سلام دوست عزیزم. من همه پستاتو خوندم اما به نظرم شما دقیقا داری مثل کاری که همسر اولت با تو کردو با همسر فعلیت میکنی. از حرفای خودت این نتیجه رو گرفتم شایدم اشتباهه چون من کامل از زندگی شما اطلاع ندارم فقط برشهایی که شما انتخابی نوشتینو خوندم.
1-شما گفتی در مقابل همسر اولت بی سیاست و ساده بودی و این دلیل شد شما رو بذاره بره. الانم بی سیاستی همسرتونه که داره باعث میشه شما به این فکر کنی که بذاری بری. دختر خوب از کجا میدونی همسرت فکرش به مشکلات تو قد نمیده؟؟؟؟؟؟ شاید میخواد موضوعو ساده جلوه بدهتا زودتر به آرامش برسی.
2- شما ته ذهنت همسرتو یه پسر دهاتی دیدی که ازتو پایینتره و نمیتونه باهات هم پرواز باشه. خب همسرت(ببخشید نظر شخصیم نیست از حرفای خوتون گرفتم و کلیت نداره) هم تهرانی بود و دلیل بدبینی مامانتون و مامانش در مجموع پیچیده بودن اون و سادگی شما یا بهتر بگم اون تهرانی و شما شهرستانی .درسته؟؟؟ معمولا اینطوری قضاوت میشه دیگه؟؟؟ الانم شما داری بهمون دیدی به همسرت نگاه میکنی که همسرقبلیت به شما؟؟
3-شما از نداشتن جذابیت مردونه همسرت ایراد میگیری در حالیکه شاید شما هم اونقدر که باید زنونه با همسرتون رفتار نمیکنید؟درسته؟؟؟منم همین مشکلو دارما بخودت نگیری. اکثر زنای این دوره و زمونه ازون ور میز افتادیم یعنی برعکس 50 سال پیش که زنا خیلی خیلی زنونه و...بودن الان همه زنا مردونه رفتار کردنو نشونه تکامل شخصیت میدونن. اینکه از همه لحاظ مستقل باشیمو.....خیلی چیزای دیگه. در حالیکه شاید خیلی هم خوب نباشه و یه رویه میانه بهترین حالت باشه.
دوستم میدونم ترمیم دل شکسته وقت میبره و شاید بعد التیام هم اثرش بمونه ....میدونم عشقت ناجوانمردانه رفتو تو رو با کلی آرزوهایی که بدلت موند جا گذاشت......میدونم ممکنه هنوز خیلی جاها و خیلی کارا بوده که انجامش اون موقع به دلت حک شده باشه و با همسر فعلیت هیچ وقت برات تکرار نشه.....همچنین میدونم که ازوندسته آدمایی هستی که بدی زود یادشون میره و در نهایت خوبی به یادشون میمونه.
اما بدون عزیز دلم همونطوری که زشتیهای رفتارهای همسر اولت در عین تمام خوبیایی که داشت و منکرش نیستیم برای ما که الان قصه زندگیتو میخونیم واضحه(چیزی که بدلیل وضعیت روحیت برای تو مبهم شده) خدای نکرده بعد ازونکه این زندگی فعلیتو بهم بزنی برای همه کسایی که در مورد تو بدونن صدق میکنه. یعنی میخوام بگم دقت کن که خدای نکرده تو این شرایط کاری رو نکنی که بر اساس منطق جمعی اشتباهه و یا نکوهیده است.
همسر فعلیت تو رو فقط 9 ماه بعد از طلاقت و اونم در شرایطی که همسر اولت گذاشته بودتو رفته بود(ببخشید که روی این مطلب تاکید کردم چون میدونم برامردا این مهمه چون انتخاب شما ترک همسر اولتون نبوده و تو شرایط انجام شده قرار گرفتین) و مطمئنا با کلی بهم ریختگی روحیه خواست و مردونه باهات موند. متاسفانه تو جامعه ما بخت و سرنوشت اونقدر با خانومها خوب تا نمیکنه که با تو تا کرد. واقعا خوش شانس بودی دختر. نه برای اینکه شوهر گیر اوردی بلکه برای اینکه کسی رو داری که الان برات ارزش قایله و همونطوری که هستی میخوادت. نه با جهیزیه فلان قیمت و بخشیدن مهریه و کمک پدرتونو....اون تو بدترین شرایطت حامیت شد.
واقعا فرق اینو رو نمیبینی گلم؟؟؟؟ درسته الان دچار بحران شدی. شاید رفتار و قضاوت کسانی با همسرتون این ذهنیتو تو شما تقویت کرده؟؟؟؟؟ بهرحال نمیدونم اما این زندگی ارزش جنگیدنو داره دختر.
علاقه مندی ها (Bookmarks)