موضوع: عشقم، عاشق یکی دیگه شد رفت

اولا... 23 سال...سایت همسریابی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!
دوما خواهشا یکم منطقی باش عزیزم! این از حرفاش تابلو ئه چه ادم بی خودی بوده!!
یعنی حتی 1 ثانیه دیگه از زندگیتو واسه فکر کردن به اون تلف نکن!

اگه واقعاً قصدش سوء استفاده بود پس چرا اصلاً نیومد منو ببینه؟همین طوری ول کرد رفت.وقتی هم ازش پرسیدم تا حالا با دختری بوده.صادقانه گفت که آره.راستشو گفت چون دوست نداشت بعداً از زبون کس دیگه ای بشنوم که رابطه داشته.
خودش میگفت قیافه براش مهم نیست چون زود عادی میشه ولی اندام زیبا براش مهم بود. مگه نمیگن تو دوران آشنایی باید دو طرف راجع به مسائل جنسی هم حرف بزنن؟مگه مهم نیست؟
میگید تو سن 23 سالگی چرا سایت همسریابی؟وقتی همین طوری موقعیت ازدواج پیش نمیاد و من همین طوری سنم داره میره بالا باید چکار کنم؟تمام همکارای من با اینکه حدودا‍ ً 30 سال یا بیشتر دارن هنوز مجردن نه اینکه خواستگاراشونو رد کرده باشن از اول هم زیاد براشون موقعیت پیش نیومده.دیگه ناامید شدن.منم ترسیدم مثل اونا شم.رفتم تو اون سایت عضو شدم.آخه من از تنها موندن میترسم.
من یه دختر احساساتی هستم.زود دل میبندم.چکار کنم؟
نمیدونم با اینکه همه میگید که شیاد بوده ولی من چرا هنوز وقتی بهش فکر میکنم بغض گلومو میگیره!!

عزیز دلم خیییییییییییییلی ساده ای فدات شم.

اگه واقعاً قصدش سوء استفاده بود پس چرا اصلاً نیومد منو ببینه؟
خودش میگفت قیافه براش مهم نیست چون زود عادی میشه ولی اندام زیبا براش مهم بود.

میدونی اصلا چرا نیومد ببینتت؟
چون فهمید که دختری..(ببخشید رک میخوام حرف بزنم) الان خیلی از دختراییکه تو اینجور سایتها هستند براشون مهم نیست که با طرف باشند و این آقا هم اول با شما حرفای سکسی زده بفهمه شما هم از اون تیپ دخترا هستین فهمیده نه ترسیده و پاپس کشیده..

به خاطر همینم قیافه براش مهم نبوده و فقط اندام براش مهم بوده چون تو اینکار قیافه رو میخواسته چیکار؟؟ اندامو میخواسته..
میدونم بهت برخورد عزیزم و برای اینکه اون هرزه رو زودتر فراموش کنی لازم بود گفتن این حرفا

نرگس عزیز
نگرانیت رو کاملا درک میکنم. دخترا وقتی سنشون بالای 25 سال میره کم کم نگران میشن که نکنه نتونم ازدواج خوبی داشته باشم. نگرانی تو هم با دیدن همکارات بیشتر شده.
اما نرگس جان به نظر من درست نیست آدم به هر قیمتی که شده بتونه یه شوهر به دست بیاره!!
تو سنت کمه و خیلی احساساتی هستی
مطمئن باش حرفای اون آقا رو به هر کسی نقل قول کنی چیزایی رو که تو این سایت بهت گفتن رو خواهی شنید
بهتره احساس رو کنار بگذاری و یه خورده منطقی به قضیه نگاه کنی
کاملا روشنه که ایشون فقط دنبال کسب لذت بودند نه ازدواج!
با این ارتباطات غلط و بی فایده به روح و روان خودت آسیب نرسون.
وقتش که برسه اونی که قسمتته خودش پیدات میکنه.

سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

اگه واقعاً قصدش سوء استفاده بود پس چرا اصلاً نیومد منو ببینه؟همین طوری ول کرد رفت.وقتی هم ازش پرسیدم تا حالا با دختری بوده.صادقانه گفت که آره.راستشو گفت چون دوست نداشت بعداً از زبون کس دیگه ای بشنوم که رابطه داشته.

به نظر میاد زیاد با جنس مخالف سرو کار نداشتی و به همه چی با دید ساده و بی پیرایه خودت نگاه میکنی..اما وقتیما داریم با ادمای جورواجور زندگی میکنیم لازمه بدونیم دور و برمون چه خبره.

یه پسر خوب با شرایط مناسب نیاز نیست بره سایت همسریابی یا حداقل احتمالش خیلی خیلی کمه...و عقل حکم میکنه ما احتمال بالا رو در نظربگیریم.

