مریم جان شوهر من در قضاوتهاش منطقیه و هر وقت حق با من باشه بعد از تنها شدنمان میگه ولی جلوی آنها سعی میکنه در بدترین شرایط ممکن هم مهربان باشه و این باعث تکرار رفتارهاشون میشه.اگر بعد از شنیدن کنایه های متوالی یک مورد رو هم جواب بدم بعدا بهم میگه ولشون کن چیزی نگو که دلخوری پیش نیاد و بدتر اینکه دایم به فکر ترتیب دادن مسافرت با اونهاست با اینکه وقتی با اونها میریم خودش هم اعتراف میکنه که به خاطر خودخواه بودن خواهراش و غرغر هاشون خوش نمیگذره ولی بازم دفعه بعد روز از نو...
به نظرم اگه شوهر آدم منطقی برخورد کنه بدترین حرفها از جانب خانوادش قابل تحمله!