر بده که انقدر کمال گرایی منم مثل توام ولی مشکلات من فرق میکنه . تو الان باید خیلی خوشحال باشی هوش خوبی داری تو بهترین دانشگاه ایران کارشناسی خوندی الانم تو یکی از بهترین دانشگاها داری ارشد میخونی. با این حسابی که تو پیش خودت کردی ملت چرا میرن آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی درس میخونن خیلیاشونم خیلیم استعداد دارن. من تو شما یه رگه هایی از خودمو دیدم . منم امسال ارشد قبول شدم دانشگاه سراسری روزانه شهر خودمون اما چون رشته امو دوست ندارم حتی به فکر انصرافم! همه میگن قدر موقعیتت رو نمیدونی ولی من واقعا علاقه ندارم اما شما دیگه مشکلتون چیه؟! بابا منم به این سن رسیدم خواستگار نداشتم امیدی هم به ازدواج ندارم حالا که چی؟ یه کم قدر خودت رو بدون احتمالا خیلیا جای شما بودن خیلیم به خودشون افتخار میکردن.
تشکرشده 109 در 37 پست
من نه لوسم نه بی منطق و روانپریش و مغرور.بهتر بود پستهامو کامل میخوندید
اگر میگم چیزی ندارم به خاطر اینه که الان تو شرایطی که باید بتونم برای خانوادم کاری بکنم نمیتونم.نه پول دارم نه منبع درآمد.پدرم تو بیمارستان بستریه و امروز صبح رفت icu.
مشکلات بیشتر جلو چشمم میان
تمام بار مالی خانواده رو دوش من افتاده.تمام پیگیری ها و گرفتاری ها.باورتون میشه امروز هیچ پولی تو جیبم نداشتم برگردم خونه؟؟؟؟!!!!!!!! هیچی!!!!وضعیت مالی پدرم عالی بود ولی الان .........
دیگه حتی حوصله ی تایپ ندارم
خواهش می کنم برای پدرم دعا کنید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)