به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 41
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    براتون دعا میکنم هرچه که به خیر و صلاح خودتونو خانومتونو دخترتون هست اتفاق بیوفته.

  2. 2 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (سه شنبه 03 مرداد 91)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    ایشون گفت که ممکنه خانمتون ارتباط نزدیکی هم با اون آقا نداشته باشه اما همینکه اون آقا بتونه اعتماد به نفسش رو با حرفاش بهش برگردونه و دو سه کلمه محبت آمیز بزنه برای خانمتون کافیه و تو ذهنش برای خودش یک عشق میسازه و دیگه احتیاجی به شما نداره
    اقا ارش از حدس و گمان خسته نشديد

    اين معناش اينه شما اون كار خانمتونو فراموش نكرديد

    دوسال كافي نيست؟؟؟؟؟ براي فراموشي؟؟؟؟يا بخشش؟

    اون اقا , اون اقا , محبت اون اقا, دلگرمي اون اقا, پشت خانمتون گرمه به اون اقا, اون اقا مگه كيه؟؟؟؟؟ مگه شما صاحب اين زندگي نيستيد؟ مگه اون بچه بچه شما نيست؟

    خانمتون بره و پشيمون بشه و شايد برگرده و.... باور كنيد من به عنوان يك ادمي كه از بيرون دارم نگاه ميكنم سردرد گرفتم ازين همه حدس و گمان و بازي با ذهن

    اين خانم انسان نيست؟شايد بگيد من زنم و الان شدم مدافع حقوق ايشون اما من گفتم خانم شمارو تاييد نميكنم كه حتا يه جاهايي رفتاراش واسم سواله

    اما اون محبت نميخواد؟اشتباه و ... رو فراموش كن, حالا اون اقا پشتوانه عاطفي همسرت هست يا نه رو هم بي خيال شيد لطفا

    پشتوانه خانم شما فقط و فقط دخترتونه . اين كاملا مشخصه

    يعني يك خانم با اون سن و سال و سابقه زندگي و ... نميدونه اون مرد براش نمي مونه؟؟؟؟

    اون مادره و دخترش شده واسش شده امنيت فكري, اشتباه كرديد خودتونو از دخترتون دور كرديد و پدرشو واسش ادم بد ماجرا كرديد,قرار هم نبود مادرش خراب بشه

    حالا شد, لطفا اون اقا رو تو ذهنتون بكشيد لطفا, خواهش ميكنم و اكه نميتونيد تمومش كنيد
    راه نيست؟

    هست,
    اين خانم يه جايي زندگي ميكنه, اين خانم انسانه, اين خانم همه راههارو بسته از پنجره وارد بشيد اگه ميخوايد اگه نه كه هيچ

    بس كنيد من مقصرم يا اون مقصره, حالا شروع كرديد به سرزنش خودتون, همه اين مراحل و اتفاقات واسه اون خانم هم پيش اومده, سرزنش خودش, سرزنش شما, من حق دارم , اون حق داره و.... حالا هم كه تموم شه راحت بشم

    يعني خانم شما به اينده فرزندش فكر نميكنه, حالا شد بيمار؟ تيوري جديده؟


    برفرض همين فردا جدا شديد باز هم كلي سوال هست. بچه ام چه ميكنه؟ اون مرد با خانمم هست يا نه؟ الان پشيمونه يا نه؟ خوش ميگذره بهش يا نه؟ من اشتباه كردم يا نه؟ اينقدر سوال هست واسه پشيموني

    و بر فرض هم كه جدا نشيد باز هم همين سوالات و هزار و يك سوال ديگه

    براي شما فقط يه راه وجود داره كه چه جدا بشيد و چه بمونيد واستون پشيموني به بار نمياره

    اونم اينه رهايي از حدس و گمان و صحبت با خود خانمتون تو شرايط درست

    راهشو پيدا كنيد لطفا, اون خانم شماست, تهش اينه در بدترين حالت خرد ميشيد غرورتون ميشكنه اما بهتر از خرد شدن تدريجيه, تهش جداييه

