به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 42
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 دی 93 [ 20:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-25
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    @ baby


    من میگم طرف من دختر خوبیه...ولی پدر و مادرش و برادراش بهش خیانت کردن.همونطور که پدر و مادر من بهم خیانت کردن.آخه کی میگه ما نمیتونم نامزد کنیم و باید اول عقد بشید؟ مگه من میخواستم بخورمش؟
    ضمنا لازمه بگم من تا یه ماه قبل از آشنایی همچنان چشمام اشک آلود بود و روحیم زیر صفر


    @ دلینا


    وقتی دستم از همه لحاظ مادی و مکانی زیر سنگ پدرم بود چطوری میشد با اون حال ؟
    من توجیح نمیکنم .باور کنید تیتر این تاپیک رو کاملا عین حقیقت زدم.. ازدواج نکردم. طلاق گرفتم از پدرم.[/b]
    حتی اگه یه کارتن یا آهنک پاره هم تو اون حال بود من باهاش ازدواج میکردم

    @ بالهای صداقت

    دارم میرم کلاس و سعی میکنم بیشتر بیرون باشم.
    برنامه هم ریختم
    حتی خودم رو مجرد فرض میکنم.چون اون فکرا یک دفعه میاد سراغم و چندین باری هم که دیدم اینجوری بوده که
    یک باره برآیند شرایطم مثل یه موشک بهم حمله میکنه.طوری که تا 5 دقیقه قبلش حالم خوب بوده.

    @ baharr

    من خواسته زیادی نداشتم و ندارم.
    اگه از 10 تا عامل انتخاب یکیش هم بود من راضی بودم
    شرایط من اینقدر خربا بود که با یه تیکه سنگ هم ازدواج میکردم.
    من داشتم فرار میکردم
    ایده آل هم نگاه نمیکنم.واقع بینم بهار عزیز

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    تعصب چیزی که همه ملت ازش رنج می برند حتی اگه چیزی صدرصد درست باشه حق نداریم با فشار به کسی تحمیلش کنیم و حتما تعریفهای همه ما از زندگی یکی نیست بیاید مهربونتر راه درست تر را نشون بدیم

    navay ham عزیز به نظر من یکی از وحشتناکترین چیزای دنیا اینه که همسر کسی باشی که حالت ازش بهم بخوره دوستش نداشته باشی و کنارش به آرامش نرسی با جسمش روحش غریبه باشی حالا بشین صادقانه با خودت خلوت کن چه جور دختری رو می خواستی تجسمش کن با چه خصوصیات اخلاقی همه رو بنویس بعد خانومتو ببین چه خصوصیات بد وخوبی داره لطفا بنویس ازش چی انتظار داشتی که نداشت به نظرت آدم باهوشی؟احساساتیه ؟ و .... قرار نیست تو اونو تربیت کنی قراره باهاش حرف بزنی زندگی کنی چرا بهش نزدیکتر نمی شی چرا بهش نمی گی ازش چی می خوای؟ چرا اینهمه فاصله دارین؟ چرا فکر میکنی اون فکر نمی کنه و تو پرنیست خانواده تو طرز تفکر و نوع نگرش ما خیلی تاثیر داره الان تو خانواده اونی اونم مطمئنا کند ذهن نیست نمی گم نگرش خودتو بهش دیکته کن راجع بهش باهاش حرف بزن و نظرشو بپرس مطمئنا اوایلش سخته چون اون مثلا رتبه 2 شما 20 ولی مطمئن باش بعد از مدتی تو خیلی مسائل نظر اونو عملی میکنی چرا؟ چون اون یه انسان دیگه است با یه طرز تفکر دیگه بازم بهت می گم قرار نیست تو تربیتش کنی یا خط و مشی فکری بهش بدی قراره باهاش حرف بزنی راجع به چیزای مختلف. بهش چیزی رو دیکته نکن یا با تعصب حرف نزن بزار صدای یه نفر دیگه رو هم بشنوی هرچند شاید بی صدا یا کم صدا هست.این مدت سخته و ممکنه بارها به خودت بگی چرا این هیچی نمی دونه ولی در عوض یه صدایی به غیر از صدای خودتو می شنوی بعد از مدتی اون خودش راه میفته امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم
    این احتمالو بده که هیچ وقت زمینه اش پیش نیومده تا به علاقه هاش برسه. همراهش باش همسرش باش باهم فکر کنین به اینکه میخواین تو زندگیتون چیکار کنین به چی برسین. چرا به علایق خودتون نمی پردازین چرا فقط بهشون فکر میکنین ؟
    چون به صدای درونت بی توجهی یه کاری بکن یه برنامه ای براشون بریز. هدف گذاری کن از خودت بخواه تلاش کن شروع کن چرا موقعیتهای بهترو از دست میدی چرا نمی خوای حرکت کنی مطمئنا خانومت یه چیزایی داشته که پذیرفتیش اونارو پیدا کن کمکش کن من احساس می کنم ته قلبتون می دونید خانومتون انسان خوبی هست و اینه که تا حالا شمارو نگه داشته تلاش کنیدباهم به آرزوهاتون برسین تلاش آدم رو از کسلی و احساس ناتوانی نجات می ده همیشه خوشبختی ما دست عوامل بیرونی نیست خوشبختی تو قلب ماست باید برای خوشبختیمون انرژی بزاریم و بلند نظرانه بهش نگاه کنیم

