به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 91 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1391-1-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    683
    سطح
    13
    Points: 683, Level: 13
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 100 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تبعیض خانواده شوهر بین شوهرم و برادر کوچکترش

    مریم جان اگه مطالب اولیه منو درست خونده باشی که نخوندی نوشته بودم برادرشوهرم اصرار به خریدن ماشین مدل بالا داشت و ما کاملا مخالف بودیم.هم شوهرم هم پدر و مادرشوهرم.و اگه دارم اینا رو میگم بخاطر اینکه اونها کاملا افتادن رو مال پدرشوهرم و دارن واسش تصمیم گیری میکنم متاسفانه نتونستم شما رو متقاعد کنم که من فقط به ایشون در مورد خونه پیشنهاد دادم و نه چیز دیگه ای. اما اولین بار که جاریم و برادر شوهرم به همراه خانواده شوهرم اومدن خونمون .صحبت از جهیزیه بود جاریم گفت که من چون خونم مهمون زیاد میاد و پر رفت و امده میخوام بیشتر از همه چیز ظرف بیارم. من گفتم خونه های الان انقد کوچیکه که تعداد زیاد مهمون یکجا جا نمیشه.و اون گفت نه خونه ما که بزرگه بعد یه نگاه به مادرشوهرم کرد گفت ما میخوایم بریم خونه پاییین(همون خونه تازه ساخت) بشینیم گفتم و یه لبخند زد و مادرشوهرم فقط سکوت کرد .بعد از اون همشاید بیشتر از 10 بار توی جمع این موضوع رو گفت و به صورت کنایه گفت که اگه اون خونرو بدن ما میریم اونجا.حالا شما بگو کی واسه کی تعیین تکلیف میکنه نه عزیز بخاطر اون یه حرف من نبوده که به ما خونه ندادن بخاطره این بود که جاریم اونا زرو تو عمل انجام شده قرار داد .در مورد جوابی که باید به خواهرشوهرم میدادم متوجه منظورت نشدم؟

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 31 شهریور 91 [ 01:06]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تبعیض خانواده شوهر بین شوهرم و برادر کوچکترش

    سلام حديث 67 عزيز من با شما موافقم بايد حرفتو بزني وگرنه حقتو مي خورن ديدي جاريت چقدر زرنگ بود و غيرمستقيم حرفهاشو ميزد شما هم زرنگ باش حساس نباش اگه حساس نباشي سياست خودبه خود مياد عزيزم مث حرفي كه خواهرشوهرت درمورد ماشين به شما گفت و شما خيلي حساس شدي و مريم 123هم گفت با آرامش و با سياست خودتو به ناراحتي ميزدي و مي گفتي اااا جدا چه بدشده با تاكسي رفته و زود از اونجا ميرفتي

  3. کاربر روبرو از پست مفید اميدانه تشکرکرده است .

    اميدانه (یکشنبه 04 تیر 91)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 91 [ 16:37]
    تاریخ عضویت
    1391-1-31
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    683
    سطح
    13
    Points: 683, Level: 13
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 100 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تبعیض خانواده شوهر بین شوهرم و برادر کوچکترش

    امیدانه عزیز من در جواب خواهرشوهرم خندیدمو گفتم همیشه ما با تاکسی میریم حالا یه دفعه هم اونا به جایی بر نمیخوره که بعد رو به مادرشوهرم کردم گفتم مگه نه مامان.
    اونم خندید چیزی نگفت ولی سرخ شدن خواهرشوهرمو دیدم و حرص خوردنشو. اومدیم بیرون به شوهرم گفتم خواهرت خیلی حرف بدی زد گفت حدیث جان توام که خوب جوابشو دادی.اما میدونی چیه من دوست داشتم اون لحظه شوهرم جبهه بگیره مقابلش مث برادرشوهرم که وقتی خواهرشوهرم یه چی میگه(اخه کلا خیلی فضوله)سریع میگه به تو ربطی نداره.
    ولی من یه تصمیمی گرفتم میدونی مادرشوهرم خیلی علاقه داره که ما زیاد بریم اونجا هر دفعه هم زنگ زده ما رفتیم سر جاده ماشین گرفتیم(تا شهر اونا نیم ساعت 40 دقیقه رهه)رفتیم خونشون. شوهرم گفت من بعد کمتر میریم اگه هم گفت چرا نمیاین میگم من سختمه با زنم سر جاده واستم بیام ماشین بگیرم بعد بیایم اینجا حرف بشنویم ...شوهرم گفت الان که زنداداشه انقد جانم دلم میکنه بعد که صاحب اون خونه شد بی محلیهاش رو میشه.اخه اونم خیلی پیش من از اونا بد میگه ولی وقتی اونا میان طوری رفتار میکنه که انگار عاشقشونه.میدونم دنبال چیه البته.....ولی من از ادمای دورو متنفرم. یه بار به مادر شوهرم گفتم من اگه میبینی زود رنجم چون دورو نیستم و ناراحتیمو بروز میدم. دوس ندارم روبه رو یه جور باشم و از پشت سر فحش بدم.و هر وقت ناراحت شدم با کمال احترام با مادرشوهرم صحبت کردم از همون اول نامزدیمون. چون فک میکردم خانواده شوهر هم مث بقیه اطرافیانن هر چه روراست تر باشی بهتره اما نبود. با این حال مادرشوهرم میگه اگه خیلی خوبه که اینطوری هستی اگه اون جوری بودی اصلا به درد نمیخوردی. به هر حال مادر و پدرش کلا اختیار ندارن و همه چی دست اونبرادرشو خواهر .........شه.

