به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    خیلی خوبه که هرکدوم از بچه ها به حقوق و سهم خودشون برسن. از لحاظ قانونی و حقوقی همیشه حواستون باشه.
    خیلی خوبه که اون اقا نمیاد خونه و جلوی بچه ها مشکل این مدلی پیش نمیاد.
    فکر می کنم بهتر باشه مشاوره برین راهنمایی بخواین. اگه ممکن باشه بعدا مادرتون رو هم ببرین مشاوره.
    دوستانی که شارژ دارن این تاپیکو بذارن توی
    http://www.hamdardi.net/thread-20734-page-6.html
    که اگه بشه کارشناسا هم بیان نظر بدن.

  2. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (جمعه 10 شهریور 91)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1391-5-05
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    3,571
    سطح
    37
    Points: 3,571, Level: 37
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    764

    تشکرشده 865 در 204 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    سلام خانم رویا رها،

    از اینکه مطلع شدم در چند سال اخیر زندگی به کام شما نبوده بسیار ناراحت شدم. متاسفانه فرمول یا راه حلی قطعی سراغ ندارم تا همه چیز به حال سابق برگردد، هراس دارم راه حلی پیشنهاد دهم و وضعیت بدتر شود. تنها در رابطه با خواهر و برادرتون که هنوز به سن قانونی نرسیده اند عرضی مختصر دارم.

    نمیدونم چقدر این مسئله صحت داره، اما در مقاله ای نوشته بود پسرهایی که در کودکی یا نوجوانی از روابط نامشروع مادرشان با دیگران مطلع بودند، در آینده که صاحب همسر میشدند 'به احتمال بالا' بصورت داوطلبانه (روم به دیوار!) تمایل داشتند همسرشان با دیگران رابطه نامشروع برقرار کند.
    هنوز هم دیر نیست. تا فرصت هست خواهش میکنم بفرمایید آیا راهی وجود دارد که خواهر و برادرتان را به جایی امن و سالم منتقل کنید و بعد برای بهبودی مادرتان تلاش کنید؟ به نظر من اولیت اول در شرایط فعلی مادر شما نیست، خواهر و برادرتون هستند.

  4. 2 کاربر از پست مفید Serok تشکرکرده اند .

    Serok (جمعه 10 شهریور 91)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    اول به شما برای از دست دادن پدرتان تسلیت میگم ان شاالله خدا بیامرزدشان

    در کنار مطالبی که دوستان نوشتند خواستم بگم حواست رو جمع کن روحیت به نحوی نباشه که از تحمل همسرت خارج بشه به هرحال وظایف شما در قبال زندگی خصوصیت بر بقیه مسائل اولویت داره.

    مسئله خانواده شما کمی پیچیده هست احتمالا پدر خدابیامرزتون به خاطر حفظ آبروی شما از مادرتون جدا نشده پس حفظ آبروی خانوادگی شما خواسته آن مرحوم هست.

    از نظر مالی البته خودتون استاد هستید تا جایی که من میدونم بعد از پدر اگر پدربزرگ پدری زنده نباشه قیم بچه مادر میشه خوب احتمالا مشکل همینجاست به نظر من از مادرتون بخواید امور مالی و ارثیه بچه ها رو خیلی مسالمت آمیز به دست شما بده تا کار به قانون و احتمالا اثبات عدم صلاحیت ایشون نرسه که احتمالا مادر شما خودش هم نخواد کار به اون جاها برسه.

    اگر براتون امکان داره بیشتر از قبل خواهر وبرادرتون رو به خونه خودتون بیارید تا ضمن داشتن تفریح با الگوی صحیح زندگی بیشتر آشنا بشن

    در مورد مادرتون فکر کنم این قضایا براشون حالت اعتیاد رو داشته باشه و فرد معتاد تا خودش نخواد نمیشه ترکش داد.وقتی از علت کار مادرتون با آرامش ازش میپرسید چی میگه؟ میگه زندگی این مدلی رو دوست دارم یا تا حدی قبول داره که به بیراهه رفته؟اصلا علاقه ای به اصولی زندگی کردن داره یا اصلا نمیذاره باهاش صحبت کنید و از اول با پرخاش جلوی ادامه صحبت رو میگیره؟


