دوست عزیز
چرا این سوال در ذهن شماست؟برای چی مقایسه میکنید؟می تونم بپرسم اگر می دونید که اشتباه کردید برای چی با خودتون مقایسه اش می کنید؟
تشکرشده 600 در 287 پست
دوست عزیز
چرا این سوال در ذهن شماست؟برای چی مقایسه میکنید؟می تونم بپرسم اگر می دونید که اشتباه کردید برای چی با خودتون مقایسه اش می کنید؟
tamas (دوشنبه 01 آبان 91)
باور کنید نمیدانم چرا
آخه شما هم اگر با کسی بودید و بعد اون رو با کس دیگری میدیدین نا خود آگاه
فرد جدید رو با خودتون مقایسه می کردید باور کنید ناخود آگاهه دست خودم نیست
من هم موقعیت این رو داشتم که با کسی دیگر باشم
اما فقط درس خوندم ورزشم رو ادامه دادم
و زبانم رو تو ی موسسه تمام کردم باورتون میشه
سخت بود خیلی سخت ولی مبارزه کردم
همش فکر میکنم این دو نفر دارش چکار میکنن
بخدا اگر شما هم بودید همین کار رو میکردید مقایسه
وقتی دختر رو با اون میبینم این احساس به من دست میده که
من چیز با ارزشی رو از دست دادم...آخه پسره شلوار قرمز میپوشه میاد دانشگاه!!
چرا من باید همچین فکری بکنم...
تشکرشده 234 در 64 پست
من چیز با ارزشی رو از دست دادم...آخه پسره شلوار قرمز میپوشه میاد دانشگاه!!
خواهر عزیز من یکم روی حرفهای خودتون فکر کنید!
به نظرتون پسری که شلوار قرمز بپوشه آدم " با ارزشی" هست؟
========
پ.ن: واقعا دخترا از پسرایی که زیر ابرو ور میدارن و شلوار قرمز میپوشن خوششون میاد؟
HMD (چهارشنبه 03 آبان 91)
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام
من هم حدود 4 ماه هست که یکی از همکلاسی هایم بهم پیشنهاد دوستی داد و از همون اولش گفت که قصدش ازدواج نیست وفقط یه رابطه برای رسیدن به آرامش میخواد و من هم اون زمان نمیدونم چی شد که قبول کردم!
حالا که 4 ماه از اون زمان میگذره میبینم که من دارم بهش علاقمند میشم و از اونجایی که اون هیچ قصدی با من نداره واسه من یه شکست محسوب میشه...از طرفی اینکه از من یه رابطه معمولی مثل دو تا دوست معمولی نمیخواد و این باعث میشه فکر کنم این تنها آرامش نیست و یه جورایی بازیچه شدن من هست! اینکه تا یه مدت من باهاش باشم بعدشم تموم! من برم پی زندگی خودم اونم پی زندگی خودش!
خواستم ببینم نظر شما چیه دوستان؟آیا من باهاش ادامه بدم؟آخه من با ادامه دادن به این رابطه شاید به شرایط روحی اون کمک کنم ولی خودمو از اون اصلی که بودم دور میکنم! این سخته واسم!
تشکرشده 717 در 175 پست
واقعا خودتون چي فكر مي كنيد آخه
ببخشيدا ببخشيدا ببخشيد
مثل اينه كه يه نفر هر روز كفشش رو بياره جلوتون كه دستمال بكشيد
اونوقت بگه آخه من ميخوام تميز و مرتب باشم هر وقت خودم تونستم تميزشون كنم شما بفرما دنبال كار خودت آزادي
چه ارزشي تو اين كار هست اين كه كمك يا خير خواهي نيست
yaaldaa (جمعه 05 آبان 91)
تشکرشده 257 در 77 پست
اتفاقا قرار بود برای خودم شلوار بخرم . الان به فکر فرو رفتم که قرمز بخرم یا ...من چیز با ارزشی رو از دست دادم...آخه پسره شلوار قرمز میپوشه میاد دانشگاه!!
احساس میکنم از سر خوشی زیادی برای خودتون مشکل درست کردید .
موقعیتی که شما دارید رو خیلیها آرزوشو دارن . اینکه راحت درستونو میخونید علاه بر اون زبانتون رو تموم کردید و ورزشکار هم هستید نشون میده موقعیت خوبی دارید
پس بیخودی بهترین روزهای عمرتون رو برای خودتون تبدیل به عذاب نکنید .
ایشون شما رو برای دوستی میخواسته . بعد از یه مدت هم تموم شده و رفته سراغ یکی دیگه . مطمئن باشید روزی که اون خانم مثل شما ردش کنه میره سراغ یکی دیگه .
همسر شما نبوده که ناراحت بشید از اینکه با کس دیگه دوسته و...
یه سئوال .
