به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    اگه ممکنه کسایی که در رابطه با این موضوع تجربه ای مشابه من داشته اند، نظراتشونو برایم بنویسن.خیلی به کمکتون احتیاج دارم، لطفا

  2. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    چرا هیچ کس جواب منو نمی ده؟؟؟؟؟؟
    تو رو خدا کمکم کنید

  3. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    سلام
    من باز برگشتم به این تاپیک
    واقعا نمی دونم با این فکرایی که تو سرمه چکار کنم.دوست دارم بروم پیش یکی که با هیپتونیزم هر خاطره بدی که دارم از ذهنم پاک کنه
    ظاهرا همه چیز خوبه. اما تو فکرم غوغاییه
    مثلا نشستم مثل بچه آدم دارم کارم و می کنم و همه چیز خوب پیش می رود. یهو به این فکر می افتم که نکنه الان که شوهرم اضافه کاری وایستاده با یکی رفته سر قرار
    بعد عین دیوونه ها سریع می پرم سر تلفن و زنگ می زنم شرکت. می بینیم شرکته آروم می شوم. اما 1 دقیقه بعد می گویم نکنه توی شرکت همه رفتند و با یکی از همکارایش خلوت کرده، اصلا همه هم شاید نرفته باشند اما شاید یک همکار خانومی داره که میزش نزدیک شوهرمه و الانم نشستند دارند با هم گل می گویند و گل می شنوند.
    به خدا من اینجوری نبودم.خودم می دونم دیوونه شدم
    الان چند ماهه که یه شب هم نیست که خواب بد نبینم.90 درصد هم خواب می بینم شوهرم دوباره خیانت کرده
    هی به این فکر می کنم که اگه این دفعه دوباره بفهمم خطایی کرده چه حسی پیدا می کنم، بعد از وحشت اون لحظه و اون حس می نشینم زار زار گریه می کنم.
    الان لابد خیلی هاتون می خواین پیشنهاد بدهید که پیش مشاور و روانپزشک برو.
    رفتم پیش هر دو مورد.روانپزشکم یکسری قرص آرامبخش و ضد اضطراب و اینا تجویز کزد که می خورم. مشاور هم همون حرفایی رو زد که شما دوستای خوبم بهم زدید.
    دیگه نمی دونم چکار کنم .واقعا خسته شدم
    پی نوشت: آقایون تو رو خدا ببینید که خطای شما که قبول هم نمی کنید اسمش خیانته،چطوری می تونه زندگی یکی رو مختل کنه.

  4. 2 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (سه شنبه 02 آبان 91), آبی آسمونی (شنبه 03 مهر 95)

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    208
    امتیاز
    1,973
    سطح
    26
    Points: 1,973, Level: 26
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    743

    تشکرشده 765 در 189 پست

    Rep Power
    32
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    سلام شب نیلوفری عزیزم.

    چی شده دوباره!! چرا اینقدر خودتو اذیت میکنی؟ البته میدونم چی میگی. من خودم همین احساسات رو تجربه کردم و میفهمم که چی میکشی و بهت حق میدم عزیزم!! ولی باید روی خودت کار کنی. اولا سعی کن یک مدت خیلی روابطت رو با شوهرت خوب کنی هر چی رابطه تون بهتر باشه کمتر این فکرا سراغت میاد!اکر موردی هم برای دلخوری وجود داره تا یک مدتی نادیده بگیر. بعدشم تا این فکرا سرافت میاد خودت رو با یک چیزی مشغول کن و نذار این فکرا توی سرت بمونه که بهش شاخ و برگ بدی!! همیشه به خودت بگو که شوهرت با وجود تمام وسوسه هایی که دور و برش وجود داشت و داره بازم منو انتخاب کرده!! من میدونم که شوهرت خیلی دوستت داره و تو رو با دنیا هم عوض نمیکنه ولی خودتم باید باور داشته باشی! همش بگو اون کاری که در گذشته کرده ، یک وسوسه ای بوده که به سراغش اومده و باعث اشتباهش شده!! اکثر آقایون وقتی اشتباهی رو انجام میدن و پشیمون میشن دیکه اون رو تکرار نمیکنن مگه اینکه اعتقاد نداشته باشن اون کارشون اشتباهه.عزیزم این کارایی که بهت گفتم رو من خودم در طول روز انجام میدم .خدا خیر بده بهار شادی عزیز رو دکتر لواسانی واقعا کمکم کرد و الان خیلی بهترم و روز به روز بهتر میشم.
    من توی این مدت تجربه ای به دست آوردم و اون اینکه اگر مرد واقعا پشیمون نشه و خودش نخواد ما زنها نمیتونیم با تهدید و ارعاب و کنترل کردنشون، منصرفشون کنیم. فقط میتونیم با محبت کردن بیشتر و فراهم کردن محیط بهتر شرمندشون کنیم که به زندگیشون بچسبن و دنبال اینکارا نرن ولی با زور نمیشه!! اینو مطمئن باش.
    امیدوارم امروز روز خوبی داشته باشی و اون فکرای بد توی ذهنت نیاد ولی اگه اومد زود بیرونشون کن عزیزم

  6. 4 کاربر از پست مفید زیبا کردستانی تشکرکرده اند .

