به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 07 تیر 92 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    1,341
    سطح
    20
    Points: 1,341, Level: 20
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 333 در 115 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi

    من دخترانی رو می شناسم که بسیار معتقد و اصیل هستن و دوست دارن

    برای ادامه تحصیل از ایران برن اما گزینه مناسبی پیدا نمی کنن و ترس شما رو دارن که اگر از اینجا ازدواج کنن و با

    همسرشون برن نکنه زرق و برق اونجا همسرشون رو جو زده کنه و سایر قضایا و از طرفی نمیدونن اگر برن آیا

    میتونن همسر مناسبی پیدا کنن که هم معتقد باشه هم اصیل مثل خودشون؟

    نگران نباشید من به شما اطمینان صد در صد میدم که از این نوع دختران که بهار شادی عزیز گفتن و به نظر من کاملا مناسب شرایط شماست در ایران بسیــــــــــــار زیاد پیدا میشه...شما به دخترهایی که در خیابان های ایران می بینید و به قول خودتون با اون قیافه های عجیب غریب نگاه نکنید و قضاوت کلی نکنید...چون به نظر من اونا یه جامعه آماری کوچیکن و حتی اون مذهبی هایی که ممکنه با مسائل خارج رفتن هم نتوونن کنار بیان یه جامعه اماری کمترن....این گروهی که بهار شادی گفتن اتفاقا خیلی هم زیادن
    برای اینکه مطمئن بشید کسی شما را صرفا برای خارج بودنتون نمی خواد آیا براتون امکان نداره که این مساله را در جلسه اول آشنایی مطرح نکنید و بعد از شنیدن جواب مثبت اولیه ی بعد از جلسه اول این موضوع را بلافاصله بگید؟(نه که اون جلسه اول دروغ بگید...صرفا موضوع را به این مباحث نکشونید)
    شاید این بهترین راه باشه...بله من سراغ دارم کسایی که صرفا به خاطر رفتن به خارج تن به ازدواج میدن...کمم نیستن متاسفانه!



  2. 2 کاربر از پست مفید اندیشه 22 تشکرکرده اند .

    اندیشه 22 (جمعه 03 شهریور 91)

  3. #12
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    سلام،

    از همه دوستانی که وقت گذاشتند و پاسخ دادند صمیمانه متشکرم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    اینا رو گفتم که فکر نکنین تنهایین توی این حس چون واقعا آدم مناسب با خانواده مناسب و تفکر و طرز فکر مشابه و شرایط فرهنگی و اجتماعی و حتی دیدگاه سیاسی و دینی که افراطی نباشه بسیار کم و حتی نایابه.
    قبول دارم صحبت شما رو. تا حد زیادی حرفتون درسته.
    فقط چیزی که کار من رو سخت تر می کنه، این هست که باز شما خودت می گویی "از بین این همه خواستگار". من حالا خواستگار ندارم که هیچی ()، ولی مشکل اینجاست که آدم باید چند مورد رو بشناسه و به خواستگاری برود و بعد بگوید که خب، من با اینها تفاوت دارم و هم کفو نیستیم. اون موقع تازه می رسم به اونجایی که شما الآن هستی :)


    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    آیتم بعدی که من متوجهش شدم اینه که شما دنبال دختری با تفکر مذهبی می گردین . امکانش هست ازتون بپرسم که منظورتون از خانواده مذهبی چیه؟
    من دنبال دختری می گردم که: به خدا اعتقاد داشته باشه، به قرآن اعتقاد داشته باشه و نماز بخواند.
    این 3 مورد برای من مهم هست. برایم مهم نیست که به همه احکام دین عمل کند. من حتی گفتم که حجاب سر هم برایم مهم نیست (البته لباس سبک هم نپوشد).

