به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-7-22
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    502
    سطح
    10
    Points: 502, Level: 10
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 123 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    دوست خوبم سلام مشکل شما ناراحت کنندست ولی اگه یه جور دیگه به خانوادت نگاه کنی میتونی مشکلت رو دیگه مشکل نبینی و اسمشو بزاری دلسوزی البته یه کم زیادی.دختره خوب من دختری رو میشناسم که طویه شهری دانشجوئه ولی حتی یکی نیست ازش بپرسه تو اون شهر چه میکنی کی میری کی میای یا اصلا چرا تو بعد از فارغ التحصیلی برنمیگردی خونت.بین عزیزم به نظر من اون دختر اگه بفهمه که تا این حد بی تفاوتی یعنی بود و نبودت مهم نیست دیگه هیچ وقت پزه آزادیشو به کسی نمیده.شما وارد دانشگاه شدی اگه بتونی فکرتو عوض کنی که بعد از تموم کردن درسم میتونم جایی سر کار برم و بعد با آدمی متناسب ازدواج کنم این انگیزتو بیشتر میکنه البته باید بگم که روزی بعد از ازدواج دلت واسه سخت گیری های پدر و مادرت تنگ میشه .به فکر آینده باش که روشنه.



    در زندگی روی هر مسئله ای تمرکز کنیم عین اون برامون پیش میاد.[color=#000000][size=medium]

    به چیزای خوب فکر کن

  2. 2 کاربر از پست مفید aphd تشکرکرده اند .

    aphd (پنجشنبه 27 مهر 91)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 91 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    320
    سطح
    6
    Points: 320, Level: 6
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 26 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    الان این چیزا رو نمیفهمی بلکه وقتی میفهمی که ضربه ببینی
    امیدوارم که هیچ وقت ضربه نبینی
    بهشون اعتماد کن
    عزیز سخت نگیر
    به آینده فکر کن و بذار که خوشبختی و شادی تو را انتظار بکشه نه تو

    آدما قدر چیزایی رو که دارن زمانی میفهمن که از دست بدن پس قدرشون رو همین الان که راجع بشون قضاوت میکنی بدون و سعی کن تا حدی بهشون حق بدی

    پسرا خیلی خیلی منتظر همچینی دخترایی هستند که از خانواده جدا میشن و پدرت هم بهتر از تو جنس خودش رو میشناسه که روت حساسیت نشون میده

    تحمل کن و بذار درست تموم شه و با غرور بهشون بگو که اون چیز که باید باشی شدی نه اون چیزی که دیگران خواستن

  4. 2 کاربر از پست مفید مهربون تشکرکرده اند .

    مهربون (پنجشنبه 27 مهر 91)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 آبان 91 [ 18:03]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    نقل قول نوشته اصلی توسط aphd
    دوست خوبم سلام مشکل شما ناراحت کنندست ولی اگه یه جور دیگه به خانوادت نگاه کنی میتونی مشکلت رو دیگه مشکل نبینی و اسمشو بزاری دلسوزی البته یه کم زیادی.دختره خوب من دختری رو میشناسم که طویه شهری دانشجوئه ولی حتی یکی نیست ازش بپرسه تو اون شهر چه میکنی کی میری کی میای یا اصلا چرا تو بعد از فارغ التحصیلی برنمیگردی خونت.بین عزیزم به نظر من اون دختر اگه بفهمه که تا این حد بی تفاوتی یعنی بود و نبودت مهم نیست دیگه هیچ وقت پزه آزادیشو به کسی نمیده.شما وارد دانشگاه شدی اگه بتونی فکرتو عوض کنی که بعد از تموم کردن درسم میتونم جایی سر کار برم و بعد با آدمی متناسب ازدواج کنم این انگیزتو بیشتر میکنه البته باید بگم که روزی بعد از ازدواج دلت واسه سخت گیری های پدر و مادرت تنگ میشه .به فکر آینده باش که روشنه.