    وقتي براي بدترين حالت اماده ايد براي هر اتفاق اماده ايد



  4. 3 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (دوشنبه 02 مرداد 91)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1389-11-07
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    2,964
    سطح
    33
    Points: 2,964, Level: 33
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,263

    تشکرشده 1,270 در 233 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    چه کنم که گرفتار تشتت احساسات شدم، عشق و نفرت، دلزدگی و دلدادگی، امید به زندگی و مایوس از ادامه اش، یه روز میخوام برگرده، یه روز میگم چرا باید برگرده؟، یه روز می گم دل میزنم به دریا ازش میخوام بیاد، یه روز می رم تو غار تنهایی خودم میگم اون دیگه ارزشش رو نداره، یه روز میگم بچه ام چی؟باید بیارمش پیش خودم، یه روز میگم اون به مادرش وابسته است در کنار اون راحتتره، یه روز میگم، اون اشتباه کرده باید فراموش کنم، یه روز میگم اون خیانت کرده باید تقاص پس بده،
    یه روز میگم اگه اینکار رو بکنم حتما میاد، فردا می بینم اون اصلا نمیخواد بیاد،
    خلاصه یه دل میگه برو، یه دل میگه نرو،

    مشاور امروز، من رو که زخمی بودم به خاک مالید.
    افکاری رو که سعی کردم فراموش کنم و داشتم فراموش میکردم همش رو برام زنده کرد، واقعا آماده بودم برای هر نوع مصالحه ایی، برای اینکه قدم بردارم برای آشتی، برای اینکه قرار بذارم خونه ی باجناقم، یا یکی از دوستان پدرش که استاد ما هم بوده.

    مطمئن بودم خانمم می خواد برای حرف زدن قرار بذاره، برای خودم کلی حرف آماده کرده بودم که چی بگم، خودم رو آماده کرده بودم که هر حرفی و هر واکنشی از خانمم بشنوم و ببینم، رو در رو face to face و من محکم وایسم و بگم من زندگیم رو دوست دارم و نمیذارم نابود شه.

    همین امروز که وکیل خانمم از طرف خانمم پیشنهاد طلاق توافقی رو داد مشاور هم ضربه ی آخر رو به من زد و همه ی نقشه هام رو نقش برآب دیدم.

    تصمیم گیری اینجور موقعه ها چقدر سخته، یا من سختش کردم؟

    بادوستی امشب حرف میزدم، دو ساعت صحبت کردیم، خیلی آرومم کرد، خیلی کمکم کرد، از اینجا بهش گفتم، گفتم که در این سایت هم، من خیلی آروم میشم، حرفایی میشونم که حرف دل خودمه، خیلی بهم کمک میکنه تا بتونم تصمیمم رو بگیرم، اما من فقط 50 درصد قضیه هستم، 50 درصد دیگه تا الان همش منفی بوده، در نتیجه هر تلاش من صفر میشه.

    میدونم که خانمم تنهاست، داره اذیت میشه، داره رنج میکشه، بار تربیت بچه رو هم داره به تنهایی به دوش میکشه، اما وقتی حرف از طلاق میزنه و لا غیر، من میتونم با زور برش گردونم؟نمیتونم.

    با اینحال من به دوستان اطمینان می دم که نامه رو خواهم نوشت و با کتاب هایی که خانم نگین پیشنهاد داده بود با پیک یا از طریق وکیلم به دستش می رسونم، این کار رو به خاطر دل خودم، به خاطر همسرم که از من بدش میاد، به خاطر دخترم که از من بدش میاد و به احترام همه دوستانی که وقت گذاشتند و نذاشتند تنها باشم و با من همفکری و همدلی کردند انجام میدم.









