به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 57
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    دوستان نوشته های شما بهم دلگرمی میده...
    ممنون از همتون...

  2. کاربر روبرو از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده است .

    mohammad2012 (جمعه 19 آبان 91)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    سلام

    ببخشید من یه کم از ارسالها رو خوندم فرصت نداشتم همش رو بخونم بنابراین شاید نظراتم تکراری یا نادرست باشه به هرحال خودتون در مورد درست و غلط بودنش تصمیم بگیرید.

    معمولا اوایل ازدواج از این فراز و نشیبها در احساس وجود داره خیلی چیزها مطابق با اون چیزی که به نظر میومدند نیستن حالا بعضی آدما تا رسیدن به تعادل اینجور احساسات خودشونو مخفی می کنند و بعضی آدما توانش رو ندارند و بیان می کنند خانم شما باید بدونه که اگه با هر کس دیگه ای هم ازدواج میکرد این فراز و نشیب رو تجربه میکرد و زندگی رویایی که تو ذهنش بوده هیچوقت از آب درنمیامد.فکر می کنم مشاور یا چند تا دوست که این مرحله رو طی کرده باشن بهتر بتونن بهش بفهمونن.

    اینکه شما به خواسته هاش اهمیت میدادید و گذشت میکردید خیلی هم باید جذاب باشه و به نظر میاد در حد یک بهانه برای کسی هست که هنوز به تعادل احساسی نرسیده.

    من از تجربه شخصی خودم میگم توی اوایل ازدواج با اینکه همسر من هیچ مشکلی نداشت و من هم بهش علاقه داشتم ولی گاهی وقتها دلم میخواست شب که بیدار میشم صبح که از خواب بیدار میشم ببینم همه چیز خواب بوده این اتفاق بیشتر مواقعی می افتاد که می دیدم اصلا از زندگی رویایی خبری نیست ما در زمان نامزدی کلی دو نفری بیرون میرفتیم ولی بعد عقد برای خوردن یک خوراکی ساده بیرون از خونه همسرم عذاب وجدان میگرفت و می گفت بخریم ببریم خونه همه بخورن یا مثلا گاهی که میدیدم خانوادش محدوده های عاطفی من رو رعایت نمیکنن موجی از احساس پشیمانی به من هجوم می آورد و با خودم میگفتم اولش که اینجوریه خدا به داد آخرش برسه ولی چون انتخاب خودم بود هیچوقت اعتراض نکردم و فقط خودم رو غرق درس خوندن میکردم از طرفی هنوز به ثبات اقتصادی نرسیده بودیم و آینده اقتصادی مبهم عذاب آور بود.

    این تجربه شخصی من رو خیلی از اطرافیانم هم به همین ترتیب تجربه کردند مثلا دختر خاله خودم میگفت ما تو دوران عقد معمولا دعوا میکردیم و بیشتر سر خانواده هامون با اینکه الان جزو افراد واقعا خوشبخت هستند ولی به هر حال اولش اونجوری بودند.

    من خودم شخصا الان به افکار و احساسات اوایل ازدواجم میخندم و الان احساس میکنم بهترین زندگی مشترک رو دارم و خیلی افراد دیگه رو با این شرایط میشناسم.

    البته سن کم همسر شما در نپخته بودن و صبور نبودنش بی تاثیر نیست من هم یکی دو سال از همسر شما بزرگتر بودم و البته نمیدونم اگه سرگرم درسم نبودم و دایم به این قضیه فکر میکردم چه ضرباتی به زندگیم میزدم.

    در مورد من چون معمولا به خاطر درسم که در شهر دیگه بود دو هفته یکبار همسرم رو میدیدم این دوری باعث دلتنگیم میشد و باعث میشد اون احساسات منفی رو برای مدتی فراموش کنم و به زندگیم بچسبم تا دوباره اون احساسات به علتی رو بیاد و آزارم بده

    به نظر من اون مشاور باید عادی و طبیعی بودن این احساسات متناقض رو به همسر شما نشون بده تا همسرتون متوجه بشه که در همه زندگیها این احساسات اوایل تشکیل زندگی وجود داره البته کمی دور بودن هم میتونه همسرتون رو دلتنگ شما کنه ولی من احساس میکنم اگه پیشنهادش از طرف شما باشه همسرتون احتمال دلتنگ شدنش بیشتر بشه اگه احساس کنه شما هم متزلزل شدید و ممکنه به اختیار خودتون مدتی ازش کناره بگیرید و یه جورایی احساس کنه یه مدتی شما رو از دست داده بیشتر ممکنه به سمتتون برگرده تا اینکه احساس کنه خودش فعلا شما رو کنار گذاشته

    مثلا اگه میتونید یک مسافرت کاری جور کنید یا تحقیقاتی (و نه تفریحی که اون کفر خانما رو در میاره) بعدا برید بهش بگید راست میگی من هم فکرامو کردم باید هردومون دوباره تصمیم مون رو ارزیابی کنیم و مثلا امروز دارم به فلان مسافرت کاری میرم گفتم در جریان باشی ولی تو این مدت خودم و تو باید فکرامون رو بکنیم که یه جورایی احساس کنه شما رو ممکن هم هست از دست بده اون موقع احتمال رو آمدن احساسات مثبتش بیشتر میشه.