جدا" شلوار قرمز پوشیدن آدمو با ارزش میکنه؟!:rolleyes:
gold (دوشنبه 01 آبان 91)
یعنی اون یک روزی میفهمه که من رو از دست داده؟
نه هیچ وقت نمیفهمه...چون من پای قلم شدم رو گذاشتم رو خونش...
الان داره با خودش میگه دختره ... رو نگاه کن چه بیخیاله...
به خدا نمیدونم تو دانشگاه باید بخندم یا گریه کنم
نمیدونم یک ترم باقیمانده ی دیگه رو چطور سپری کنم..
یعنی دانشگاه که تموت بشه...همه فکر خیال من هم تموم میشه...
میشه دیگه این آدم رو تا ابد نبینم...
تشکرشده 88 در 44 پست
خانوم محترم
مشکل تو اینه که هنوز دل در گرو اون داری. اول باید به این نتیجه برسی که آیا اون پسر آدم خوبیه یا نه؟
تو هنوز به این نتیجه نرسیده ای و تا وقتی مهر اون پسر توی دلته مطمئن باش کارهای بدش رو هم خوب می بینی.
البته تو زیاد در مورد بدی یا خوبی اون( به جز اون اتفاق) حرفی نزدی.
البته اگر اون آدم خوبی باشه نباید شما رو ببره خونشون.
خلاصه اینکه:
اگر نتیجه گیری نهایی تو اینه که اون آدم بدیه مجبوری که فکرش رو از ذهنت بیرون کنی. اینطور آدمها مثل گرگ در پوست میش هستند و هنرشون اینه که با چهره جذاب یا خصوصیات اخلاقی خاصی که دارند یعنی با روابط عمومی بالا ، خوش زبونی و ... توانایی و مهارت خاصی در اغوا نمودن جنس مخالف دارند. پست هایی هم که گذاشتی این مسئله رو تایید میکنه.
یه مسئله دیگه هم هست:
شاید تظاهرات رفتاری جدیدش جلوی چشم تو نوعی تلاش برای توی تله انداختن مجدد تو باشه.
به هر حال به نظر من فکر کردن به این افراد کاملاً غیر سازنده و حتی مخرب آینده شماست.
موفق باشی
Parsa y (جمعه 05 آبان 91)
با سلام
باور کنید حرف هاتون رو قبول دارم...به خدا همش درسته...
اما تا وقتی این آدم جلوی چشم من هست من نمیتونم خودم رو ببخشم..
من بهترین پدر و مادر دنیا رو دارم... آخه چرا پام رو تو خونه این آقا گذاشتم؟
مادرم از محبت دریغ نکرده.... پدرم از محبت دریغ نکرده
حتی اون ها کمکم کردن و باهام حرف میزدن تا آروم بشم... ضمن اینکه این موضوع منزل رفتن رو نمیدونن
شما بودید خودتون رو میبخشیدید؟ دو ساله که لبخند نزدم...
همه میگن دختری که بذاره بهش دست بزنه دختره خراب و ...( نه این که ماجرای من رو بدونن کلی میگن...)
آخه تا آخر عمر باید نابود باشم من ؟
دو سال خودم رو اذیت کردم و گفتم تو گناه کردی حالا غلط میکنی لبخند بزنی..
ولی شما بگینن بس نیست...
آخه شما ها تو عمرتون تا حالا اشتباه نکردین؟
اشنباه من تازه به کس دیگه ای ضرر نزده.. به خود خاک بر سرم ضربه زده
فقط بگین این حس رو چطور از خودم دور کنم...
تشکرشده 2,267 در 375 پست
خدا خودش میگه وقتی بنده ی من توبه میکنه به جای گناهاش ثواب مینویسم حالا شما سخت گیرتر از خدا شدی؟
مگه توبه نکردی؟مگه از کاری که کردی پشیمون نیستی؟مگه وقتی یاد اون کاربدی که میگی میفتی ناراحت نمیشی؟خب پس شرایط توبه رو داری و توبه ات قبوله
چرا الکی اینجور به خودت سخت میگیری؟چرا داری ناشکری میکنی؟اینجور که میگی انگار مشکلی تو زندگیت نداری،گشتی و گشتی داری واسه خودت مشکل میتراشی؟؟؟
چرا آخه؟واسه یه ارتباط اشتباهی که خدارو شکر قبل از اینکه به جای باریک بکشه تموم شده
به نظر من مشکلت همین تلقینی هست که به خودت میکنی
به افکارت درمورد اون پسر میدون نده
من باشم اصلا به چشمام اجازه نمیدم همچین آدم بی ارزشیو ببینه چه برسه به اینکه بخوام فکرمو مشغولش کنم.والا به خدا.
از زندگیت لذت ببر،اگه بخوای تو گذشته بمونی نه تنها حال که آینده رو هم از دست میدی.
تو پست قبلیم گفتم ،دوباره هم میگم،واقعا باید یه تجدید نظری درمورد این ارزش گذاری هات بکنی!
راحیل خانوم (جمعه 05 آبان 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)