به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    شادی خوشبخت سلام

    تا وقتی نخواهی گذشته ات رو فراموش کنی این مقایسه کردنا ادامه پیدا میکنه

    دوست عزیزم وقتشه همسرتو همین جوری که هست بپذیریش

    شادی خوشبخت عزیز چه کارهایی برای طبق نظر شوهرت شدن انجام دادی؟

    خود شما چه نواقصی دارید؟

    آیا مشاور حضوری رفتی تا حالا؟

    منتظر پاسخت هستیم

    موفق باشی

  2. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    ویدا@ (سه شنبه 14 شهریور 91)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1391-6-07
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    424
    سطح
    8
    Points: 424, Level: 8
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    دوست عزیز من ازش جدا نشدم اون منو رها کرد من غیابی جداشدم کامل نوشتم
    در ضمن من جذابیت مردانه برام مهمه خوبی که فقط نباید ملاک باشه باید به دل بشینه که متاسفانه من فکر میکردم حتما بعدا میشینه که ننشست

    من گاهی به صورت پراکنده مشاوره میرم گاهی که حد روحیم داره به داغونی میرسه این اواخر هم که رفتم رفته بودم که انگار مشاورم رو سرزنش کنم که چرا و چرا و تو باعث شدی..
    اون گفت فکر کن خونه ات موش داره تو تمام بار بنه ات رو جمع میکنی میری یه خونه دیگه یا میمونی و موش رو از خونه ات بیرون میکنی من هم بهش گفت اینها فرق دارن باهم قبول دارم باید زندگی رو ساخت اما اساس و پایه من که احساسم هست ناراحته و تنهاست سرخورده هست..من خیلی تنهام خیلی .همسرم اصلا نمیفهمه تنهایی من یعنی چی........مثلا سرم درد میکنه از فکر و خیال زیاد شب قبل و فرداش نمیرم سر کار و این مورد چندین بار اتفاق میافته اصلا به ذهنش خطور نمیکنه که این چشه و خودم بهش گفتم تو فکر میکنی چرا اینطوری میشم گفت:به خاطر اب و هواست یا به خاطر خستگیه کاره ساعت کارت زیاده
    یعنی دوست دارم اون لحظه خودم رو از ساختمان 10 طبقه بندازم پایین از درک همسر

    نواقص من:الان و در حال حاضر: عجولم
    موقعی که خیلی زاد عصبی بشم حرفی میزنم که نیاید بزنم مثلا همسرم رو بهش گفتم من خدا توی سرم زده بود که با توی دهاتی ازدواج کردم اخه چی تو به من میخوره قیافه ات مثل قیافه ام هست تحصیلاتت ؟خانواده ات؟سطح فرهنگت؟؟
    اینها رو توی یک دعوا توی اوج عصبانیت گفتم یعنی نقطه های ناراحتی که بهشون حساسم رو گفتم
    میدونم خیلیییییییییییییییی اخلاق بدیه
    ---- ثبات ندارم دم دمی هستم به تصمیماتم اعتماد ندارم زود پشیمون میشم از تصمیمی که گرفتم
    ------بی سیاستم ساده و احساساتی
    ------حرف اطرافیان روی من تاثیر میزاره
    -------باید برای پیشرفت چه کاری وتحصیلی یا هر قدمی برداشتن باید الگو یا رقیبی (پایه)کنارم باشه تا من هم شارژ بشم

    الان هم شاد نیستم
    بیشتر شبها قبل از خواب گریه میکنم اصلا همسرم متوجه نمیشه............

    خیلی فکرم شلوغه همزمان به بچه فکر میکنم که بچه بیارم با بچه مشغول بشم
    دوباره با یه تلنگری فکر میکنم نه جدا بشم برم خارج از ایران و زندگی کنم تک و تنها
    از آینده میترسم ..حتی از خودمم میترسم

  4. کاربر روبرو از پست مفید شادی خوشبخت تشکرکرده است .

