به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 66
  1. #21
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    عزیز چند تا سوال دارم:
    - شما و اون خانم اعتقادات مذهبی هم دارین؟ مثلا ایشون حجاب رو رعایت می کنن و شما شخصی هستین که به نامحرم و محرم اعتقاد داشته باشین و اینکه حتی توی روی خانم نامحرم زیاد نگاه نکنین و حرف نزنین؟
    - چه تفاوتی بین این خانم و همسر شما هست؟ در واقع ویژگی هایی که شما رو مجذوب خودش کرده در مورد هر دو خانم چی هستند؟ لطف کنید توضیح بدین.
    - شما و همسرتون همدیگه رو دوست داشتین و ازدواج کردین یا اول ازدواج کردین و بعد منتظر ایجاد محبت بینتون شدین؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (جمعه 23 تیر 91)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    و گرنه شاید تلاش برای جدایی اونها و یا هم منتظر تقدیر
    و كدوم منطق به شما اجازه ميده تلاش براي جدايي اونهارو؟

    يعني به نام عشق و به كام هوس هر كس خواست بره سراغ كس ديگه و در كمال به اصطلاح روشنفكري دنبال توجيه هوس خودش به نام عشق باشه

    نشد برادر من

    هرج و مرج كه ميگن همينه ديگه, شما هنوز تكليفت با خودت مشخص نيست, نميدونم چند سالتونه اما واضحه به بلوغ فكري نرسيديد
    ,چه زنجيره بيماري, من از زن اون خوشم مياد, اگه خانمم خواست بره با يكي ديگه, پس فردا شايد اينم عاشق بشه , اصلا شايد يه دفه يكي بياد خودم دوباره عاشق بشم.................

    اين زنجيره بيماره برادر من

    ميدوني كجاي كارت ميلنگه , اعتماد به نفس كاذب داري, همه اتفاقا افتادن و ناخوداگاه بودن و خانم شما هم راضي و اون خانم هم راضي و شوهر اون خانم هم بد و شما هم كه خوب , پس گور پدر ناراضي
    چقدر دلايل منطقين, نه؟؟؟؟؟

    اين احساس به اصطلاح عشق تا كي باهات همراهي ميكنه. يك سال و نيمه اون خانم ازدواج كرده و شما هم به قول خودت مدت زياديه اونو ميخواي؟ جقدر يكسال؟ يكسال و نيم؟ خيلي زياده؟ اينقدر از خودت مطميني چون احساسات يك زن به عقلش غلبه كرده و مسلما بيشتر از اون خانم شما مقصر بودي و الان توجيه ميكني كه نه , خودش خواست

    و حتما تو قانون شما هر كي خودش بخواد منم ميخوام
    برادر من مشكل تو اساسيه و اين خانم هم فقط نيست, زيادي رفتي بالا
    و معلومه قاعده اي تو زندگيت نداشتي

    و جيزي كه معلومه اين بي قاعدگي بناي پايداري نيست واست

    من راهنمايي از دستم بر نميومد جز اين چون تو دريچه فكر من اين بي قانوني جايي نداره و تاثيرشو تو زندگي ميزاره
    والسلام

    http://www.hamdardi.net/imgup/42110/...91a849fe87.gifترجیح میدهم حقیقتی مرا آزار دهد تا اینکه دروغی آرامم کند...