حالا اون پسر هم اومده تو دنیای مجازی یه چی گفته..شاید اصلا متاهل بوده.و هزار تا مورد دیگه..خواسته وقت بگذرونه..یه مدت رو اینجوری تفریح کنه.شما چرا جدی جدی دل بستی؟

مگه نمیگن تو دوران آشنایی باید دو طرف راجع به مسائل جنسی هم حرف بزنن؟مگه مهم نیست؟

کی گفته باید حرف بزنن؟؟؟!!!اشنایی باید دور ازاحساسات باشه چه برسه با حرفای جنسی..ارضا جنسی هم بیشتر به مهارت دو طرف وابسته است تا اندازه...

به حرفای بعضی پسرای سوء استفاده گر که میگن صحبت جنسی واسه شناخت لازمه توجه نکن و همینو چراغ هشدار بدون.

میگید تو سن 23 سالگی چرا سایت همسریابی؟وقتی همین طوری موقعیت ازدواج پیش نمیاد و من همین طوری سنم داره میره بالا باید چکار کنم؟
منم ترسیدم مثل اونا شم.رفتم تو اون سایت عضو شدم.آخه من از تنها موندن میترسم.

سنت که کمه...حالا چرا از تنهایی میترسی؟

دوست عزیز حتی اگه برات واقعا خواستگارهم بیاد فرار از تنهایی یه دلیل کاملا غلط واسه ازدواجه..پیشنهاد میکنم یه مدت مقالات مربوط به امادگی ازدواج رو بخونی...چندان مهم نیست الان ازدواج نکردی چون به نظر میاد زیاد امادگی ازدواج نداری..چه فایده یه کرور خواستگار داشته باشی اما توانایی اداره زندگی مشترک نداشته باشی؟

مطمئنا به مرور که اماده بشی و همه چی رو به خدا هم بسپاری قسمت تو هم ازراه میرسه.

خیال نکن ازدواج همش لباس عروس و ماه عسل و قربون صدقه و کارای عاشقانه است..یه زندگی40 50 ساله پستی و بلندیای زیادی داره که زن و مرد باید انقد ماهر باشن که بتونن به سلامت عبور کنن.

من یه دختر احساساتی هستم.زود دل میبندم.چکار کنم؟

بهتره یه کم از احساست رو بندازی تو مسیر مثبت و بقیشو کنترل کنی.
یعنی مهربونیتو صرف خونوادت و دوستات و حتی ادمای نیازمند کمک کن.مثلا میتونی رابطت رو با بچه ها صمیمیتر کنی.

برای کنترل هم اولا مدام به خودت نگو من احساساتیم..تکرار یه حرف باعث میشه واقعا اونطوری بشیمم..به جاش مدام به خودت بگو افرین به من که دختر منطقی و قوی هستم..افرین به من ازیه رابطه غلط بیرون اومدم.

به خودت ارزش بده..و محبتت رو سمت خودت بفرست..با قربون صدقه..با خرید جایزه..تشویق

یه مدت هم سمت اهنگا،وبلاگا و مطالب عاشقانه نرو.

نمیدونم با اینکه همه میگید که شیاد بوده ولی من چرا هنوز وقتی بهش فکر میکنم بغض گلومو میگیره!!

ایرادی نداره..لینکهای زیر رو بخون و انجام بده تا بتونی باهاش کناربیای..بعدش درسی که باید بگیری رو یاد بگیر و رهاش کن.

رهایی از انرژی تلنبار شده ی خاطرات منفی

مقابله با مشکلات پایان یافتن یک رابطه

موفق باشی
من خواستم بنویسم جوابای دیگه نبود!!

میفهمم چی میگه نرگس جان.منم تجربه احساسی داشتم.این طبیعیه خیلی احساسی شدی وقتی هم آدم خیلی احساسی بشه تو زندگی فکر و ذهنش خوب کار نمیکنه.بنظر من بایستی برا خودت قانون بزاری و بهش عمل کنی اینطوری کم ضربه میخوری. الانم میتونی سرپا باشی عزیزم من مطمینم.همش بگو من قوی ام .دعا و نماز هم خیلی حس خوبی میده.به خدا توکل کن صبور باش.موفق باشی

سلام عزیزم
اخه تو برچه اساسی عاشق این اقا شدی مگه دیدیش؟ این همه دارند تذکر میدن میزنن تو سر خودشون بابا به این سایت های همسر یابی اعتماد نکنید بعد شما رفتید و عاشق شدی /خیلی راحت بهت بگم عاشق باد هواشدی ...
احتمالا بار اولت باشه که زود وابسته شدی!اونم عاشق کسی که هنوز ندیدیش!!
از من به شما خواهر گلم نصیحت که از روی احساست تصمیم نگیر اون اصلا تو فکر ازدواج نیست برای سرگرمی میخواسته خدارو شکر اتفاق خاصی نیافتاده که تو اینقدر ناراحتی فکرتو ازاد کن و اصلا به این موضوع فکر نکن انشااله اون که لیاقتت رو داره خدا سر راهت قرار میذاره.
موفق و پیروز باشی

ضمن تبریک از بابت رفتن ایشون میخواهم یک هشدار بهت بدم:

احتمال اینکه ایشان بقول دوستان دنبال یک کیس راحت و بی درد سر برای تفریحات جنسی اش بوده نزدیک به صد است! منتها ایشان دیده شما دنبال ازدواج و عشق و ... هستی راهش را کشیده رفته!