    [color=#FF0000]از همه لحاظ امتحان کردم. لطفا بیشتر توضیح بدین و بگین خانومتون چند سالشه ؟


  3. 2 کاربر از پست مفید ستاره غم تشکرکرده اند .

    ستاره غم (سه شنبه 02 خرداد 91)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 دی 93 [ 20:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-25
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره غم
    تعصب چیزی که همه ملت ازش رنج می برند حتی اگه چیزی صدرصد درست باشه حق نداریم با فشار به کسی تحمیلش کنیم و حتما تعریفهای همه ما از زندگی یکی نیست بیاید مهربونتر راه درست تر را نشون بدیم

    navay ham عزیز به نظر من یکی از وحشتناکترین چیزای دنیا اینه که همسر کسی باشی که حالت ازش بهم بخوره دوستش نداشته باشی و کنارش به آرامش نرسی با جسمش روحش غریبه باشی حالا بشین صادقانه با خودت خلوت کن چه جور دختری رو می خواستی تجسمش کن با چه خصوصیات اخلاقی همه رو بنویس بعد خانومتو ببین چه خصوصیات بد وخوبی داره لطفا بنویس ازش چی انتظار داشتی که نداشت به نظرت آدم باهوشی؟احساساتیه ؟ و .... قرار نیست تو اونو تربیت کنی قراره باهاش حرف بزنی زندگی کنی چرا بهش نزدیکتر نمی شی چرا بهش نمی گی ازش چی می خوای؟ چرا اینهمه فاصله دارین؟ چرا فکر میکنی اون فکر نمی کنه و تو پرنیست خانواده تو طرز تفکر و نوع نگرش ما خیلی تاثیر داره الان تو خانواده اونی اونم مطمئنا کند ذهن نیست نمی گم نگرش خودتو بهش دیکته کن راجع بهش باهاش حرف بزن و نظرشو بپرس مطمئنا اوایلش سخته چون اون مثلا رتبه 2 شما 20 ولی مطمئن باش بعد از مدتی تو خیلی مسائل نظر اونو عملی میکنی چرا؟ چون اون یه انسان دیگه است با یه طرز تفکر دیگه بازم بهت می گم قرار نیست تو تربیتش کنی یا خط و مشی فکری بهش بدی قراره باهاش حرف بزنی راجع به چیزای مختلف. بهش چیزی رو دیکته نکن یا با تعصب حرف نزن بزار صدای یه نفر دیگه رو هم بشنوی هرچند شاید بی صدا یا کم صدا هست.این مدت سخته و ممکنه بارها به خودت بگی چرا این هیچی نمی دونه ولی در عوض یه صدایی به غیر از صدای خودتو می شنوی بعد از مدتی اون خودش راه میفته امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم
    این احتمالو بده که هیچ وقت زمینه اش پیش نیومده تا به علاقه هاش برسه. همراهش باش همسرش باش باهم فکر کنین به اینکه میخواین تو زندگیتون چیکار کنین به چی برسین. چرا به علایق خودتون نمی پردازین چرا فقط بهشون فکر میکنین ؟
    چون به صدای درونت بی توجهی یه کاری بکن یه برنامه ای براشون بریز. هدف گذاری کن از خودت بخواه تلاش کن شروع کن چرا موقعیتهای بهترو از دست میدی چرا نمی خوای حرکت کنی مطمئنا خانومت یه چیزایی داشته که پذیرفتیش اونارو پیدا کن کمکش کن من احساس می کنم ته قلبتون می دونید خانومتون انسان خوبی هست و اینه که تا حالا شمارو نگه داشته تلاش کنیدباهم به آرزوهاتون برسین تلاش آدم رو از کسلی و احساس ناتوانی نجات می ده همیشه خوشبختی ما دست عوامل بیرونی نیست خوشبختی تو قلب ماست باید برای خوشبختیمون انرژی بزاریم و بلند نظرانه بهش نگاه کنیم

