گیلی جونم منم که دیگه نیازی نیست واست چیزی رو یادآوری کنم. می فهمم چه حسی داری. باور کن خیلی خیلی شوکه شدم وقتی پیامتو دیدم. از اینکه می دونم الان خیلی ناراحتی خیلی داغون شدم. واست آرزوی خوشبختی می کنم!
تشکرشده 162 در 60 پست
گیلی جونم منم که دیگه نیازی نیست واست چیزی رو یادآوری کنم. می فهمم چه حسی داری. باور کن خیلی خیلی شوکه شدم وقتی پیامتو دیدم. از اینکه می دونم الان خیلی ناراحتی خیلی داغون شدم. واست آرزوی خوشبختی می کنم!
marzieh411 (جمعه 10 شهریور 91)
تشکرشده 2 در 2 پست
سلام دوست عزيز
دركت ميكنم قبلا همين برنامه سر من هم اومدش
با يه دختري دئستي كردم يه ماه دو ماه تا 7ماه
بعد فهميدم سركارم گذاشته
بيخيال سزگذشت آخرش بد تموم ميشه
واسه فراموشيش تنها و اصليترين راهش اينه كه با يكي ديگه باشي؟؟!
ميدوني بايد خاطرات جايگزين شن وگرنه پير ميشي ممنون فعلا باي
mahdimahdi (جمعه 10 شهریور 91)
تشکرشده 43 در 22 پست
مرسی همدردی عزیز حرفات حیلی آرامش بخشه.. آره آدم یه مدت با سنگ هم باشه باهاش خو میکنه..
باید دوره اش بگذره..
تنها جونم اون میخواست بیاد خواستگاره این بار من نوخاستم.. چون بنظرم مناسب هم نبودیم.. هر چند یه وقتایی میگم نکنه اشتباه کرده باشم :(
هرچند بنظرم تصمیم درستی بود
پردیس عزیزم آره حق با تو هستش این نیز بگذرد نباید بزارم برام سخت شه.
wrecked واقعا مرسی.. مثالت خیلی قشنگ بود.. مهم اینه که تو گورستانه دیگه کسی زنده نباشه.. نباید بزارم زنده شه حسش
ali جاااااان مرسی واقعا همین که آدم میبینه هستن آدمایی که به فکرش هستن خودم کلی امیده واسه زندگی.. مرسی
ممنون مرضیه عزیز تو تو تایپیک قبلی هم کمکم میکردی.. واقعا مرسی که اینقد به فکر بچه های سایت هستی. عزیزم بنظرم تصمیم درستی گرفتم. باید سعی کنم باهاش کنار بیام.
آقا مهدی گل من نمیوخام واسه فراموش کردنش با کس دیگه باشم. ولی میترسم این خلاء عاطفی که الان توش گیر کردم و از اون طرف کشش همکارم باعث این مشکل بشه..
بچه ها هز یه طرف دیگه یکی از اقوام دور پیشنهاد خواستگاری دادن.. نمیدونم الان اصلا توانایی روبه رو شدن با همچین چیزی رو دارم یا نه!!
یه وقتایی به سرم میزنه واسه APPLY اقدام کنم که اون همکارم هم به شدت درباره این تصمیم تشویقم میکنه..
hampa (جمعه 17 شهریور 91)
تشکرشده 43 در 22 پست
راستی دوستای گلم من همون گیلدا هستم اسم کاربریمو عوض کردم. منو یادتون نره!!
تشکرشده 13 در 5 پست
منم مث شما همزمان که این آقا در کشاکش راضی کردن خانوادهش برا خواستگاری بود خواستگار داشتم ، تحت فشار خانواده 2 هفته سعی کردم باهاش آشنا بشم اما به دلم ننشست ، بعدش با یه روانشناس صخبت کردم گفت حتی اگه کاملاً شرایطش ایده آل بود چون هنوز کامل از رابطه قبلیت در نیومده بودی روز عروسیت برات مث عزا میمونست و بهم گفت حتی اگه فک کنی برا هر یه سال رابطه یک ماه باید وقت بذاری تا به آرامش برسی حداقل 6 ماه زمان میبره و تو این دت از هر نوع رابطه با جنس مخالف باید پرهیز کنی چون فقط حکم یا جایگزینه و فقط مقایسه میکنی طرف رو با شخص قبل ، به نظرم شما هم اگه اون آقا تمایل زیاد داره و میتونه صبر کنه بهش بگید چند ماه دیگه دوباره بیاد ، سعی کنید کار یا پروژه چیزی رو بهانه کنید که شک نکنه ، به اون همکارتون هم به نظر من توجه نشون نده زیاد چون همین طور که خودت گفتی مغروره و باب میلت نیست ، خوش به حالت که حداقل طرف هم دیگه تماس نمیگیره اما این پسر که باز هر از گاهی اس ام اس میده و منو میبره به قبل . خسته شدم .نوشته اصلی توسط hampa
تشکرشده 21 در 11 پست
دوست خوبم منم مثل تو هستم.تنها نیستی.مطمئن باش کار درستی کردی.من وقتی رابطه مو قطع کردم تموم اس ام اسامو پاک کردم.تموم آهنگایی که خیلی دوسشون داشتمو حذف کردم.چون حضورشو تو ذهنم تداعی می کرد.