هشدار من اینه: یکی از ترفندهای بعضی از آقایون شیاد در دنیای اینترنت این است که بعد از اینکه دختر مورد نظر فاقد اعتماد بنفس را با تعریف و تمجید به خود وابسته کردند، بگذارند بروند و بعد چند وقتی که طرف درد خماری را کشید، سرو کله شان پیدا بشود. اونوقت میدانند و تقریبا مطمئن هستند که دختر خانوم احساساتی و فاقد اعتماد بنفس، حالا دیگر سهل الوصول تر از قبل خواهد بود و احیانا برای اجرای خواسته شان خط قرمزها تا حد زیادی از بین رفته!

ضمن اینکه تا بوده و بوده زن مظهر ناز بوده و مرد نیاز. هرکدام از این جایگاه طبیعی خود خارج شوند و نقش طبیعی خود را برعکس اجرا کنند، قطعا دیگری را دفع خواهد کرد. یا لا اقل رابطه درستی ایجاد نخواهد شد. حضور یک زن در سایت همسر یابی یعنی اینکه داد میزنی که من مملو از نیازم! من آماده ام که از من سو استفاده بشود. یک مرد سالم که نقش طبیعی خود را بلد باشد وفاکتورهای لازم را برای تشکیل خانواده داشته باشد، قطعا در دنیای حقیقی به دنبال کیس مناسب خود خواهد گشت. اصلا برای چنین مردی، دختران موجود در سایتهای همسریابی کیس های مناسبی نیستند! چنین مردی ناز دار ترین و دست نیافتنی ترین را طلب خواهد کرد. آهوی خرامانیکه دست هیچ شکارچی ای به او نرسیده.

اما آنها که در سایتهای همسریابی اند، اکثریت مردان متاهل! بله متاهل هرزه یا احیانا بیمار هستند که دنبال طعمه میگردند، یا مجرد اند اما اصلا دنبال ازدواج نیستند و معتقدند که دختران سالم پا به این سایتها نمیگذارند! و اینها هم در طلب طعمه مفت و مجانی و بی درد سراند! و در نهایت پسران مجردی که در دنیای حقیقی دزد هم دست آنها نمی دهند ببرند کلانتری، این است که آمده اند پشت مانیتور از خود برای دختر ساده دل، یک قهرمان بسازند و خوب البته دختر ساده دل و احساساتی هم که تعریف و تمجیدها را مثل جارو برقی با قدرت چند هزار وات مکیده و معتاد و وابسته شده، میمیرد برای ازدواج با این قهرمان پوشالی، حالا ازدواج نشد هم خودش را قانع میکند که یک دوستی ساده که کسی را نکشته و مابقی ماجرا...

شما خیلی چیزها هست که در مورد ازدواج و ادامه رابطه لازم است بدانی. در این سن باید مهارتهای لازم را یاد بگیری که بتوانی بدرستی برای ازدواج اقدام کنی. یکی از این مهارتها کنترل و مدیریت احساسات است. و نیز شناخت و نحوه برخورد با جنس مخالف. اینها انقدر مهم است که میتوان گفت نقش بزرگی و کوچکی سایز سینه و... را در ازدواج به صفر میرساند.

من برایت نگرانم! تا دیر نشده از این ورطه خودت را بیرون بکش و بچسب به خواندن و یادگیری. خیلی چیزها هست که لازم است بدانی و در این سن هنوز نمیدانی.

مواظب خودت باش

سلام عزيزم
شما فقط 2 ماه با اين آدم آشنا شده بودين. از حرفاتون پيداست كه دختر احساساتي هستين و كمتر مطقي فكر مي كنيد كه البته مقتضي سنت هستش عزيزم. معلومه كه از روز اول ازين آقا خوشت اومده و چشماتو به روي واقعيات بستي. اما به مرور كه با تجربه تر بشي مي فهمي كه نميشه با يه آشنايي كوتاه مدت آدما رو شناخت چه برسه به اينكه اينطوري وابستون شد !!! من نمي خوام راجع به اون آدم قضاوت كنم . چون هيچ شناختي ازش ندارم اما اگه درگير رابطه با چنين آدمي بشم ذهنم 1000 جا خواهد رفت و تا مطمئن نشم سعي ميكنم اعتماد نكنم و وابسته نشم. به اين فكر مي كنم كه شايد اين آقا اصلا متاهل بوده و يا راجع به خودش دروغ گفته و يا با توجه به سوالاتي كه ازت پرسيده فقط دنبال سوء استفاده جنسي بوده و يا كلا اگه اين آدم بهترين آدم دنيا هم باشه چرا بايد خودمو انرژي و احساسمو خرج كسي كنم كه اينطوري داره به من بي توجهي نشون ميده و نمي خواد احساسشو خرجم كنه....

نوشته اصلی توسط keyvan

لطفا" در تایپک های تاریخ گذشته پست ارسال نکنید، توجه به تاپیکهای زنده موجب میشود،زحمات شما بی ثمر نباشد