    آبی آسمونی (شنبه 03 مهر 95), زیبا کردستانی (سه شنبه 02 آبان 91)

  7. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    شب نیلوفری عزیز

    ضمن تایید صحبت های زیبا جان ، با توجه به تاپیک قبلیت کارهایی که گفته بودم رو انجام دادی؟

    جالبه که زیبای عزیز هم اول مثل شما راهکار ها رو به کار نمیگرفت اما بعد از گذشت زمان و به کار بردن راهکارها و

    مراجعه به مشاوری مجرب ، حالش داره روز به روز بهتر میشه.

    پس شما هم به جای این افکار منفی راهکارها رو به کار ببند و لطفا هر چه سریعتر به یک مشاور مراجعه کن!

    میتونی از مشاوری که به زیبا معرفی کردم کمک بگیری.

    باید خودت بخوای که کاری برای خودت بکنی وگرنه اوضاع روحیت روز به روز وخیم تر میشه و خدایی نکرده به بیماری

    شک مبتلا میشی که درمانش سخته و زندگیت رو خراب می کنی.

    پس به توصیه های داده شده در تاپیک خودت که به شما و زیبا کردم عمل کن.

    موفق باشی.


  8. 3 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (سه شنبه 02 آبان 91)

  9. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    زیبا و بهار شادی عزیز ممنونم که به فکرم هستید و همیشه برایم پست می گذارید.
    از دکتر لواسانی برای هفته بعد وقت گرفتم.امیدوارم واقعا تاثیر داشته باشه
    دوستای خوبم لطفا تو حل این مشکل همراهم باشید و با راهنمایی هاتون کمکم کنید تا حلش کنم.

  10. 3 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (سه شنبه 02 آبان 91)

  11. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 تیر 93 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1391-8-09
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,446
    سطح
    21
    Points: 1,446, Level: 21
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 42 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    سلام عزیز من هم مشکل شما رو داشتم تا وقتی همسرم رو زیر ذره بین داشتم اوضاع خراب بود تا اینکه دیگه بی تفاوت شدم البته خیلی سخت بود خیلی اذیت شدم ولی از پسش براومدم و الان چند ماهه که قضیه تمام شده و مطمئنم چون همسرم پنهان کاری نمی کنه تازه فکر می کنم گاهی مخصوصا گوشیشو می ذاره دم دستم تا ببینه هنوزم دارم چکش می کنم یانه ولی دیگه کاملا بهش اطمینان دارم مثل قبل از این قضیه پاک پاکه مردا لجبازترازاونی هستن که بشه فکر کرد اینجوری می خوان انتقام بگیرن نزار رودنده لجبازی بیفته داغونت می کنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید ارشیدا تشکرکرده است .

    ارشیدا (دوشنبه 20 آذر 91)

  13. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!

    فرشته مهربان عزیز
    حرفات خیلی قشنگه.ولی واقعا در عمل موثر نیست.یعنی به شخصه برای من که نبوده
    فکر کنم در جریان مشکل سابق من هستی. حدود یک هفته قبل از اینکه من متوجه جریان شوهرم با همکلاسی سابقش بشوم، دقیقا کاری که شما گفته اید رو انجام داده ام. به شکل زیر:
    شوهرم شب ها زیاد فیس بوک می رفت و چت می کرد. معمولا نمی رفتم پیشش بنشینم. چون قبل تر به اعتماد و حریم خصوصی و ... بسیار تاکید کرده بود و دوست نداشتم فکر کنه این کارم از بی اعتمادیه.(البته چند باری هم به بهانه های مختلف پیشش می نشستم که چیز خاصی ندیدم) بعد از چند بار که خیلی نگران شدم ازش پرسیدم با کی چت می کردی این همه مدت که نیامدی پیشم بخوابی؟(توضیح اینکه من هیچ گاه بدون همسرم به رختخواب نمی روم و فقط همین بار بود که به دلیل سرماخوردگی و بی حالی زیادم بود.) گفت با همکلاسی ام. گفتم کدومشون؟ گفت تو نمی شناسی. گفتم این همه مدت به هم چه می گفتید؟بگو ما هم بدانیم. گفت هیچ چیز.حال و احوال و ... گفتم اوووووه چه حال و احوالیه که انقدر طول کشیده؟( 1.5 ساعت با هم چت می کردند.)
    نتیجه چی شد؟ شوهرم عصبانی و طلبکار از اینکه چرا بهش اعتماد ندارم و ازش سوال می کنم. دوباره شعارهای کلیشه ای احترام به حریم خصوصی و ...
    یک هفته بعد، صبح زود که در آغوش همسرم خوابیده بودم.برایش اس اومد. من هم که بسیار مشکوک شده بودم و از طرفی راه حل پرسش از همسر موثر نبود، موبایلش رو چک کردم و اون چه که نباید می دیدم و دیدم...