    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    چون من دخترانی رو می شناسم که بسیار معتقد و اصیل هستن و دوست دارن برای ادامه تحصیل از ایران برن اما گزینه مناسبی پیدا نمی کنن ... توصیه ای که من به شما دارم اینه که دنبال چنین تیپ دخترانی بگردین. چون این تیپ دخترها هم دنبال یک همسر مناسب و ازدواج خوبن هم دنبال اینن که برای ادامه زندگی و تحصیل از ایران برن اما ازدواج خوب براشون مهمتره.
    اگر هم چنین فردی مناسب باشد، مشکل پیدا کردن چنین دخترهایی ست...

    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    میتونین چند وقت بیاین ایران و دخترانی که اینجا هستن رو رصد کنین.
    کاش از نظر زمانی فرصت این کار رو داشتم. من سالی 1 ماه مرخصی دارم.
    و خب حتی اگر کل این 1 ماه رو هم ایران بیایم، فوقش می توانم با یک دختر آشنا بشم. من که نمی توانم همزمان از چند دختر خواستگاری کنم

    می دانید، یک مشکل این هست که من ایران که هستم، پیش پدرم هستم. و از طرف پدرم هم کمکی در راه ازدواج نمی توانم بگیرم. چون پدرم زیاد موافق ازدواج کردن من نیست! و همینطور با اشخاصی رفت و آمد دارد که مناسب من نیستند.
    سوال اینجاست که چه کسی قرار است در ایران برای من دختر پیدا کند؟!


    نقل قول نوشته اصلی توسط bahar.shadi
    بر خلاف ظاهرشون اونطور که باید معتقد نیستن و میخوام بدونین این تنها مشکل شما نیست و به قولی آدم معتقد خوش فکر و آزاد اندیش خیلی کم پیدا میشه. یا لا مذهبن یا خیلی افراطی. آدم میانه رو کلا کمه.

  4. 2 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (جمعه 03 شهریور 91)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 فروردین 92 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1391-4-22
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    694
    سطح
    13
    Points: 694, Level: 13
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    97

    تشکرشده 99 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    سلام.نميدونم چقدر اين پيشنهاد درسته يا غلط.ولي من حدود2سال پيش تو يه سايت همسريابي براي چندماهي عضو بودم بيشتر جهت كنجكاوي.درسته كه خيلي از مواقع نتايج خوبي اينجور جاها نداره ولي اون زمان من با اقايي مشابه شرايط شما اشنا شدم.ايشون phdداشتن دربرابر من كه مذهبيم خودم مذهبي تر بودن و كلا شرايط خوبي داشتن.اونم گفت من ديگه چاره اي برام نمونده و ديگه كسيو سراغ ندارم تو دوستو اشنا و چه اشكالي داره كه ادم از اينترنت استفاده درست كنه.منطقشون واقعا قوي بود و ميدونستن چي ميخوان.هرچند بخاطر اينكه من تو اون زمان شرايط رفتن بخارج از كشورو نداشتم جوابم منفي بود و ايشونم خيلي. عجله تو ازدواج داشتن و زودي هم ازدواج كردن اما بخاطر اعتقاداتشون(طوريكه قادر به مناظره با اديان ديگه بودن)واقعا زندگي منو عوض كردن و من بواسطه ايشون يه سري كلاساي اعتقادي رفتمو اعتقادام زيرو رو شدو هميشه تا اخرعمرم دعاگوشون هستم.
    بنظرم اين ميتونه يه گزينه باشه راحت تر ميتونيد ارتباط برقرار كنيدو دردسراي اومدن به ايران و وقت گرفتنو نداريد

  6. کاربر روبرو از پست مفید wrecked تشکرکرده است .

    wrecked (جمعه 03 شهریور 91)

  7. #14
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    meinoush گرامی،

    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush
    اما شاید لازم باشه نوع مذهبی بودنتون رو یه کمی تغییر بدین. کمتر سخت گیر باشین در این مورد. یا اینکه شاید براتون مهمه دختری که باهاش ازدواج می کنین قبلا با هیچکسی رابطه نداشته باشه و یا حتی دوست هم نبوده باشه. یه کمی این مدل سخت گیری هاتونو کم کنین چون توی خارج اونوقت شاید نتونین کسی رو با این وضع پیدا کنین.
    این دقیقاً نکته ایست که من رو به شک انداخته...
    و دارم آرمان های خودم و طرز تفکرم رو زیر سوال می برم.
    و نگرانیم از همین هست که من رابطه ام رو با جنس مخالف محدود کردم تا همسرم آینده ام "ناراحت نشه" و آخرش مجبور بشوم با دختری ازدواج کنم که حتی سکس رو هم تجربه کرده.

