موضوع: چه جوری شوهرم رو به طلاق راضی کنم

عزیزم من یک طرفه قضاوت نمیکنم .ولی ما اینجا فقط میتونیم با خودت صحبت کنیم ،و چیزی که به ذهنمون میرسه بهت بگیم .مطمئنا همسر شما بیشتر به راهنمایی احتیاج داره ولی ما بهش دسترسی نداریم ،شما این جایی و ما به شما میگیم .

ما قبل از آمادگی جنسی برای روابط چنسی باید آمادگی روحی داشته باشید ، ولی آمادگی روحی زمانی بدست می آید که حس شما درخواست کند. متاسفانه این مورد اصلاً رعایت نمی شود و زوجین به محض آمادگی در اعضای تناسلی و بدلیل فراهم بودن بستر مناسب دلیلی برای خودداری نمی بینند و رابطه را ایجاد میکنند.سپس براحتی بعد از مدتی دچار دلزدگی جنسی خواهند شد.زیرا درست است که شما فیزیکی ارضا شده اید اما حس جنسی شما ارضاء روحی نمی شود و شما همچنان تشنه روحی هستید.حالا هی می خواهید روحتان را سیراب کنید و به محض آمادگی مجدد دوباره رابطه برقرار میکنید ولی میبینید که اوضاع خرابتر میشود. روابط جنسی سریعاً جذابیت خود را از دست داده و شما را به دالانی از افسردگی پرتاب میکند.
شما اشکال را از همسر خود میبینید و کم کم وی را فردی سربار،سرد، تکراری و خسته کننده می یابید. چون امکان بروز هم ندارید سر هیچ و پوچ کارتان به مشاجره میکشد. سرخوردگی از ازدواج به شما دست خواهد داد

بهترین عامل برای تازه نگهداشتن طراوت جنسی این است که زمان را به عشق واگذار کنیم. در صورتیکه بگذارید
علاقه و عشق باعث کشش گردد روح شما سریعاً آماده میگردد.


مشکلتان را به او بگوئید و از او بخواهید به شما کمک کند تا آن را حل کنید. این رفتار شما باعث خواهد شد که او به خود اعتماد بیشتری نمائید و به اقتدار و نقش مهم خود در زندگی شما ببالد و احساس مسئولیت نماید.

سلام مرسی تمنای من از راهنمائیت. ما خیلی کم مشاجره میکنیم فقط وقتی دیگه نمیتونم شرایط رو تحمل کنم یه کوچولو دعوامون میشه. من خیلی باهاش صحبت کردم و نقاط ضعف رابطمون رو بهش گفتم فقط گوش میده ولی هیچ کاری نمیکنه و این منو بیشتر دلسرد کرده شاید اگه یه حرکتی میکرده بهتر میشدیم ولی بعضی وقتا حتی فکر میکنم قدرت فکر کردن نداره و اصلا نمی خواد رابطمون بهتر بشه. در کل تو این چند سال با تمام بحث ها و صحبت ها به این نتیجه رسیدم که اونم نمیخواد و واسش مهم نیست. نمیدونم آدم بدون اینکه حرکتی ببینه میتونه به کسی علاقه مند بشه؟ فقط میخوام تمومش کنیم چون خیلی سرد و بی روحه زندگیم و می خوام واسه خودم زندگی کنم. ضمنا هیچ کسی تو زندگیم نیست چون معتقدم اول باید تکلیف این زندگی رو روشن کنم بعد بفکر ادامه راهم باشم نمیخوام از چاله در بیام تو چاه بیفتم چون یه بار این راه رو رفتم و نمی خوام دوباره تجربش کنم!!!!!!