    با آرزوی موفقیت و خوشبختی

  4. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    setareh (جمعه 28 تیر 92), فکور (جمعه 19 آبان 91)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1391-8-02
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    352
    سطح
    7
    Points: 352, Level: 7
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad2012
    تاپیک های قبلیم رو احتمالا خوندین ..
    ازدواج بدون علاقه و با توجه به شرایط.. و میگه نمیتونم ادامه بدم..
    با بررسی های خودم و خوندن این انجمن متوجه شدم رفتار من منفعلانه بوده در مقابل اون در حالی که رفتار خانمم تقریبا جرات مندانه بوده..
    حالا سوالم اینه که چطوری میتونم خودم رو تغییر بدم ؟ که البته خودمم میخوام
    و دوم اینکه این تغییر چقد میتونه نتیجه بخش باشه و چقدر به نظر شما زمان میبره تا نتیجش رو ببینم ( ینی جذاب بشم براش )
    اون هیچ علاقه ای بهم نداشته از اول و الانم تو این دو ماه ایجاد نشده..(اوضاعم رو میدونین )
    در ضمن گفته اس ام اس ندیم یه مدت و ارتباط نداشته باشیم و قبول کردم ( آیا این رفتارم منفعلانه بوده ؟)
    من تمام پستای شما خوندم خواستم نظرم اینجا بدم
    ببین دوست عزیز اگه من مثلا به نامزدم بگم ارتباط نداشته باشیم و اون هم بپذیره من خیلللییی تو حالم میخوره و ناراحت میشم و مرتب با خودم میگم چطور میتونه تحمل کنه؟!!

  6. #24
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    ممنون فکور عزیز
    سوال من اینه که الان من باید چکار کنم که بتونه دوسم داشته باشه.. میگه هیچ علاقه ای پیدا نکرده تو دو ماه..
    میدونم دو ماه فرصت کمیه ولی واسه اون نمیدنم چرا اینقد داره عجله میکنه...

  7. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    احیانا خانم شما نیش و کنایه ای از خانواده شما نشنیده؟

    آیا مرزهای عاطفی رعایت شده مثلا اعضای خانواده شما نزدیکی بیش از اندازه به شما ندارند؟

    مشکل مالی نداشتید؟

    به اندازه کافی به تفریح دو نفری رسیدید؟

    اگه اختلافی با هم داشتید آیا مثل بچه ها زود از کوره در رفتید یا با صبوری مشکل رو حل کردید؟

    اگه میتونید پیش مشاور برید و ازش بخواین مشکلات اوایل ازدواج رو براش تبیین کنه و بهش بفهمونه که زوده برای تصمیم گیری به اینکه به شخصی علاقه مند میشه یا نمیشه!!!!!!!! ضمنا اگه از چیز دیگه ای ناراحته هم مشاور میتونه از زیر زبانش بکشه قبل اومدن ایشون خودتون با مشاور صحبت کنید


    اینا مال بعدا هستش

    اگه اختلافی بین ایشون و مادر یا خواهر شما به وجود آمده باشه اگه حق با ایشون هست بهش حق بدید و به ارامش دعوتش کنید.

    در رابطه با همه مسائل با صبوری و آرامش برخورد کنید.

    تا میتونید حمایتش کنید حتی مثلا زمانهایی که میخواد بره خرید یا دکتر یا ... با محبت همراهیش کنید.

    حرفهای امیدوار کننده از آینده بزنید و اگه در رابطه با مشکلی متزلزل شدید تا حد امکان این تزلزل رو نشون ندید.

    به خانواده ایشون احترام بذارید و به مشکلاتشون اهمیت بدید و سعی کنید برای نزدیکان همسرتون هر کاری از دستتون برمیاد انجام بدید.

    اگه توی بحثی یا اختلافی حق با شماست خیلی منطقی نپذیرید و دلایلتون رو عنوان کنید با محبت کامل نظر خودتونو پی گیری کنید نه با پرخاش

  8. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    فکور (جمعه 19 آبان 91)

  9. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    بازم ممنون
    مشکل مالی نداریم ولی خوب میدونه که من دانشجو ام ینی از اول میدونست و خودشم گفت توقع نداره کار کنم ولی با این حال کاری پیدا کردم و میخوام مشغول شم.. به صورت نیمه وقت
    ببینید من رفتارای نادرست نمیگم نداشتم
    مثلا اگه خونده باشین نوشتم یه بار دیگه مساله بی علاقگی رو مطرح کرده ولی من بچه بازی در اوردم و اون گفت شوخی کردم ( گفت دلم سوخته )
    ولی باز بعد سه هفته این بار به خواهرم گفت که علاقه نداره...
    یه مسایلی پیش اومده که مثلا اون بار که گفت بهم علاقه نداره بهم تلفن زد و دید گریم گرفته
    میگه هنوز بزرگ نشدی ولی بازم میگم برای شناخت زوده..