    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush
    راستی توی خارج که مثه ایران نیست و دخترا و پسرا در همه ی زندگی اجتماعی ار مدرسه تا دانشگاه و کار کنار هم بزرگ می شن. هیچوقت نشد کسی رو دوست داشته باشین؟
    به دخترایی که در اطرافتون هستن بیشتر دقت کنین. شاید همسر اینده اتون یکی از اونا باشه.
    منظورتون دخترهای خارجی هست؟
    به هر حال بودند کسانی که من از ظاهرشون خوشم اومده. ولی بهشون نزدیک نشدم، چون فکر می کردم فاصله از نظر مذهبی و فرهنگی زیاد هست.



    ایوب گرامی،

    به نظرم حرفهایی منطقی زدید. البته اگر من یک دختر بودم، حرفهای شما بیشتر مناسب من بود. چون معمولاً دخترها به خصوص در فرهنگ ما باید صبر کنند تا موقعیتش برایشون پیش بیاید.
    ولی پسرها باید در جستجو باشند. قبول دارید؟
    چون صبر کردن برای من یعنی همین روندی رو ادامه بدهم که تا به حال داشتم. به امید اینکه شاید یک روزی یک دختری که مناسب من هست از ایران به شهر ما بیاید و من اتفاقی ببینمش. و یا اینکه شاید خواهرم اتفاقی در جایی با یک دختری که مناسب من هست آشنا بشود.
    و یا اینکه شاید مادرم اتفاقی چنین دختری رو در مسجد ببیند.
    این راه حل به نظرم کمی منفعلانه هست :)
    هر چند که شاید در آخر به این نتیجه برسم که چیزی که شما می گویی بهترین راه برای من هست...



    خانم نازنین،

    از پاسخ کاملتون ممنونم. مثل بقیه دوستان به نکات مهمی اشاره کردید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین 1
    ولی من فکر میکنم چیزی که الان مهمه اینکه شما رو شخصیت خودتون کار کنید رو اینکه انعطاف پذیر باشید و شخصیت سازگاری داشته باشید

    من حس میکنم شما یکمی... نه خیلی سخت گیرید ..البته شایدم حسم درست نباشه.
    اصلا منظورم این نیست که خودتون رو تغییر بدیدو از اصل و اعتقاد خودتون فاصله بگیرید ...فقط میگم یکم منعطف تر در مورد مسائل فرهنگی واعتقادی فکر کنید
    بله. من سختگیر هستم.
    ولی سوال اینجاست که این انعطاف پذیری تا چه حد باید باشه. مسئله همان چیزی هست که بهار شادی هم گفت. یعنی کسانی که من باهاشون آشنا شدم، یا خیلی مذهبی هستند، یا زیادی روشن فکر! حتی من یک دختری پیدا کردم که می گفت به خدا و قرآن اعتقاد دارد (همان دختری که بعد از قطع ارتباط با او به همدردی اومدم). خب من خوشحال شدم و برای آشنایی باهاش اقدام کردم. بعد متوجه شدم که نماز نمی خواند. با خودم گفتم اشکال ندارد و باید انعطاف پذیر باشم، حالا شاید هم بعد از ازدواج شروع کند. ولی بعداً گفت که اگر در مهمانی مشروب باشه، اون هم شده که بخورد! خب من این رو شنیدم، گفتم این دختر مناسب من نیست. ولی باهاش صحبت کردم. او هم گفت که می تواند که دیگر نخورد. بعد گفت که من لباس های باز می پوشم. دیدم دامن می پوشد، بدون جوراب شلواری. ولی دیدم که دامنش کوتاه نیست، گفتم باشه مسئله ای نیست.
    ولی بعد گفت من استخر می روم! ولی دیگه من نتوانستم با این مسئله کنار بیایم!
    و بعد فهمیدم قبلاً در ایران 2 سال با یک پسری دوست بوده. دیگر من نپرسیدم که رابطه جنسی هم داشتند یا نه... شاید هم یک جورهایی مشخص بود!