  4. 3 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (جمعه 06 مرداد 91)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 آبان 91 [ 01:07]
    تاریخ عضویت
    1391-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    695
    سطح
    13
    Points: 695, Level: 13
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid65
    امید ، نمی دونم بپرسم یا نه ؟ آخه سوالهای بهار شادی رو در پست شماره 6 جواب ندادی ، خیلی از سوالهای بالا رو جواب ندادی ، می ترسم منم سوال بپرسم ، سوال منم جواب ندی .
    بگذریم ، می پرسم دیگه.
    روابط زناشویی تون چطوره ؟
    خانم شما چی نداره که ایشون دارند؟(تحصیلات. ظاهر. )
    برای یه لحظه فکر کردی که زنی که شوهر داره ، داره این کار رو با زندگی خودش می کنه ، فردا که همسر شما شد( بعد از طلاق و خفت و خواری) بهش شک نمی کنی که نکنه از شما خسته بشه ، بیفته دنبال یه مرد دیگه؟
    اتفاق خاصی توی بچه گی تون نیفتاده ؟ که الان می خواین نقش فرشته نجات رو برای ایشون بازی کنین ؟
    تمام سوالات را جواب دادم تا مشکل حل بشه
    من هیچ مشکلی در روابط زناشویی ندارم و از هر جهت از خانومم راضی هستم
    اتفاقا از خیلی جهات خانوم من بهتر از اونه
    من این سوال سوم را چند بار جواب دادم
    ببین من به این فکر کردم و برا خودم حلش کردم یعنی اولا من به اون هیچ شکی نخواهم داشت و دوما تمام تلاش خودم را انجام میدم که اونو اونجوری که خودم میخوام اصلاح کنم حتی به خودش هم گفتم و وقتی من اعتماد پیدا کنم و اونو اونجوری که باید باشه اصلاح کنم و با هم تمرین کنیم دیگه شکی باقی نمیمونه کما اینکه الان هم نیست
    نه چیزی نیست و من نقش فرشته را نمیخوام بازی کنم بلکه من دنبال عشق هستم
    الان از جهاتی اون داره خودشو از من ظاهرا دور میکنه اما قلبا نه
    من هم میخوام یا پی ببرم که این عشق نیست یا هم هست.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شازده كوچولو

    و گرنه شاید تلاش برای جدایی اونها و یا هم منتظر تقدیر
    و كدوم منطق به شما اجازه ميده تلاش براي جدايي اونهارو؟

    يعني به نام عشق و به كام هوس هر كس خواست بره سراغ كس ديگه و در كمال به اصطلاح روشنفكري دنبال توجيه هوس خودش به نام عشق باشه

    نشد برادر من

    هرج و مرج كه ميگن همينه ديگه, شما هنوز تكليفت با خودت مشخص نيست, نميدونم چند سالتونه اما واضحه به بلوغ فكري نرسيديد
    ,چه زنجيره بيماري, من از زن اون خوشم مياد, اگه خانمم خواست بره با يكي ديگه, پس فردا شايد اينم عاشق بشه , اصلا شايد يه دفه يكي بياد خودم دوباره عاشق بشم.................
    من هیچ وقت نگفتم اگه خانمم خواست بره با یکی دیگه بلکه میگم اجباری برا ادامه زندگی که همراه با اکراه باشه نیست و من تو زندگی خودم محاله این اتفاق بیوفته چون از همه جهت حواسم به زندگی خودم هست و میدونم که زنم عاشقانه به زندگیش ادامه میده هرچند من عاشقش نباشم اما براش کم نمیزارم و اما اون دقیقا برعکس علاقه ای به زندگیش نداره و همش همراه با سختی هست و از طرفی دلش در گرو کسی دیگه هست

    اين زنجيره بيماره برادر من

    ميدوني كجاي كارت ميلنگه , اعتماد به نفس كاذب داري, همه اتفاقا افتادن و ناخوداگاه بودن و خانم شما هم راضي و اون خانم هم راضي و شوهر اون خانم هم بد و شما هم كه خوب , پس گور پدر ناراضي
    چقدر دلايل منطقين, نه؟؟؟؟؟

    اين احساس به اصطلاح عشق تا كي باهات همراهي ميكنه. يك سال و نيمه اون خانم ازدواج كرده و شما هم به قول خودت مدت زياديه اونو ميخواي؟ جقدر يكسال؟ يكسال و نيم؟ خيلي زياده؟ اينقدر از خودت مطميني چون احساسات يك زن به عقلش غلبه كرده و مسلما بيشتر از اون خانم شما مقصر بودي و الان توجيه ميكني كه نه , خودش خواست

    و حتما تو قانون شما هر كي خودش بخواد منم ميخوام
    برادر من مشكل تو اساسيه و اين خانم هم فقط نيست, زيادي رفتي بالا
    و معلومه قاعده اي تو زندگيت نداشتي

    و جيزي كه معلومه اين بي قاعدگي بناي پايداري نيست واست

    من راهنمايي از دستم بر نميومد جز اين چون تو دريچه فكر من اين بي قانوني جايي نداره و تاثيرشو تو زندگي ميزاره
    والسلام

  6. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    بذار اول یکی از قوانین تالار رو بهت بگم.تو تالار تاپیکی که تعداد پستهاش بیشتر از50 تا بشه قفل میشه.با این روند تخت گازی که من میبینم داری میره یه ساعت دیگه ظرفیت تکمیل میشه.بدون اینکه به جایی رسیده باشی.