  10. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    به نظر من یکی از اطرافیانتون که عاقل و صبور هست رو به عنوان الگو در نظر بگیرید و موقع اینجور عکس العمل ها در نظر بگیرید که اگه اون فرد عاقل بود الان چه برخوردی رو داشت؟و عکس العملی مشابه نشون بدید.

    اگه اون گفته بی علاقه است شما باید اول می پرسیدید علت خاصی داره چون گاهی وقتا که آدم ناراحت و عصبانی هست احساس بی علاقگی میکنه و بعدش که عقلش سر جاش اومد احساس میکنه اشتباه کرده اگه بدون ناراحتی از چیزی این جملات رو میگفت باید یه مقدار تو هم میرفتید و کمی سرسنگین می شدید گریه اصلا مناسب یک مرد نیست. اگه هم بخواد گریه وجود داشته باشه نباید اون خانم بفهمه میتونستید جواب تلفن رو تا زمان آروم شدنتون ندید.

    کلا غرور و صلابتتون رو حداقل در ظاهر حفظ کنید حتی اگه کار سختی هست و یه سری احساسات رو مجبورید به دل بکشید و دم نزنید این کار رو بکنید...

    از خدا بخواین بهتون آرامش بده تا شتابزده و با احساسات آنی عمل نکنید یاد خدا آرومتون میکنه

  11. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (جمعه 19 آبان 91)

  12. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    تمام حرفاتون درسته ولی بازم میگم دو ماه برای این کار و این حرکت ها خیلی زوده...

  13. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مهر 97 [ 17:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-30
    نوشته ها
    234
    امتیاز
    6,479
    سطح
    52
    Points: 6,479, Level: 52
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    830

    تشکرشده 901 در 185 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    35
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    متاسفانه دخترا عجولن...دوست دارن زود معجزه بشه و علاقه به وجود بیاد(البته این با همه دخترا مطابقت نمی کنه)...اخه می دونی چیه؟بزرگترا به ما میگن عشق وعلاقه بعد از عقد به وجود می یاد...عقد می کنی و یک مدت می گذره بعد می بینی می گی پس این علاقه که می گن ایجاد می شه کو؟
    این جاست که احساس شکست می کنی...شکست روحی و هر روز با خودت فکر می کنی:کاش با این ازدواج نمی کردم ،کاش بیشتر صبر می کردم و هزاران کاش دیگه...این حالت برای من دقیقا موقع که من و نامزدم بله رو گفتیم و همه دست و هوراا کشیدن ایجاد شد...نمی دونم چرا می خواستم گریه کنم ولی نه از خوشحالی از ناراحتی...
    ناراحت نشی ها ولی من از مردی که گریه کنه جلوم خوشم نمی یاد...این نشانه بزرگترین ضعفه...همون لحظه تو خودم می گم با یک مشکل کوچیک این طوری شد،فردا پس فردا چه طوری می تونم با این زندگیمو بگذرونم...
    مرد باید صبور باشه...گریه رو بیشتر (دقت کن ،بیشتر) گذاشتند واسه زن ها.
    من خودم هنوز با خودم درگیرم...هنوز نتونستم خودم رو با شرایط جدید وفق بدم...ولی همش به خودم امید می دم که حل می شه...این ها عادیه...ولی نامزدم می گه اینا عادی نیست...هر چقدر هم براش دلیل می یارم قبول نمی کنه
    ولی یادت باشه:جنگ اول به از صلح اخر
    خداي من خداييست كه اگر سرش فرياد كشيدم به جاي اينكه با مشت به دهانم بزند،
    با انگشتان
    مهربانش نوازشم مي كند و مي گويد ميدانم جز من كسي نداري !!!

  14. کاربر روبرو از پست مفید پرنده غريب تشکرکرده است .

    فدایی یار (جمعه 20 فروردین 95)

  15. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ازدواج بدون علاقه اولیه بر اساس شرایط

    جنگ اول به از صلح اخر..
    به خاطر گریه اون روزم براش توضیح دادم یه بار که واقعا شرایط خوبی نداشتم و مادرم هم مریض بود و یهویی این خبرو بهم داد خیلی بهم ریخته بودم..
    به نظرم درک باید میکرد..
    اره قبول دارم باید اقتدار داشته باشم.. تو این مدتی که به هم کار نداریم ( ینی قراره نداشته باشیم) که حدود 2 هفته ای شده فک میکنم مرد شدم و واقعا دارم منطقی تصمیم گرفتنو یاد میگیرم.
    تو این تالار هم واقعا انرژی گرفتم...
    فقط کاش اون هم اینجا رو میدید..
    امیدوارم بهم فرصت بده بازم...

  16. 2 کاربر از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده اند .

    mohammad2012 (دوشنبه 22 آبان 91)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.