    ولی باور کنید اگر قشر مذهبی و مسجدی رو در نظر نگیریم، این دختر جزو با ایمان ترین های دختران اینجا بود!!

    ببینید، وقتی یک دختر در ایران به صورت پنهانی با پسری رابطه جنسی دارد، این به نظرم زننده هست. و من نمی توانم چنین مسئله ای رو بپذیرم. چون فقط بحث پذیرفتن رابطه جنسی نیست. بلکه این دختر از خیلی از مرزها گذشته و خیلی چیزها برایش مهم نبوده. و بعد چنین دختری قصد هم دارد که این مسئله رو از شوهرش پنهان کند و با دروغ و عمل جراحی و ... شوهرش رو فریب دهد. من از این مسائل خیلی ترسیدم و برایم اعتماد کردن خیلی سخت شده (همدردی متشکرم! )

    اگر دخترانی که اینجا به دنیا اومدند و با فرهنگ اینجا بزرگ شدند رو در نظر بگیریم، قضیه فرق می کند.
    در اینجا رابطه دختر و پسر یک چیز کاملاً معمولی و تعریف شده در جامعه هست. پدر مادرها هم همه با خبر هستند و هیچ مشکلی ندارند. شاید حتی اسمش رو نشود رابطه ی قبل از ازدواج گذاشت. چون به گونه ای اینها در اصل با هم ازدواج می کنند! فقط این ازدواج جایی ثبت نمی شود و خب شاید 1 سال یا 5 سال طول بکشد. اینها با هم در یک خانه زندگی می کنند، خودشون خرج خودشون رو می دهند، و همه هم با خبر هستند و یک چیز کاملاً طبیعی هست.
    درست و غلطش رو نمی دانم!!

    نمی دانم که من باید خودم و طرز فکرم رو تغییر بدهم؟! باید خودم رو با این جامعه منطبق کنم؟ می رسیم به اون مقاله ای که Serok در رابطه با همرنگ جماعت شدن گذاشته بود...!
    منظورم این نیست که من هم مثل اینها بشوم. ولی حقیقتش کمی شک کردم که آیا می توانم با این طرز تفکرم همسر مناسبی پیدا کنم. این رو متوجه شدم که می توانم کسی رو پیدا کنم که همین طرز تفکر من رو داشته باشه. ولی مشکل این بود که یک سری دیگر از معیارهای من رو نداشت!

    خیلی نوشتم، ببشخید.

  8. 4 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (جمعه 03 شهریور 91)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 اسفند 91 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1390-5-16
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,779
    سطح
    24
    Points: 1,779, Level: 24
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    742

    تشکرشده 756 در 179 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    حامد جان همونجوری که همه ی دوستان تاکید کردند این مساله منحصر به تو که مهاجرت کرده ای نیست. من هم که فقط از یه شهرستان به تهران اومده ام مشکلات مشابهی را دارم یعنی هم از فرهنگ شهرم دور شده ام و از این فرهنگ دور هستم. سه سال از شما بزرگترم و خواستگاری های زیادی هم رفته ام و هنوز اندر خم یک کوچه ام الان دوستانم بچه دار هم شده اند ما هنوز داریم می ریم خواستگاری !

