سلام ,bahar shadi واقعا ممنون ...مرسي حرف هاي قشنگ و پر محتوي زدي ...
تشکرشده 73 در 37 پست
سلام ,bahar shadi واقعا ممنون ...مرسي حرف هاي قشنگ و پر محتوي زدي ...
mohammad mahdi (یکشنبه 09 مهر 91)
تشکرشده 73 در 37 پست
سراب رد پاي تو كجاي جاده پيدا شد
كجا دستاتو گم كردم كه پايان من اينجا شد
كجاي قصه خوابيدي كه من تو گريه بيدارم
كه هر شب حرق دستاتو به آغوشم بدهكارم
تو با دلتنگياي من تو با اين جاده همدستي
تظاهر كن ازم دوري تظاهر مي كنم هستي
*************
تو آهنگ سكوت تو به دنبال يه تسكينم
صدايي تو جهانم نيست فقط تصوير مي بينم
يه حسي از تو در من هست كه ميدونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هر شب درارو باز ميذارم
نمي خوام كسي برام نظري بگذاره
نمي خوام كسي دلش برام بسوزه
من احمق دوسش دارم بابا دوسش دارم حالم از اين ادامه زندگي به هم مي خوره مي خوام اصلا ازدواج كنم بعدم طلاق بگيرم بازم مشكلي هست ولي مي خوام فقط 1 شب كنارم باشه همين
دلم تنگ شده
خدايا اي كاش ثروت و تحصيلات و خونمو ازم بگيري ولي فقط 1 شب كنارم باشه اينو از ته دلم مي گم ... همه چي برام تكراري
ياسمين كجايي ... مجمد مهدي خيلي دوست داره ... كجايي بي معرفت ... منم محمد مهدي خودت يادته با هم امام زاده صالح رفتيم اونجا يه پيرزني بود بهش كمك كردم ... يادته اون پيرزنه بهم چي گفت ... گفت ... تازه ازدواج كرديت ... ما هم به دروغ گفتيم اره... يادته .... كجايي ... من تنها نگذار
يادته شب داشتيم از دانشگاه بر مي گشتيم .. يه رفتگر داشت جلوي خونمون تميز مي كرد ... گفتم بهت اين اقا خيلي زحمت مي كشه ... تو هم گفتي اگه دلت مي سوزه الان برو كمك كن ... باهات شرط بستم ... گفتي تو با اين تيپ و غروري كه داري مي ري اونجا ... گفتم اره ... رفتم تا 5 تا خونرو تميز كردم ... تو خيابون بدون اينكه توجه كني به دورو ورت بغلم كردي ... گفتي بهت افتخار مي كنم
اينطوري اره اينطوري افتخار مي كني ... خدايا كجايي ... بايد برشگردوني .... مگه نمي گن خدا هست ... پس چرا يادم نمي اد يه بار به صدام ... پاسخي بده
mohammad mahdi (یکشنبه 09 مهر 91)
تشکرشده 8,998 در 1,493 پست
برادر عزیز
میدونم گفتی کسی براتون نظر نذاره اما میگی خدا کجاست؟ بهت می گم!
درد عشق رو می فهمم چون روزی خودم عاشق بودم. پس خوب درکت می کنم. من 1 سال طول کشید تا تونستم
احساساتم رو تعدیل کنم و حال و روزی آشفته داشتم. پس حال شما رو خوب می فهمم.
اما میخوام یک چیزی بگم که خوبه بهش فکر کنی. خوب خوب!
میدونی چرا خدا گفته حریم ها رو رعایت کنین و با هم دوست نشین؟
چون میدونسته که چطور زن و مرد از لحاظ عاطفی بهم وایسته میشن و برای همین ، برای اینکه شما و یاسمین
آسیب نبینین و احساسات پاکتون این طور لطمه نبینه و اذیت نشین مثل حال امروز شما و یاسمین ، برای همین
آدمها رو از این روابط قبل ازدواج منع کرده تا بعد از ازدواج ، احساسات رو بدون هراس به پای عشقشون بریزن و نگران
جدایی از عشقشون نباشن.
پس اون وسطای راه کمی راه رو اشتباه رفتی و این دوران فراقی که داری تحمل می کنی به واسطه ندیده گرفتن
خودت و یاسمین و احساساتتون هست و هدایت صحیحش به شکل منطقی.
خدا شما رو می بینه و صدات رو میشنوه اما این خود شما هستی که باید اراده کنی که بلند شی و محکم بایستی
باید با اتباط باهاش خودت رو قوی کنی. خیلی قوی. همین که شما الان هستی و آرومتر از روزهای اولی نشون
دهنده اینه که خداوند مراقب شماست و به فکرته و بهت صبر داده.
توصیه هایی که در پست قبلیم کردم بسیار برای شما مفیده.
گذشت زمان مرهم خوبی برای شماست. سعی کن توی دوران انتظار ، بهتر ، عاقلتر ، قوی تر و محکم تر بشی تا
روزی که شایط مساعد شد برای ازدواج شما و یاسمین اون از دیدن شما و صلابتت خوشحال بشه.
اون چهله گری رو شروع کن تا تاثیرات فوق العادش رو ببینی.
راستی برای صبور بودن سوره "والعصر" رو زیاد بخون و برای آرامش و صبر خودت و یاسمین دعا کن!
مطمئن باش اون مصلحت ما رو بهتر میدونه و اگر بهت چیزی رو نمیده یا دیر میده برای اینه که دوستت داره و صلاحت
و میخواد. امیدوارم روزهای خوب به زودی دوباره در زندگیت شروع بشه و با حضور خدا در زندگیت ، زندگیتون بسیار
زیباتر بشه.
موفق باشی
bahar.shadi (یکشنبه 09 مهر 91)
تشکرشده 14 در 8 پست
درود :
دوست گلم من نسخه اي ندارم تا برات بپيچم چون حالو روزت رو كاملا درك مي كنم فقط اميدوارم بتوني كنار بياي گرچه خودم هم مثل خودتم و يكي بايد به خودم دلداري بده ولي خوب چاره چيست
تشکرشده 848 در 197 پست
برای داداشم محمدمهدی عزیز:
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه می کنی که اگر او را خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته به آن برسد
رها کنی بروند تا دو پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه... نفرین نمی کنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زودتر آن زمان برسد...
به امید اینکه حالت خوب بشه.
ممنون که بهم لطف داری.
mehrabooni (یکشنبه 09 مهر 91)
تشکرشده 37,081 در 7,003 پست
نوشته اصلی توسط mohammad mahdi
با سلام و احترام
این تاپیک منحرف شده است. صاحب تاپیک هم صریحا گفته است کسی نظر ندهد.
لذا تاپیک قفل می شود.
صاحب تاپیک اگر نیاز به مشاوره دارد باید حضوری به یک مرکز مشاوره مراجعه کند اگر هم از تالار می خواهد استفاده کند باید سئوال خود را مشخص قید کند وکمکی را که نیاز دارد روشن با ما در میان بگذارد
مدیرهمدردی (دوشنبه 10 مهر 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)