  6. 4 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (سه شنبه 21 شهریور 91)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    royaraha عزیز
    ممنون از توضیحاتتون.فکور عزیز به نکته ی خوبی اشاره کردن اول از همه شما نباید از همسرتون قافل بشید به حدی که اون احساس کمبود کنه چون در اون صورت شما با دو مشکل روبه رو خواهید شد.
    در مورد مادرتون باید بگم گمان نمی کنم شما با توضیحاتی که دادین بتونید کمکی به ایشون کنید بهتره تلاش کنید نقاط مثبتش رو ببینید تا شاید تحملش اسانتر بشه ایشون مشکلات شخصیتی خاصی دارن که خودتون به ظرافت بهش اشاره کردین ولی در این مورد از شما کاری بر نمیاد چون روانکاوش نیستید اگر بتونید ایشون رو تشویق کنید که پیش روانشناس برن خیلی خوبه گرچه احتمالا ایشون پذیرشش رو نخواهند داشت اما امتحانش ضرر نداره توصیه میکنم در مورد این وضعیتشون با هاشون بحث نکنید چون کوچکترین توجه ه ی نخواهند کرد تنها رابطتون بدتر میشه ایشون مشکلات عدیده ایی از دوران جوانی داشتن که حل وفصل نشده و در این دوران به فعلیت رسیده ،شاید برای درمانشون هم خیلی دیر شده باشه!
    ما تنها کاری که باید تمرکز خودمون رو روش بگذاریم اول اینه که ببینیم میشه راهکاری پیدا کرد که بتونید مادرتون رو بهتر تحمل کنید با رعایت حریمها و حفظ ظاهر و ابرو.دوم خواهر و برادرتون هستن که در استانه ی بحران جدی قرار دارن،باید بهشون کمک کرد با توجه به اینکه فقدان پدر رو هم احساس میکنند.
    از نوع رابطه ی مادرتون با شما و همسرتون بگید همچنین نوع رابطتون با فامیهاتون.از برادرها و خواهر هاتون هم بگید که جند سالشونه و تا چه حدی از این ماجرا خبر دارن و اینکه نوع رابطشون با مادرتون و شما چطوریه؟
    برامون بگید از لحاظ قانونی چی کار می خواید بکنید؟
    بازهم توصیه میکنم پیش یک روانشناس برید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (جمعه 10 شهریور 91)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 91 [ 20:46]
    تاریخ عضویت
    1391-6-08
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    459
    سطح
    9
    Points: 459, Level: 9
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 45 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    از همدردیها و البته نکات خوبی که بهش اشاره میکنین ممنونم.
    من قبلا بارها پیش مشاور رفتم و از اون طریق فقط تونستم تحمل خودمو رو مشکلاتم بیشتر کنم اما متاسفانه برای مادرم تا الان هیچ کاری نتونستم بکنم.
    از مامانم بارها خواستم پیش مشاور بره و البته اشاره ی مستقیم به موضوع خودش نکردم چندین بار گفتم کلی.اما فکر نمیکنم رفته باشه.
    خواهرم 17وبرادرم 13ساله اند.
    پدربزرگم زنده ست و قیم امور مالی ایشون بود که مادرم ازش وکالت گرفت و چون با رضایت خود پدربزرگم بود کاری از من ساخته نبود.
    رابطه ی مادرم با خواهر و برادرم خیلی هم بد نیست به خصوص بعد از فوت بابا اون دوتا خیلی تنها شدن و با اینکه از مامانم ناراحتن اما همیشه نگران از دست دادنش هستن.و به طور کلی مادرم تو خونه احترام داره و هنوز این حرمتها نشکسته منم تا الان تحملش میکردم اصلا به روی خودم نمیاوردم داره چیکار میکنه.تا اون روز که دیگه متاسفانه از کوره در رفتم.
    آره مامانم کلا در مورد این ماجرا خودشو محق میدونه و هروقت خواستم باهاش صحبت کنم ناسزا گفته و اینکه به من هیچ ربطی نداره و مگه من فضولم؟!
    بله دقیقا پدرم به خاطر حفظ آبروی خانوادگی و البته احترام خاصی که برای خانواده ی مادرم قائل بود این موضوعو تحمل کرد باید حالشو میدیدین............پدرم به خاطر شغلی هم که داشت مجبور بود گند چیزی رو درنیاره(شغلش سیاسی بود)
    رابطه ی من با شوهرم خوبه ممنونم که بهم یادآوری میکنین نباید بذارم به واسطه ی مشکلات من اونم خسته بشه من هم تمام تلاشم رو میکنم.
    بیشتر سعی میکنم از درس و کارم بزنم تا خونه و همسرم.معمولا سعی میکنم ظاهر آراسته و خندونی داشته باشم و تا میتونم سعی میکنم براش کم نذارم اما قبول کنین شرایط سختی دارم و از درون دارم تهی میشم
    اما خدارو شکر همسرم خیلی درکم میکنه و تا میشه باهام راه میاد.به مامانمم خیلی احترام میذاره و هیچ وقت حتی یک بار درمورد این ماجراها اظهار نظر نکرده
    الان مدتهاست که کار نکردم و از اول مهر میخوام به کار برگردم روحیه م واقعا شکننده شده کاش میشد یکم آرامش به قلبم برگرده به خصوص اینکه هر روز دلتنگیم برای پدرم بیشتر میشه
    برام دعا کنین