  6. 9 کاربر از پست مفید arash1348 تشکرکرده اند .

    arash1348 (سه شنبه 03 مرداد 91)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    سلام آقا آرش
    تلاشتون برای حفظ واقعا قابل تقدیر
    آقا آرش با توجه به نوشته هاتون زندگیتون نقطه روشن زیاد داره و اینقدرها هم تاریک نیست که مشاور براتون گفته

    تو ذهنتون تمام گزینه ها رو پاک کنید و فقط و فقط فکر حرف زدن رو در رو با همسرتون و از بین بردن تمام این حدس و گمان ها باشه
    تا این همه شک و شبهه رو از تو ذهنتون پاک نکنید آزار می بینید حتی اگه از همسرتون جدا بشید یک عمر این شک ها تو ذهنتون می مون

    به همسرتون حالا از طریق همون واسطه بگید که تا زمانیکه رو در رو باهاش صحبت نکنید اقدام به هیچ کاری نمی کنید ..............


    شما باید باید باید با همسرتون رو در رو صحبت کنید
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  8. 5 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    eghlima (سه شنبه 03 مرداد 91)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    سلام آقا آرش

    حتما به پست اقلیمای عزیز توجه کن.قبل از هر اقدامی بگو باید حضوری صحبت کنید.

    فقط برای اینکه یک روز نگید افسوس تلاشم رو نکردم.

    اگر اقدام به نوشتن نامه کردید طوری بنویسید که اگر احیانا ایشان به دلیل غرور، لجبازی یا هر چیز دیگه اومد جلو روتون پارش کرد احساس خرد شدن نکنید.به عبارتی از تغییر نگرشتون بگید ولی به ایشان التماس نکنید.

    موفق باشید

  10. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    فکور (سه شنبه 03 مرداد 91)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 تیر 92 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1390-7-28
    نوشته ها
    195
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    370

    تشکرشده 371 در 137 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم


    سلام آقا آرش

    مدتیه که تاپیکتونو دنبال میکنم و با ناراحتیهاتون ناراحت و غمگین میشم دوستان توصیه های خوبی کردند بهتون و شما هم انسان منصفی هستید و برای ادامه زندگی هر تلاشی کردید

    من بعنوان یه زن خودمو جای خانمتون گذاشتم یه حرفهایی به ذهنم رسید خواستم بهتون بگم شاید کمکی بشه

    خانم شما هر چند به قول خانم مشاور دلش به اون آقا خوش باشه و پشتش به اون گرم باشه ولی بازم ته دلش یه نگرانی و ترس از اینده موج میزنه بازم نگرانه آینده دخترش هست و بازم دلش هنوزم پیش شماست ما زنها موجودات عاطفی هستیم هرچندم تو زندگی جفا ببینم ولی بریدن این ریسمان محبت از دلمون کار سختیه

    اگه میشه با خانمتون به قول دوستان حتما یه قرار ملاقات حضوری بزارید ولی خودتون مستقیما دعوتش کنید به این قرار ملاقات بگین من با تصمیم شما موافقم و هرچی که شمارو خوشحال کنه برای منم خوشاینده بگین من خوشبختیتو میخوام چه در کنار من چه بی من بگین فقط قبل از طلاق میخوام یبار دیگه ببینمتون و اخرین حرفهامو بزنم دقت کنید تو جملاتتون وانمود کنید که با جدایی موافقید منوط بر اینکه ایشون راضی و خوشنود باشند

    فایده گفتن این جملات اینه که همسرتون مطمئن میشه شما هم راضی شدید به طلاق لحظه ای که یه زن حس میکنه دیگه همه چیز واقعا تموم شده و شریک زندگیش حتی اگه ادم بدی هم باشه دیگه واسه همیشه از دست داد یه حس غریبی بهش دست میده یه حس تنهایی و دلتنگی
    وهمین لحظه بهترین لحظه ای هست که رودرو حرفهاتونو بزنید و گفتنیهایی که قراره بگین، بگین و همسرتون تصمیم بگیره

    اگه به امید خدا قرار گذاشتید و با هم صحبت کردید انچه که لازمه بگین ولی اولش اینو حتما بگین که هیچ مشکلی با جدایی ندارید و نمیخواین منصرفش کنید بگین فقط میخواستم انچه که تو دلمه بگم و شما از احساسم با خبر بشین ولی تصمیم گیری نهایی با شماست اگه حس میکنی با طلاق خوشبخت تر میشی من حرفی ندارم چون خوشبختی شما و دخترم آرزوی منه