    اگه میخوای هر کی هر چی گفت زود بدویی و جواب بدی برو انجمن ازاد یه بحثی باز کن اما اگه میخوای مشکلت حل بشه روشون فکر کن.که البته ذره ای فکر نمیکنی چون بلافاصله جواب پست قبلی منو دادی.کسایی که اینجا برات مینویسن بیکار نیستن دارن از تجربشون برات میگن.اما تو فقط میخوای یه جوابی بنویسی.

    البته من به مدیر همدردی پیغام دادم که بیان اما کی پیغامو بخونن و بیان معلوم نیست.تا اونموقع جوابایی که گرفتی که کم هم نیستن رو مرور کن.اگه لینکی بهت گفته شده رو بخون..یه خلاصه از جوابا رو برای خودت بنویس.نکات مهم هر پست رو پیدا کن.جمع بندی کن و اگه بازسوال یا ابهامی داشتی بیا بپرس.

    اگه هم حس کردی پستی داره روند تاپیکت رو منحرف میکنه علامت مثلث زیر پست رو بزن تا مدیران بیان.

    سه نکته تو نوشتهات گفتی.یکی اینکه اون خانومو میخوای تغییر بدی.یکی اینکه زنت اختیار داره بمونه یا بره و یکی اینکه میخوای بدونی احساست هوس هست یا عشق؟

    1) هیچ کسی نمیتونه هیچ شخص دیگه ای رو تغییربده..حتی ممکنه اولش یه سری تغییرات ظاهری رخ بده اما در اخر هر کسی به اصل خودش برمیگرده.

    2) ازنظر تو در نظام خونواده مسئولیت چه جایگاهی داره؟اینکه مرد یا زنی که ازدواج کرده متعهد شده به زندگیش وفادار بمونه و اگه مشکلی پیش اومد تلاش کنه که حلش کنه؟

    3) و ازهمه مهمتر عشق..ازنظر تو عشق چیه؟چند بار گفتی زنت زن کاملیه اما عاشقش نیستی..بگو خصوصیات عشق ازنظر تو چیه؟
    به نظر میاد اون خلائی که حس میکنی خلاء عشق هست..روح تو ماجراجو هست..ازسر و کله زدن با احساسات مختلف و حتی ممنوعه لذت میبره..روحیه تو دوست داره به چالش کشیده بشه..برای همین مسائل دور ازدسترس براش جذابه.
    به علاوه سوالات بالا اینم جواب بده چطوری با همسرت اشنا شدی؟

    موفق باشی

  7. 5 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (جمعه 06 مرداد 91)

  8. #25
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    نقل قول نوشته اصلی توسط OM.ID
    یعنی اولا من به اون هیچ شکی نخواهم داشت و دوما تمام تلاش خودم را انجام میدم که اونو اونجوری که خودم میخوام اصلاح کنم حتی به خودش هم گفتم و وقتی من اعتماد پیدا کنم و اونو اونجوری که باید باشه اصلاح کنم و با هم تمرین کنیم دیگه شکی باقی نمیمونه کما اینکه الان هم نیست
    چطور هیچ شکی بهش نخواهی داشت؟
    بیا نگاه کن با یه زن شوهر دار ارتباط داری ، بعدش میگی شک نداری؟
    اصلاٌ باشه ، شک نداری ، زن خوبیه ، چی شو میخوای اصلاح کنی ، میخوای اصلاحش کنی وقتی خودش شوهر و بچه داره ، راه نیفته بره دنبال یه مرد دیگه ، اینو می خوای اصلاح کنی ؟
    شکی وجود نداره ؟@؟@؟@ ؟؟!؟!