    راستی فکور عزیز من اصلا استاد حقوق نیستم من در واقع یه جوجه وکیلم که تازه کارو شروع کردم اما خدارو شکر دوستای حقوق دان زیاد دارم پس از لحاظ حقوقی مشکلی برام پیش نمیاد فقط موضوع اینه که شکستن حرمتها خیلی سخته.درهر حال من اجازه نمیدم حق کسی از سهم الارث پدرم ضایع بشه به هر قیمتی.
    مشکل اساسی تر وضعیت روحی خودم و خواهر و برادرمه دلتنگیمون برای پدرمون و تحمل زنی که نه میخوایم از دستش بدیم چون بالاخره مادره و هرچی باشه بچه هاشو دوست داره حتی اگه نمیتونه از دوست پسرش بگذره و خیلی مشکلای دیگه اینا واقعا داره غیرقابل تحمل میشه

  10. 4 کاربر از پست مفید royaraha تشکرکرده اند .

    royaraha (جمعه 10 شهریور 91)

  11. #16
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,051
    امتیاز
    146,648
    سطح
    100
    Points: 146,648, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,651

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    royaraha

    به همدردی خوش آمدی


    قبل از هرچیز باید تحسینت کنم بخاطر احساس مسئولیتی که در قبال خانواده داری . خدا پدرتان را قرین رحمت کند

    عزیزم

    مهمترین نکته ای که در این وضعیت نگران کننده هست وضع تربیتی خواهر و برادرت هست که این شرایط براشون الگوی منفی نشه و قبح زدایی اتفاق نیافته . شما تا میتونید ذهن اونها را پاک کنید از اعمال مادر . و از مادر خواهش کنید که نزد اونها حفظ ظاهر کند .

    پرخاش و تندی راه حل مشکل مادر شما نیست . بدون در نظر گرفتن خطاش با او مهربان باش سعی کن بهش نزدیک شوی تا آنوقتی که شروع به درد دل کند اونوقت است که به پیله اش راه یافته ای و شاید بتوانی کمکش کنی. برای افزایش صبر خودت و کمک به مادر، حضوری نزد یک مشاور مطمئن برو و راهکار بگیر .

    خواهر شما می تواند حکم رشد بگیرد و در این صورت کسی نمتواند سهم الارث او را دست بزند ... به نظرم بتوانید برای برادرتون نیز حکم رشد بگیرد هروقت تونستی چنین کنی از آنها وکالت دریافت کن که زیر نظر اداره سربرستی ، حافظ اموالشون باشی .خدای ناکرده به هرشکلی مادر خواست به حقوق آنها تعدی کند ،به طور خصوصی به او قاطعانه بگو چشم روی همه چیز می بندم و عدم صلاحیتت را میگیرم به اندازه کافی هم مدرک دارم و بگذریم از عواقب دیگری که خواهد داشت . پس بهتره مراقب باشی البته ضمن حفظ احترام و ادب ین قاطعیت را نشان بدهید و حتماً مخفیانه و فقط با خودش مطرح کن .

    مادر را تشویق کن که با این آقا ازدواج کند حتی اگر شده ازدواج موقت که بهتر از وضعیت نابهنجار کنونی و آسیبهای تهدید کننده آن برای خواهر و برادرتان است .

    قدر دان همسر نیز باش و سعی کن الگوی خوبی برای خواهر و برادرت باشی .

    موفق باشی

    .

  12. 12 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (شنبه 11 شهریور 91)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    رویا جان

    تحمل غم از دست دادن نزدیکان خیلی سخت هست من در مورد خواهرزاده ام این تجربه رو داشتم و واقعا داغون شدم ولی به هرحال یه مدت صبر کنی حالت بهتر میشه.در مورد خواهرزاده من فوت کردنش به خاطر اشتباه پزشک بود و این موضوع برای من درکش سخت بود و ضمن اینکه خواهرم از نظر روحی به هم ریخته بود و هر چقدر ازش خواستم از دکتر شکایت کنه تا هم درس بگیره و هم این بلا سر بقیه نیاد گوش نکرد میگفت از نظر روحی توان ندارم.بدون که دیگران هم از این تجارب دارن و فقط شما نیستی که غم از دست دادن عزیزانت رو تجربه میکنی...