    اما پیشنهاد من به تو اینه که دامنه ی جستجوت را در خارج از کشور محدود به شهر و کشور خودت نکنی! همه ی افراد مهاجر از کشور که توی شهر شما جمع نشده اند! خوب با ارتباط برقرار کردن با دوستانی که در شهرها و کشورهای دیگر ساکن هستند می تونی دامنه ی انتخاب وسیعتری به دست بیاری. بالاخره هستند افرادی که شرایطی شبیه شما را دارند و تا اونجا که من می دونم مهاجرت و جابه جاشدن در خارج از کشور خیلی راحت تر از مهاجرت از ایرانه .

  10. کاربر روبرو از پست مفید بچه مثبت تشکرکرده است .

    بچه مثبت (جمعه 03 شهریور 91)

  11. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    منظورم این بود که تا حالا عاشق نشدین؟ نه فقط خوش اومدن. عشق. محبت زیاد. اینکه یه نفر براتون مهم باشه. از دیدنش خوشحال شین. از اینکه کنارش باشین خوشحال باشین. البته بعضی عشقا هم هستن که ادم کنار طرف بیشتر احساس ناراحتی می کنه. تا حالا نشده کسی رو خیلی دوست داشته باشین انقدر که دیگه مذهبش شیوه ی زندگیش و یه سری چیزای دیگه اش براتون بی اهمیت بشه؟ البته مهمه که ادم معایبو ببینه. اما اگه کسی رو پیدا کنین که فکر هاتون به هم بخوره و عاشقش هم بشین ممکنه بقیه چیزارو دیگه بااهمیت ندونین. یه احساس پرشور و زیبا و پایدار به کسی که باهاتون از نظر فکری و اخلاقی هماهنگه می تونه یه زندگی قشنگو ایجاد کنه اگه اون شخص هم شما رو دوست داشته باشه.
    عشق خالی هم نه ها. حتما اول باید دو تا ادم با هم هماهنگ باشن و اخلاقاشون به هم بخوره.

    من نگفتم با یه خارجی ازدواج کنی. اما با خارجی ازدواج کردن هم بد نیست. تنها مشکلش اینه که زبان فارسی با هم نمی تونین راحت صحبت کنین. که می گن این مهمه.

    یه کار دیگه ای هم شاید بتونین بکنین. بیشتر سعی کنین خودتونو بشناسین. شاید همه ی معیارهای اصلی و الویت های واقعیتونو هنوز پیدا نکرده باشین. اگه اونارو پیدا کنین ممکنه حتی با نگاه کردن به ادمای اطرافتون بتونین بفهمین که این ادم کسی هست که بشه باهاش همنشین شد یا نه. واسه این کار همون وبلاگ مدیتیشنو توصیه می کنم. بهتون خوداگاهی بیشتر می ده.

  12. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (جمعه 03 شهریور 91)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    آقا حامد

    خواهشا به گیرنده هاتون دست نزنین! :)

    مشکل از جو حاکم بر دنیاست که آدمها بد شدن. پس به خودتون و عقایدتون

    شک نکنین خواهشا. اعتقادات ما بخش اعظمی از شخصیت ما رو میسازه و به ما مرزبندی و زندگی سالم رو یاد میده.

    در مورد اینکه میگین :

    نمی دانم که من باید خودم و طرز فکرم رو تغییر بدهم؟! باید خودم رو با این جامعه منطبق کنم؟ می رسیم به اون مقاله ای که Serok در رابطه با همرنگ جماعت شدن گذاشته بود...!
    منظورم این نیست که من هم مثل اینها بشوم. ولی حقیقتش کمی شک کردم که آیا می توانم با این طرز تفکرم همسر مناسبی پیدا کنم. این رو متوجه شدم که می توانم کسی رو پیدا کنم که همین طرز تفکر من رو داشته باشه. ولی مشکل این بود که یک سری دیگر از معیارهای من رو نداشت!
    براتون یک مثال میزنم. مثلا من برخی فامیل های مادرم خوب آدم های خوبین اما از اون روشنفکرها هستن.