    امیدوارم که به زودی با خبرهای خوب بیاین و هرچه که به صلاحتون هست خداوند خودش براتون مقدر کنه

  12. 3 کاربر از پست مفید taranee تشکرکرده اند .

    taranee (یکشنبه 08 مرداد 91)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1391-2-21
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    502

    تشکرشده 522 در 149 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم


    اما من فقط 50 درصد قضیه هستم، 50 درصد دیگه تا الان همش منفی بوده، در نتیجه هر تلاش من صفر میشه.
    آقا آرش عزیز. چه تلاشی کردی که صفر شده؟ شاید همش رو برای ما نگفتی اما اگر تلاشهات همینهایی هست که ما هم خبر داریم تا حدی، مثل پیش دو تا مشاور رفتن، عضویتت در این سایت، صحبت با وکیل، اس ام اسهایی زدن و منتظر جواب موندن (تکرار مسیر قبلی که جواب نداده)، واسطه فرستادن و ... اینها همش مثل اینه که چکش رو هی بکوبی به اطراف میخ... بعد هم بگی ای بابا چرا این میخ نمیره تو؟؟!!! شما هیچ دونه ای رو نکاشتی ... حالا هی برو آب بده بگو در نمیاد.
    خوب عزیزم شما باید بکوبی روی میخ. یعنی چی؟ یعنی باید این تلاشها در ارتباط مستقیم با خانمت باشه... یعنی او هم باید این تلاشها رو ببینه. او هم باید تغییر رو حس کنه. باید یک آرش جدید ببینه. مثلا اگر تو خیابون غافلگیرش کرده بودی و محکم نگهش میداشتی تا حرفی از جنس خوب (نه از جنس اینکه بازیت رو نمیخوای تموم کنی... خسته نشدی؟... فکر دخترمون باش و ... ) بهش بزنی و بعد یک ذره هم اثر نداشت. اون وقت میتونستی بگی تلاش کردم و صفر شد. یا هر کاری از این جنس. ببین شما بری با تمام دنیا هم حرف بزنی و با 10 نفر دیگم مشورت کنی و یک عده بگن تقصیر شماست و یک عده بگن تقصیر خانمته و هی تحلیل کنی شرایط رو، یا صد تا واسطه بفرستی اینا تلاش حساب نمیشه.
    آقا بزن رو میخ.
    انگار یک کم میترسی از اینکه وارد عمل بشی. به قول زهره بدترین حالت رو تصور کن. بپر تو آب سرد ... خیلی دیگه بهش فکر نکن. به اندازه کافی فکر کردی. وارد عمل شو.

    به نظر من از طریق وکیل نامه رو براش نفرست. بزار یک چیزی باشه بین خودت و خودش. از طریق هیچ واسطه ای نفرست. اثرش بیشتره. بده پیک ببره ... یا خودت ببر بزار دم خونه زنگش رو بزن فرار کن .

    یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

    ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
    وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

    گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
    چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

    دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
    دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

    هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
    باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

    ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
    چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

    در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
    سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

    گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
    هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

    حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
    جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور

    حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
    تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

  14. 2 کاربر از پست مفید JJ1234 تشکرکرده اند .

    JJ1234 (چهارشنبه 04 مرداد 91)

  15. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1389-11-07
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    2,964
    سطح
    33
    Points: 2,964, Level: 33
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,263

    تشکرشده 1,270 در 233 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    دیروز به دخترم زنگ زدم جواب نداد، بهش اس ام اس زدم که کجایی؟ میخوام صداتو بشنوم، جواب نداد.
    به خانمم اس ام اس زدم که دخترم کجاست؟دلم براش تنگ شده، اینو درک کن.
    بهم جواب داد که ، تو باید درک می کردی بچتو انقدر از خودت بیزارش کردی با کارات که نمی خواد باهات حرف بزنه!جواب دادم:اما بچمه، این حقیقت که تغییر نمی کنه.
    خیلی عصبانی شدم، خیلی تند نوشته بودم جوابشو، یاد صحبت های دوستان در اینجا افتادم، از سر و ته جواب زدم و آخرش شد همونی که گفتم.