    شادی خوشبخت (دوشنبه 13 شهریور 91)

  5. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    پست ها تو خوندم.
    شروع کن به خودسازی خودت
    http://www.hamdardi.net/thread-23001.html پست 10 (مدیتیشنو به ترتیب درساش، جراتمندانه رفتار کردن و لینک تغییر دیدگاهو بخون)
    و http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

    نوشتی که تصمیم می گیری بعدش پشیمون می شی. پس باید کارگاه جراتمندانه رفتار کردنو یاد بگیری تا بتونی توی تصمیماتت دقیق تر رفتار کنی.
    نوشتی بچه. تو حداقل یکی دو ماه روی خودسازیت کار کن. تا وقتی که خودت حالت خوب نیست من فکر می کنم بچه بشه اشتباه سومت. البته من ازدواج دومتو اشتباه نمی دونم. فقط زمان خوبی نبوده.
    درسای مدیتیشنو به ترتیب بخون و تمریناشو انجام بده تا بهتر به ضعفات اگاه بشی و بتونی بهتر خودتو اداره کنی.

    در مورد شوهر اولت به نظر من اصلا ارزش فکر کردن نداره. من اگه جای شوهر دومت بودم خیلی بهم برمی خورد که منو با یه همچین ادم بی تعهدی حتی یه لحظه هم قیاس کنن. کسی که بی توضیح رهات می کنه و می ره و هر دفعه هم ازت باج می خواد به چه دردی می خوره؟ لابد فقط خوشگل و خوش تیپ بوده.
    از روابط جنسی شوهر دومت راضی هستی؟
    در مورد شوهر فعلیت اگه حس می کنی انرژی کافی نداره سعی کنین هر دوتون برین ورزش کنین. مثلا کلاس یوگا برین یا اینکه هر روز برین بدوین. ورزش های سبک و خوب باعث خوشحالی و بیشتر شدن انرژی می شه به مرور.
    منم وقتی بهم خوش نمی گذره نمی رم مسافرت. باید به شوهرت خوش بگدره نه اینکه وقتی برمی گرده خونه بگه اخیش خلاص شدم. بهش نق نزن. سعی کن دوسش داشته باشی. با کمک مشاور و یا روانشناس هم سعی کن اون اولی رو فراموش کنی هم سعی کن دومی رو دوست داشته باشی.
    خودتو هم دوست داشته باش. شاید اولین کاری که لازمه بکنی اینه که شروع کنی خودتو بی قیدو شرط دوست داشته باشی.
    موفق باشی.

  6. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 14 شهریور 91)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1391-6-07
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    424
    سطح
    8
    Points: 424, Level: 8
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    سلام مینوش عزیز ممنون از جوابت .اون لینکهار و نگاه میکنم
    ببین همسر فعلی ام رو تشویق میکنم برای ورزش اصلا حس نداره نمیره امروز فردا میکنه ..یک شب هم رفتم باهاش دویدم ..اما ادامه نداد..میگه باشه باهم بریم بدویم اما موقعش میرسه نمیره...اما من نمیخوام باهاش برم چون حوصله دویدن ندارم خودش را تشویق میکنم باشگاه ثبت نام کنه یا بدوه که اینطوریه ماجراش..

    در ضمن من چون اطرافم روی من تاثیر میزاره من بعد از اینکه او رهایم کرد یکی از کارهایی که مرتب انجام میدادم اروبیک و شنا بود..تا مدتها هم ادامه داشت تاز مان ازدواج دومم هم گهگداری اروبیک ولی همیشه شنا رو انجام میدادم..اصلا من رو هک بیحس کرده برای ورزش..الان هیچ کدوم رو انجام نمیدم

    ببینید یه چیزه دیگه :من همیشه از وقتی خیلی سنم پایین تر بود به کلاس اجتماعی افراد و خانواده و جذابیت فردی اهمیت میدام که این اقا اینا رو نداره ..یعنی این چیزی هست که همیشه از خیلی سن پایینتر هم جذب این مورد اول میشدم...
    آره خوشکل جذاب باکلاس قشنگ صحبت میکرد هر جایی میرفت با حرف زدن همه رو جذب خودش میکرد ...به ظاهرش و زیبایی و تمیزی خیلی اهمیت میداد مرتب بود

  8. کاربر روبرو از پست مفید شادی خوشبخت تشکرکرده است .