    [color=#FF0000]از همه لحاظ امتحان کردم. لطفا بیشتر توضیح بدین و بگین خانومتون چند سالشه ؟


    من فرد مورد انتظارم رو قبلا با مشخصات کامل برا خودم مجسم کرده بودم.
    ستاره غم عزیز من اینقد خودم کشیدم که دیگه اینکه بخوام برای کسی مرحم بشم تقریبا مثه کابوسه.
    از هر سمتی شده طرفش رفتم ولی دریغ از اینکه یه ذره علاقه به وجود بیاد.
    اهل چیزی آنچنان نبوده.من نمیخوام نه اون و نه کسی رو مثه خودم کنم.فرد باید تو زندگیش شخصیتش ساخته شده باشه.من حتی تو دوران بیکار بودنم بهترین استفاده رو از وقتم کردم.
    ضمنا هرکسی یه سری مشخصه واسه انتخاب داره.منم داشتم ولی علاقه ای به عنوان کردنش ندارم.چن تاش مثه باقی افراد هست.ولی خوب ملاک شاخص هم داشتم
    اون 23 سالشه

  5. کاربر روبرو از پست مفید navaye ham تشکرکرده است .

    navaye ham (سه شنبه 09 خرداد 91)

  6. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    تکلیف خودتو اول با خودت روشن کن. می خوای جدا شی از زنت یا می خوای زندگی کنی؟ اگه می خوای زندگی کنی باید تلاش کنی. مطمنا تلاش کافی نکردی. اگه فکر می کنی دنیا و فضای فکریت خیلی قشنگه پس خانمت رو با این دنیا آشنا کن. اگه قشنگ باشه مثل کسی می شه که یکهو از خواب بیدار شده و داره شوق می کنه از دیدن چیزی که هیچوقت ندیده بوده. حداقل یک سال مداوم باید سعی کنی. بعدش اگه بهبود ندیدی ناامید شو.
    معلومه که سخته عزیز. یک بله گفتن که حل زندگی نیست. حالا سعی کن. سعی کن زیبایی هایی که به نظرت هست و اون نمی بینه رو بهش نشون بدی.
    نوشته ی بودی دنیای بچه 10 ساله سادست. سادست اما واقعا زیباست. خانمت با بچه ها سر می کنه. قاعدتا روحیه اش باید مثل بچه هایی که می بینه قشنگ باشه.
    حتما زیبایی هایی داره که هنوز وقت نشده ببینی.
    (سن خودت و خانمت رو هم ندیدم)
    موفق باشی.

  7. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    اگه فکر میکنی تمام تلاشتو انجام دادی بهتره خودتو واونو از برزخ دربیاری لااقل بهش بگی چه احساسی بهش داری تا هردوتون فرصت برنامه ریزی برای آینده را داشته باشین و خودتونو برای زندگی بعدی آماده کنید مخصوصا همسرت باید زمان کافی بهش بدی تا برای خودش برنامه ریزی کنه و تصمیم بگیره

  9. 2 کاربر از پست مفید ستاره غم تشکرکرده اند .