    در زندگی روی هر مسئله ای تمرکز کنیم عین اون برامون پیش میاد.[color=#000000][size=medium]

    به چیزای خوب فکر کن
    من دوست ندارم خانواده کلا کاری با من نداشته باشه میخوام از دور حواسشون باشه نه به نحوی که حس کنم دست و پام بسته شده!
    هیچ کس حاضر نیست با یه آدم وابسته زندگی کنه و اگر هم بخواد مطمئنا در آینده اون هم میخواد منو همینطور تحت کنترل داشته باشه فقط مسئول این زندان عوض میشه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهربون
    الان این چیزا رو نمیفهمی بلکه وقتی میفهمی که ضربه ببینی
    امیدوارم که هیچ وقت ضربه نبینی
    بهشون اعتماد کن
    عزیز سخت نگیر
    به آینده فکر کن و بذار که خوشبختی و شادی تو را انتظار بکشه نه تو

    آدما قدر چیزایی رو که دارن زمانی میفهمن که از دست بدن پس قدرشون رو همین الان که راجع بشون قضاوت میکنی بدون و سعی کن تا حدی بهشون حق بدی

    پسرا خیلی خیلی منتظر همچینی دخترایی هستند که از خانواده جدا میشن و پدرت هم بهتر از تو جنس خودش رو میشناسه که روت حساسیت نشون میده

    تحمل کن و بذار درست تموم شه و با غرور بهشون بگو که اون چیز که باید باشی شدی نه اون چیزی که دیگران خواستن
    همچنان تحمل میکنم...ولی با دیدن بقیه بازم این مساله واسم پر رنگ میشه.

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 مهر 91 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    320
    سطح
    6
    Points: 320, Level: 6
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 26 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    از کجا معلوم که بقیه برات نقش بازی نمیکنن

    تو لیاقت بیشتر از این که بخوای خودت را با کسی مقایسه کنی همین الان به دستات روی کیبورد نگاه کن هر انگشت روی یک حرف است و هر انگشت با انگشت دیگت فرق داره همون طور که تو دنیا هیچکس شبیه دیگری نیست مسلما سرنوشتش هم با دیگری فرق داره ببین که چطور حروف را با انگیزه پی جواب فشار میدی فدات شم همین طور هم موانع موفقیت رو کنار بزن و بذار فرق زندگی تو با دیگران در مقدار فهم تو از زندگی باشه البته بهت حق میدم چیزی رو میگم که خودم در انجامش به سختی پیش میرم

    اولین قدم همیشه سخته
    اولین قدم تو تغییر در نوع فکرت که چطور با مسئله کنار بیای تا به استقال شخصیتی برسی

  7. کاربر روبرو از پست مفید مهربون تشکرکرده است .

    مهربون (پنجشنبه 27 مهر 91)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-7-22
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    502
    سطح
    10
    Points: 502, Level: 10
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 123 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    :72دوست خوبم یه سر به افراد آنلاین بزن ببین چند نفر تویه این وقته شب پایه این سایت نشستن.باور کن این همه انسان که تا این وقته شب پای کامپیوتر نشستن یه مشکلی دارن و این مشکلاته که تو این ساعت از شب اجازه خواب نمیده.میتونی یه سر به تایپیک های دیگه هم بزنی و از خیلی از مشکلات دیگران باخبر بشی .من تا قبل از این که با این سایت آشنا بشم خدمو بدبخت ترین آدم فرض میکردم ولی حالا میبینم خیلی کسا هستن که از من شرایتشون حاد تره و واقعا تا حدی تونستم با مشکلم کنار بیام شما هم اول باید امیدتو به دست بیاری و بعد دنبال راه حل بگردی معذرت میخوام ولی آدم ناامید مثل یه آدم کور میمونه هر چی کمکش کنی میگه بی فایدست.
    امیدتو به خدا حفظ کن بعد گام بردار تا به مقصد برسی عزیزم.

  9. 2 کاربر از پست مفید aphd تشکرکرده اند .

    aphd (پنجشنبه 27 مهر 91)

  10. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    راهنمایی نمی تونم بهت بکنم فقط دیدم نوشتی خونوادت سردنو تنهایی و در عین حال نوشتی خیلی محدودت می کنن و کی می ری کی می یای براشون مهمه. فکر می کنم اگه خونوادت سرد بودن و تنها بودی در واقع کسی به کارت کاری نداشت که کجا می ری کی میای و اصلا باهات کاری نداشتن. واسه همین فکر می کنم احتمالا با یه سری رفتارا و راهکارا بتونی خونوادتو سر به راه کنی و تا حدی بتونی همونطوریشون کنی که می خوای. اما اینکه چه رفتاری داشته باشی رو نمی دونم شاید همینجا دوستان بهت بگن یا اگه مشکل مالی نداری بتونی بری مشاوره حضوری. موفق باشی.

  11. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (پنجشنبه 27 مهر 91)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 آبان 91 [ 18:03]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مرگ تدریجی من

    فقط حیات من براشون مهمه روحیه ام اهمیتی نداره واسه این میگم سرد.

  13. کاربر روبرو از پست مفید dentis تشکرکرده است .

    dentis (پنجشنبه 27 مهر 91)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.