  9. 5 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    omid65 (جمعه 23 تیر 91)

  10. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 14 مهر 91 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-4-18
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    544
    سطح
    10
    Points: 544, Level: 10
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    34

    تشکرشده 35 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    همیشه قبل نوشته هام میگم:
    سلام
    اونم به همگی
    فکر کنم این اولین تاپیکی بود ک همه ارسالاشو خوندم ک ببینم کی چی گفته!
    همه تقریبا دارن چیزیرو ک میبینن اذعان میکنن.
    ببین باید منطقی نگاش کنی،نه احساسیو تعصبی
    اونقدی ک واسه من واضحه،شما خودتو نشناختی،چیزی ک باعث کشش میشه برات،چیزی ک کمبودشو داشتی،به قول همون کتاب معروفه:
    آدم همیشه ب خونه برمیگرده!!!
    ب نطر من،(من کوچولوتر از شمام،به دل نگیری)
    اگه این خانوم مشکلی تو زندگیش نداشت و فردی کاملا عادی مثل همسر خودتون بود،این علاقه شدید هیچوقت پیش نمیومد،چون اون خوشبخت بودو دیگه نیازی ب پناه شما نداشت و همینطور چون نیازی ب کسی دیگه(شما)نداشت،این حس کمک و ترحم و نجات در شما پیش نمیومد و دیگه برات جذاب نبود.
    شما از اون دسته هستی ک عاشق اینی ک کسی قابل ترحم باشه تا بتونی در آغوش بگیریش،محافظت کنیش،...(اکثر مردا این ویژگیرو دارن چون ذات وجودیشونه،مثل بانوان ک تکیه کننده هستن،ولی این ویژگیا تو بعضیا بخاطر ضمیر ناخودآگاه و نشئات از کودکی،بیشتر بروز میکنه)
    ولی همسرخودت شخصیت بزرگتری داره،ضعیف و شکننده نیست(برخلاف این ویژگی شما ک زیاد بروز میکنه این ویژگی همسرتون کمتر بروز میکنه،یا خونواده صمیمی داشته یا شخصیت منزوی،یا از بقیه خواهربرادراش بزرگتره،یا برادر زیاد داره،یا رنج کشیدست،یا...)،شماهم عاشقش نیستی چون نمیتونی کمکش کنی،پناهش بدی(احساستو ارضا کنی)،فقط دوسش داری،چون واقعا شخصیت دوس داشتنی داره،فکر کنم خیلیم منطقیو درصدد حل این بحرانه ولی بروز نمیده...
    نمیدونم چطوری عاشقش بشی،چون بزرگتر از خودته(روحشو میگم)...مثل مادرت ک فقط خوبیتو میخوادو توهم فقط دوسش داری
    ولی میدونم چطوری از این بحران در بیای:
    این خانوم دیگه نباید حس کنه ب غیر از همسرش پناهگاه دیگه ای داره،ک ب شما پناه نیاره و این وابستگیو بیشتر نکنه(میتونه از خوندادشو دوستای نزدیکش کمک بگیره ک جای شمارو تا حدی پرکنه)،باید خودش بتونه مشکل زندگیشو حل کنه،باید همسرش نقش حمایتگرشو داشته باشه،(یا بقیه،حتی اگه سرانجامش جدایی از همسرش باشه بایــــــــــــــــــــد ب افراد نزدیکتر خودش تکیه کنه)ک با این وضع فعلی بعید میدونم حتی این اجازرو ب همسرش بده(یعنی نمیذاره همسرش مثل شما باشه،میدونم مثل شما نیست براش،چون شما فقط و فقط خالصانه میخوای ازین مشکل الانش جداش کنی،واسه الانه زندگیش،اونقدی براش خوبو ارامش بخشی ک کسی نیست)
    ببین،این چیزارو ک من میگم،ی مشاور واقعی خونواده خیـــــــــــــــــــــــ لی بهتر و عملیترشو بلده،من فقط در حد دونسته هامو مطالعاتم میحرفم
    2تایی برین پیش مشاور
    چندتا نکته:
    تو تنهاییت ب همسرت فکر کن:
    ازخود گذشتگیاش،عشقش،پناه دادن تو...مثبت فکر کن،طوری ک دلت واسه بی پناهیش بگیره،تنهاییش،بی کسیش
    چون شما الان تو این شرایطی،برات ملموستر و گوووود تره،نمیتونی ببینی چقدر عمقش کمه!!!نه اینکه بگم بی اهمیته،نـــــــــــــــــ ه،فقط اینکه اینقدام لاینحلو تلخ نیست(ی اتفاقه،فقط ی اتفاق ک شاید بچگونستو بر حسب اختلاف جنسیتی پیش اومده و اختلاف ایده ال پرستیتون و کمبوداتون)
    مثلا شاید بشه اینطوری نگاش کرد:
    ی امتحان واسه عاشق شدن شما نسبت به همسرت و شناختن بزرگیشو خودش
    فقط یادت نره،ی مدت،فقط یکمی،کارایی ک مشاور میگرو انجام بده،و یادت باشه با فاصله گرفتن و پاک کردن صورت مساله،مساله حل نمیشه،بدتر میشه،چون بیشتر بهش میپردازی،پس سعی نکن الکی بخوای فراموش کنیو نبینیشو...فقط مشاور+واقع بینی،همون ک گفتم نذار بهت تکیه کنه.
    مففخ باچی.
    (ای رو دلم موند یچی بت بگم ک دهنت سرویس شه،نمیگم چون سنت احترام داره،اوکی؟)
    شرمندگیــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ...اون شخصیت شیطونمه ک بروزش ندم ناناحت میشه

