با سلام و احترام
معمولا تعارض هایی که هنگام انتخاب همسر پیدا می شود به خاطر عدم خودآگاهی جوانان و انتظارات ناصحیح از زندگی و ضعف است. ازدواج یک توانمندی های خاصی نیاز دارد. که اگر هنگام ازدواج فاقد آن باشیم در زندگی موفق نیستیم حتی اگر انتخاب صحیحی داشته باشیم.
واضح تر بگویم:
شما بیش از اینکه اکنون مشکل در انتخاب همسر داشته باشید. مشکل با خودتون دارید.
- چون قوی نیستید.
- چون به ازدواج درست نگاه نمی کنید.
- چون خودتون را خوب نشناخته اید.
این ضعفهای شما شرایط برای شما ایجاد کرده که اگر ازدواج کنید توان ادامه ندارید. و اگر مجرد بمانید توان تنهایی را ندارید.
شما مشکلات شدیدی با خانواده خود به خصوص پدرتان داشته اید که این مشکلات موجب شده است ناخودآگاه در دلتان چنین همسری را بخواهید(گرچه به ظاهر از آدم مستبد خوشتان نمی آید.).
- لطفا دقت کنید. همه اینها را که می گویم به این معنا نیست که این آقا مشکل ندارد و شما برو با آن ازدواج کند. اصلا این را نمی گویم. بلکه می خواهم بگویم یک فردی خودساخته در موقعیت انتخاب معیار مشخصی دارد. و براساس آن دست به انتخاب می زند. اینقدر سردرگم نیست.
من در ذیل بعضی موارد که شما باید روی آنها کار کنید را فهرست می کنم.
1 – ازدواج محلی برای لذت بردن و راحتی نیست. زندگی صحنه تلاش ، فعالیت و جنب وجوش و مسئولیت پذیری هست. برای خود این پیشفرض و انتظار را نگذار که انتخابی داشته باشی که در زندگی مشکلی نداشته باشی. هر انتخابی داشته باشی باید خودت را برای حل یکسری مشکلات آماده سازی
2 – تعارض ها در زندگی و مشکلات در زندگی سرمایه های زندگی برای رشد و خودسازی و بزرگ شدن هست. اگر در زندگی تعارض و دردسر نباشد به هیچ وجه از بچگی در نمی آییم.
لذا هیچ وقت این باور و انتظار را به ازدواج نبرید که انتخابی داشته باشید که بعد از آن مشکل و دردسر و تعارض نباشد.
3 – هیچ انتخاب بیستی وجود ندارد. شما اگر با سر بروید کلاهتان پاره می شود و اگر با پا بروید کفشتان پاره می شود.
آدم اجتماعی یه دردسرهایی دارد.
آدم گوشه گیر یه دردسرهایی
آدم خسیس یه دردسرهایی دارد
آدم دست و دلباز یه دردسرهایی
آدمی با مسئولیت پذیری کم یک دردسرهایی دارد
آدمی با مسئولیت پذیری افراطی یک دردسرهایی
و به هر حال... هر انتخابی داشته باشی باید منتظر دردسرهایش هم باشی. اگر تصور کنی انتخابی انجام دهی که بی دردسر باشد فقط یک توهم هست.(حتی اگر انتخاب کنی که ازدواج نکنی و مجرد بمانی باز هم دردسرهای خودش را دارد.)
4 – معیارهای اصلی خودت را که به هیچ وجه نمی توانی از آنها بگذری را لیست کن. و برای خودت معیارهای دیگر را هم لیست کن که اگر فرد فاقد آن بود می توانی کنار بیایی و بعد بر اساس آن این آقا را محک بزن. مقاله زیر در این مورد به شما کمک می کند.
http://www.hamdardi.net/thread-2407.html
5 – با توضیحاتی که از خودتون دادید، به نظر نمی رسد بتوانید با این آقا کنار بیایید و اگرهم اکنون که باید غرق عشق و لذت باشید ، به جدایی فکر می کنید. پس حتما بعد از اینکه زندگی روی خشن و سخت خودش را به شما نشان دهد، حتما بی توان تر خواهید شد و شکست می خورید.