    مشکلش اینه که چرا برای دخترم جهت پرداخت نفقه یه حساب دیگه به اسم دخترم باز کردم و نفقه رو به حساب خانمم نمی ریزم. از اون موقع دخترم دیگه به تلفن هام هم جواب نمیده، بعد خانمم انتظار داره من فکر کنم بچه همه ی این مسائل رو داره درک میکنه و خودش جواب منو نمی ده.
    دو حالت بیشتر نداره، یا خانمم داره از بچه به عنوان یک حربه استفاده میکنه و چون از عشق و علاقه من به دخترم با خبره میخواد اینجوری منو تحت فشار بذاره که تا حالا تسلیم نشدم،
    یا اینکه برای زندگی آیندش برنامه هایی داره و میخواد از الان سعی کنه که بچه منو به عنوان پدرش فراموش کنه و ...
    به هر حال فعلا در حال تحمل اوضاع و شرایط هستم، تا مبادا اقدامی کنم که 2 سال صبرم هدر بره اما حتما این صبر ابدی نیست.
    __________________________________________________ _____________________________

    من در حال نوشتن نامه هستم.احتمالا تا اوایل هفته دیگه با پیک می فرستم. فقط ترجیح می دادم در مورد متن نامه با کسی مشورت کنم، چون ممکنه جاهایی در نامه به خاطر خشمی که در حال حاضر در وجودم هست تند رفته باشم یا حرفی زده باشم که در حالت عادی نباید بزنم.
    دارم سعی میکنم آخرین قدم ها رو بردارم، به موازات ارسال نامه دارم اقدامات دیگه ایی در زندگیم انجام میدم.
    اوضاع زندگی شاید تغییرات محسوسی کنه، حالا یا خانمم به زندگیش با من برمی گرده که در این تغییرات سهیم خواهد بود یا اینکه من زندگی جدیدی رو در شرایط و وضعیت جدید و شاید خارج از کشور شروع خواهم کرد.
    __________________________________________________ _______________________

    من برای طلاق توافقی که آخرین پیشنهاد خانمم بود با وکیلم صحبت کردم، البته شرط توافق از طرف خودم را بخشش کل باقی مانده ی مهریه اعلام کرده بودم. بچه هم که حضانت نداره و نمیشه جزو شروط توافق گذاشت طبعا خرج و مخارجش هم با من خواهد بود حتی اگر پیش مادرش زندگی کنه، با اینحال قرار بود از جانب وکیل خانمم تماسی با وکیل من گرفته بشه تا وکلا خودشون اقدامات رو انجام بدند اما هنوز خبری نشده. شاید از شرط من خوششون نیومده!







  16. 3 کاربر از پست مفید arash1348 تشکرکرده اند .

    arash1348 (شنبه 07 مرداد 91)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    سلام
    باور کنید که وقتی مطالب تون را میخونم متاسف میشم

    وکلا از طریق طلاق و گرفتن مهریه نون می خورن یعنی اگه طرف بتونه مهر بگیره یا طلاق اونوقت هست که یه چیزی گیر وکیل میاد
    برادر شوهر من هم با خانمش مشکل داره
    خانمش وکیل گرفته و برای مهریه تا حالا صد میلیون از شوهرش گرفته و حالا وکیل خانم با برادر شوهرم تماس گرفته و صحبت از طلاق توافقی کرده برادر شوهر من گفته صد میلیون را پس بده بقیه مهریه را ببخشه تا قبول کنم وکیل گفته تا فردا خبرتون میکنم فرداش حکم جلب برادر شوهرم را برای مهریه گرفته اند