    مثلا یک روز چندتاشون بهم گفتن تو خیلی سخت می گیری به پسر دایی های و پسر عموهات دست نمیدی. اونا

    مثل برادرتن یا خیلی سخت می گیری تو مهمونی های خانوادگی از روسری و لباسای بلند و گشاد استفاده می کنی

    مگه از خودت یا اونا شک داری و در نهایت گفتن با این تفکرت باید یک مذهبی افراطی گیرت بیاد. اما من در جوابشون

    گفتم نامحرم ، نامحرمه و پسر دایی و شوهر خاله هم نمیشناسه. خوب باید بگم در این قشر عظیم فامیل شاید

    انگشت شمار باشن کسانی که مثل من فکر می کنن. از طرفی میگن تو که چادری نیستی پس چرا انقدر سخت

    میگیری همه موهات تو باشه؟ ازون ور یک عده از مذهبیون هم منو قبول ندارن چون علیرغم پوشش خوبم چادری

    نیستم و ازون طرف اینا میگن تو اصلا مذهبی نیستی!!!!!!!! خوب تضاد رو می بینین؟ :)

    اینارو گفتم که بگم ببینین آدمها یا خیلی آزاد و ریلکسن یا خیلی افراطی. اما اعتقادات من هر جای دین رو که می

    بینم درسته و ازونطرف میبینم دوستم چادر داره اما نماز نمیخونه و یا یکی حجاب نداره اما نماز اول وقتش ترک

    نمیشه! واسه همین گفتم شما مشکلی ندارین و جامعه است که دچار خطا در دین شناسی و طرز فکر شده.

    یک مثال دیگش که من خیلی دیدم اینه که در عروسی ها طرف که ادعای مذهبش خیلی میشه به راحتی وقتی

    داماد هم میاد باز با یک لباس نامناسب میگرده و میگه یک شبه!

    این تضاد ها روانیم کرده به خدا :) اما واقعا دیدم که شاید من اشتباهاتی داشته باشم اما مبانی فکری و اعتقادیم

    درسته و دیگران هستن که یا اهل افراطن یا تفریط!

    پس شما هم فکر نکنین ایراد از تفکر شماست یا شما مشکل دارین و باید انقدر سخت نگیرین. به نظر من مبانی

    اعتقادی آدم چیزی نیست که راحت سرش کوتاه بیاد! تازه اگر به اونا عمل هم نکنه باز باید فکرش این باشه که اون

    اصول درستن و من هستم که دارم گناه می کنم!







  14. 6 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (جمعه 03 شهریور 91)

  15. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    دوست عزیز

    لطفا اول به این سوالم جواب بده ( اگر کسی را پیدا کردی که ازش خوشت آمد و به معیارهات خیلی نزدیک بود و قلبت

    هم موقع دیدن او به تاپ تاپ افتاد ولی اون خواست بنا بر شرایطی مثل خانوادگی و یا کاری در ایران و یا در

    شهر یا کشوری غیر از محل زندگی شما زندگی کنه چیکار می کنی؟!؟

    1- می گذری از اون 2- می ری شهر یا کشور اون زندگی کنی 3- برای چند سال تا شرایطتون مناسب بشه رفت و آمد می کنی )

    جواب سوال فوق تا اندازه زیادی مسیر حرکت شما رو برای یافتن همسر مشخص می کنه.

    نکته دیگه ای که الان بخاطر آوردم این بود که:

    من برای درسم برای مدتی در یک کشور خارجی اقامت داشتم آنجا با یک جمعی آشنا شدم که از طریق

    دولت ایران ساپورت می شد و بچه های خیلی مثبتی بودند که برای کریسمس یا ایام نوروز برنامه فرهنگی و اردو برای

    دانشجوهای ایرانی در یک شهر مشخصی می گذاشتند و دانشجوهای ایرانی رو از کشورهای مختلف اطراف به این اردو دعوت می کردند.

    خیلی جو سالم و پاکی بود البته اکثرا بچه ها متاهل بودند البته بودند کسایی که مثل ما لاقوز (یاقوز؟!؟) بودند.