  11. 8 کاربر از پست مفید یدونه احسان عاشیق تشکرکرده اند .

    یدونه احسان عاشیق (شنبه 24 تیر 91)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 آبان 91 [ 01:07]
    تاریخ عضویت
    1391-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    695
    سطح
    13
    Points: 695, Level: 13
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    من واقعا هنوز قانع نشدم برای فراموش کردن
    اگه مدیران پاسخ بدن ممنون میشم.[hr]
    نقل قول نوشته اصلی توسط شازده كوچولو

    اقاي اميد كسي نبايد شمارو قانع كنه

    احساس ميكنم فقط ميخوايدبحث احساسي رو شروع كنيد, كجاي حرفهاي شما منطق توش هست كه دنبال جواب منطقي هستيد

    الان چون قانع نشديد براي فراموشي مابايد قانعتون كنيم براي ازدواج با خانم متاهل؟

    اين همه پست زدند, چه نتيجه اي گرفتيد؟
    منظورم اینه که راهکارهای اساسی برا فراموش کردن پیدا نکردم

    ---من میگم دچار جادوی عشق شدم این منطقی نیست؟ حالا نشانه ای دست من بیاد که این عشق ارزش نداره البته بعضی راهکارها بد نیست
    اما آخه من خیلی وقته دچار هستم پس ناچارم اساسی تر بهش نگاه کنم تا برطرف بشه

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 07 تیر 92 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    1,341
    سطح
    20
    Points: 1,341, Level: 20
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 333 در 115 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    اون قدر موضوع عجیب بود برام که همه پستهارو خووندم!!
    اقای عزیز فقط واسه گفتن این مورد دارم می نویسم...من خودم یه زنم و می دونم
    بعضی خانوما...یعنی بیشترشون... خیـــــــــــــــــــــــ ـــــلی خوب بلدن چه جوری مردارو شیفته خودشون کنن و دست رو چه نقطه حساسی بذارن...چه برسه که قبلا هم ازدواج کرده باشه و رگ خوابه مردا دستشون باشه!!
    این خانم هم کاملا معلومه که به خاطر نارضایتی ای که از زندگیش داره داره دنبال شما می دوئه و از اولم با نقشه قبلی وارد شده!! (منظورم این نیست که از اول که همدیگرو شناختین...اما بعد یه مدت با خودش فکر کرده اینم سوژه بدی نیست واسه یه شکار اساسی!!!)
    از شما بعیده که با این سنتون و با داشتن یه بچه این قدر بچگانه و ساده لوحانه به موضوع نگاه کنید...اگه این خانم زن زندگی بود که.....................اگه عشق واسش معنی داشت که.................
    مادری که به این راحتی بی خیال عشق فرزندش میشه.............................(یعنی این دیگه آخرشه!!!!!!!!!!!!!!) این تردید هایی هم که الان مثلا داره واسه شما نشوون می ده فیلمی بیش نیست!!!!
    خواهش میکنم یکم منطقو تو زندگیتون حاکم کنید و این قدر مساله رو رمانتیکش نکنید!

    و به نظر من خانمتون واقعا یه فرشته است...عشق واقعی یعنی این...حیف نیست...خیلی متاسفم واقعا........

