سلام آقای Dorian،
به تالار همدردی خوش آمدید.
حقیقتش فکر می کنم حساب ازدواج رو باید کاملاً از روابطی که قبلاً داشتی جدا کنی.
برای اینکه بتوانی یک ازدواج موفق داشته باشی، باید وقت و انرژی روی این مسئله بگذاری و با یک طرز فکر دیگر و دید دیگر به ازدواج نگاه کنی.
من تو ایران همه کار کردم شاید کمتر پسری به اندازه من از زندگیش لذت برده باشه تا جایی که خسته شدمدیگه و تصمیم به ازدواج گرفتم، به خودم میگم بسته دیگه تا کی می خوای با اینو اون باشی اما فامیلامون و دوستام که از خارج از کشور میان میگن دانشگاه اونجا خیلی خوش میگذره هیچوقت با زنت نرو اونجا.
شما روابط زیادی داشتی و ظاهراً دیگر از این روابط خسته شدی. اصولاً اگر دقت کنی این لذت ها به مرور زمان خیلی کمتر می شوند و حتی گاهی خسته کننده می شوند. شاید اتفاقی که برای شما افتاده.
و حالا به این فکر افتادی که ازدواج کنی.
از طرف دیگر دوستان به شما وعده می دهند که ممکن است لذتی بیشتر در خارج از کشور باشد و باز وسوسه شدی. درسته؟
به هر حال شما این رو بدان که در خارج از کشور شاید لذت های بیشتر پیدا کنی، شاید هم باب میلت نباشد. ولی دقت کن که این وسوسه ها تمامی ندارند. اگر بخواهیم کارمون رو دست اون بخش تنوع طلب و لذت طلبی که در ما هست بسپاریم، معلوم نیست که ما رو به کجاها ببرد.
به نظرم تا وقتی فکرت دنبال لذت طلبی و تنوع طلبی هست، به ازدواج فکر نکن! چون امکان پشیمان شدنت زیاد هست و این وسط به یک دختر بی گناه ضربه می زنی. باید با خودت فکر کنی که هدفت از زندگی ات چی هست و چه می خواهی. اول باید این رویه ی خودت رو تغییر دهی و به این نتیجه برسی که خواهان رابطه های سطحی با دختران مختلف هستی؟ و یا هدفت این هست که یک ازدواج سالم و یک رابطه ی محکم و قلبی و منطقی داشته باشی با شخصی که همیشه به هم متعهد بمانید.
هر وقت تصمیمت رو گرفتی و مطمئن شدی که می خواهی ازدواج کنی، و مطمئن شدی تصمیمت احساسی نیست، می توانی از راه صحیحش اقدام کنی.
وقتی ازدواج کن که از نظر فکری آمادگی اش رو داشته باشی. وقتی که مطمئن باشی دیگر روابط سطحی وسوسه ات نمی کنند، چون چیزی فراتر از این می خواهی و اهداف بهتری داری.
برایت آرزوی موفقیت می کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)