موضوع: +گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش

سلام آقای سنگ تراشان
ممنونم از این همه راهنمایی شما،
مطالب شما برای من خیلی موثر بوده و در شرایط سخت کمکم کرده که تصمیم درستی بگیرم.
باز هم از شما متشکرم.

با تشكر از توجه شما مدير محترم به اين مسائل

ممنون اقای مدیر

سلام آقای مدیر
خسته نباشید.. از مطالبتون استفاده کردم ... خیلی ممنون.

با تشکر از فرمایشات مدیر محترم

این شعر را هم تقدیم به دختران عزیز خصوصا دختر نازنین خودم می نمایم

دودستت هست، دستان محبت
چه گرم و با وفا و با صداقت

و قلبت پرتپش، پر شور و خواهش
چه زیبا قصه می گویی از نوازش

سخن می گویی آرام و غزلوار
مرا مادر می نامی جه بسیار

ممنون آقای مدیر دست شما درد نکنه. مطالبتون عالی بود. من هم یه دختر کوچولو دارم و از الان نگرانشم. نگران بزرگ شدنش. وقتی مطالب تالار را می خونم به خودم می لرزم. که چطور مامان آگاهی باشم که حرمت و شخصیت و پاکی دخترم از دست نره.
توکل به خدا می کنم. خدا خودش راه را نشونمون بده.

سلام به مدیر دلسوز همدردی
خیلی زیرکانه آفت های اجتماع به ظاهر اسلامی که ر آن از اسلام فقط یک پوسته آفت زده باقی مانده ، را به تصویر کشیدید. حرف دل منو زدید. ازتون ممنونم.
ولی من هنوز سوالاتی ازتون دارم.
آیا دختری که با تمام این آفات بزرگ می شود، می تواند امید یک زندگی زیبا را داشته باشد؟
و آیا دختری که به لطف عزیزانی مثل شما از این آفات سلامت به سن جوانی رسیده می تواند امید یک هم کفو را داشته باشد؟ اونم تو جامعه ای که تقریبا ارزش های خوب به یک ضد ارزش تبدیل شدند.
و این دختر چه طور می تواند به اون انسان وارسته ای که اشاره کردید، برسد در حالی که تمام نیرو و توانش را توی مبارزه با این آفات از دست می دهد؟
...

یادمان باشد
اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق
ز هر بی سر و پایی نکنیم.