    هر وقت دلت خیلی گرفت قرآن بخون و به روح پدرت تقدیم کن دلت آروم میشه.به خواهر برادرت هم توصیه کن اگر میتونن قرآن و اگر نمیتونن ذکر و نماز به روح پدرتون تقدیم کنن هم برای آمرزش پدرتون و هم برای آرامش خودشون.

    سعی کن این جوری به قضیه نگاه کنی که قسمت پدرت همین مقدار زندگی بوده و خدا تقدیر کرده که پدر شما تا این سن زنده باشه و کسی جلو تقدیر رو نمیتونه بگیره.سعی نکن فکر کنی مادرت قاتل پدرت هست چون واقعا مرگ و زندگی دست خداست و تا خدا نخواد حتی یک برگ از درخت نمی افته.

    شما هم که به گفته خودت به اندازه کافی در زمان حیات به پدرت در حد توانت محبت کردی و باهاش مهربان بودی پس پیش وجدانت سرافکنده نیستی

    مطمئنا پدر شما هم راضی نیست شما ناراحت و پریشان باشید.

  14. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (دوشنبه 13 شهریور 91)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 91 [ 20:46]
    تاریخ عضویت
    1391-6-08
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    459
    سطح
    9
    Points: 459, Level: 9
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 45 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    از همه ی شما دوستان خیلی ممنونم بابت این همه محبت و همدردی.
    فرشته ی مهربان عزیز!برای خواهرم درخواست حکم رشد دادیم مشکلی نیست.اما برای برادرم باید تا 2سال دیگه صبر کنیم اول باید به سن تکلیف برسه یعنی 15سال تمام قمری،بعد میشه درخواست حکم رشد کرد.
    در مورد تربیت خواهر و برادرم تقریبا مطمئنم که خلئی وجود نداره اونا کاملا توسط پدرم پخته و کامل شدن و نسبتا شخصیت های مستقلی دارن هرچند اخیرا برادرم کمی پرخاشگر شده و حتما پیش مشاور میبرمش.
    اما اینکه ازم خواستین به مادرم نزدیک بشم و به درددلش گوش بدم واقعا شرمنده نمیتونم به حرفتون گوش بدم ازش متنفر نیستم اما حس چندشناکی دارم وقتی تصور میکنم میخوام درمورد اون مرد باهاشصحبت کنم:((
    در هر حال بازم از همتون ممنونم الان نسبت به قبل آرامش بیشتری دارم

  16. 11 کاربر از پست مفید royaraha تشکرکرده اند .

    royaraha (سه شنبه 21 شهریور 91)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    royaraha عزیز
    بنظرم میاد که نسبت به قبل تکلیفتون بیشتر با خودتون روشنه و از این بابت خوشحالم.
    من یک تجربه ی شخصی دارم که احتمالا دوستان زیادی باهاش مخالفن،اونهم اینه که برای مسائل حساس و پیچیده به هیچ وجه نباید پیش مشاور رفت بلکه حتما باید پیش روانشناس رفت به چند دلیل،به خاطر تجربه ی بیشتر و تحصیل بیشتر در زمینه علم روانشناسی و.. گاها دیدم به دلیل نداشتن چنین مواردی کسانی که به مشاور برای مسائل حساس و پیچیده مراجعه کردن به مشکلات جدی بخاطر ارائه راهکارهای اشتباه برخوردن!
    در مورد نفوذ به پیلیه ی مادرتون بنظرم اینکار نه از طرف شما شدنیه نه ایشون در این مورد به شما حرفی میزنه بخصوص در این مورد ،چون شما بچشی و با مشخصاتی که از ایشون گفتید قطعا مسئله رو بنظر من بدتر خواهد کرد به قول یکی از دکترهای بنام کشورمون کسی که کهنه ی کس دیگه ایی رو شوسته باشه هیچ وقت نمیتونه رو حرفش حساب باز کنه!
    اگر بگردین می تونید روانشناس خوب پیدا کنید اینجا بیان شماره تلفن دکترها ممنوعه وگرنه بهتون معرفی میکردم.
    یک جمله از یکی از روانشناسهای معروف کشورمون زمانی که می خواستم به کسی که دارای مشکلات بلقوه بود کمک کنم به من گفت رو به شما در مورد مادرتون میگم،ایشون گفتن کنارش باش اما تو نمی تونی اون رو درمان کنی چون روانکاوش نیستی!
    بنظر من شما اگه در خلوت هم مادرتون رو تهدید کنید قبل از اینکه ایشون اقدامی در زمینه ی قانونی بکنن علاوه بر شکستن حریمها ایشون نسبت به شما گارد خواهند گرفت و به هر حال راه هایی هم از نظر قانونی زودتر از اینکه برادرتون به سن قانونی برسن پیدا خواهند کرد.
    شخصی که با یک زن بچه دار بیوه دوست شده قطعا نه زیر بار ازدواج موقت میره (که خودش یک کلاه شرعیه و وضع رو بدتر میکنه و از نظر مردمی جلوه ی خوبی ندا ره و با توجه به اینکه اون وقت دیگه رابطشون رسمیتر شده بیشتر با همند و برادر و خواهرتون بیشتر در معرض خطر خواهند بود )نه دائم بنظرم مادرتون هم چنین قصدی ندارن بنابر دلایلی که خودتون گفتید.
    ممکنه برادر و خواهرتون دچار یک الگوی غلط اخلاقی بشن با توجه به اینکه هم میگین پخته هستن اما باز شخصیتشون شکل نگرفته،نگفتید که تا چه حدی از رابطه ی مادرتو خبر دارن؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (دوشنبه 13 شهریور 91)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 شهریور 91 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-6-11
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    344
    سطح
    6
    Points: 344, Level: 6
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دوست پسر مادرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
    royaraha