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 دی 91 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-23
    نوشته ها
    301
    امتیاز
    2,429
    سطح
    29
    Points: 2,429, Level: 29
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,706

    تشکرشده 1,723 در 325 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: تبعیض خانواده شوهر بین شوهرم و برادر کوچکترش


    سلام حدیث جان!!

    سرعت تالار این قدر پایین اومده که تشکر زدن سخت شده از بهار و مریم عزیز بخاطر خرف های خوبشون متشکرم

    حدیث جان در جایی گفته بودی حالا که ما به مال و منال پدر شوهرم چشم نداریم اون ها هم نباید داشته باشند!!!

    من با این حرفت مشکل دارم!!!

    شما به ثروت دیگران کاری نداری، چون به این اعتقاد داری که روزی رسان خداست... مطمئنی که وقتی خدا بخواهد رزق و روزی کسی را فراخ کند تمام دنیا هم نمی توانند جلویش را بگیرند و بر عکس.

    شما چشم به ثروت پدر شوهرت ندوختی چون میدونی استقلال مالی داشتن چقدر با ارزشه... چون همه میدونیم لذت خریدن یک دست بشقاب ملامین با دسترنج خودمون هزاران بار شیرین تر از سرویس کریستالیه که با پول خودمون بدست نیاوردیم.

    عزیزم این ها شعار نیست... اینا حقیقت زندگی سالم هست.

    وقتی شما تشکیل یک خانواده مستقل دادید. یعنی همه جوره مستقل هستید هم فکری هم تصمیم گیری هم مالی و ....

    به شما مربوط نیست که جاریت چه تصمیمی برای زندگیش میگیره... این که می خواد بزرگ منشانه و مستقل زندگی کنه یا نقشه بکشه و دار و ندار پدر شوهرت رو بالا بکشه

    نگو این پول حق شماست!!! مادامی که پدر و مادر شوهرت زنده هستند (ایشالا 120 سال) این پول تمام و کمال مال اون هاست... می خوان به آتیش بکشنش؟ شما نمیتونی دخالت کنی!!!


    نمی فهمم وقتی خودت و همسرت سالم هستید و جوان و می تونید با سعی و تلاش خودتون زندگی تون رو بسازید... منتظر هستید تا دیگران چیزی رو خودتون دارید رو بعضا با منت بهتون بدهند!!!!

    پول برای خریدن ماشین دارید، اما نمی خرید چون اونا خوش به حالشون میشه؟؟؟

    از گفتنش خوشحال نیستم، اما با این طرز فکر شما مجبوری در تمام طول زندگیت برای اینکه دیگران به قول خودت خوش به حالشون نشه، حال خوش رو از خودت بگیری!!!

    عزیزم فکر کنم یه کوچولو فراموش کردی که ما تو این دنیا برای خودمون زندگی میکنیم

    حدیث عزیز!
    فکر کن که خدای نکرده پدر شوهرت ورشکسته شده... و انتظار هیچ کمکی از اون ها نداشته باش...
    خواهر شوهر و برادر شوهرت خودشون مسئول اعمال و طرز فکرشون هستند... هر طور که فکر کنند مهم نیست... شما درست زندگی کن!!!
    این افکار منفی رو در وجودت پرورش نده... و به همسرت هم منتقل نکن!
    روزی رسان کس دیگریست...
    و در آخر اینکه دنیای ما گاهی اوقات قشنگ نیست چون متاسفانه خیلی از مردم فکر می کنند که این حرف ها شعاره!!!!



  6. 2 کاربر از پست مفید دانوب تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 07 دی 92), mercedes62 (جمعه 06 دی 92)

  7. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 22:51]
    تاریخ عضویت
    1392-10-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    1,511
    سطح
    22
    Points: 1,511, Level: 22
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 46 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم ازشون فاصله بکیر اینا ادم نیستن وافعا که

  8. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با درود خدمت دوستان

    من بشخصه با حرفای دانوب گرامی و بانو مریم 123 و بهار شادی گرامی موافق هستم بصورت شدید. باید بسیار سپاسگزار دوستان باشین که با این روشنی و دقت راهنماییتون کردن خیلی از کاربرا جزو آرزوهاشونه عزیزانی مثل بهار شادی و مریم 123 راهنماییشون کنن استفاده کنین از حرفاشون ضرر نمیکنین که هیچ کلی هم براتون سود و منفعت داره.