مسیری که روزانه سر کار میرفتمو عوض کردم چون باهاش قدم زده بودم.با هر تکه ای از زندگیم که اون توش بود قهر کرده بودم.اما بازم گاهی بهش فکر میکردم.
بزار این مرحله طی بشه،بزار که قلبت با تموم وجود برا رابطه ی عاشقانه سوگواری کنه.وقتی سوگواریا و دلتنگیاش با مرور زمان تموم شد،تو می مونی و یه قلب و روح که ظرفیت پذیرش عشق واقعیو داره
الان خودتو درگیر رابطه جدید نکن
موفق و شاد باشی
nadianadia1366 (سه شنبه 14 شهریور 91)
نوشته اصلی توسط ali__3
نوشته اصلی توسط ali__3
دوست عزیزم اگه به این برسی که خدا این همی انسان آفریده تا اوننقدر تو زندگی هم بیان و برن تا بالاخره جفت خودشونو پیدا کنن آروم میشی! مطمئن باش اون آدم جفت تو نبوده هرچه قدرم خوب حتما یکی خوبتر پیدات میکنه. سعی کن زیاد بیکار نباشی. خودتو سرگرم کن. با دوستات یا خانواده یا کسایی که کنارشون شادی بیشتر معاشرت کن. البته سعی نکن قبل از اینکه یه سوگواری درست و حسابی نگرفتی ای کارارو انجام بدی. یو روز که تنهایی چندتا شمع روشن کن موسیقی که تورو بیشتر یاد اون میندازی بذار اسمشو روی یه کاغذ بنویسو از ته دل برای از دست دادن کسی که دوسش داشتی سوگواری کن بعدم کاغذ رو با شمع بسوزون تموم که شد میبینی چقدر قویتر و آرومتر شدی! بعد از اون شروع کن به انجام کارایی که گفتم! یادت باشه که هیچوقت کسی ازت نمیخواد فراموشش کنی چون اصلا شدنی نیست یه آدم بوده و مهمتر اینکه تو دوسش داشتی پس احمقانست! پس کاری که تو میکنی بهش میگن کنار اومدن! به مرور به نبودش عادت میکنی و یاد میگیری که زندگی همینه!!!! تجربه تجربه تجربه
دوست عزیزم اگه به این برسی که خدا این همی انسان آفریده تا اوننقدر تو زندگی هم بیان و برن تا بالاخره جفت خودشونو پیدا کنن آروم میشی! مطمئن باش اون آدم جفت تو نبوده هرچه قدرم خوب حتما یکی خوبتر پیدات میکنه. سعی کن زیاد بیکار نباشی. خودتو سرگرم کن. با دوستات یا خانواده یا کسایی که کنارشون شادی بیشتر معاشرت کن. البته سعی نکن قبل از اینکه یه سوگواری درست و حسابی نگرفتی ای کارارو انجام بدی. یو روز که تنهایی چندتا شمع روشن کن موسیقی که تورو بیشتر یاد اون میندازی بذار اسمشو روی یه کاغذ بنویسو از ته دل برای از دست دادن کسی که دوسش داشتی سوگواری کن بعدم کاغذ رو با شمع بسوزون تموم که شد میبینی چقدر قویتر و آرومتر شدی! بعد از اون شروع کن به انجام کارایی که گفتم! یادت باشه که هیچوقت کسی ازت نمیخواد فراموشش کنی چون اصلا شدنی نیست یه آدم بوده و مهمتر اینکه تو دوسش داشتی پس احمقانست! پس کاری که تو میکنی بهش میگن کنار اومدن! به مرور به نبودش عادت میکنی و یاد میگیری که زندگی همینه!!!! تجربه تجربه تجربه
گزارش این ارسال به یک مدیر آنلاین ویرایش نقل قول این ارسال در پاسخ
leyli (دوشنبه 20 شهریور 91)
تشکرشده 43 در 22 پست
مرسی لیلاای عزیزم.. مرسی از همتووووووووون..
دارم سعی میکنم کنار بیام. رابطم رو با اون همکارم هم کم کردم که بهش علاقه مند نشم..
ولی میلاد امروز دوباره اس ام اس داد. گفت میخواد بره مشاوره و اگه ایرادی داره بر طرف کنه. اگه واقعا زود عصبی میشه دوره درمان طی کنه..
از اون طرف امروز یکی از خواستگارای پارسالم زنگ زده بود. از همکارای بابا. حرفی از خواستگاری به من نزد. ولی چون پارسال به بهونه درس نزاشته بودم بیان احتمال میدم دوباره حرف خواستگاری رو بزنن..
نمیدونم واقعا باید چیکار کنم :(
تشکرشده 31 در 14 پست
سلام HAMPA جون، منم عین توام چند روزه همش گریه میکنم و غذا نمیخورم گوشه اتاق کز کردم .
همش یادم میاد که چه خاطره هایی داشتیم و ...
اما HAMPA جون باید توکلمون به خدا باشه محکم باشیم مگه نه؟این روزا هم میگذره
parisa-bahari (دوشنبه 20 شهریور 91)
تشکرشده 43 در 22 پست
مرسی پریسای عزیزم که حرفامو خوندی.آره گلم باید توکلمون به خدا باشه.
عزیزم غذا نمیخورم و اینارو هم بزار کنار.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)