  14. #19
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان


    در رابطه سالم بین اعضاء یک خانواده ، نه تجسس راه دارد نه بی تفاوتی .

    شما حق داری نگران زندگیت باشی . نگران دوام زندگی خودت و همسرت باشی . حق داری طالب صمیمت هر چه بیشتر باشی ، طالب دوام اعتماد ، طالب خوشبختی در کنار همسر و فرزندان ، و حق داری از آنچه متوجه شده ای ناراحت باشی ......

    برای تحقق و تداوم این خواسته های به حق ، به هرگونه نمیشه عمل کرد ، بلکه تحلیل و بررسی آنهم با دقت و سنجش صحیح منطبق بر فرهنگ و عقاید غالب در خانواده و فی مابین و شناخت درست ویژگیهای شخصیتی طرف ( از جهت روزنه های تأثیر پذیری ) و اتخاذ روشهای درست و سالم و صبر و حوصله نیاز دارد .



    .


  15. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 20 آذر 91)

  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 شهریور 94 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-9-16
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,666
    سطح
    31
    Points: 2,666, Level: 31
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 50 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه دوباره به همسرم اعتماد کنم و گذشته را فراموش کنم؟

    سلام دوست عزیز

    منم طعم تلخ خیانت رو چشیدم و کاملا احساست رو درک می کنم میدونم چی میکشی. من وقتی که فهمیدم شوهرم بهم خیانت کرده مثل دیوونه ها شده بودم احساس می کردم دنیا رو سرم خراب شده. توی ماه عسلمون بود رفته بودیم شمال. انقدر حالم بد بود که می خواستم خودمو تو دریا غرق کنم ولی خوشبختانه چند نفر جولومو گرفتند.
    شوهر من هم کارش از روی شیطنت بود. ولی هیچ وقت حاضر نشد اعتراف کنه. من اصلا نتونستم با این قضیه کنار بیام هم دوسش داشتم هم به خاطر این کارش ازش متنفر بودم. با خودم می گفتم من که هیچ چیزی واسش کم نذاشتم چرا این کارو با من کرد. شوهر من کارش طوری بود که در 1 ماه فقط 1 هفته پیش من بود. یه شهر دیگه کار می کرد. بعد از اون جریانا 2-3 بار دیگه هم این کارو کرد و وقتی من اعتراض می کردم می گفت تو شکاکی تو مریضی روانی هستی مالیخولیا داری که فکر می کنی من بهت خیانت می کنم اون هیچ وقت به کارهای بدش اعتراف نکرد تا اینکه تصمیم گرفتم ازش جدا شم. هم به خاطر خیانت هم مسایل دیگه. چون بهم خیانت کرده بود نسبت بهش بی احساس شده بودم. هرچی بهم محبت میکرد من با سردی باهاش رفتار میکردم تا اینکه خسته شد و کارمون به جدایی کشید البته دلیل کینه من این بود که به خطاش اعتراف نمیکرد و منم داشتم کم کم باور می کردم که شکاکم. اگه اعتراف می کرد می بخشیدمش.ولی اطرافیان هم به کاراش شک کرده بودن و می گفتن چرا شوهرت دائمن سرش تو گوشیشه!بعد از 6 ماه که خونه پدرم بودم اومد گریه زاری کرد. بهش گفتم تو به من خیانت کردی ولی هیچ وقت اعتراف نکردی و به من تهمت روانی بودن زدی. ولی این بار گفت به خدا پشیمونم چون اون موقع احساس کمبود محبت می کردم این کارا رو کردم. دوست خوبم باز خدا رو شکر کن که شوهرت اعتراف کرده و واست داستان پردازی نکرده و خودشم باهات پیش مشاور میاد. شوهر من حتی اجازه نمی داد به گوشیش دست بزنم. اونو یه لحظه از خودش دور نمیکرد.

  17. 4 کاربر از پست مفید maria_smile تشکرکرده اند .

    maria_smile (دوشنبه 20 آذر 91), sara503 (پنجشنبه 23 خرداد 92), آبی آسمونی (شنبه 03 مهر 95)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهر
    توسط sayeh_m در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 آبان 91, 11:47
  2. چه طور دوباره اعتماد کنم؟
    توسط a.a در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آبان 91, 14:43
  3. چگونه به همسرتان اعتماد کنید
    توسط eghlima در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 13:58
  4. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.