  14. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 مرداد 91 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-20
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    678
    سطح
    13
    Points: 678, Level: 13
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    سلام یه سوال میخاستم بگم که اون خانوم از اقوام خودتون هست یه از اقوام زنت؟بعدش من به یه چیزی خیلی اعتقاد پیدا کردم نمیدونم شما دارید یا نه من اولش اعتقاد نداشتم اما کمکم با چشمان خودم دیدم و بهم ثابت شد و اونم اینکه شما که چشمتون دنبال ناموس مرد دیگه ای هست ایا فکر نمیکنید شاید از طرفی کسی دیگه ای چشمش دنبال زن تو باشه فکر نمیکنی این کار شما بی جواب نمیمونه؟ الان نمیفهمی هیچی نمیفهمی فکر کن اصلا اینا همش الکی الان یکی بیاد بهت بگه فلانی عاشق زنته چه حسی بهت دست میده اونموقع هست که دنیا رو سرت خراب میشه اونموقع هست که دیگه میدونی خیانت یعنی چی؟با زندگی یکی مثل خودت بازی کردن یعنی چی؟ ؟بدون یعنی مطمن باش کارت بی جواب نمیمونه ؟اینو الان نمبفهمی به مرور بهت ثابت میشه نمیدونم خیلی تعجب میکنم در پاسخ یکی از دوستان گفتی بهش اعتماد دارم و میدونم بعد من نمیتونه با کسی باشه؟ولی من بهت قول میدم زنی که این قدر ضعیفه که به خاطر یه سری مشکلات که تو زندگی هممون هست مخصوصا اول زندگی بیاد به شوهرش خیانت کنه و به این سادگی عاشق کسی دیگه بشه به جای اینکه بیان با هم زندگیشونو بسازن و پشتیبانه شوهر و فرزندش بشه بیاد به سمت شما مطمن باش به شما هم خیانت خواهد کرد چون ادم ضعیفیه هیچ وقت مطمن نباش ادم نمیتونه به چشمای خودش اعتماد کنه چه جوری میتونه به یه نفر در عرض یه مدت کوتاه اعتماد کنه؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید shida21 تشکرکرده است .

    shida21 (شنبه 24 تیر 91)

  16. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1391-2-21
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    1,111
    سطح
    18
    Points: 1,111, Level: 18
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    502

    تشکرشده 522 در 149 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: عشق به زن شوهر دار

    ---من میگم دچار جادوی عشق شدم این منطقی نیست؟ حالا نشانه ای دست من بیاد که این عشق ارزش نداره البته بعضی راهکارها بد نیست
    یک کم عقبتر از خودتون بایستید و به این احساستون نگاه کنید. احساس قشنگیه؟ هیچ کس عاشق تر از شما نبوده؟ نگاهش کنید ... نفی اش نکنید. اما افسار زندگیتون رو به دستش ندین.
    عشق عشقه کسی نمیتونه بگه درسته یا غلطه. شاید عشق شما عشق واقعی باشه. یادمه یک بار جایی میخوندم که دانشمندان حالت مغزی آدم عاشق رو بررسی کردن و دیدن که عشق در واقع نوعی جنون هست. البته این به معنای انکار احساس زیبای عشق نیست. اما واقعیت اینه که عشق یک احساس پرهیجان هست که چشم آدم رو به روی همه چیز می بنده .

    عقل حکم میکنه که این عشق هر چقدر هم زیبا روال منطقی و آرام زندگی رو بر هم نزنه. مگر اینکه شما بگید که من کلا می خوام همیشه عاشق باشم. در این صورت به این خانم هم که برسید بعد از یک مدت نفر سومی خواهد آمد و الی آخر ... در این صورت شما به یک خانواده خوب و بچه های سالم و شاداب نمی رسید.
    شما الان عاشق دلخسته این خانم هستید اما این نمیتونه همیشه دوام داشته باشه. اگر به ایشون برسید و بخواهید باهاشون بمونید این احساس ها از بین خواهد رفت و اون وقت باید برای بوجود آوردن احساس دوست داشتنی که هیجانی نباشه و با دوام باشه زحمت بکشید و مثل خیلی ها تو این تالار اعصابتون خرد بشه، خسته بشید، گاهی کم بیارید و ... تا بتونید به اون عشق پر دوام تر برسید. احساسی که فکر میکنم الان با خانمتون دارید. یعنی هیجانی درش نیست اما دوست داشتن و محبت هست.

    فکر میکنم این موضوع برای خیلی ها پیش میاد که بعد از ازدواج درگیری های احساسی پیدا کنند با کسی جز همسرشون. اما نکته و فرق آدمهای مختلف در کنترل این احساسات هست.

  17. 2 کاربر از پست مفید JJ1234 تشکرکرده اند .

    JJ1234 (شنبه 24 تیر 91)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.