    شادی خوشبخت (سه شنبه 14 شهریور 91)

  9. #15
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    شادی خوشبخت سلام

    دوست عزیزم وقتی خودت به نواقصت آگاهی بد نیست نواقص شوهرت رو کمی بپذیری

    قرار نیست که هر چی تو ذهن ما هست بشه

    باید با کم و کسری زندگی بسازیم تا مشکل با خودمون پیدا نکنیم

    اگه به طبع بهانه گیر ذهنمان میدان بدیم از همه چی ایراد میگیره

    من فکر میکنم قبل از بهبود روابطت با همسرت بهتره کمی خودت رو بشناسی و با خودت کنار بیای

    سعی کن خودتو دوست داشته باشی و از خودت رضایتمند باشی

    وقتی با خودت کنار بیای بهتر مشکلات و بحران ها رو مدیریت میکنی

    موفق باشی دوست عزیز

  10. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    ویدا@ (سه شنبه 14 شهریور 91)

  11. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    شادی جان حتما روی خودشناسیت کار کن همونطوری که ویدا گفت. ممکنه علت ناراحتیات این باشه که خودتو به اندازه ی کافی دوست نداری.
    در مورد اینکه وقتی ناراحتی یا گریه می کنی شوهرت انگار نه انگاره ممکنه بفهمه اما ندونه باید چه کار کنه واسه همین طوری وانمود کنه که نفهمیده. یا ممکنه بی حوصله باشه. یه درجاتی از افسردگی رو داشته باشه و کمی بی تفاوت بشه. و یا ممکنه واقعا چهره ات نشون نمی ده که گریه کردی. بعضیا زود چشماشون معمولی می شه و قرمزیش خوب می شه.
    هیچکس همه چی رو با هم نداره. مثلا شوهر اولت که از ظاهرش راضی بودی مرام نداشت و بی خبر گذاشت رفت. شوهری که موقع برگشتن با نون گرم بیاد خونه بهتره یا شوهری که هی تهدید کنه و باج بگیره؟ نگران نباش. می تونی تا یه حدی شوهرتو همونطوری کنی که می خوای. اما اول روی خودت کار کن روحیه خودت بهتر بشه و اخلاقا و ضعفا و نکات مثبت خودت رسیدگی کن و سعی کن خودتو بیشتر از الان دوست داشته باشی بعد از این می تونی روی خوبی های شوهرت کار کنی که بیشتر خوب شن و بدی هاش (بدی که نه. نکاتی که تو دوست نداری) که کمرنگ تر شن. اما یادت باشه نمی تونی از هیچ ادمی بخوای که انقدر تغییر کنه که خودش هم برای خودش نااشنا بشه و به قول شوهرت نمی شه توقع داشته باشی که اون یکی دیگه بشه. اما می تونی تعدیل کنی رفتاراشو تا جایی که خودت راضی باشی.
    موفق باشی.

  12. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 14 شهریور 91)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1391-6-07
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    424
    سطح
    8
    Points: 424, Level: 8
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    مینوش عزیز و ویدا در حال مطالعه اون لینکهای که گذاشتید هستم
    آره من مرتب از خودم ناراضیم وگاهی خودم رو جریمه میکنم و دعوا هم میکنم مثلا در حال گریه توی اینه به خودم نگاه میکنم و میگم حقته حقته ادمی که سیاست نداره عقل نداره و تصمیم نداره بهتر ازین نمیشه پس بکش...حتی به خودم میگم تو باید از سقف اتاق به صورت وارونه اویزونت کنن تا درس عبرت بگیری از تصمیم اشتباه و بی عقلی..........
    کاملا درست متوجه شدید من خودم رو دوست ندارم خب حق هم دارم
    چطور متوجه شدید من خودم رو دوست ندارم؟؟؟

  14. 2 کاربر از پست مفید شادی خوشبخت تشکرکرده اند .

    شادی خوشبخت (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  15. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    سلام شادی جان

    این جمله رو خیلی دوست دارم. تو هم بخون و بهش فکر کن :

    به گذشته خود هرگز نمی اندیشیم مگر آنکه بخواهیم از آن نتیجه بگیریم!

    حکایت الان شماست. شما از هیچ چیز راضی نیستی!

    شما الان دلتنگ همسر اولت نیستی یا دلخور از انتخاب همسر دومت! شما از خودت راضی نیستی!

    روح بیچارت داره خودش رو میکوبه به در و دیوار که بهت بفهمونه به من توجه کن و من رو رو دوست داشته باش اما

    شما نه تنها بهش گوش نمیدی دائم سرزنشش هم می کنی!