    1. یه سئوال مگه هرکاری که جاریتون انجام میده درست و صحیحه که شما میخواین بشین شبیه اونا؟
    2.مگه از وضع داخلی خانوادشون خبر دارین که فکر میکنین با این زرنگ بازیهاشون خوشبختن؟

    انصافا خوش بحالتون معلومه مادرشوهرتون خیلی بهتون علاقه داره و رابطتتون خیلی باهم خوبه خداروشکر شوهرتون کاملا درکتون میکنه و تونسه رابطه شما و خانوادش رو طوری مدیریت کنه که دلخوری و اصطکاکی پیش نیاد. از من میشنوی زرنگ باش همیشه خودت رو توی خانواده شوهرت عزیز کن و توی دلشون برای خودت جا باز کن اگه شوهرت میگه کمتر بریم شما بعضی وقتا بگو دلم براشون تنگ میشه آقا این هفته بریم پیششون مادرشوهرتون و پدرشوهرتون خودشون انسانهای بالغ و باتجربه ای هستن و میتونن تشخیص بدن کدوم رفتار طلبکارانست شما زرنگ باش و خودت رو عزیز کن پیش خانواده شوهرت خیلی خوبه بفکرشون هستی کاملا درک کردم نوشته هات رو ولی سیاست داشته باش بزار شوهرت اینو بگه بهتره چون اونا از یه خانواده هستن بهتر همدیگه رو میشناسن اینجوری خیلی بهتره


    تجربه خودم رو میگم من خودم ازدواج کردم تقریبا شرایطم همینیه که شرایط شماست تا 90% واسه همین میگم خوب نوشته هاتون رو درک میکنم ولی یکم صبور باش نتیجه مستقل بودن رو میبینی خودم بشخصه توی 2سال تونستم خونه بخرم ولی داداش بزرگترم بعد 5یا شیش هنوز نتونسته خونه بخره چون بابام بیش از اندازه ازش حمایت میکنه و یاد نگرفته مستقل باشه ولی وقتی خونه خریدم یکدونه هزار تومانی از بابام قرض نگرفتم این خیلی حس خوبی بهم داد واقعا بخودم افتخار کردم روی پای خودم وایسادم.داداشم خیلی خوبه خانومشم خیلی خوبه ولی این وسط بابام بیش از اندازه ازش حمایت مالی میکنه واسه همین داداشم نتونسته رشد کنه و کامل مستقل بشه همیشه همیشه همیشه آرزوم خوشبختی داداشم بوده و هست و اینکه خانه بخره بتونه پس اندازش رو زیاد کنه ولی تا وقتی روی پای خودش واینستاده نمیتونه شما هم بهتره دعا کنین ایشالله زودتر خونه خبرن و مستقل بشن این مسیری که داری میری اشتباهه تخم کینه رو نزار توی وجودت رشد کنه و خوشحال باش همچین شوهر خوبی داری که مستقل بار اومده خیلی ها هستن شوهرشون وابستس چه مالی و چه عاطفی قدر زندگیت رو بدونه حیفه خرابش نکن.

    همیشه واسه دیگران دعای خیر کن


    حالا یه داستان میگم خیلی زیباست چند سال پیش خوندم
    یه زوج جوان توی مراسم عرسیشون از خانوم مسنی یه کادو میگیرن وقتی باز میکنن میبینم یه وسیله چوبی واسه ساختن بستنی خیلی تعجب کردن پیش خودشون گفتن چه هدیه بیخود و بیمصرفی.سالها گذشت و زندگی روال معمولی خودش رو طی میکرد یه روز خانوم خونه واسه گفتن وسیله ای رفت توی زیرزمین و که یکهو چشمم به این وسیله بستنی سازی افتاد در جعبش رو باز کرد و آوردش توی خونه بعدظهر که شوهرش اومد با کمک هم قطعات چوبی دستگاه رو کنار هم چیندن و باهاش یه بستنی درست کردن بستنی که شاید خوشمزه ترین بستنی بوده که تا حالا خوردن چون چند ساعت خوب ور کنار هم سپری کردن واسه کنار هم چیدن قطعات و ساختن بستنی.این خانوم بعد اون همیشه واسه زوج های جوان یه این وسیله رو کادو میبردن و توی خاطراش میگفت شاید اول تعجب میکردن ولی یه روزی این وسیله زندگیشون رو لذتبخشتر میکنه و شادی رو به زندگیشون هدیه میده.

    داستانش واقعی بودش.حالا این شمایی که باید تصمیم بگیری

    شادو سربلند و پیروز باشی بانو

  9. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    دوستان عزیز لطفا تاپیکهای یکسال قبل رو فعال نکنید

  10. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 07 دی 92)

  11. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ندیدم ببخشید تارخش رو شرمنده


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 11:34
  2. سا ل نو مبارک عیدتان مبارک
    توسط محمدابراهیمی در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 01 فروردین 93, 18:26
  3. من معیارای ازدواجمو گم کردم!!
    توسط hfps در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 05 خرداد 91, 10:02
  4. آیا این عیب منه؟
    توسط yas66 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 01 مرداد 89, 23:50
  5. مهربون بیا تو عیدی بگیر و عیدی بده
    توسط estar7 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 03 فروردین 88, 11:29

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.