موضوع: من حساسم یا اون زیبا نیست؟

امیر سالار
برخلاف بعضی از دوستان نظر من اینه که شما دقیقا روی چیزی که واستون مهمه کلید کنید.
هرچند از نظر دیگران یا حتی ده سال دیگه خودتون خنده دار بیاد. هرچند دیگران عقیده شما رو کوته فکری تلقی کنند.
این مسئله برای شما اهمیت داره، به قدری که در موردش تاپیک باز کردید و همفکری خواستید. پس سرسری ازش نگذرید.
ببینید مسئله ازدواج هم بعد منطقی و عقلانی داره هم بعد احساسی هم بعد کشش و جاذبه جنسی. از نظر من شما به هر سه مورد باید اهمیت بدید. و بطور نسبی از هر سه مورد راضی باشید. بعضی آقایون به اندازه شما روی ظاهر سخت گیر نیستند. ولی شما هستید. پس مهمترین انتخاب زندگیتون رو بر اساس ویژگی های شخص خودتون انجام بدید چون بعدها این شما هستید که با این خانوم زندگی خواهید کرد و این شما هستید که باید از انتخابتون لذت ببرید.

در ضمن یه مثال از همین طرز تفکر همسر خود من هست. ایشون هم مشابه شما بوده و هست. ولی تفاوتی که با شما داره اینه که اصلا براش مهم نیست وقتی مردم میبینن بگن خوشگله یا خوش اندامه یا نازه. میگه برام مهم این بود که اون مدل ظاهری رو که خودم همیشه دوست داشتم و توی ذهنم بود انتخاب کنم. اون جوری که برای خودم جاذبه داره. میگه ممکنه یکی واسه من جاذبه داشته باشه و زیبا تلقی بشه ولی واسه فرد دیگه نه و بالعکس. ولی من دوست داشتم کسی رو انتخاب کنم که از دید من و از نظر معیار های من جذاب و زیبا باشه.
شما هم سعی کنید کسی رو برای یه عمر زندگی انتخاب کنید که اون مدل جذابیتی رو که که همیشه توی ذهنتون ازش انتظار داشتید دارا باشه. خصوصا اینکه شما مرد هستید و مسئله جذابیت ظاهری و جنسی طرف مقابل در زندگی مشترک ، برای اقایون کمی مهمتر و تاثیر گذار تر از خانوماست.

آقای امیر
بر خلاف پست های سایرین من فکر می کنم شما صد در صد حق دارین و اصلا اینا مسایلی نیست که بخواین از کنارش به سادگی رد بشین ..تاپیک منو بخونین متوجه میشین چی میگم .منم شرایط شما رو داشتم ..شاید به نظر بقیه خنده دار و احمقانه بیاد اما منم همیشه دوست داشتم شوهرم قد بلند باشه طوریکه وقتی منو بغل می کنه سرم رو روی سینش بذارم و دوست داشتم صدای مردونه و صافی داشته باشه ..دوست داشتم جدی باشه و مثل خودم علاقه مند به مطالعه دوست داشتم وقتی رد میشه از کنارم بوی عطر و تمیزیشو حس کنم .....خواستگارم هیچکدوم از این شرایط رو نداشت ولی در جای خودش مرد بسیار کامل و پخته و مومن و یه انسان کامل بود .برای همین همه بهم هجوم آورده بودن که تو داری ایرادهای جزیی رو پر رنگ می کنی .اون هم قد خودم بود و از من چاق تر و اصلا نمی دونست دکمه روشن کردن یه کامپیوتر کجاشه!!! از صبحم فقط کار می کرد تا شب ..اصلا نمی دونست قیافه اش چه شکلی هست !منم مثل شما هی خودم رو به بی خیالی زدم و خانواده دو طرف هم کار رو تموم شده دیدن ....دو سال با خودم کلنجار رفتم که اونو همونطوری که هست بپذیرم و واقعیات رو طوری دیگه ببینم ولی نتیجه این شد که بعد دو سال بریدم و نتونستم ....
نتیجه اش این شد که با احساس یه آدم دیگه بازی کردم و خودمم اذیت کردم ..
همین خانم هایی که براتون پست گذاشتن که باش ادامه بدین این مسایل توی دیدتون کمرنگ میشه همه اون زمان منو متهم کردن که شما که از اول این تفاوت ها رو دیدی چرا اصلا ادامه دادی !!این مشکلات رو دست کم نگیرین .مطمین باشید کسی که به دلتون نشینه برای شما در دراز مدت هم جاذبه جنسی نداره و نخواهد داشت و جاذیه جنسی هم اصل هر ازدواجی هست اینو شما بهتر از من می دونین .اصلا با اون خانم ادامه ندین چون با احساساتش بازی می کنید .خانواده زود می پذیرن .مثل من الان بعد از یکی دو ماه دیگه اصلا صحبتی هم از این شخص هیچ جا عنوان نمیشه .همه چی زود تموم شد ...