    به همدردی خوش آمدی


    قبل از هرچیز باید تحسینت کنم بخاطر احساس مسئولیتی که در قبال خانواده داری . خدا پدرتان را قرین رحمت کند

    عزیزم

    مهمترین نکته ای که در این وضعیت نگران کننده هست وضع تربیتی خواهر و برادرت هست که این شرایط براشون الگوی منفی نشه و قبح زدایی اتفاق نیافته . شما تا میتونید ذهن اونها را پاک کنید از اعمال مادر . و از مادر خواهش کنید که نزد اونها حفظ ظاهر کند .

    پرخاش و تندی راه حل مشکل مادر شما نیست . بدون در نظر گرفتن خطاش با او مهربان باش سعی کن بهش نزدیک شوی تا آنوقتی که شروع به درد دل کند اونوقت است که به پیله اش راه یافته ای و شاید بتوانی کمکش کنی. برای افزایش صبر خودت و کمک به مادر، حضوری نزد یک مشاور مطمئن برو و راهکار بگیر .

    خواهر شما می تواند حکم رشد بگیرد و در این صورت کسی نمتواند سهم الارث او را دست بزند ... به نظرم بتوانید برای برادرتون نیز حکم رشد بگیرد هروقت تونستی چنین کنی از آنها وکالت دریافت کن که زیر نظر اداره سربرستی ، حافظ اموالشون باشی .خدای ناکرده به هرشکلی مادر خواست به حقوق آنها تعدی کند ،به طور خصوصی به او قاطعانه بگو چشم روی همه چیز می بندم و عدم صلاحیتت را میگیرم به اندازه کافی هم مدرک دارم و بگذریم از عواقب دیگری که خواهد داشت . پس بهتره مراقب باشی البته ضمن حفظ احترام و ادب ین قاطعیت را نشان بدهید و حتماً مخفیانه و فقط با خودش مطرح کن .

    مادر را تشویق کن که با این آقا ازدواج کند حتی اگر شده ازدواج موقت که بهتر از وضعیت نابهنجار کنونی و آسیبهای تهدید کننده آن برای خواهر و برادرتان است .

    قدر دان همسر نیز باش و سعی کن الگوی خوبی برای خواهر و برادرت باشی .

    موفق باشی

    .
    [size=xx-large][size=large]سلام "فرشته مهربان"
    حقیقتا من یه مشکل خیلی بزرگ دارم که متاسفانه نمی تونم اونو توی سایت بگم،می خواستم بهتون پ.خ بدم نشد،اجازه مشاهده ایمیلتون رو هم نداشتم،می خواستم ببینم میشه آدرس ایمیلتونو برام بفرستید،تا باهاتون صحبتی داشته باشم،ممنون میشم اگه پاسخ بدید،چون موضوع واقعا مهمه.
    از "royaraha" عزیز بابت اینکه سوالمو اینجا مطرح کردم عذر خواهی می کنم.
    [/size][/size]


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دختری را دوست دارم که میدانم او قبلا پسری دیگر را دوست داشته، چیکار کنم؟
    توسط behroozoorheb در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 اردیبهشت 93, 06:42
  2. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  3. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00
  4. +دخترها جواب بدین چه پسرهای رو دوست دارین
    توسط ramin2009 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 دی 87, 16:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.