نوشته اصلی توسط
گرد آفرید
با درود؛
بازهم دارید حرفهایی می زنید سرکار انی خانم که در آنها ذره ای از منطق یا دیدن واقعیات اجتماع دیده نمی شود.آخر خواهر گلم کدام دختر را دیده اید که بیاید و با مادر شوهرش زیر یک سقف سر کند.من دارم درباره اکثریت دختران گرامی که بنا بر باورهای ویژه زمانشان که با زمان شما فرقهای اساسی دارد،حرف می زنم.
از این بگذریم در این خانه های قلکی که دیوارهایش تیغه ده سانتی است،اگر زن و شوهر جوان بخواهند یک عشقولانه ای را تا تهش بروند باید با صداهای ناخودآگاه چه کنند؟؟؟؟؟؟البته بنده خودم خانه ای دارم،اما باید کلی صحبت کرد.
از آنهم عجیبتر نظر و حکم شما درباره خانه های درون گرا و حیاط مرکزی قدیم است.شما مثل اینکه در همان زمان مانده اید.مثل اینکه نمی دانید فرهنگ ملت عوض شده است و همه دوست دارند مستقل باشند و آشپزخانه اپن داشته باشند و آپارتمان نشینی لاجرم و اجباری شده است.
خیلی جالب است مگر ما را گرفته اید.کجای این شهرها که دارد از سیل جمعیت می ترکد و کجای پهنه و مساحت آنها گنجایش خانه های ملکی را دارند؟با خیالات که نمی شود حرف درست و منطقی زد،خواهرم.
بعدشم بابا جان،من بسیار مشتاقم که زن بگیرم،اما نمی شود.آقاجانم مهریه ها زیاد است و کار هم ندارم.حالا مهریه شما اندک است یا عاشق شوهرتان هستید که ستمکارانه رفته سر زنش هوو آورده به من چه!!من بیکارم،شما کاری دارید که شکم هفت نفر را سیر می کند،اما من بیکارم.آیا حرف مرا درک می کنید؟؟؟آیا می فهمید که مردم در حال حاضر مستقل تر دشه اند؟آیا می فهمید که همانطور که قذیم ها درشکه و الاغ سوار می شدند و اکنون اتومبیل و هواپیما،زندگی و مفاهیم و اخلاق ها و روش زندگی مردم فرق کرده است؟؟؟
من هر دختری را که هر کس برگزیند با ملاکهایم بررسی کرده و با فرآیندی که خودم باور دارم با او ازدواج می کنم.البته اگر خودش یا خانواده اش روشم را نپذیرند یا توان مهریه اش را نداشته باشم که هیچ.آیا مقصر منم هستم؟؟؟!!!آیا وقتی که می روی با مدرک فوق لیسلنس کار کی کنی و 300 هزار تومان و بدون بیمه هم هستی و اگر بیرون بروی دیگر کاری نیست،تقصیر من است.شما متأسفانه منطق ندارید و چشم خود را بر روی واقعیات بسته اید،سرکار خانم انی و مادران و پدران و دختران خودخواه و پول پرست!!!
بدرود./
علاقه مندی ها (Bookmarks)