سلام ازاده جان
سعی کن از تجربیات بچه ها نهایت استفاده رو ببری.این رابطه سرشار از اشتباهات متعددی میتونه باشه که من سعی میکنم دیدگاهم رو برات خوب باز کنم.
اولین اشتباهات در نظر نگرفتن اختلاف عقیدتیه که شک نکن این برات در اینده مشکل ساز خواهد بود.
چرا؟میگم برات:
من خودم در حالی با همسرم ازدواج کردم که شدیدا همسرم با خانوادش اختلاف مذهبی داشت.من و همسرم از لحاظ مذهبی مثل هم بودیم و مشکلی باهم نداریم در این زمینه.اما....در طی این 4 سال زندگی بارها سر این اختلاف با خانوادش من به مشکلاتی حادی خوردم.
منم مثل شما رویایی فکر میکردم ! میگفتم به خانوادش چیکار دارم...ما که بهم میخوریم ...اما غافل از اینکه خانواده یک نفر شاید از خوده اون طرف هم برای ازدواج مهم تر باشه !
همسرم همیشه در حال مشاجره با خانوادشه (سر مسائل مذهبی) و این روی رفتارش تاثیرات بدی گذاشته.
این اولین دیدگاه غلطتت بود.
دومین دیدگاه غلطتت:
هیچ تضمینی نیست نه شما به این اقا وفادار بمونی تا 4 سال دیگه و نه ایشون به شما.کما اینکه دیده شده در این جور موارد اقایون و پسرها بیشتر تحملشون تموم میشه و احتمال اینکه کیس بهتری پیدا کنه و با شما بهم بزنه کم نیست.
به خصوص اینکه ایشون الان در سنی نیست که درک درستی از ازدواج داشته باشه و الان به دلیل شرایط سنیش شدیدا تنوع طلبه.(نه این اقا.قریب به اتفاق بیشار پسرها دراین سن)
اینم از دومین دیدگاه غلطتت.
سومین دیدگاه غلطتت نادیده گرفتن اختلاف سنیه.4 سال یا 6 سالش مهم نیست.مهم اینه که الان متوجه نمیشی.چند سال بعد که باردار شدی و دیدی ناگهان اختلاف سنی ات (در ظاهر) با همسرت شده 10 سال اون موقع درک میکنی.
اگر دوست داری از تجارب دیگران استفاده لازمه که برخی مواقع خودت رو با دیگران مقایسه کنی.
میشه خیلی رویای فکر کرد و گفت بعد از 4 سال این رابطه منجر به ازدواج میشه.اما بازم میگم تضمینی نیست که مثلا 2 سال دیگه ایشون یه اس ام اس بده و بگه ازاده جان شرمنده.ما به درده هم نمیخوریم...خیلی دوستت دارم...اما به صلاحمونه که جدا شیم.همیشه تو یاد من میمونی ای عشق اول و آخر من !!!!!! خدا نگهدار
اون موقع شما میمونی و .....
موفق باشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)