    اون موقع من فکر جنبه مثبت آشنایی در این جمعها نبودم ولی با تاپیک شما و صحبت دیگر دوستان در این مورد

    به نظرم رسید که اگه شما ها از این فرصتها استفاده کنید می تونه مفید باشه.

    موفق باشید

  16. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 03 شهریور 91)

  17. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 آبان 91 [ 23:06]
    تاریخ عضویت
    1391-4-18
    نوشته ها
    78
    امتیاز
    609
    سطح
    12
    Points: 609, Level: 12
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    148

    تشکرشده 148 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    اقا حامد میخواستم یک سوال از شما بپرسم. شما چقدر مرد جذاب و زیبایی هستید؟ من تاپیک قبلیتون را نخواندم

    ولی به نظر می اید نسبت به قیافه خیلی حساس هستید... به نظرم یک نگاه اساسی در اینه به خودتان کنید و

    راجع به قیافه همسرتان توقع معقول داشته باشید.

    من خودم در شهری زندگی می کنم که جمعیت ایرانی زیادی ندارد اما باز دختر های زیادی هستند که برای تحصیل

    اینجا می ایند که تعداد زیادی از انها حجاب ندارند اما به اصولی پایبند هستند که ظاهرا شما هم به اندازه کافی

    انعطاف پذیری برای پذیرش انها دارید. اتفاقا قیافه خیلی از این دخترها از متوسط دخترهای ایرانی بهتر است چون

    معمولا خارج تنها امدن یک دختر اعتماد به نفس بالایی می خواهد و داشتن قیافه خوب به دختر اعتماد به نفس می

    دهد. الان که فکر میکنم خیلی از دختر های مجرد اینجا از همه و تاکید میکنم همه دخترهایی که ازدواجی به همراه

    همسرشان امده اند زیباترند. هر پسری که قبل از خارج امدنش ازدواج کرده که هیچ اما اگر مجردی امده باشه

    اینجا توقعش خیلی بالا رفته!! چون چند تا از دوستان پسر همسرم با من درد دل کردند به این موضوع کاملا واقفم.

    به نظرم شما توقعت تو زیبایی ممکنه خیلی زیاد باشه و البته این شامل حال همه پسرهای مجرد خارج نشین

    میشه. همه دوست های پسر مجرد من اینجا مثل شما توقعشان خیلی بالاست در حالی که خودشان اصلا زیبا

    محسوب نمی شوند. البته اگر خودت پسر زیبایی باشی که حق داری

    و شاید شنیده باشی که ازدواج انتخاب یک درخت بلند از یک جنگل است که هر چقدر در جنگل پیش بروید ممکن است درخت بلندتری پیدا کنید. اما تا کی مخواهید پیش بروید؟

    هر چند شما سنتان کم است و خیلی از پسرها و حتی دخترهای هم سن شما در ایران امکان ازدواج ندارند.

    راه حلی که من به شما میتوانم پیشنهاد بدم این است که در میان دخترهای دانشگاه شهر خودتان و شهرهای اطراف بیشتر جستجو کنید.

    امیدوارم خوشبخت باشید :)

  18. 2 کاربر از پست مفید لبخند :-) تشکرکرده اند .

    لبخند :-) (جمعه 03 شهریور 91)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: تاثیرات مهاجرت روی من و مشکلات من برای ازدواج

    من یه دوستی دارم، کودکی و نوجوانیشو ایران نبوده، یه بار که بحث حجاب شد، گفت من اونجا حجاب داشتم، بعد که حرفش رو باز کرد، دیدم گفت روسری سرم نبود، اما لباس باز نمی پوشیدم! من تو دلم بش خندیدم گفتم این دیگه چه حجابیه!! وقتی پست شما رو خوندم، یاده اون بنده خدا افتادم، دیدم واقعاً حجاب داشته گویا!