6 – نکته مهم اینست که شما نیاز هست که قوی شوید. ما در این خصوص در تالار مقالاتی داریم.
قوی بودن به دو معنای زیر
الف) آنقدر قوی که بتوانید همسری با نقاط ضعف را بپذیرید، با او کنار بیایید، سعه صدر و تحمل داشته باشید. و بدون اینکه حرص بخورید ، و بدون اینکه قصد عوض کردن او را داشته باشید به عنوان یک انسان با او سازگاری کنید. و بدانید هر همسری ضعفی دارد.
ب) یا آنقدر قوی شوید که اگر ازدواجتان به تاخیر افتاد یا ازدواج نکردید. از تنهایی نترسید. و پناه به ارتباطات خطر آفرین نبرید.
می بینید. این شما هستید که باید یا پای مقاومت داشته باشید و بایستید یا پای فرار. اما نمی توانید منفعل باشید و منتظر باشید که روزگار به کام شما بگردد.
7 – شما خودت را مجددا مورد بررسی قرار بدهد. ببین در کدام زمینه قوی تری. ماندن و مبارزه کردن یا ترک ازدواج و نگهداری خود.
دقت کنید که در هر دو زمینه با آگاهی و تلاش و تمرین می توانی قوی باشی.(چه ازدواج با این آقا، چه موکول کردن ازدواج به بعد)
اگر ازدواج کنی می توانی با تمرین و سعی و تلاش خودت را عوض کنی(دقت کن ما در ازدواج اصلا حرفی از عوض کردن همسر نمی زنیم.)، یعنی باید اول یاد بگیری همسری که انتخاب می کنی همانطور که هست دوستش داشته باشی. مانند مادری که فرزندی عقب مانده، یا ضعیف الجثه یا معلول به دنیا می آورد. او را دوست دارد و همه کاری برایش می کند و فکر درگیری با او یا جدا شدن از او را هرگز ندارد.
در انتخاب همسر باورها وانتظارات بسیار مهم هستند. اگر در ذهنت یک الگو ساخته ای و همسری می خواهی در آن قرار دهی شکست می خوری. باید هر کس را انتخاب می کنی با همه ضعفهایش او را بپذیری.
خلاصه:
1 – روی خودت متمرکز شو و خودت را بشناس هم ضعفهایت، هم قوت هایت و هم تاثیر پدرت را روی خودت
2 – انتظارات و باورهایت از زندگی را اصلاح کن.
3 – معیارهای انتخاب همسرت را دقیق بنویس و بر اساس لینک ذیل تصمیم گیری کن
http://www.hamdardi.net/thread-2407.html
4 – هم برای تنهایی تمرین کن و قوی باش. هم برای ازدواج تمرین کن و قوی باش
5 - تمرین کن که با هر کس ازدواج کردی با همه ضعفهایش دوستش داشته باشی و نخواهی تغییرش دهی
6 – تعارض های زندگی و مشکلات زندگی را به عنوان یک واقعیت بپذیر و به استقبالش برو و به عنوان پتانسیلی در نظر بگیر که برای رشد انسان لازم هست. اصلا زندگی یعنی حل پی در پی مشکلات و زندگی یعنی افتادن و بلند شدن های پی در پی. در زندگی باید مستمر حرک کنی و قوی باشی.
در زندگی باید خاصیت ارتجاعی داشته باشی مثل کش. مرتب هر چه کشیده شدی ، نه گسسته بشوی و نه در همانجا بمانی. باید انعطاف و سازگاری داشته باشی.
اگر بخواهی که مرتب برای لذت بردن و راحتی همه چیز یا تغییر کند یا شما دنبال پیدا کردن بی مشکلها باشی، حتما احساس شکست خواهی کرد.
بدان که مشکلات هم درون خود هدیه ای برای شما دارند
علاقه مندی ها (Bookmarks)