یکی گفته که شما به خاطر این معیارت، هنوز آدم پخته ای واسه ازدواج نیستی داداش من!
ولی چه ربطی داره،من نمیدونم

ببین گیریم که:
تو در مقابل فسنجون ضعف داری و خیلی فسنجون دوس داری،
ابگوشت هم میتونی بخوری ولی خیلی خوشت نمیاد
حالا میخوان بهت تا آخر عمرت آبگوشت بدن! و میگن صبر کن شاید کم کم از نخود و لپه و پیاز توی آبگوشت خوشت بیاد و چیزهای تازه ای تو آبگوشت کشف کنی که به این غذا علاقمند شی!
چون هر چی باشه آبگوشت غذای سالم تریه!!

آقا جون سالم تره که سالم تره
وقتی نمیتونی بخوری خب نمیتونی دیگه
زور که نیست! که 10 نفر بیان بگن آبگوشت خوشمزه و مقوی یه ،پس تو هم باید از آبگوشت خوشت بیاد!!!!
حالا اومدیم و تو اومدی آبگوشت رو به عنوان غذای همیشگی انتخاب کردی
حالا تو یه مهمونی سفره پهن میکنن، میبینی فسنجون هم تو سفره هست... ولی جلوی تو آبگوشت گذاشتن
آیا دلت نمیخواد بری سراغ فسنجون و از آبگوشت دلزده تر نمیشی با دیدن فسنجون؟

زود تصمیمت رو بگیر و عملی کن داداش
که اگه دیر بجنبی با آبرو و زندگی و خوشبختی خودت و دختره بازی کردی اساسیییییی[color=#9400D3]

پیوست:
آیا در این پست من کلمه بدی به کار رفته است که مستحق اخطاری دوباره باشم؟؟؟

از کاربران محترمی که با نظراتشون کمک کردند تا تصمیم درستی بگیرم تشکر می کنم.
با خانوادم صحبت کردم وگفتم که حتی اگر از دید شما معیارهای من سطحی و بچگانه باشند برام دارای اهمیت هستند بخصوص به این دلیل که در اطرافم خانم هایی با معیار های زیبایی مورد نظر من وجود دارند و با بررسی هایی که این مدت رو خودم انجام دادم متوجه شدم که من می تونم از معیار تحصیلات بگذرم از سطح خانوادگی بالا بگذرم ولی نمی تونم از تعدادی از معیارهای ظاهری بگذرم.بازهم سعی داشتند به من بگن که ظاهر ایشون خوبه و من گیر بیخودی دارم .خلاصه گفتم خودم با اون خانم صحبت می کنم .فقط نمی دونم چه صحبتی کنم چطور بگم؟.الان رفت امد ما زیاد هست و حتی من برای مادر ایشون روز مادر هدیه گرفتم و ایشون هم برای مادرم هدیه گرفت (البته به اصرار خانوادم)

بهترین کارو کردی
فردا میرفتین زیر یه سقف خیلی بد میشد
الان هم البته دختره ضربه میخوره ولی خب جلوی ضررو از هرجا بگیری چیه داداش من؟
منفعت!
یه بهونه جور کن ولی از من میشنوی به ظاهرش گیر نده
یه قصه الکی جور کن
تو خودت دستت تو ماجراست،بهتر میدونی چه قصه ای جور کنی
فقط خواهشا نگو از ظاهرت راضی نیستم و معیارای ظاهری منو نداری و
کلا از ظاهر حرف نزن

تو میتونی