    مشکلت طلاق از همسر اول و انتخاب دومت نیست!

    چون با تعاریفی که گفتی همسر اولت یک سو استفاده گر کلاه بردار بوده فقط و شما با انتخابش شانت رو

    فقط پایین آوردی. خوشت میاد از اینکه کسی شما و خانوادت رو تحقیر کنه؟ به خودت بیا گلم.

    همسر دوم شما بسیار بهتر از همسر اول شماست. لا اقل آدم متعهد و پایبندیه و بی ادب نیست!

    اما ایراد کار از خود شماست که انقدر عزت نفس و اعتماد به نفست پایینه و اصلا به خودت محبت نمی کنی و دنبال

    آرامش و محبت بیرون از خودت می گردی در حالیکه که منبعش خودت هستی.

    وقتی کسی بره جلوی آینه و به خودش بد و بیراه بگه یعنی خودش رو دوست نداره!

    وقتی کسی اجازه بده کس دیگه ای به خودش و خانوادش بی حترامی کنه و باز اون فرد رو دوست داشته باشه

    یعنی خودش رو دوست نداره.

    لطفا تاپیک زیر رو دنبال کن و تمرین هاش رو عملی کن تا خودت رو احیا کنی.

    خیلی به خودت ظلم کردی اما الان هم میتونی خودت و زندگی فعلیت رو بسازی با تغییر طرز فکرت و ایجاد تفکرات

    مثبت و گذشته ها رو به زباله دان تاریخ بسپاری!



    لینک 1


    موفق باشی









  16. 2 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  17. #19
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    نقل قول نوشته اصلی توسط شادی خوشبخت
    مینوش عزیز و ویدا در حال مطالعه اون لینکهای که گذاشتید هستم
    آره من مرتب از خودم ناراضیم وگاهی خودم رو جریمه میکنم و دعوا هم میکنم مثلا در حال گریه توی اینه به خودم نگاه میکنم و میگم حقته حقته ادمی که سیاست نداره عقل نداره و تصمیم نداره بهتر ازین نمیشه پس بکش...حتی به خودم میگم تو باید از سقف اتاق به صورت وارونه اویزونت کنن تا درس عبرت بگیری از تصمیم اشتباه و بی عقلی..........
    کاملا درست متوجه شدید من خودم رو دوست ندارم خب حق هم دارم
    چطور متوجه شدید من خودم رو دوست ندارم؟؟؟
    واسه اینکه منم خودم اینطوری بودم و با همین درسای مدیتیشن یه مقدار بهتر شدم. لینک رفتار جراتمندانه هم بهت کمک می کنه. من خودم خونواده ام یه مقدار نامهربون بودن. تو شوهر اولت زیاد بهت توهین کرده و حتی بی توضیح ترکت کرده. طبیعیه که ادم به این فکر کنه که حتما دوست داشتنی نیست که اینطوری شده. اما نه. تو حق داشتی که به این حس رسیدی اما واقعیت اینه که دوست داشتنی هستی عزیزم. این حسیه که بهت بارها دادن و الان وقتشه که روی خودت کار کنی تا یادت بیاد که چقدر واسه خودت عزیزی. اتفاقا خیلی هم سریع می تونی خودتو ببخشی. به خودت بگو که ارزشم اصلا کم نشده با همه ی اتفاقایی که افتاده و من خودمو می بخشمو دوست دارم. جلوی اینه لبخند بزن و به خودت بگو.
    اول روی دوست داشتن خودت کار کن. بعدش توی رفتارت و فکرت این دوست داشتن نمود پیدا می کنه و می تونی روی رفتارهای شوهرت بعدش کار کنی.
    وقتی ایرادگیری از خودتو تموم کنی و خودتو دوست داشته باشی ایرادگیری از شوهرت رو هم تموم می کنی و روی ارتقای رفتارش کار می کنی نه تغییرش. شاید تو از خودت هم توقع داری که انقدر تغییر کنی که یه ادم دیگه بشی؟ ادم می تونه خوبی هاشو پررنگ تر کنه و بدی هاشو کم رنگ تر. این بهترین کاره . یادت باشه که اگه ادم بشه یه ادم دیگه بازم یه سری بدی داره و یه سری خوبی و بازم دلیلی برای ناراضی بودن. پس بهترین کار تعدیل و تصحیح خودمونه نه تغییر در حد دگرگونی. همینی که هستیم خوبه. فقط باید خودمونو سعی کنیم بشناسیم و به ضعف ها و قوت ها مون اگاه بشیم. ضعف هامونو که بشناسیم می تونیم روشون کار کنیم. در نهایت می تونیم همینی که هستیم رو انقدر بهتر کنیم که بشیم بهترینی که می خواستیم اما یه جای اشتباه دنبالش می گشتیم. ما توی خودمون باید دنبال همونی بگردیم که می خوایم. اینم با همون کار کردن روی خودمون و پرقدرت کردن خوبی ها مون و تصحیح و کمرنگ کردن بدی ها مون به دست میاد. این بهترین نتیجه رو می ده. اول هر چیزی که هستی رو بپذیر. خودتو ببخش بابت همه چی و دیگه حتی یه دونه هم سرزنش نکن خودتو. بعدش بیا روی بهتر کردن و ارتقای خودت کار کن. این کارو می تونی با به ترتیب خوندن اون درسای وبلاگ مدیتیشن انجام بدی. در کنارش خوبه یه ورزش سبک هم بکنی. مثل دویدن اروم هرروزه اگه مشکل زانو و کمر نداری و یا شنا و یا یوگا.
    دیگه خودتو سرزنش نکن. تو حق داشتی به این حس رسیدی فقط چون نمی دونستی که اطرافیانت بهت این حسو القا کردن. اما تو دوست داشتنی هستی و دیگه حق نداری خودتو دوست نداشته باشی. چون حالا می دونی منبع این احساست خودت نبودی و نااگاهانه دیگران بهت این حسو دادن.
    می دونی ادم نسبت به خودش خیلی مهربونه! بعد از چندین و چند سال سرزنش خودت ممکنه بتونی با چند تا جمله ی مهربون جلوی اینه بگی که خودتو بخشیدی! بعدش هم روی دوست داشتن خودت کارکنی. راستی بابت گذشته ها پشیمون نباش. الان شوهر خوبی داری. زندگی خوبی هم داری. دیر نیست. همین الان هم عالیه.
    راستی پست های naghashi رو توی این تاپیک من بخون
    http://www.hamdardi.net/thread-22589.html
    موفق باشی.