    دقیقا مثل روالی که شما طی کرده اید اول بحث مهریه و تقسیط بعد تماس وکیل برا طلاق توافقی
    وکیل می خواد که زن و شوهر از هم جدا شوند خودش شروط را بررسی میکنه و فقط شرطهایی که از نظر خودش مقبول هست را به خانم منتقل میکنه نه چیز دیگه وکیل هست که نمی خواد دو طرف با هم در تماس باشند این یه روال عادی هست و همه جا رواج داره
    من حدس میزنم وقتی قرار ملاقات حضوری را مطرح کردید وکیل بوده که منصرفش کرده
    اهان یه سوال دارم
    من فکر میکردم از لحاظ قانونی حضانت بچه تا 18 سالگی با پدر باشه مگه اینطور نیست؟
    فکر میکنم بشه شرط گذاشت که مادر بچه حضانت بچه را قبول نکنه یا اینکه حق ملاقات با دخترتون را داشته باشید
    من نمیدونم تو نامه تون چی میخواهید بنویسید به نظرم نامه ایده خوبی هست
    تو نامه تون بنویسید که دخترتون را ازتون دلسرد نکنه و یه کاری نکنه که در اینده اکه مشکلی یا کاری و گرفتاری برا دخترتون پیش امد نتونه به پدرش اعتماد کنه بزاره بدونه پدرش یه ادم مقتدر و یه تکیه گاه مطمئن برا دخترش هست بنویسید تو دنیا هیچ مردی وجود نداره که حاظر باشه برا (اسم دخترتون) جون بده و من تنها مردی هستم که در مقام عمل این کار را میکنم بهش بگید که هیچ مردی را در ذهن دخترتون جایگزین شما نکنه و ازش نمیگذرید اگه این کار و بکنه
    چرا در مورد دیدن و ملافات دخترتون تا حالا اقدام قانونی نکرده اید ؟
    اگه خیلی پرا کنده نوشتم ببخشید چون واقعا در گیر افطاری درست کردن بودم
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  18. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    نازنین2010 (چهارشنبه 04 مرداد 91)

  19. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1389-11-07
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    2,964
    سطح
    33
    Points: 2,964, Level: 33
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,263

    تشکرشده 1,270 در 233 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: چه کنم تا زندگیم رو دوباره بسازم

    در مورد مهریه ، ما مرحله ی تقسیط رو پشت سر گذاشتیم و فعلا سکه ها رو هر چند وقت یکبار پرداخت میکنم و اگر اقساطی عقب بیافته دادگاه اول اخطاریه می فرسته.

    طبق قانون فعلی بچه تا 7 سالگی پیش مادرش هست و بعد از اون حضانتش مال پدر هست، اما دختر از 9 سالگی و پسر از 15 سالگی( رسیدن به سن بلوغ) از حضانت خارج میشوند و خودشون میتونند انتخاب کنند که پیش مادر زندگی کنند یا پدر.
    من برای فرزندم اقدام قانونی کردم اما با توجه به شرایطی که هست و ظاهرا مادر بچه اجازه نمی ده من بچه رو ملاقات کنم تنها راهش این هست که با مامور نیروی انتظامی به داخل خونه برم تا فرزندم رو ملاقات کنم، که این راه از نظر من اصلا درست نیست و میتونه اثر منفی روی بچه بذاره.
    فکر میکنم دخترم تا حالا به اندازه کافی از مسائل بوجود اومده صدمه خورده و من نباید به این مشکل دامن بزنم.
    اما در صورت طلاق توافقی می تونیم توافق کنیم که مثلا هر یک هفته یا دو هفته یکبار من بچه رو ببینم اما باز این بر میگرده به اینکه بچه هم قبول کنه.
    اما این شرط رو حتما می ذارم که در صورت ازدواج اون خانم، بچه باید بر گرده پیش من و دادگاه هم حتما می پذیره، چون من به عنوان پدر نمی تونم بپذیرم دخترم با یک مرد غریبه به عنوان ناپدری زندگی کنه.



  20. 2 کاربر از پست مفید arash1348 تشکرکرده اند .

    arash1348 (شنبه 07 مرداد 91)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.