نترس .
اگر برای خواهرت خواستگاری بخواد به خاطر حرف مردم جلو نیاد همون بهتر که نیاد و اگر خواهرت تنها بماند که نمی ماند بهتر از این است که زیر دست مردی بیفتد که گوش و عقل و هوشش تو مشت دیگران است و ساختار شخصیتی و هویتی مستقلی ندارد .
ضمن اینکه دقت نکردی
مثال آوردم
گفتم وقتی کسی آدم نکشته پای میز محاکمه نمی برند که چرا آدم نکشتی ............
خواهر تو همین آدمی است که آدم نکشته . پس چرا قضیه را این همه مهم می کنی ؟!
مطالب من رو با دقت بخون و نخواه که تنها پاسخی بدهی .
افکار جمعی این اجتماع را من و تو با این ترس ها می سازیم . حرف مردم !خواستگار !مردم ...!مردم ........!!
در اصل خودمان از خودما ن می ترسیم . از اینکه آدمهایی نباشیم که تو ی کار دیگران دخالت و فضولی نکنیم . خواستگار کیه ؟! یکی از مردم. یعنی ما
مردم کیه ؟! یکی از بین مردم یعنی ما
شوهر تو کیه ؟ یکی از این مردم یعنی ما
خواهرت کیه ؟ او هم یکی دیگه یعنی ما
این چرخه بیمار است . فضول است . دخالت گر است و سراپا عقده و حقارت است و .......................
از حمایتهایمان بیمار است تا تخریب هایی که از سر عقده و حقارت انجام می شود و حتی قربانی هم بیمار است و........
تو هم این تمبرهایی که از شوهرت جمع کردی را بسوزان . او این را گفت و آن را گفت یا نگفت .
از شوهرت یک شخصیت مجازی در ذهنت ساخته ای که با واقعیت این مرد همخوانی ندارد و وقتی که رفتاری را ازش می بینی شوکه می شوی گویی که این آدم و شخصیت مجازی ذهن تو کاری را کرده که نباید می کرده و یا حرفی را زده که نباید می زده . شخصیت مرد تو همینی است که می بینی . چرا پررنگ می کنی کارهایش را ؟! و حتی حرفها و افکارش رو ؟!
چرا اینقدر اهمیت می دهی ؟ چون شخصیت مجازی که از همسرت ساختی همون شخصیت واقعی او نیست . در تنفر و حتی عشق بزرگنمایی داری . نکن .اگر این شخصیت سازی مجازی ذهنی را کنار بگذاری پذیرش تو از آنچه در پیرامونت هست بالا می رود و اینقدر خودت رو با هر حرفی به هم نمی ریزی و................
علاقه مندی ها (Bookmarks)