    این جوری که شما گفتید من سخت گیرم، من فک کردم وقتی میرید خواستگاری، سوال اولتون اصول دین هستش! اما حالا که شرح دادید قضیه یه مقدار بازتر شد. (البته من فک کردم شما در مسائل مذهبی سختگیر هستید شاید اشتباه متوجه شدم).

    باید بگم که با این شرایطی که می گید، خیلی دختر تو ایران هست! بیش از نیمی از دوستان من، به خدا و قرآن اعتقاد دارند و رابطه ی جنسی نداشتن! خیلی هاشونم برا ادامه تحصیل رفتن خارج از کشور.


    - والا این دوره زمونه خارج رفتن خیلی راحت شده. تو دانشگاه ما که هر ننه قمری آپلای گرفته و رفته. خیلی راحت راحت مثه آب خوردن! تو آزمایشگاه ما که 80 درصد رفتن! چندتاشون همین هفته ی پیش رفتن، این که شما می گید شاید یه سری دخترا به خاطره این که من خارج از کشور هستم بخوان با من ازدواج کنن، مربوط می شه به فردی که خودش نتونه اقدام کنه! اما کسی که یه مدرک تحصیلی خوب با یه مدرک زبان داشته باشه، چرا نتونه بره؟ شما هم که نمی خواید با یه آدم بیسواد ازدواج کنید!


    - از این لحاظ که می گید خیلی اخلاق و روحیاتتون تغییر کرده، باید بگم اصلاً نگران نباشید. اگه الآن برگردید ایران، فقط یه مدت اطرافیانتون، به بیشتر حرفاتون، می خندن ( با عرض پوزش این یه واقعیت هستش که دیدم)! البته خودتون متوجه نمی شید برا چی بهتون می خندن و این که شاید یه مقدار سردر گم بشید که الآن چه اتفاقی افتاد! که اگه یه نفر در کنارتون باشه و براتون شرح بده، خیلی سریع راه می افتید! دوسته من 4 سالگی رفت خارج از کشور، 18 سالگی برگشت، به غیر از این موارد که گفتم، تغییر عجیب غریبی درونش حس نکردم! فوق العاده هم با هم صمیمی هستیم و همدیگه رو درک می کنیم.


    خلاصه که باید بگم جستجوتون رو وسیع تر کنید! تا این جا که من متوجه معیارهای شما شدم، باید بگم خیلی دختر هست که مناسب شما باشه.


    ببخشید، یادم رفت که یه چیزی رو بگم، شما فرمودید:
    نگرانیم از همین هست که من رابطه ام رو با جنس مخالف محدود کردم تا همسرم آینده ام "ناراحت نشه"

    باید بگم که دیدتون رو کاملاً تغییر بدید که خدایی نکرده نخورده تو ذوقتون. خیلی این حرف جای بحث داره! شما از همین حالا نگرانه نگرانی همسره آیندتون هستید! پس خودت چی! یعنی اگه نخوای ازدواج کنی یا اگه بدونی همسرت ناراحت نمی شه، رابطه ات رو گسترش می دی؟
    من که سعی می کنم رفتار و اعمالم رو بر اساس اعتقادات و افکاره خودم بنا کنم، هر چند که اطرافیانم می گن پس فردا که شوهر کردی، همچین بزنه تو سرت که همه این چیزا رو فراموش کنی!

    موفق باشید.


  20. 4 کاربر از پست مفید ایوب تشکرکرده اند .

    ایوب (جمعه 03 شهریور 91)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با مخفی کاری های شوهرم و رمز روی گوشیش چه برخوردی کنم؟!
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 05 اردیبهشت 94, 10:24
  2. ایستگاه کنجکاوی ( در مورد نفر قبلیت کنجکاوی کن)
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 شهریور 89, 10:23
  3. عرفان داروی دردهای بی‌درمان
    توسط پندار در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 آذر 88, 00:02
  4. تاثیر بیماری‌های روانی بر الگوی خرید
    توسط Niloo55 در انجمن وسواس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 12 تیر 88, 09:17

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.