    ستاره غم (سه شنبه 09 خرداد 91)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 دی 93 [ 20:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-25
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush
    تکلیف خودتو اول با خودت روشن کن. می خوای جدا شی از زنت یا می خوای زندگی کنی؟ اگه می خوای زندگی کنی باید تلاش کنی. مطمنا تلاش کافی نکردی. اگه فکر می کنی دنیا و فضای فکریت خیلی قشنگه پس خانمت رو با این دنیا آشنا کن. اگه قشنگ باشه مثل کسی می شه که یکهو از خواب بیدار شده و داره شوق می کنه از دیدن چیزی که هیچوقت ندیده بوده. حداقل یک سال مداوم باید سعی کنی. بعدش اگه بهبود ندیدی ناامید شو.
    معلومه که سخته عزیز. یک بله گفتن که حل زندگی نیست. حالا سعی کن. سعی کن زیبایی هایی که به نظرت هست و اون نمی بینه رو بهش نشون بدی.
    نوشته ی بودی دنیای بچه 10 ساله سادست. سادست اما واقعا زیباست. خانمت با بچه ها سر می کنه. قاعدتا روحیه اش باید مثل بچه هایی که می بینه قشنگ باشه.
    حتما زیبایی هایی داره که هنوز وقت نشده ببینی.
    (سن خودت و خانمت رو هم ندیدم)
    موفق باشی.
    ضمنا چون خیلی در موردش دیدم مثبت فکر میکنید لازمه بگم
    اون دو تا موضوع رو قبل ازدواج از من مخفی کرد.ینی خانوادش هم نقش داشت
    و من بعد عقد فهمیدم.پس سادگی رو از جنبه فرشته گونه نبینید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره غم
    اگه فکر میکنی تمام تلاشتو انجام دادی بهتره خودتو واونو از برزخ دربیاری لااقل بهش بگی چه احساسی بهش داری تا هردوتون فرصت برنامه ریزی برای آینده را داشته باشین و خودتونو برای زندگی بعدی آماده کنید مخصوصا همسرت باید زمان کافی بهش بدی تا برای خودش برنامه ریزی کنه و تصمیم بگیره
    همه این حرفهای اینجا رو قبلا بهش گفتم و خودش میدونه.مادرش هم حتی میدونه ولی فعلا چون امکان پرداخت مهریه نیست با همیم.

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 دی 93 [ 20:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-25
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    2,101
    سطح
    27
    Points: 2,101, Level: 27
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    از دوستان خواهش میکنم با توجه به همه حرفایی که زده شده یه راه حلی بدن
    سعی میکنم در زمان حال باشم و یاد گذشته نیفتم
    ولی باز نمیشه
    خیلی دارم خودم رو به فراموشی میکنم
    وقتم نسبتا پره
    به خاطر ناراحت بودن از دست پدر و مادر رابطم رو باهاشون کم کردم.با پرم رابطم رو کاملا قطع کردم.
    شرایطم اصلا برام قابل تحمل نیست.
    چه راهکاری دارین؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید navaye ham تشکرکرده است .

    navaye ham (سه شنبه 09 خرداد 91)

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 مرداد 91 [ 22:06]
    تاریخ عضویت
    1391-3-09
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    573
    سطح
    11
    Points: 573, Level: 11
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 10 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    شما که قرار نیست همیشه با این بشیمونی زندگی کنین؟!فقط خودتون باید به باور درست برسین.10 سال بعدو تو ذهنتون ترسیم کنین.این زندگی چه قوت قلبی بهتون میده؟خوبی نداره یا داره و نمیخواین ببینین؟
    به نظر من مشکل شما این بوده که هیچوقت به خاطر خودتون زندگی نکردین.علت عدم علاقه شما به این زندگی میتونه به خاطر این باشه که بدرتون انتخابش کرده.

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 دی 91 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-1-11
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    808
    سطح
    15
    Points: 808, Level: 15
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 64 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    دوست عزیز به چه نتیجه ای رسیدین ؟ اگه به طلاق رسیدین یه مشاوره حقوقی بگیرین و قسط بندی و ...
    سعی کنید از معلق بودن بیرون بیاین
    اما اگه درصدی به زندگیتون دلبستگی دارین و به فکر راههای نرفته تو زندگیتون هستین که راه دیگه ای هست

  15. کاربر روبرو از پست مفید ستاره غم تشکرکرده است .

    ستاره غم (سه شنبه 09 خرداد 91)

  16. #20
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    RE: طلاقی به اسم ازدواج

    عزیز جان ببخشید من نمی تونم راه حلی ارایه بدم. ولی خود منم حالم خیلی خیلی بد بود و شروع کردم به خوندن درسهای این سایت که مدیتیشنه به زبان ساده. خوبی اش اینه که اگاهی ادمو نسبت به خودش بالا می بره. شاید واسه ی اینکه دلت گرفته و حالت بده به دردت بخوره. ممکنه بعدا خودت بتونی بعد از اینکه نسبت به خودت اگاهی بیشتری پیدا کردی یه راه خوب واسه ی مشکلت پیدا کنی.
    http://thewitch150.blogfa.com/cat-24.aspx
    موفق باشی.

  17. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 09 خرداد 91)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.