  18. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 15 شهریور 91)

  19. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1391-6-07
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    424
    سطح
    8
    Points: 424, Level: 8
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: فراموش نکردن همسر سابق و اشتباه در انتخاب همسر دوم

    ممنون دوستان گلم...ممنونم..دارم لینکها رو میخونم...خیلی دوست دارم خودم رو ببخشم اما دوباره این جمله میاد به چه قیمتی به قیمت گند زدن به خودت...مگر تو چند بار به دنیا میایی؟چند بار سن 32 را تکرا میکنی؟
    اما با کمک شما دوستان دوست دارم تغییر کنم خوب بشم
    در ضمن من خیلی تنهام از خانواده خودم ناراضی ام در حال حاضر با مادرم قهرم...چون توی یک دعوایی بهم گفت دو شوهری--طلاقی...........و گفت تو شوهرت نخواستت ولت کرد.....دقیقا پارسال....بعد از ان کژ دار مریز باهاش حرف زدم یا دوباره باهاش دعوام شده..

    در کل خانواده ام اصلا با هم نمیسازن اگر یک روز همه یک جا جمع بشیم همش در حال بحث و تیکه پرانی به همدیگه هستیم...الان ههمون از همدیگه شاکی هستیم همه از هم دلخورن....

    به خودم بگم صورتم رو هر جا میگردونم یه چیزی هست...بخدا ما میتونستیم خیلی موفق باشیم ما 5 تا خواهریم 4 تامون تحصیلات دانشگاهی داره برادرم کار آزاد داره توی ککارش موفقه ولی هیچ کدوم راضی نیستیم...برای اینکه انگار بهمون بگن دخترهای خوب انگار همه تو سری خور شدیم.....
    هیییی...دوستان ببخشید خاطرتون رو خراب میکنم ولی نوشتن سبکم هم میکنه....

    از همه ممنونم....

  20. کاربر روبرو از پست مفید شادی خوشبخت تشکرکرده است .

    شادی خوشبخت (شنبه 18 شهریور 91)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.